تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):مومن برای مومن برکت و برای کافر، اتمام حجت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836183035




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ برخي از روزنامه‌هاي صبح امروز كشورخبرگزاري فارس: برخي روزنامه‌هاي صبح امروز سرمقاله‌هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند.


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزيده سرمقاله‌ برخي از روزنامه‌هاي صبح امروز كشورخبرگزاري فارس: برخي روزنامه‌هاي صبح امروز سرمقاله‌هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند.
خبرگزاري فارس: برخي روزنامه‌هاي صبح امروز سرمقاله‌هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند.


* كيهان

روزنامه كيهان دريادداشت روز خود با عنوان "بهار ولايت فقيه "به قلم محمد ايماني آورده است:سالي كه سپري شد- 1390 شمسي، 2011 ميلادي- «نقطه عطف تاريخ» بود. اين واقعيت را سه مشاور پيشين امنيت ملي آمريكا چند ماه پيش در نشست شوراي آتلانتيك شهادت دادند. سال «نقطه عطف» براي ايران چگونه سپري شد؟ و دشمنان در بحبوحه بسيج فشارهاي سخت و تحمل ضربات سنگين چه گفتند؟ بي گمان در آينده تصوير دقيق تري به دست خواهد آمد اما آنچه برژينسكي، برنت اسكوكرافت و جيمز جونز (مشاوران امنيت ملي آمريكا در دولت هاي كارتر، جرالد فورد، بوش پدر و اوباما) 22 آذر گذشته در نشست «شوراي آتلانتيك» در واشنگتن گفتند، در نوع خود تصويرگر بخشي از واقعيت است. برژينسكي در آن نشست مي گويد «درگيري نظامي با ايران داراي ابعاد فاجعه آميز براي آمريكا خواهد بود.» و دويچه وله در گزارش خود از اين نشست مي نويسد: «3 مشاور پيشين كاخ سفيد هم عقيده بودند كه جهان در يك نقطه عطف تاريخي از هنگام فروپاشي اتحاد جماهير شوروي قرار گرفته و جنبش فراگير در خاورميانه نشانه اين دوره تاريخي است. برژينسكي در اين نشست گفت ما نيازمند درك عميق تر از چالش هاي بين المللي هستيم كه آمريكا در پهنه جهان با آنها روبرو شده است. يكي از دلهره آورترين موضوعات اين است كه ما در مقايسه با گذشته با چالش هاي پيچيده تري مواجه هستيم. ما در شرايط بسيار عجيبي به سر مي بريم.»

ايران ما در چنين سالي، به دور از اتفاقات مهم نبود. انواع تلاطم هاي سياسي و اقتصادي و امنيتي از سوي دشمن مهندسي شد تا از شتاب پيشرفت ايران و الهام بخشي و جنبش آفريني آن در بهار انقلاب هاي خاورميانه بكاهد. برخي غفلت هاي دوستان نيز مي توانست مزيد بر علت باشد. اولين انتخابات پس از فتنه سال 88 قرار بود در ماه پاياني سال 90 برگزار شود. بنابراين دشمنان از همان آغاز سال بر اين نقطه متمركز شدند تا شايد با انبوهي از تهديدها و فشارها و اختلال ها و ضربات سخت و نرم بتوانند از پروژه تحريم انتخابات و ريزش احتمالي پشتوانه هاي مردمي جمهوري اسلامي نتيجه بگيرند. بنابراين مديريت چنين صحنه اي بسيار پيچيده مي نمود. در برابر طوفان، از جا كنده و به بيراهه پرتاب نشدن يك بحث است و پيش رفتن و به مقصد نزديك تر شدن و از انجام مسئوليت هاي جهاني جا نماندن، بحثي مهم تر است. و اين دومي در كنار اولي اتفاق افتاد. تداوم برخي اختلاف ها ميان اصولگرايان كه تا انتخابات هم ادامه پيدا كرد و بروز برخي غفلت ها در دولت نظير ماجراي وزير اطلاعات يا تعلل در مقابله با جنگ اقتصادي دشمن و چالش فساد بانكي، از جمله مسائلي بود كه اميدواري هايي را در دشمن برانگيخت مبني بر اينكه سالگرد جشن پيروزي انقلاب (22 بهمن) و جشن مردم سالاري (انتخابات 12 اسفند) دچار رخوت و ركود شود. به اينها علاوه كنيد جنگ همه جانبه در زمينه اقدامات تروريستي، ايراد انبوه اتهامات در حوزه هاي تروريسم، هسته اي و حقوق بشر، و اتخاذ تحريم هاي نفتي و بانكي را كه دشمن را اميدوار مي كرد بتواند ترمز ايران را بكشد. اما حتي اغيار نيز شهادت مي دهند كه با وجود همه «فشارهاي دشمنان» و «كم كاري و كوتاهي هاي دوستان»، سال 1390 سال پيروزي هاي بزرگ براي ملت ايران شد چرا كه محبت جوشان ميان امت و امام به جبران بسياري از خلل ها و ضعف ها آمده بود. و همين محبت، كاري كارستان كرد تا رئيس جمهور متكبر آمريكا كه بارها ملت ايران را تهديد به حمله نظامي كرده بود- آن عبارت نخ نماي «همه گزينه ها روي ميز است»!- دست كم دو بار اذعان كند ايران چالش كوچكي نيست كه به راحتي بشود درباره آن بلوف زد و خالي بست.

اوباما 25 آبان امسال در حاشيه نشست آسيا- پاسيفيك در جمع خبرنگاران تصريح كرد «آيا تصور مي كنيد موضوع ايران چالش ساده اي است؟! نه هيچ كس چنين ادعايي ندارد. اگر كساني چنين ادعايي را مطرح مي كنند، يا سياسي كاري است و يا اينكه آنها نمي دانند درباره چه چيزي سخن مي گويند». البته از همان زمان، فشارهاي تازه عليه ايران آغاز شد. از جنجال در زمينه ادعاي طراحي ترور سفير عربستان در واشنگتن توسط سپاه قدس تا ترور شهيد مصطفي احمدي روشن (معاون تأسيسات غني سازي نطنز) در 21 دي ماه و سپس تحريم بانك مركزي و فشار بر اروپا براي نخريدن نفت ايران. با اين همه اوباما 4 ماه بعد- اين بار چند روز پس از انتخابات مجلس ايران- در جمع خبرنگاران حاضر شد و گفت: «جنگ با ايران نه بازي است و نه شوخي بردار است. سخن گفتن در اين باره وراجي و پرگويي است. هر وقت نام جنگ به ميان مي آيد، به سرعت هزينه هاي يك جنگ تازه به ذهنم خطور مي كند». بنابراين نتانياهو در بازگشت از آمريكا حق داشت بگويد «طرفداران رهبر ايران در انتخابات روي كار آمده اند و اين باعث تقويت اقتدار اين كشور خواهد شد.»

آمريكا و اسرائيل در حالي سيلي سخت را از ملت ايران در انتخابات 12 اسفند خوردند كه پيش از آن دو سيلي آبدار ديگر از مردم مصر و تونس در انتخابات خورده بودند. آمريكا همچنين آذرماه- آخر دسامبر 2011- مجبور شد پس از 8 سال اشغالگري پرهزينه، از عراق عقب نشيني كند. 10 سال جنگ در عراق و افغانستان، بالغ بر 5 هزار ميليارد دلار هزينه به دنبال داشت و اين يعني يك سوم بدهي 15 هزار ميليارد دلاري بدهكارترين دولت جهان كه همچنان با جنبش 99درصدي تسخير وال استريت دست و پنجه نرم مي كند. در اين نقطه عطف تاريخ، استراتژيست ها و مشاوران ارشد امنيت ملي آمريكا به خوبي مي دانند كه در كدام فرآيند جوشيده يا الهام گرفته از ايران، دو پيروزي بزرگ جنگي به ويژه پيروزي عراق تبديل به شكست سهمگين براي كاخ سفيد شد همچنان كه روند تحولات در لبنان، سوريه، مصر، بحرين و يمن و تونس بازگوكننده پاسخ همين پرسش است. تنها روزنامه فرانسوي لوموند نبود كه آذرماه گذشته نوشت «ايران هم اكنون پرچم رهبري آمريكا در جهان را به حالت نيمه برافراشته درآورده است. اروپا درگير بحران هاست و از آن سو، جنبش هاي اسلامگرا درحال درو كردن نتايج بهار انقلاب ها در خاورميانه هستند». واشنگتن تايمز از يك سال پيش اعلام كرده بود «انقلاب ايران همچنان درحال تضعيف قدرت آمريكاست و انقلاب هاي خاورميانه ادامه همان راهي است كه آيت الله خميني آغاز كرد.»

اگر فريد زكريا سردبير نيوزويك 17 ارديبهشت ماه امسال تاكيد كرد «با سقوط حسني مبارك، سومين ستون امپراتوري آمريكا پس از ايران و تركيه در مصر فروريخت»، مجله آمريكايي «نشنال ريويو» 9 تير 1390 سكه انقلاب ها را به نام ايران زد و نوشت «بهار انقلاب هاي عربي، بهار ايران و بهار آيت الله خامنه اي است». و اگر چنين مديريت حكيمانه اي، اوباما را دوبار و نتانياهو را يك بار وادار كرد با وجود پيش قراولي تهديدهاي نظامي عليه ايران، تهديد به درگيري را پرگويي و وراجي پرهزينه بخوانند، بنابراين روزنامه يواس اي تودي حق داشت 3 ماه پيش تاكيد كند «ايران متخصص جنگ هاي نامتقارن و استاد جنگ فرسايشي است». و نيز، اگر به پشتوانه دلالت هاي دايمي مقتداي انقلاب و گوشزد كردن مدام ايشان به جهاد علمي و جنبش نرم افزاري، فناوري خوشه در خوشه روئيد و نهال پيشرفت شاخه در شاخه قد كشيد، بنابراين بايد به تحليلگر واشنگتن تايمز حق داد كه پس از شكار «جانور قندهار» (پهپاد فوق مدرن و سرّي RQ-170) توسط شبكه جنگ الكترونيك ايران بنويسد «تهديد قدرت جنگ الكترونيك ايران به مراتب خطرناك تر از توليد سلاح هسته اي است»!

سال 1390 را به يك معنا بايد سال تلألو و تابندگي دوباره ولايت فقيه دانست. صاحبان نظر در دنيا - دشمن و دوست- بار ديگر آثار خيره كننده و معجزه گون دكترين ولايت فقيه را در قاب «امت-امامت» نظاره كردند. كرمانشاه مهرماه 1390 و آن شكوه تاريخي استقبال گرم امت از مقتداي خود، اين پرسش را متاع پرجاذبه چهارسوق افكار عمومي دنيا كرد كه در روزگار به هم ريختگي حوزه سياست و تضاد حاكمان و شهروندان در جهان، راز اين محبت و پيوند در چيست؟ همين پرسش در ايستگاه 14 بهمن(نمازجمعه تاريخي) و 22بهمن ارج و قرب تازه اي در ميان اهل نظر و صاحبان فكر پيدا كرد. اما در بحبوحه اين مانور محبت امت- امام در داخل كشور، بيداري اسلامي و قلب مجروح امت (فلسطين) از خاطر ولي امر مسلمين دور نماند. ناظران بيطرف شهادت مي دهند كه برگزاري دو كنفرانس بين المللي «بيداري اسلامي» و «حمايت از انتفاضه فلسطين» (26شهريور و 9 مهر)، روح تازه اي در كالبد انتفاضه جهاني اسلام دميد و مهماناني كه از اين نشست ها به كشور خود بازگشتند، سفيران اتحاد و انقلاب اسلامي شدند. آري جهان در همين تحولات يك ساله- به رغم همه سانسورها- به تحيّر و تحسين در تلاش مجاهدانه فرمانده كلّي نگريست كه محور تا محور اين جبهه بزرگ را از داخل تا خارج از نظر دور نمي دارد، صلابت را با انعطاف و جبهه آرايي مقاومت را با چابكي درهم مي آميزد و با وجود ضعف ها و كم كاري ها يا تخطي برخي همراهان، چشم از عمق استراتژيك دشمن و خيمه فرماندهي او برنمي دارد. حالا شايد اهل فن و خبر و نظر دورادور فهميده باشند كه «انعطاف ولايت مطلقه فقيه» در عين پايبندي بر اصول و سياستمداري الگو گرفته از سياست نبوي(ص) و علوي(ع) يعني چه؟ و اينكه ما در شرايط بدر و خيبريم نه در وضعيت شعب ابيطالب به چه معناست؟ صاحب نظران ديدند كه چگونه يك سياستمدار ممتاز مي تواند از حاشيه سازي و جفاي گونه گون برخي همراهان نهضت، كريمانه بگذرد اما در برابر ابرقدرت ها سرسوزني كوتاه نيايد. «... پروردگارا! و از تو مي خواهيم با هركس كه با ما دشمني كرده از در آشتي و مسالمت درآييم مگر آن دشمني كه من به خاطر تو با او دشمني كردم، پس او آن دشمني است كه هرگز با او از در دوستي و آشتي در نمي آييم» (دعاي 44 صحيفه سجاديه- مستند مقتداي انقلاب در بيانات ايشان به مناسبت سالگرد ارتحال حضرت امام- 14خرداد 89).

اوايل تيرماه 1389 بود كه فريد زكريا در روزنامه واشنگتن پست نوشت «مقايسه جريان سبز با انقلاب هاي مخملي و انقلاب ايران، اشتباه است. جمهوري اسلامي در ميان ملت حاميان بسياري دارد كه اپوزيسيون نمي تواند آن را تغيير دهد... آيت الله خامنه اي همچنان محبوب ترين سياستمدار در ايران است» و بي بي سي يك سال بعد (17 ارديبهشت 1390) تصريح كرد «مديريت آيت الله خامنه اي جاي اميدي براي اپوزيسيون در زمينه چشم بستن به اختلاف هاي داخلي باقي نمي گذارد». انتخابات مجلس به عنوان تازه ترين برگ از اوراق حماسه ملت ايران شهادت ديگري است بر اينكه ملت ما به خوبي راه عبور از گردنه هاي سخت و پرمخاطره را به همراه راهبر و راهنماي حكيم خود آموخته است. ملت ما آموخته كه چشم از انگشت اشارت نايب امام زمان(عج) برندارد تا به فضل خداوند به روزگار امامت مهدي موعود نزديك تر شود؛ هرچند كه به تعبير جناب حافظ «بر ما بسي كمان ملامت كشيده اند- تا كار خود ز ابروي جانان گشاده ايم/ اي گل تو دوش داغ صبوحي كشيده اي- ما آن شقايقيم كه با داغ زاده ايم / پيرمغان ز توبه ما گر ملول شد- گو باده صاف كن كه به عذر ايستاده ايم...» و از زبان جناب سعدي ترنم بايد كرد:

تو از هر در كه بازآيي بدين خوبي و زيبايي

دري باشد كه از رحمت به روي خلق بگشايي

ملامت گوي بي حاصل ترنج از دست نشناسد

در آن معرض كه چون يوسف جمال از پرده بنمايي

* رسالت

روزنامه رسالت درسرمقاله خود با عنوان "‏طرحي نو در فضاي مجازي"به قلم محمود فرشيدي آورده است:

بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم

فلك را سقف بشكافيم و طرحي نو در اندازيم

علم و فناوري شمشير دو لبه‌اي است در خدمت بشريت يا عليه بشريت و در طول تاريخ غالبا بيش از آنكه به خدمت درآيد به عنوان ابزاري در دست زورگويان، انسان‌ها را به زنجير كشيده است. حتي در دوران كنوني نيز انسان‌ها با ابزار علم تحت ستم قرار مي‌گيرند البته چون نسبت به گذشته هوشيارتر شده‌اند اين استثمار در پوشش لفاظي‌ها و تبليغات انسان‌دوستانه و واژه‌هاي فريبنده‌اي نظير آزادي و دفاع از حقوق بشر، اعمال مي‌شود تا ملتي كه مظلوم واقع مي‌شود قبلا در افكار عمومي جهانيان، محكوم شده باشد.

از آنجا كه اسلام، مسلمانان را از تمكين در برابر سلطه ستمگران و كافران نهي فرموده است تدارك پيش نيازهاي خروج از اين سلطه را نيز ضروري مي‌شمارد و از مهمترين اين پيش‌نيازها دستيابي به پيشرفته‌ترين علوم و فناوري‌ها و فراهم ساختن روزآمدترين تجهيزات است با اين تفاوت كه هدف مسلمانان در بهره‌گيري از علوم و فناوري‌ها،‌ خدمت به بشريت است مگر در برابر دشمن كه كاركردي دفاعي دارد.

رهايي ملت ايران از يوغ رژيم دست نشانده آمريكا طي اين

33 سال موجب شكوفايي و رشد استعدادهاي ايرانيان شده است و گام‌هايي در مسير استقلال كشور از وابستگي‌هاي اقتصادي و علمي و فرهنگي برداشته مي‌شود. اگر در آن رژيم حتي آب مقطر را در صنايع هواپيمايي به عنوان كالايي استراتژيك به ما مي‌فروختند امروز با همت جواناني كه در فضاي عطرآگين نظام اسلامي،‌تولد يافته‌اند و رشد كرده‌اند و خودباوري را باور كرده‌اند، جمهوري اسلامي ايران در حوزه علوم و فناوري‌هاي ممنوعه اعلام شده از طرف سردمداران نظام سلطه، با موفقيت ورود پيدا كرده و توانسته است با حضور در عرصه‌هاي پيچيده‌اي نظير سلول‌هاي بنيادي، صنايع موشكي،‌ انرژي هسته‌اي، ماهواره و صنايع هوافضا، توانمندي‌هاي خويش را به رخ جهانيان بكشد.

ملتي كه به همت دانشمندان شهيد و شهيد مدار خود حضور اميدبخش خويش در فضاي حقيقي را تثبيت كرده است اراده و استعداد آن را دارد كه در فضاي مجازي نيز قدرتمندانه ظاهر شود. لذا مقام معظم رهبري كه همواره ژرف انديشانه عوامل وابستگي فرهنگي و علمي كشور را شناسايي و براي قطع ريشه‌هاي آن تاكيد مي‌كنند اخيرا طي حكمي دستور تشكيل شوراي عالي و مركز ملي فضاي مجازي را صادر فرمودند.

امروز صهيونيست‌ها و ديكتاتورهاي جهان، بيش از آنكه بر سلاح‌هاي پيچيده نظامي خويش تكيه كنند از سلطه خود در فضاي مجازي بهره مي‌برند تا زمام افكار عمومي جهانيان را در دست بگيرند و از اين طريق سرنوشت حكومت‌ها و كشورها را به نفع نظام سلطه جهاني تعيين كنند امروز يكه تازي آنان در فضاي مجازي، مصداق بارز تيغ بران در كف زنگي مست است و تهاجم ويروسي و جاسوسي اطلاعات و حتي دخالت در حريم شخصي افراد و تحميل فساد اخلاقي و شكستن حريم‌ها و قداست خانواده و كرامت‌هاي انساني، همه اينها با سوء استفاده از دستيابي آنان به فناوري‌هاي فضاي مجازي امكان تحقق يافته است و به همين دليل مصادره اين فناوري توسط نظام مردم‌سالاري ديني از ضروريات پيشرفت كشور مي‌باشد.

بي‌ترديد كشوري كه توانسته است با حضور در عرصه‌هاي علمي ديگر،‌دشمن را وادار به عقب‌نشيني كند، موفقيتش در اين عرصه نيز علي‌رغم همه دشواري‌ها امكان‌پذير است و همچنان‌كه پيشرفت علمي ايران،‌با توجه به نيات انسان دوستانه‌اش، امكان انحصار طلبي‌هاي سلطه‌گران را از بين مي‌برد،‌جلوه‌گري كشور در فضاي مجازي نيز گامي در راه قطع وابستگي خود و در عين حال رهايي مظلومان جهان مي‌باشد.

در حكم مقام معظم رهبري بر دو هدف بهره‌گيري حداكثري از فرصت‌هاي ناشي از فناوري‌هاي اطلاعاتي و ارتباطي در جهت پيشرفت همه جانبه كشور و نيز برنامه‌ريزي و هماهنگي مستمر به منظور صيانت از آسيب‌هاي ناشي از اين فناوري تاكيد شده است. و شوراي عالي فضاي مجازي به عنوان عالي‌ترين مرجع موظف شده است نسبت به سياستگذاري، تصميم گيري و هماهنگي در اين زمينه اقدام نمايد. بنابراين شرط موفقيت شوراي عالي در راه اين مسئوليت سنگين و سرنوشت‌ساز، آن است كه بتواند تمامي ظرفيت‌ دستگاه‌ها را به خدمت بگيرد و علاوه بر آن بستري بگستراند كه از همه ظرفيت‌هاي مردمي موجود در كشور نهايت بهره را بگيرد.

در اين ميان با توجه به آنكه نسل نو، غالبا اقبال بيشتري به پديده‌هاي نو دارد، توجه ويژه به دانش‌آموزان و سر و سامان دادن به گسترش فناوري اطلاعات در مدارس و آموزش خانواده‌ها با همكاري مدرسه مي‌تواند در اولويت قرار گيرد. بويژه آنكه وزارت آموزش و پرورش از نخستين دستگاه‌هايي بوده است كه در زمينه فناوري اطلاعات ورود پيدا كرده و شبكه اينترنت ملي رشد را راه‌اندازي كرده و سند فناوري اطلاعات اين دستگاه نيز به تصويب شوراي عالي آموزش و پرورش رسيده است.

* آفرينش

روزنامه آفرينش درسرمقاله خود با عنوان "بازاري زير زمين؛نگاهي به وضعيت دستفروشي در قطارهاي مترو"به قلم فائزه رفيعي طباطبائي آورده است : هرچه سرعت زندگي بشر افزايش مي يابد باز هم انسان فرصت انجام برخي از كارها را از دست مي دهد. عجله براي رسيدن به مقصد، عجله براي دست يابي به اطلاعات ، سرعت در آماده كردن غذا ها و هزار نمونه ي ديگر نشانگر تلاش انسان ها براي انجام كارهاي بيشتر در زمان محدود تر است. وسايل نقليه عمومي نيز در بالا رفتن سرعت زندگي افراد نقش بسيار موثري دارند. تعريف وسايل نقليه عمومي در تمام نقاط جهان مشخص است. اما شكل و نحوه استفاده از اين وسايل در كشورهاي مختلف جهان با توجه به سابقه حضور آن، وضعيت اقتصادي كشورها، آداب اجتماعي و ميزان وسايل نقليه عمومي متفاوت است.در سراسر كشور ما فقط استان هاي تهران ، البرز و مشهد مجهز به قطار زير زميني درون شهري يا مترو، هستند. اما نكته قابل توجه در اين قطار ها نحوه استفاده متفاوت هموطنان ما است.شهروندان تهران و كرج علاوه بر سفرهاي درون شهري، برخي از مايحتاج خود را از طريق دستفروشان زن و مرد در واگن هاي مترو تهيه مي كنند.

با كمي تامل مي توان ديد واكنش مردم نسبت به اين پديده اجتماعي بسيار متفاوت است. برخي افراد بخاطر صرفه جويي در وقت براي خريد برخي اقلام مورد نيازخود و پايين بودن قيمت برخي كالا ها- كه ناشي ازعدم پرداخت ماليات، اجاره بها و عوارض شهرداري است- اين پديده را مثبت تلقي مي كنند. اما نمي توان آثار مخرب اين وضعيت را نيز فراموش كرد. پيامد هايي چون: از بين رفتن آرامش خاطر مسافران و آشفتگي قطارها، بالا رفتن مصرف كالاهاي چيني و كاهش فروش و ضررهاي مالي مغازه داران و توليد كنندگان داخلي.

ولي آنچه بيش از رضايت يا عدم رضايت مسافران مترو اهميت دارد، مشكلات اقتصادي و معضلات امرار معاش فروشندگاني است كه مجبور به اين كار شده اند. نكته قابل تامل، تعداد چند برابري زنان فروشنده نسبت به مردان دستفروش است كه برخي از آنها زنان سرپرست خانوار هستند وچون از سوي سازمان هاي مربوط و موسسات خيريه حمايت لازم را دريافت نكرده اند ناچار به دستفروشي هستند. برخي نيز دانشجوياني هستند كه چون موفق به يافتن شغلي مناسب شان و تحصيلات خود نشده اند براي تامين هزينه تحصيل و گذران زندگي خود اقدام به اين كار مي كنند.

ادامه يافتن اين شغل كاذب به مرورزمان باعث مهاجرت افراد جوياي شغل و بيكار از شهرستان ها به تهران خواهد شد و در نتيجه مشكلات شهر مهاجرپذير تهران افزايش خواهد يافت.نكته حائز اهميت، توقع هموطنان ما از مسئولان كشور براي توجه به حل اين معضل است. اين نكته را نبايد فراموش كرد كه برخورد هاي افراطي و گاه خشن ماموران مترو و حتي مصادره اجناس اين افراد هيچ راه حل دائم و درمان قاطعي براي اين مشكل نخواهد بود.

آيا اگر اين افراد از لحاظ مالي و معيشتي تامين باشند و بتوانند شغلي مناسب با شان، تحصيلات و مهارت هاي خود داشته باشند يا از سوي ارگان هاي ذيربط، خدمات و مزاياي لازم را دريافت كنند باز هم اين شغل دشوار، پر مشغله و بدون آينده را ادامه خواهند داد؟

* مردم سالاري

روزنامه مردم سالاري درسرمقاله خود با عنوان "‏پيش نيازهاي رفع بيكاري در ايران"به قلم علي اسلامي آورده است:با بررسي برنامه ها، سخنراني ها و عملكرد برخي از نمايندگان و مجريان سياست در ايران به راحتي مي‌توان درك كرد كه چندان با دغدغه هاي اقتصادي مردم آشنا نيستند و توجه چنداني به مشكلات كاملا روشن و بديهي مردم به خصوص در مورد اشتغال ندارند. تركيب نخبگان سياسي ايران بعد از سه دهه از لا يه هاي پايين جامعه به طبقات متوسط به بالا و بالا كشيده شده است. از سوي ديگر گرايشات مهندسي، پزشكي و اغلب بي ربط با مباحث تخصصي انساني به خصوص اقتصاد باعث شده كه وجوه فرهنگي، امنيتي و موضوعات كيفي در مركز توجه قرار گيرد. بدون شك بزرگترين دغدغه، مساله و مشكل امروز ايرانيان، مقوله اشتغال است كه خود را به صورت بيكاري قشر زيادي از جوانان نشان مي دهد. جمعيت جوان ايران اكنون به صورت اوج هرم جمعيتي به سن خريد خانه، ازدواج و تامين نيازهاي ضروري رسيده است و داشتن كار يكي از بزرگترين آرزوهاي جوانان ايران شده است. اگر علا وه بر جواني جمعيت مبحث تحصيلا ت و از سوي ديگر جنسيت را نيز اضافه كنيم متوجه مي شويم كه قشر زيادي (نزديك به 5 ميليون) از جوانان تحصيلكرده از دانشگاه اكنون بي كار هستند.حال مساله زنان تحصيلكرده بيكار نيز صورتي تشديد كننده به ماجرا مي دهد. دنياي امروز مثل دوران كشاورزي يا شباني نيست كه از خوراك و پوشاك تا خانه و نمادها و نشانه ها داراي ثبات و امنيت ساختاري باشند. امروزه افزايش توقعات و متكثر شدن سطوح زندگي، جوامع انساني را از شكل سادگي و كم هزينه بودن دور كرده است.

اولين نتيجه بيكاري جوانان، دوري آنها از تشكيل خانواده است. امروزه كمتر نوجواني مي تواند هزينه بالا ي جشن عروسي، مهريه، جهيزيه، خانه، خوراك و پوشاك را برعهده بگيرد؟ تشكيل نشدن خانواده شايد براي برخي كشورهاي ليبرال مساله بزرگي ايجاد نكند (كه كرده و مي كند) اما براي جمهوري اسلا مي كه براساس دستورات اسلا م، خانواده يك ارزش محسوب مي شود تبعات بسيار خطرناكي دارد. بقاو شكوفايي جمهوري اسلا مي در شكل گيري و رونق خانواده ها است. گريز جوانان از خانواده آنها را به سمت بحران اخلا ق و بي توجهي به مسائل ايماني و اعتقادي مي كشاند. خطر بعدي بيكاري مربوط به ايجاد سرخوردگي و احساس تحقير شدگي در نسل جوان است. معمولا تعداد كمي از جوانان به روشهاي گوناگون تملق، پارتي بازي يا لياقت و استعداد مي توانند وارد چرخه اقتصادي دولتي يا خصوصي شوند. به علت كمبود امكانات و موانع بسيار زياد بر سر راه اشتغال تعداد بسيار زيادي بيكار مي مانند. بيكاران توسط خانواده، دوستان و جامعه مورد نكوهش و تحقير قرار مي گيرند و اين گونه از تحقير، خلا » بزرگي را در جامعه شكل مي دهد كه به بحران سرمايه اجتماعي منجر مي شود. خطر آخر نيز مربوط به ايجادشدن لشكر بيكاري است. اغلب اعتراض هاي راديكال را كساني ايجاد مي كنند كه به خانواده، شغل و وطن خود پاي بند نيستند و ريسك دادن هزينه و تغييرات بنيادين را قبول مي كنند. از اردشير تا خواجه نظام الملك و بسياري از متفكران سياسي هميشه نسبت به جمعيت زياد بيكاران به حكومت هشدار داده اند.

راهكارهايي كه براي سياست گذاري در حوزه اشتغال مي توان مطرح كرد بدين شرح است:

1- علا وه براينكه نمايندگان و سياستمداران بايد به مساله بيكاري توجه كنند و آن را از اصلي ترين مشكلا ت جامعه بدانند و خود نيز تخصص لا زم را داشته باشند احياي بند آمايش سرزمين در ايران اقدامي ضروري است. تازماني كه نگاهي سراسري و رويكردي كلا ن و ديدي ارتباطي در جامعه شكل نگيرد و طراحان و سياست گذاران نقشه جامع آمايش كشور را در اختيار نداشته باشند خرج بودجه و طراحي سيستم هاي اقتصادي، بي نتيجه باقي مي ماند.

2-امروزه اغلب كشورها و به خصوص ايران بدون ارتباط با دنياي خارج نمي تواند به شكوفايي برسد.

دولت هاي ملي براي اينكه به صورت خودكفا و منزوي گرايانه مشكلا ت شهروندان خود را حل كنند ناتوان شده اند. افزايش ارتباطات باعث شده است كه دولت ها و شهروندان در همه جا به يكديگر وابسته شوند. توجه به الزامات عصراطلا عات و سياست گذاري اقتصادي متناسب با جدي گرفتن زندگي در عصر پسامدرن بايد مورد توجه قرار گيرد.

3- براي حل مشكل بيكاري چاره اي جز ايجاد يك سياست خارجي تنش زدا نداريم. سياست خارجي اي كه بتواند تصويري عقلا ني،قابل پيش بيني و صلح طلب از ايران نشان دهد.

4- ايران معادن و سرمايه هاي طبيعي بسياري دارد. اما نفت، گاز، انرژي و بسياري از حوزه هاي ثروتمند ايران نياز به تكنولوژي و سرمايه خارجي دارد. اتخاذ سياست خارجي تنش زدا و رفع موانع ورود سرمايه خارجي باعث مي شود بتوانيم از امكانات خود بهره برداري كنيم.اگر در جذب سرمايه و تكنولوژي در اين جغرافياي ثروتمند ناتوان بمانيم مثل پيرمرد گدايي مي شويم كه برروي گنج خود مرده است.

5-ايجاد شدن چهره عقلا ني و قابل پيش بيني و آرام از ايران باعث جذب جهانگرد به ايران مي شود. كوير ايران و به خصوص شهرهاي تاريخي و مذهبي و همچنين نقاط مختلف شمالي و غربي و... ايران، توان جذب مسافران منطقه اي و خارجي را دارند و ايران سرزمين بكري براي جهانگردان به شمار ميآيد كه حتي با احترام به عرف و قواعد ايران مي توانند زمينه هاي سرمايه اي بالا يي براي مان فراهم سازند.

6-تازماني كه شاهد مهاجرت از روستاها به شهرستانها و از آنجا به مراكز استان و بعد تهران هستيم بيكاري افزايش پيدا مي كند. جمعيت زياد كلا ن شهرها و بخصوص تهران برابر است با نابودي كشاورزي و بخش توليد در ايران. هجوم مردم به شهرها و رويآوردن به مشاغل كاذب و حاشيه نشيني نتيجه تمركز گرايي بيش از اندازه است. براي ايجاد اشتغال بايد امكانات سياسي و بودجه زياد تهران و كلا ن شهرها كاملا برعكس از پايين به بالا خرج شود.

7- دولت بايد انحصارگري خود را كاهش دهد. بازي دادن مردم و بخش خصوصي و كاهش بدنه دولت و بروكراسي ناكارآمد و تنبل و بي تخصص در ايران باعث افزايش اشتغال مي شود. بروكراسي و ساختار دولت بسيار پهناور اغلب مانعي برسر راه توليد است. دولت هميشه كوتاه ترين و توده اي ترين راه را انتخاب مي كند.

توجه به نقش شوراها، تمركز زدايي، آمايش سرزمين، سياست خارجي تنش زدا، كاهش حجم دولت، توجه به روستاها و بخش هاي كوچك، حمايت از توليد، جذب سرمايه و تكنولوژي خارجي، تخصص سالا ري و پيوند دولت با مراكز پژوهشي و دانشگاهي همه مي تواند بيكاري در ايران را كاهش دهد.

* جمهوري اسلامي

روزنامه جمهوري اسلامي درسرمقاله خود با عنوان "‏سهم خواهي ناتو از ا نقلاب ليبي" آورده است:اعلام خودمختاري شرق ليبي را بايد نخستين گام عملي از طرح تجزيه اين كشور دانست كه از ماهها قبل توسط اعضاي پيمان نظامي ناتو يعني همان كشورهاي مداخله‌كننده در امور داخلي ليبي طراحي شده بود. هر چند به ظاهر، رهبران قبايل و فرماندهان شبه نظامي در مناطق نفت‌خيز شرق ليبي در روز 16 اسفند، اعلام خودمختاري كرده و طرح تجزيه شانزدهمين كشور پهناور جهان را كليد زدند ولي در واقع، ناتو با برنامه‌ريزي براي تجزيه ليبي، درصدد سهم‌خواهي از نفت شمال آفريقا و كشور ديكتاتورزده ليبي است.

هفته گذشته بيش از 3 هزار نفر با تشكيل كنگره‌اي به نام كنگره مردم برقه، خودمختاري شرق ليبي يعني نفت‌خيزترين منطقه اين كشور را اعلام كردند. سران قبايل شرق در شهر بنغازي كه طي يكسال گذشته و در ايام مبارزه انقلابيون با ديكتاتور ليبي، مقر اصلي شوراي ملي انتقالي و مقصد سفر برخي مقامات غربي از جمله رئيس‌جمهور فرانسه و نخست‌وزير انگليس بود، گرد آمدند تا در بوق خودمختاري بدمند و اين كشور بحران‌زده را در معرض فروپاشي قرار دهند. شركت كنندگان در اين اجتماع با تاكيد بر آنچه به حاشيه رانده شدن توسط حكومت قذافي مي‌ناميدند، شوراي جديدي را به رهبري "احمد الزبير شريف السنوسي" براي اداره شرق ليبي كه منطقه‌اي وسيع از شهر "سرت" تا مرز مصر است، معرفي كردند. اين عده بدون هماهنگي با شوراي انتقالي ليبي كه نقش حكومت مركزي را بازي مي‌كند، طرح تجزيه ليبي را در لواي فدرالي كردن منطقه برقه كليد زدند و به اين ترتيب طرح غرب براي تجزيه ليبي به دو بخش شرقي و غربي و جدا كردن مناطق نفت‌خيز از بدنه ليبي را به مرحله اجرا در آوردند.

مستمسك جدايي‌طلبان براي خروج از حكومت دولت انتقالي و اعلام خودمختاري، رهايي از انزواي 42 ساله‌اي است كه شرقي‌ها در زمان حكومت قذافي داشتند و اعتراض به اختصاص فقط 60 كرسي از مجموع 200 كرسي مجلس موسسان اين كشور كه مشروعيت اين اقدام خود را نيز به قانون اساسي دوران "ادريس السنوسي" پادشاه وقت ليبي در سال 1330 منتسب كردند. آنها گفته‌اند به دنبال اعلام خودمختاري شرق، در اين منطقه شوراي انتقالي و مجلس محلي تشكيل مي‌شود و قرار است منطقه خودمختار از اختيارات اداري و اقتصادي گسترده برخوردار باشد. تجزيه‌طلب‌ها همچنين "احمد الزبير شريف السنوسي" نوه ملك ادريس، پادشاه سابق ليبي كه با كودتاي قذافي سرنگون شد را به عنوان رئيس شوراي انتقالي شرق ليبي برگزيده‌اند. وي كه سابقه زنداني شدن در زمان حكومت قذافي را در پرونده خود دارد پس از سقوط رژيم ديكتاتوري به عضويت شوراي انتقالي مركز ليبي در آمد و تا هفته پيش نيز عضو شورايي بود كه مجموعه‌اي از افراد و سران قبايل و جريانات سياسي با گرايشات مختلف مي‌باشد.

هر چند بسياري معتقدند كه دليل اصلي اين حركت تجزيه‌طلبان، نقشه از قبل طراحي شده ناتو براي در اختيار گرفتن نفت ليبي است ولي قطعا ضعف و ناهماهنگي تركيب شوراي ملي انتقالي ليبي براي اداره اين كشور و وابستگي برخي اعضا به قدرتهاي خارجي، در اين ماجرا بي‌تاثير نبوده است.

شوراي ملي انتقالي در شرايطي اداره ليبي را برعهده گرفت كه هنوز قذافي در كشور متواري بود و نيروهاي هوادار او با در اختيار داشتن سلاح با انقلابيون مي‌جنگيدند. اين شورا با حمايت‌هاي خارجي تشكيل شد و بمباران مواضع نيروهاي قذافي و دستگيري و كشته شدن او به طور رسمي، شورا را به مرجع قانون‌گذاري و اداره كشور تبديل كرد.

اين شورا كه نظر كشورهاي غربي را براي حمايت از خود جلب كرده بود، وارث حاكميت 44 ساله قذافي و جنگي بود كه از داخل كشور فراتر رفته و منجر به دخالت نيروهاي نظامي ناتو شده بود. شوراي انتقالي به رياست "مصطفي عبدالجليل" وزير سابق دادگستري ليبي قرار بود تا زمان برگزاري انتخابات مجلس موسسان در دوم تيرماه سال آينده همچنان قدرت را در سراسر ليبي در دست داشته باشد ولي اعلام خودمختاري مناطق نفت‌خيز شرق، همه چيز را در اين سرزمين سوخته و ديكتاتورزده بر هم زد. هر چند عبدالجليل ضمن اعلام مخالفت با خودمختاري تاكيد كرد اين حركت يك توطئه خارجي براي تقسيم ليبي است ولي اين اقدام نيز نتوانست مانع از وقوع اين توطئه شود و چيزي را اصلاح كند. او بدون اينكه عوامل اصلي و غربي اين تجزيه را ببيند، نوك پيكان اتهام خود را فقط به سوي كشورهاي عربي نشانه رفت كه از فتنه ايجاد شده در شرق كشور حمايت مي‌كنند تا در كشور خود آرامش داشته باشند و طوفان انقلاب به كشورهاي آنان منتقل نشود. وي به روشني اعلام كرد برخي در تلاشند، ليبي را غارت كرده و آنرا به جهنم تبديل كنند. هر چند در صحت اين تحليل مصطفي عبدالجليل ترديدي نيست ولي نبايد شركت قدرت‌هاي غربي در اين توطئه را ناديده گرفت.

آنچه مسلم است اينست كه اوضاع آشفته ليبي بدون برخورداري از رهبري مقتدر كه تمام نيروهاي مردمي و قبايلي را تحت نفوذ داشته باشد و با وجود خلاء قدرت بوجود آمده در اين كشور، نه تنها كشورهاي غربي را به سوءاستفاده از وضعيت موجود وسوسه كرده بلكه مردان مطرح در صحنه سياسي امروز ليبي را به دستيابي هر چه بيشتر به اهرم‌هاي قدرت و ثروتي كه زماني در دستان قذافي بود، تحريك مي‌كند. آنان كه پشتيباني بخشي از قبايل و نيروهاي مردمي و نظامي را نيز با خود همراه كرده‌اند، مي‌كوشند در عرصه ليبي جديد، بيش از پيش خودنمايي كنند.

دراين ميان، مداخله آشكار كشورهاي عضو ناتو و سرمايه‌گذاري آنها براي سقوط ديكتاتوري 44 ساله قذافي، غربي‌ها را براي سهم‌خواهي از منابع غني زيرزميني ليبي بيش از پيش دچار طمع كرده است. ذخاير عظيم نفت و معادن طلا و اورانيوم ليبي همان چيزهايي هستند كه كشورهاي خارجي را براي مداخله و تجزيه ليبي وسوسه كرده‌اند و به گفته "عبدالعزيز بلخادم" وزير كشور الجزاير از جمله دلايل حمله خارجي به ليبي وجود همين معادن است. به گفته وي كشورهاي غربي در سال 89 و با آغاز موج قيام ضدديكتاتوري مردم ليبي سياست موج‌سواري بر اين قيام و كنترل و مصادره آن را به نفع مطامع خود در پيش گرفته و با مداخله نظامي، تحت پوشش كمك به انقلابيون براي سقوط حكومت قذافي و طولاني كردن جنگ در ليبي، زيرساخت‌هاي اقتصادي و عمراني اين كشور را منهدم كردند و اكنون نيز درصدد تقسيم منابع و ثروتهاي طبيعي آن هستند.

ظاهرا تجزيه سودان به دو بخش شمالي و جنوبي، ناتو را وسوسه كرده اين تجزيه ظاهرا موفق و كم هزينه را در مورد ليبي نيز تكرار كند. آمريكا و ناتو هر چند ميتوانستند به سادگي رژيم قذافي را در همان روزهاي اول حمله به ليبي سرنگون كنند و پس از سقوط ديكتاتور، پاي خود را از اين كشور بيرون بكشند، ولي وجود منابع عظيم نفتي در شرق ليبي موجب شد تا غرب وارد تعاملي غيرانساني با مردم ليبي شود. واقعيت اينست كه نگرش غرب به منابع نفتي ليبي يك نگرش استراتژيك است زيرا نزديكي اين منابع به درياي مديترانه و انتقال سهل و آسان نفت ليبي به غرب كه از مرغوب‌‌ترين انواع نفت سبك جهان بشمار مي‌رود، از مزيت‌هاي فوق‌العاده وسوسه‌كننده به حساب مي‌آيد.

از سوي ديگر وجود پايانه‌هاي نفتي مطمئن براي غربي‌ها در سواحل درياي مديترانه در صورت بروز يك بحران انرژي در خليج فارس، امكان ارسال سريع نفت به كشورهاي غربي را فراهم مي‌سازد. هر چند پيش از اين و در طول ماههاي مداخله نظامي ناتو در ليبي براي سرنگوني قذافي، غربي‌ها از شوراي حكومت موقت و انتقالي ليبي تعهداتي گرفته بودند تا به ازاي حمايت‌هاي نظامي براي سرنگوني قذافي، نفت مورد نياز غرب پائين‌تر از قيمت‌ بازارهاي جهاني تامين شود.

اكنون كليه شواهد و قرائن به روشني بيانگر اهداف پشت پرده ناتو در طرح تجزيه ليبي است تا قدرت‌هاي استعماري غربي بتوانند سهم خود را از مداخله در سقوط قذافي مطالبه كنند. هر چند مساحت گسترده ليبي، وجود اختلاف ميان نيروهاي انقلابي، وابستگي خارجي برخي اعضاي شوراي انتقالي، قدرت‌طلبي و ثروت‌خواهي برخي موج‌سواران انقلاب، وجود دو كشور را در اين محدوده جغرافيايي ممكن مي‌سازد كه يكي از آنها همچون سودان جنوبي سرشار از منابع نفتي است، اما شرايط منطقه و روحيه انقلابي جوانان ليبي اجازه چنين اقدامي را به تجزيه‌طلبان و حاميان خارجي آنها نخواهد داد. ليبي اكنون در وضعيتي قرار دارد كه با يك جرقه، انقلاب آن دوباره شعله‌ور خواهد شد و هيزم‌هاي توطئه را در خود ذوب خواهد كرد و سران ناتو را در توطئه‌اي كه براي تجزيه اين كشور و غارت نفت و معادن آن تدارك ديده‌اند ناكام خواهد گذاشت.

* شرق

روزنامه شرق دريادداشت خود با عنوان "مكانيزم پرداخت تجاري تهران به پكن"به قلم فريال مستوفي* آورده است:معمولا كشورها، ذخاير ارزي خود را در كشورهاي ثالثي نگهداري مي‌كنند. ما نيز بخشي از ذخاير ارزي خود را به كشور چين منتقل كرده‌ايم. اين ذخاير از روزي به اين كشور منتقل شد كه ما در عرصه بين‌الملل با محدوديت مواجه شديم. حالا اين ذخاير ارزي در كشور چين قرار دارند بي‌آنكه صرف امور ديگري چون واردات شوند. اخيرا برخي سايت‌هاي خبري مدعي شده بودند، ذخاير ارزي ما در كشور چين صرف معاملات پاياپاي مي‌شود. يعني ما به ازاي درآمد حاصل از صادرات نفت، ناچاريم از كشور چين كالا وارد كنيم. اين ادعا، عاري از واقعيت بوده و به هيچ وجه صحت ندارد. زيرا تجار ايراني مي‌توانند از طريق گشايش اعتبارات اسنادي اقدام به واردات از چين كنند. اين كشور برخلاف ساير كشورها، «ال‌سي» بانك‌هاي ايراني را مي‌پذيرد. واردكنندگان مي‌توانند با دو واحد پولي «يورو» و «يوآن» «ال‌سي» باز كنند كه انتخاب هر يك از اين ارزها بستگي به توافق ميان خريدار و فروشنده دارد. تجار ايراني از همين روش براي واردات استفاده مي‌كنند. اگر هم قرار باشد به جز «ال‌سي» به راهكار ديگري براساس ضرورت و در چارچوب تامين منافع ملي، متوسل شويم، مسوولان تدابيري انديشيده و به طور شفاف اعلام و به مرحله اجرا خواهند گذارد. اما در شرايط كنوني، به دليل كفايت روش‌ها، نيازي به راهكاريابي احساس نمي‌شود.

نايب رييس اتاق بازرگاني ايران و چين

* تهران امروز

روزنامه تهران امروز در يادداشت خود با عنوان "‏گناه گراني گردن كيست؟"به قلم سيد جواد سيدپور آورده است:آقاي احمدي نژاد روز گذشته در جريان سفر استاني به البرز و سخنراني در جمع مردم كرج به بحث گرانيهاي اخير پرداختند و ايجاد اخلال در بازار ارز و طلاي كشور توسط عده اي را ضربه زدن به سياست هاي اقتصادي دولت خواند و گفت:« عده اي با گراني هاي كاذب در رسانه هايشان دائما منفي حرف زدند و فشار آوردند.»

آقاي احمدي نژاد در شرايطي خط سلب مسئوليت از دولت و فرافكني درباره گراني و تورم را ادامه داده كه از قضا ساعاتي قبل از اين سخنراني كميته خودرو كه مستقيما زير نظر دولت است راي به گراني تا 10 درصدي خودروهاي ساخت داخل داد و چندي است كه دعواي شديد بين بانك مركزي و بانكهاي خصوصي و برخي بانكهاي دولتي رخ داده و به صورت ناخواسته بخشي از راز گراني و تلاطم بازار ارز در زمستان سال جاري را آشكار كرده است.اين در حالي است كه تمام مقامات دولت و در راس آن شخص رئيس‌جمهور محترم به جاي اينكه قبول مسئوليت كرده و ريشه گراني و تورم اخير را نتيجه تصميمات غلط نهادهاي اقتصادي دولتي بدانند، به سراغ موجودات خيالي رفته و بازتاب گرانيها در چند رسانه مكتوب را عامل گراني و تورم ارزيابي مي‌كنند. جالب است كه وزيراقتصاد پيش‌تر گناه گراني غيرمنتظره ارز و سكه را به گردن يك خبرگزاري انداخته بود و گفته بود كه برخي با اس ام اس باعث گراني شدند.

اگر چه تكاپو براي فرار از تنگناي عجيبي كه دولت به واسطه تصميمات غيركارشناسي براي اقتصاد كشور گرفته است، قابل درك است و برخي هم از اين اوضاع سوء استفاده كرده و به آن دامن مي زنند،اما گمان نمي‌رفت كه دولت تا اين حد به فكر سلب مسئوليت از خود باشد چرا كه تحليل شرايط نشان مي‌دهد...

‌عامل اصلي دميدن بر وضعيت اقتصادي،تصميمات اشتباه دولت وبرخي از افراد جريان انحرافي و گروه منفعت طلبي است كه پشت ديوارهاي دولت خزيده است.

پس اينكه دولت به‌دنبال بهانه جويي است كاملا قابل درك است چرا كه سياستهاي دولت در حوزه اقتصادي با مشكل اساسي مواجه شده است .

افزايش تورم،گراني روز‌مره،كاهش رشد اقتصادي و افزايش نرخ بيكاري همه نشانه‌هاي ناكامي دولت در حوزه اقتصاد به شمار مي آيد. ليكن در اين ميان انتظار اين است كه دولت بهانه هاي قابل قبول تري ارائه كند و از اينكه گناه گراني را به گردن يكي دو روزنامه يا چند اس ام اس كه معلوم نيست اتفاق هم افتاده باشد، جالب نيست و در واقع عذري بدتر از گناه است.‌اكنون دولت در حال ميوه چيني تصميمات اقتصادي است كه طي چند سال گذشته اتخاذ كرده است و چاره‌ا‌ي نيست مگر اينكه مسئوليت تمام اين اتفاقات را پذيرا باشد. با اين تاكيد كه اگر عده ايي هم در صدد سوء استفاده از اوضاع فعلي برآمده اند از جمله كساني هستند كه رشد خود را در چنين فضايي ميسركرده و سوداگري را تنها راه ممكن براي بقا دانسته اند.

* حمايت

روزنامه حمايت دريادداشت خود با عنوان "تيغ تجزيه به نام فدرالي" ‏آورده است:كشورهاي سلطه گر غربي براي حفظ برتري قدرت و سلطه بر كشورها طرح تجزيه و كوچك سازي آن را اجرا كرده‌اند. نمود عيني اين امر را در قبال شوروي سابق و منطقه بالكان مي‌توان مشاهده كرد كه شوروي سابق و يوگسلاوي به چندين كشور كوچك تجزيه شدند.بر اين اساس باكانيزه كردن مناطق مورد هدف از اركان سياستهاي غرب را تشكيل مي‌دهد. نكته قابل توجه در اين فرآيند تكرار اين سياست در ابعاد گسترده‌تري است كه با عناوين مختلف در حال اجرا شدن است.روند تحولات نشان مي‌دهد كه آ‌مريكايي‌ها به صورت مستقيم و يا غير مستقيم به دنبال اجراي طرح تجزيه و كوچك كردن كشورها هستند تا در كنار اقدامات استعماري خويش به اصطلاح امنيت و منافع صهيونيستها را تامين نمايند. اين رويكرد اكنون در قالب فدراليسم در حال اجرا شدن است. به عنوان مثال در پاكستان آمريكا از خودمختاري بلوچستان حمايت مي‌كند. در افغانستان مناطق طالبان نشين در مرزهاي پاكستان مورد حمايت قرار گرفته است. در عراق برخي استان‌ها مانند صلاح الدين تحت تحركات خارجي از خود مختاري مي‌گويد. در سوريه نيز آمريكا جدايي مناطق مانند درعا و حمص را در پيش گرفته است. در يمن منصور هادي رئيس جمهور بر جاي مانده از دوران ديكتاتوري صالح از خودمختاري مناطق شمالي و جنوبي ابراز رضايت كرده و آن را طرحي اجرايي مي‌داند. در لبنان نيز ناآرامي و برخي زمزمه‌هاي جدايي در مناطق شمالي به گوش مي‌رسد. اين روند در شمال آفريقا نيز مشاهده مي‌شود و آن رويكرد منطقه شرقيه ليبي به فدرالي شدن است. در الجزاير نيز ادعايي در اين زمينه مطرح و برخي مناطق به دنبال جدايي مي‌باشند. نكته قابل توجه در اين تحولات آن است كه آمريكايي‌ها به اشكال مختلف از اين روند حمايت مي‌كنند،‌چنانكه طرح جدايي برخي از اين مناطق در كنگره آمريكا تصويب شده است.بررسي سياستهاي آمريكا نشان مي‌دهد كه اين كشور به دنبال ساخت خاورميانه و شمال آفريقايي نوين است كه براساس آن كشورها كوچك و كوچك‌تر گرديده تا سرانجام مانند حوزه بالكان به مناطقي تحت نفوذ آمريكا درآيند.نكته اساسي آن است كه در اين سياست اختلافات مرزي و قومي چنان چينش مي‌شود كه هرگز اين مناطق رنگ آرامش نديده و همواره براي حفظ موجوديت وابسته به آمريكا مي‌باشند. به عبارتي مي‌توان گفت آمريكا سياست هايي را كه انگليس در دوران افول امپراطوري استعماري خود براي تجزيه كشورها اجرا كرده اكنون اجرا مي سازد تا شايد بتواند استيلاي خود بر جهان را حفظ كند. براين اساس مي‌توان گفت اكنون توطئه‌اي بزرگ از سوي آمريكا در حال شكل گيري است كه هدف آن نابودسازي كشورها است كه تشديد بحران‌هاي منطقه‌اي رابه همراه خواهد داشت در حالي كه آمريكا با ادعاي دموكراتيك بودن اين جدايي طلبي‌ها از آن حمايت مي‌كند.

* دنياي اقتصاد

روزنامه دنياي اقتصاد درسرمقاله خود با عنوان "در حاشيه برداشت بانك مركزي از حساب بانك‌ها؛مساله‌اي با صورت مبهم"به قلم محمد صادق جنان صفت ‏آورده است:صورت بعضي مسائل به اندازه‌اي مبهم طرح مي‌شود كه پيدا كردن راه حل براي آنها دشوار و شايد ناممكن باشد.

طرح مبهم صورت مساله ممكن است به عمد يا به سهو باشد، اما نتيجه يكي است. مساله‌اي كه ميان بانك مركزي به نيابت از كميته ساماندهي بازار ارز و كانون بانك‌هاي خصوصي پديدار شده است، احتمالا غامض و پيچيده خواهد شد؛ چون صورت مساله مبهم طرح شده است. به اين معني كه بانك مركزي ايران به نيابت از كميته ياد شده به طور ناگهاني مبالغي از حساب چند بانك خصوصي برداشت كرده و در پاسخ به انتقادها گفته است: «پس از بي‌پاسخ ماندن درخواست‌هاي مكرر كميته ساماندهي بازار ارز از برخي بانك‌ها براي مستندات نحوه توزيع ارز، مبالغي كه مستندات آن ارائه نشده بود از حساب واسطه آنها كسر شده است... به بانك‌ها اعلام كرده‌ايم كه الان هم اگر مستندات توزيع ارزها را ارائه كنند، مبالغ كسر شده به حسابشان بازمي‌گردد...». اعضاي كانون بانك‌هاي خصوصي روز گذشته ادعاي رييس كل بانك مركزي را رد كرده و نوشته‌اند: «كليه معاملات بانك‌ها براي خريد ارز از بانك مركزي قطعي بوده و تاكنون هر آنچه ارز توسط بانك �





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 303]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن