تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833407749




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خواب آبی


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان:   خواب‌ آبی‌ از وقتی‌ كه‌ آمد توی‌ نقاشی‌هایم‌، تصمیم‌ گرفتم‌ با او دوست‌ شوم‌. یك‌ دوست‌ با یك‌ قلب‌ بزرگ‌؛ قلب‌ بزرگ‌ آبی‌... كه‌ هر چه‌قدر دلم‌ بخواهد می‌توانم‌ برایش‌ درد دل‌ كنم‌. از آرزوهایم‌ بگویم‌، برایش‌ قصه‌ بگویم‌، شعر بخوانم‌ و هیچ‌وقت‌ هم‌ نمی‌گوید خسته‌ شدم‌. می‌توانم‌ حتی‌ بروم‌ كنار قلبش‌، بروم‌ بازی‌ كنم‌. به‌ او آب‌ بپاشم‌، او هم‌ مرا حسابی‌ خیس‌ كند و به‌ قول‌ مامان‌، می‌شوم‌ عینهو موش‌ آب‌ كشیده‌... می‌توانم‌ با موج‌هایش‌ دنبال‌ بازی‌ كنم‌، موج‌هایش‌ مرا دنبال‌ می‌كنند، من‌ فرار می‌كنم‌، زمین‌ می‌خورم‌ و پاهایم‌ می‌رود توی‌ شن‌ها... خوشم‌ می‌آید. نرم‌ است‌. بعد روی‌ ساحل‌ شنی‌ می‌نشینم‌ و نقاشی‌ می‌كشم‌؛ عكس‌ خودم‌ را با آسمان‌، با ماه‌، با دوست‌ صمیمی‌ام‌ دریا.
خواب آبی
 می‌توانم‌ بروم‌ به‌ مهمانی‌ دریا. مهمانی‌های‌ دریا همیشه‌ بزرگ‌ است‌. صدف‌ها هستند، ماهی‌ها، گوش‌ ماهی‌ها... با هم‌ بازی‌ می‌كنیم‌. از ماهی‌ها شنا یاد می‌گیرم‌. می‌خندم‌، می‌خندند. خوش‌حال‌ هستم‌. اما چند روزی‌ می‌گذرد كه‌ دیگر با دریا دعوای‌مان‌ شده‌؛ یعنی‌ من‌ با دریا دعوا كردم‌. دریا كه‌ دعوا می‌كند، كتك‌ نمی‌زند، فحش‌ هم‌ نمی‌دهد؛ حتی‌... خوب‌ من‌ هم‌، من‌ هم‌ قهر كردم‌... خسته‌ شدم‌ آن‌قدر نشستم‌ لب‌ ساحل‌ و حرف‌ زدم‌، حرف‌ زدم‌، حرف‌ زدم‌... و دریا هیچی‌ نگفت‌.
خواب آبی
اگر لال‌ بود یك‌ چیزی‌... این‌ بار آخری‌ اعصابم‌ خیلی‌ خرد شد. گفتم‌: «تو با اون‌ زبون‌ دراز آبی‌ نمی‌تونی‌ دو، سه‌ كلمه‌ هم‌ حرف‌ بزنی‌؟» دریا هم‌ مثل‌ همیشه‌ جواب‌ نداد. انگار موج‌ها ترسیده‌ بودند؛ چون‌ دیگر دنبالم‌ نمی‌كردند. فقط‌ پاهایم‌ را آرام‌ قلقلك‌ می‌دادند؛ اما من‌ نمی‌خندیدم‌ تا آشتی‌ نكنم‌. این‌ هم‌ از دوست‌ صمیمی‌ ما... ای‌ كاش‌ اصلاً مجبور نبودیم‌ به‌ خاطر كار پدرم‌ تهران‌ را ول‌ كنیم‌ و بیاییم‌ به‌ یك‌ شهر غریب‌. ای‌ كاش‌ اصلاً بچه‌ كه‌ بودم‌ نمی‌آمد توی‌ نقاشی‌هایم‌ تا حالا آن‌قدر از دستش‌ حرص‌ نخورم‌... اما من‌ كه‌ نمی‌توانم‌ تحمل‌ كنم‌؛ یعنی‌ دیگر لب‌ دریا نروم‌. بازی‌ نكنم‌، خیس‌ نشوم‌... نه‌، نه‌، نه‌... نمی‌توانم‌.
خواب آبی
 شب‌ خوابم‌ نبرد. بابا خوابیده‌ بود. مامان‌ هم‌ همین‌طور. در را آرام‌ باز كردم‌ و زدم‌ بیرون‌. رفتم‌ كنار ساحل‌. یواش‌‌یواش‌... هی‌ می‌خواستم‌ برگردم‌ بروم‌ خانه‌؛ اما دلم‌ نیامد. نشستم‌ روی‌ شن‌ها. زانوهایم‌ را بغل‌ گرفتم‌. سرم‌ را گذاشتم‌ روی‌ پاهایم‌. بغضم‌ شكست‌. جیغ‌ زدم‌: دریا! دریای‌ بی‌معرفت‌! بعد هم‌ خودم‌ را انداختم‌ روی‌ ساحل‌ شنی‌ كنار موج‌ها... مشت‌ مشت‌ شن‌ برمی‌داشتم‌ و می‌ریختم‌ روی‌ سر و صورتم‌ و موج‌ها سر و صورتم‌ را می‌شستند. هی‌ می‌ریختم‌، هی‌ می‌شستند، هی‌ می‌ریختم‌ هی‌ می‌شستند. خسته‌ شده‌ بودم‌. دراز كشیدم‌ كنار موج‌ها و چشم‌هایم‌ را بستم‌. باورم‌ نمی‌شد. داشت‌ نزدیك‌ می‌شد. نزدیك‌، نزدیك‌تر‌... چشم‌هایم‌ را مالیدم‌. چند‌تا سیلی‌ زدم‌ توی‌ گوش‌ خودم‌. روبه‌رویم‌ یك‌ پری‌ بود؛ پری‌ دریایی‌. آب‌ پاشیدم‌ روی‌ صورتم‌؛ یعنی‌ این‌ واقعاً یك‌ پری‌ است‌؟ مگر می‌شود؟ داشت‌ به‌ من‌ لبخند می‌زد. خواستم‌ چیزی‌ بگویم‌ كه‌ گفت‌: «سلام‌، دوست‌ دریایی‌!» زبانم‌ بند آمده‌ بود. گفتم‌: «س‌... س‌... سلام‌!» جلو آمد دستی‌ روی‌ سرم‌ كشید و بعد هم‌ آرام‌ آرام‌ مرا كنار موج‌ها نشاند. ـ خوب‌ حالا بگو ببینم‌ برای‌ چی‌ با دوستت‌ قهر كردی‌؟ تو كه‌ همیشه‌ می‌گفتی‌ دریا را خیلی‌ دوست‌ داری‌؟ گفتم‌: «ب‌ ب‌... ببخشید، اما برای‌ چی‌ باید به‌ شما جواب‌ بدهم‌؟» تبسمی‌ كرد. زل‌ زد توی‌ چشم‌هایم‌ و گفت‌: «عزیزم‌ من‌ می‌خواهم‌ كمكت‌ كنم‌. مگر تو نبودی‌ كه‌ می‌خواستی‌ بدانی‌ چرا دریا ساكت‌ است‌؟ چرا دریا حرف‌ نمی‌زند؟ من‌ همه‌ی‌ درد دل‌هایت‌ را شنیدم‌.»
خواب آبی
 داشتم‌ از تعجب‌ شاخ‌ در‌می‌آوردم‌. تمام‌ حرف‌هایم‌ را شنیده‌ بود. خواستم‌ بپرسم‌ چه‌طوری‌ حرف‌هایم‌ را شنیدی‌ كه‌ گفت‌: «خوب‌ من‌ هم‌ از طرف‌ دوستت‌ آمدم‌، دیگر. از طرف‌ دریا. من‌ مهمان‌ همیشگی‌ دریا هستم‌. دریا به‌ من‌ گفت‌ به‌ تو بگویم‌ كه‌ از دستش‌ ناراحت‌ نباشی‌. گفت‌: «من‌ مرجان‌ را خیلی‌ دوست‌ دارم‌. از همان‌ بچگی‌اش‌ كه‌ از صبح‌ تا غروب‌ می‌آمد پیش‌ من‌ و آب‌ بازی‌ می‌كرد تا حالا كه‌ چهارده‌ سال‌ دارد. تقصیر من‌ چیه‌ كه‌ نمی‌توانم‌ مثل‌ آدم‌ها حرف‌ بزنم‌.» گفت‌ به‌ مرجان‌ بگو: «زبان‌ من‌ خیلی‌ هم‌ دراز نیست‌! اما می‌توانم‌ حرف‌ بزنم‌.» مگر خودت‌ همیشه‌ نمی‌گفتی‌ كه‌ عاشق‌ صدای‌ آب‌ هستی‌. من‌ با صدای‌ موج‌ها كه‌ به‌ تخته‌ سنگ‌ها می‌خورند و برمی‌گردند با تو حرف‌ می‌زنم‌. حالا اسمش‌ را هر چه‌ می‌خواهی‌ بگذار؛ زبان‌ دریایی‌ یا زبان‌ آبی‌. به‌ مرجان‌ بگو با من‌ آشتی‌ كند. من‌ مرجان‌ را خیلی‌ دوست‌ دارم‌، خیلی‌....» گریه‌ام‌ گرفته‌ بود. خواستم‌ بگم‌ كه‌: «پری‌ دریایی‌! من‌ می‌خواهم‌ با دریا آشتی‌ كنم‌...» اما پری‌ دریایی‌ آرام‌ آرام‌ دور شد. رفتم‌ كنار موج‌ها، خودم‌ را خیس‌ آب‌ كردم‌، دست‌هایم‌ را پر از آب‌ كردم‌ و به‌ طرف‌ آسمان‌ پاشیدم‌. نویسنده:فاضل‌ تركمن‌





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 521]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن