تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833257460
صلح حسن و قیام حسین چرا؟
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: علل اختلاف شیوه امام حسن و امام حسین (ع) در صلح و قیام
سه عامل اساسی در قیام امام حسین دخالت داشته است. هر کدام از این سه عامل را که ما در نظر بگیریم میبینیم در زمان امام حسن به شکل دیگر است. عامل اول که سبب قیام امام حسین شد این بود که حکومت ستمکار وقت از امام حسین بیعت میخواست : خذ الحسن بالبیعة اخذ شدیدا لیس فیه رخصة . حسین را بگیر برای بیعت، محکم بگیر، هیچ گذشت هم نباید داشته باشی، حتما باید بیعت کند .از امام حسین تقاضای بیعت میکردند. از نظر این عامل، امام حسین جوابش فقط این بود: نه، بیعت نمیکنم، و نکرد. جوابش منفی بود . امام حسن چطور ؟ آیا وقتی که قرار شد با معاویه صلح کند، معاویه از امام حسن تقاضای بیعت کرد که تو بیا با من بیعت کن؟ ( بیعت یعنی قبول خلافت ) نه، بلکه جزء مواد صلح بود که تقاضای بیعت نباشد و ظاهرا احدی از مورخین هم ادعا نکرده است که امام حسن یا کسی از کسان امام حسن یعنی امام حسین، برادرها و اصحاب و شیعیان امام حسن آمده باشد با معاویه بیعت کرده باشد. ابدا صحبت بیعت در میان نیست. بنابر این مسئله بیعت که یکی از عواملی بود که امام حسین را وادار کرد مقاومت شدید بکند، در جریان کار امام حسن نیست. عامل دوم قیام امام حسین دعوت کوفه بود به عنوان یک شهر آماده. مردم کوفه بعد از اینکه بیست سال حکومت معاویه را چشیدند و زجرهای زمان معاویه را دیدند و مظالم معاویه را تحمل کردند واقعا بیتاب شده بودند، که حتی میبینید بعضی معتقدند که واقعا در کوفه یک زمینه صد در صد آمادهای بود و یک جریان غیر مترقب اوضاع را دگرگون کرد . مردم کوفه هجده هزار نامه مینویسند برای امام حسین و اعلام آمادگی کامل میکنند . حال که امام حسین آمد ومردم کوفه یاری نکردند ، البته همه میگویند پس زمینه کاملا آماده نبوده ، ولی از نظر تاریخی اگر امام حسین به آن نامهها ترتیب اثر نمیداد مسلم در مقابل تاریخ محکوم بود ، میگفتند یک زمینه بسیار مساعدی را از دست داد ، و حال آنکه در کوفه امام حسن اوضاع درست بر عکس بود ، یک کوفه خسته و ناراحتی بود ، یک کوفه متفرق و متشتتی بود ، یک کوفهای بود که در آن هزار جور اختلاف عقیده پیدا شده بود ، کوفهای بود که ما می بینیم امیرالمؤمنین در روزهای آخر خلافتش مکرر از مردم کوفه و از عدم آمادگیشان شکایت میکند و همواره میگوید خدایا مرا از میان این مردم ببر و بر اینها حکومتی مسلط کن که شایسته آن هستند تا بعد اینها قدر حکومت مرا بدانند . مسئله دیگری وجود داشت که امام حسین تحت آن عنوان قیام کرد ، یعنی اگر از او تقاضای بیعت هم نمیکردند باز قیام میکرد و اگر مردم کوفه هم دعوت نمیکردند باز قیام مینمود . آن مسئله چه بود ؟ مسئله امر به معروف و نهی از منکر.اینکه عرض میکنم " کوفه آماده " یعنی بر امام حسین اتمام حجتی شده بود ، نمیخواهم مثل بعضی ها بگویم کوفه یک آمادگی واقعی داشت و امام حسین هم واقعا روی کوفه حساب میکرد . نه ، اتمام حجت عجیبی بر امام حسین شد که فرضا هم زمینه آماده نباشد او نمیتواند آن اتمام حجت را نادیده بگیرد . از نظر امام حسن چطور ؟ از نظر امام حسن اتمام حجت ، بر خلاف شده بود ، یعنی مردم کوفه نشان داده بودند که ما آمادگی نداریم . آنچنان وضع داخلی کوفه بد بود که امام حسن خودش از بسیاری از مردم کوفه محترز بود و وقتی که بیرون میآمد - حتی وقتی که به نماز میآمد - در زیر لباسهای خود زره میپوشید برای اینکه خوارج و دست پروردههای معاویه زیاد بودند و خطر کشته شدن ایشان وجود داشت ، و یک دفعه حضرت در حال نماز بود که به طرفش تیراندازی شد ، ولی چون در زیر لباسهایش زره پوشیده بود ، تیر کارگر نشد ، والا امام را در حال نماز با تیر از پا در آورده بودند . پس ، از نظر دعوت مردم کوفه که بر امام حسین اتمام حجتی بود - و چون اتمام حجت بود باید ترتیب اثر میداد - در مورد امام حسن ، بر عکس ، اتمام حجت بر خلاف بوده و مردم کوفه تقریبا عدم آمادگیشان را اعلام کرده بودند . عامل سومی که در قیام امام حسین وجود داشت عامل امر به معروف و نهی از منکر بود ، یعنی قطع نظر از اینکه از امام حسین بیعت میخواستند و او حاضر نبود بیعت کند ، و قطع نظر از اینکه مردم کوفه از او دعوت کرده بودند و اتمام حجتی بر امام حسین شده بود و او برای اینکه پاسخی به آنها داده باشد آمادگی خودش را اعلام کرد ، قطع نظر از اینها ، مسئله دیگری وجود داشت که امام حسین تحت آن عنوان قیام کرد ، یعنی اگر از او تقاضای بیعت هم نمیکردند باز قیام میکرد و اگر مردم کوفه هم دعوت نمیکردند باز قیام مینمود . آن مسئله چه بود ؟ مسئله امر به معروف و نهی از منکر ، مسئله اینکه معاویه از روزی که به خلافت رسیده است ، در مدت این بیست سال هر چه عمل کرده است بر خلاف اسلام عمل کرده است ، این حاکم ، جائر و جابر است ، جور و عدوانش را همه مردم دیدند و میبینید ، احکام اسلام را تغییر داده است ، بیت المال مسلمین راحیف و میل میکند ، خونهای محترم را ریخته است ، چنین کرده ، چنان کرده ، حالا هم بزرگترین گناه را مرتکب شده است و آن این که بعد از خودش پسر شرابخوار قمار باز سگباز خودش را ( به عنوان ولایتعهد ) تعیین کرده وبه زور سرجای خودش نشانده است ، بر ما لازم است که به اینها اعتراض کنیم ، چون پیغمبر فرمود : « من رأی سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله ، ناکثا عهده ، مخالفا لسنة رسول الله ، یعمل فی عباد الله بالاثم و العدوان ، فلم یغیر علیه بفعل و لا قول ، کان حقا علی الله ان یدخله مدخله ، الا و ان هولاء قد لزموا طاعة الشیطان » . . . ( 1 ) اگر کسی حاکم ستمگری را به این وضع و آن وضع و با این نشانیها ببیند و اعتراض نکند به عملش یا گفتهاش ، آنچنان مرتکب گناه شده است که سزاوار است خدا او را به همان عذابی معذب کند که آن حکمران جائر را معذب میکند . اما در زمان معاویه در اینکه مطلب بالقوه همینطور بود بحثی نیست. برای خود امام حسن که مسأله محل تردید نبود که معاویه چه ماهیتی دارد ، ولی معاویه در زمان علی علیه السلام معترض بوده است که من فقط میخواهم خونخواهی عثمان را بکنم ، و حال میگوید من حاضرم به کتاب خدا و به سنت پیغمبر و به سیره خلفای راشدین صد در صد عمل بکنم ، برای خودم جانشین معین نمیکنم ، بعد از من خلافت مال حسن بن علی است و حتی بعد از او مال حسین بن علی است ، یعنی به حق آنها اعتراف میکند ، فقط آنها تسلیم امر بکنند ( کلمهای هم که در ماده قرار داده بود ، کلمه " تسلیم امر " است ) یعنی کار را به من واگذار کنند ، همین مقدار ، امام حسن عجالتا کنار برود ، کار را به من واگذار کند و من با این شرایط عمل میکنم . ورقه " سفید امضا " فرستاد ، یعنی کاغذی را زیرش امضا کرد ، گفت هر شرطی که حسن بن علی خودش مایل است در اینجا بنویسد ، من قبول میکنم ، من بیش از این نمیخواهم که من زمامدار باشم والا من به تمام مقررات اسلامی صد در صد عمل میکنم . تا آنوقت هم که هنوز صابون اینها به جامه مردم نخورده بود. حال فرض کنیم الان ما در مقابل تاریخ اینجور قرار گرفته بودیم که معاویه آمد یک چنین کاغذ سفید امضایی برای امام حسن فرستاد و چنین تعهداتی را قبول کرد ، گفت تو برو کنار ، مگر تو خلافت را برای چه میخواهی ؟ مگر غیر از عمل کردن به مقررات اسلامی است ؟ من مجری منویات تو هستم ، فقط امر دائر است که آن کسی که میخواهد کتاب و سنت الهی را اجرا بکند من باشم یا تو . آیا تو فقط به خاطر اینکه آن کسی که این کار را میکند تو باشی میخواهی چنین جنگ خونینی را بپا بکنی ؟ ! اگر امام حسن با این شرایط تسلیم امر نمیکرد ، جنگ را ادامه میداد ، دو سه سال میجنگید ، دهها هزار نفر آدم کشته میشدند ، ویرانیها پیدا میشد و عاقبت امر هم خود امام حسن کشته میشد ، امروز تاریخ ، امام حسن را ملامت میکرد ، میگفت در یک چنین شرایطی ( باید صلح میکرد ) پیغمبر هم در خیلی موارد صلح کرد ، آخر یک جا هم آدم باید صلح کند ، ( آری ، اگر ما نیز در آن زمان بودیم میگفتیم ) غیر از این نیست که معاویه میخواهد خودش حکومت کند ، بسیار خوب خودش حکومت کند ، نه از تو میخواهد که او را به عنوان خلیفه بپذیری ، نه از تو میخواهد که او را امیرالمؤمنین بخوانی ( 2 ) ، نه از تو میخواهد که با او بیعت کنی ، و حتی اگر بگویی جان شیعیان در خطر است ، امضا میکند که تمام شیعیان پدرت علی در امن و امان ، و روی تمام کینههای گذشتهای که با آنها در صفین دارم قلم کشیدم ، از نظر امکانات مالی حاضرم مالیات قسمتی از مملکت را نگیرم و آن را اختصاص بدهم به تو که به این وسیله بتوانی از نظر مالی محتاج ما نباشی و خودت و شیعیان و کسان خودت را آسوده اداره کنی . اگر امام حسن با این شرایط ( صلح را ) قبول نمیکرد امروز در مقابل تاریخ محکوم بود . قبول کرد ، وقتی که قبول کرد ، تاریخ آن طرف را محکوم کرد . معاویه با آن دستپاچگی که داشت تمام این شرایط را پذیرفت . نتیجهاش این شد که معاویه فقط از جنبه سیاسی پیروز شد ، یعنی نشان داد که یک مرد صد در صد سیاستمداری است که غیر از سیاستمداری هیچ چیز در وجودش نیست ، زیرا همینقدر که مسند خلافت و قدرت را تصاحب کرد تمام مواد قرار داد را زیر پا گذاشت و به هیچکدام از اینها عمل نکرد و ثابت کرد که آدم دغلبازی است ، و حتی وقتی که به کوفه آمد صریحا گفت : مردم کوفه ! من در گذشته با شما نجنگیدم برای اینکه شما نماز بخوانید ، روزه بگیرید ، حج بکنید ، زکات بدهید ، ولکن لاتأمر علیکم من جنگیدم برای اینکه امیر و رئیس شما باشم . بعد چون دید خیلی بد حرفی شد گفت اینها یک چیزهایی است که خودتان انجام میدهید ، لازم نیست که من راجع به این مسائل برای شما پافشاری داشته باشم . شرط کرده بود که خلافت ، بعد از او تعلق داشته باشد به حسن بن علی ، و بعد از حسن بن علی به حسین بن علی . ولی بعد از هفت هشت سال که از حکومتش گذشت شروع کرد مسئله ولایتعهد یزید را مطرح کردن . شیعیان امیرالمؤمنین را که در متن قرار داد بود که مزاحمشان نشود به حد اشد مزاحمشان شد و شروع کرد به کینه توزی نسبت به آنها . واقعا چه فرقی هست میان معاویه و عثمان ؟ هیچ فرقی نیست ، ولی عثمان کم و بیش مقام خودش را در میان مسلمین ( غیر شیعه ) حفظ کرد به عنوان یکی از خلفای راشدین که البته لغزشهایی هم داشته است ، ولی معاویه از همان اول به عنوان یک سیاستمدار دغلباز معروف شد که از نظر فقها و علمای اسلام عموما ( نه فقط ما شیعیان ، از نظر شیعیان که منطق ، جور دیگر است ) معاویه و بعد از او ، از ردیف خلفا ، از ردیف کسانی که جانشین پیغمبرند و آمدند که اسلام را اجرا کنند به کلی خارج شدند و عنوان سلاطین وملوک و پادشاهان به خود گرفتند. معاویه هنوز در زمان امام حسن دست به کار نشده است تا ماهیت آشکار گردد، و تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر زمینهای ( برای قیام ) باشد، یا به اصطلاح تکلیفی بالفعل به وجود آید ، ولی در زمان امام حسین صد در صد اینچنین بود.بنابراین وقتی که ما وضع امام حسن را با وضع امام حسین مقایسه میکنیم میبینیم که اینها از هیچ جهت قابل مقایسه نیستند . جهت آخری که خواستم عرض بکنم این است که امام حسین یک منطق بسیار رسا و یک تیغ برنده داشت . آن چه بود ؟ « من رأی سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله . . . کان حقا علی الله ان یدخله مدخله » . . . اگر کسی حکومت ستمگری را ببیند که چنین و چنان کرده است و سکوت بکند ، در نزد پروردگار گنهکار است . اما برای امام حسن این مسئله هنوز مطرح نیست ، برای امام حسن حداکثر این مطرح است که اگر اینها بیایند ، بعد از این چنین خواهند کرد . اینکه " اگر بیایند بعد از این چنین میکنند " غیر از این است که یک کاری کردهاند و ما الان سند و حجتی در مقابل اینها بالفعل داریم . این است که میگویند صلح امام حسن زمینه را برای قیام امام حسین فراهم کرد . لازم بود که امام حسن یک مدتی کناره گیری بکند تا ماهیت امویها که بر مردم مخفی و مستور بود آشکار شود تا قیامی که بناست بعد انجام گیرد ، ازنظر تاریخ قیام موجهی باشد . پس از همین قرار داد صلح که بعد معلوم شد معاویه پایبند این مواد نیست عدهای از شیعیان آمدند به امام حسن عرض کردند : دیگر الان این قرار داد صلح کأن لم یکن است - و راست هم میگفتند زیرا معاویه آن را نقض کرد - و بنابراین شما بیایید قیام کنید . فرمود : نه ، قیام برای بعد از معاویه ، یعنی کمی بیش از این باید به اینها مهلت داد تا وضع خودشان را خوب روشن کنند ، آنوقت وقت قیام است . معنی این جمله این است که اگر امام حسن تا بعد از معاویه زنده میبود و در همان موقعی قرار میگرفت که امام حسین قرار گرفت قطعا قیام میکرد . بنابراین از نظر هر سه عاملی که انگیزههای صحیح و مشروع و جدی قیام امام حسین بود ، وضع امام حسن با وضع امام حسین کاملا متفاوت و متغایر بود . از او تقاضای بیعت میکردند و از این بیعت نمیخواستند . ( خود بیعت کردن یک مسالهای است ) . برای امام حسین از ناحیه مردم کوفه اتمام حجتی شده بود و مردم میگفتند کوفه دیگر بعد از بیست سال بیدار شده است ، کوفه بعد از بیست سال معاویه غیر از کوفه قبل از بیست سال است ، اینها دیگر قدرشناس علی شدهاند ، قدرشناس امام حسن شدهاند ، قدر شناس امام حسین شدهاند ، نام امام حسین که در میان مردم کوفه برده میشود اشک میریزند ، دیگر درختها میوه دادهاند و زمینها سر سبز شده است ، بیا که آمادگی کامل است . این دعوتها برای امام حسین اتمام حجت بود . برای امام حسن بر عکس بود ، هر کس وضع کوفه را مشاهده میکرد می دید کوفه هیچ آمادگی ندارد . مسئله سوم مسئله فساد عملی حکومت است ( فساد حاکم را عرض نمیکنم ، فساد حاکم یک مطلب است ، فساد عمل حکومت مطلب دیگری است ) . معاویه هنوز در زمان امام حسن دست به کار نشده است تا ماهیت آشکار گردد، و تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر زمینهای ( برای قیام ) باشد، یا به اصطلاح تکلیفی بالفعل به وجود آید ، ولی در زمان امام حسین صد در صد اینچنین بود.منبع:مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار علیه السلام، صص 87-80
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 423]
صفحات پیشنهادی
صلح حسن و قیام حسین چرا؟
صلح حسن و قیام حسین چرا؟-علل اختلاف شیوه امام حسن و امام حسین (ع) در صلح و قیامسه عامل اساسی در قیام امام حسین دخالت داشته است. هر کدام از این سه عامل را که ما در نظر ...
صلح حسن و قیام حسین چرا؟-علل اختلاف شیوه امام حسن و امام حسین (ع) در صلح و قیامسه عامل اساسی در قیام امام حسین دخالت داشته است. هر کدام از این سه عامل را که ما در نظر ...
چرا امام حسن(ع) با معاویه صلح کرد؟
چرا امام حسن علیه السلام با معاویه صلح کرد؟ شاید بزرگترین و مهمترین کلام رسول گرامی اسلام در مورد ایشان این کلام باشد که حسن و حسین هر دو امام هستند چه قیام کنند و ...
چرا امام حسن علیه السلام با معاویه صلح کرد؟ شاید بزرگترین و مهمترین کلام رسول گرامی اسلام در مورد ایشان این کلام باشد که حسن و حسین هر دو امام هستند چه قیام کنند و ...
چرا یی ترجيح صلح بر شهادت ؟
چرا ترجیح صلح بر شهادت؟امـام حـسـن عـلیـه السلام در مسند خلافت قرار داشت و معاویه به عنوان یك حاكم معترض بر ضد او قیام كرد، درست بر عكس امام حسین علیه السلام كه ...
چرا ترجیح صلح بر شهادت؟امـام حـسـن عـلیـه السلام در مسند خلافت قرار داشت و معاویه به عنوان یك حاكم معترض بر ضد او قیام كرد، درست بر عكس امام حسین علیه السلام كه ...
نگاه ژرف رهبر معظم انقلاب درباره صلح امام حسن(ع)
اين كه چرا امام حسن صلح كرد و چرا امام حسين قيام. افزون بر اين مورخان مسلمان از يك نكته رنج مي بردند و آن است كه به رغم انباشتگي آثار پيرامون امام حسين (ع) به چه دليل ...
اين كه چرا امام حسن صلح كرد و چرا امام حسين قيام. افزون بر اين مورخان مسلمان از يك نكته رنج مي بردند و آن است كه به رغم انباشتگي آثار پيرامون امام حسين (ع) به چه دليل ...
نگاهی به زندگی امام حسن علیه السلام
این عمل مفید برای كسانی كه آگاهی تاریخی و اسلامی ندارند؛ مورد شك است كه چرا امام حسن علیهالسلام با معاویه صلح كرد و چرا مثل امام حسین علیه السلام قیام ننمود؟چیزی كه ...
این عمل مفید برای كسانی كه آگاهی تاریخی و اسلامی ندارند؛ مورد شك است كه چرا امام حسن علیهالسلام با معاویه صلح كرد و چرا مثل امام حسین علیه السلام قیام ننمود؟چیزی كه ...
چرا امام حسن (علیه السلام) صلح كرد؟
چرا امام حسن (علیه السلام) صلح كرد؟-چرا امام حسن(علیه ... همین صلح، آثاری را در پی داشت كه قیام حماسی امام حسین(علیه السلام)آن را تكمیل كرد و بقای اسلام را تضمین نمود.
چرا امام حسن (علیه السلام) صلح كرد؟-چرا امام حسن(علیه ... همین صلح، آثاری را در پی داشت كه قیام حماسی امام حسین(علیه السلام)آن را تكمیل كرد و بقای اسلام را تضمین نمود.
چرا امام حسن عليهالسلام صلح كرد؟
خيانت به امامرويكرد دنياگرايى مردم، بهويژه خواص را در قيام و صلح حسنى و در آيينه .... از اين رو، شهيد مطهرى، چنين معتقد است: «اگر واقعاً امام حسن به جاى امام حسين بود، ...
خيانت به امامرويكرد دنياگرايى مردم، بهويژه خواص را در قيام و صلح حسنى و در آيينه .... از اين رو، شهيد مطهرى، چنين معتقد است: «اگر واقعاً امام حسن به جاى امام حسين بود، ...
شناخت زمينه هاوعلل صلح امام حسن(علیه السلام)
شناخت زمينه هاوعلل صلح امام حسن(علیه السلام)-شناخت زمينه هاوعلل صلح امام ... ما مى بينيم كه امام حسين حاضر نيست كه در مكه كشته شود . چرا ؟ فرمود : اين احترام مكه است كه ... عوامل دخيل در قيام امام حسين (علیه السلام) و مقايسه آن با شرايط زمان امام حسن (علیه ...
شناخت زمينه هاوعلل صلح امام حسن(علیه السلام)-شناخت زمينه هاوعلل صلح امام ... ما مى بينيم كه امام حسين حاضر نيست كه در مكه كشته شود . چرا ؟ فرمود : اين احترام مكه است كه ... عوامل دخيل در قيام امام حسين (علیه السلام) و مقايسه آن با شرايط زمان امام حسن (علیه ...
قیام امام حسین علیه السلام از نگاه دیگران
قیام امام حسین علیه السلام از نگاه دیگران-قیام امام حسین علیه السلام از نگاه ... چرا با دست خود، خویش را به هلاکت افکند؟ ... چرا امام حسین جنگید اما امام حسن صلح کرد؟
قیام امام حسین علیه السلام از نگاه دیگران-قیام امام حسین علیه السلام از نگاه ... چرا با دست خود، خویش را به هلاکت افکند؟ ... چرا امام حسین جنگید اما امام حسن صلح کرد؟
صلح امام حسن (ع) حقيقت دين و ولايت را حفظ كرد
صلح امام حسن (ع) حقيقت دين و ولايت را حفظ كرد-صلح امام حسن (ع) حقيقت دين و ولايت را حفظ كرد خبرگزاري ... چرا امام سجاد(ع) آشكارا از قيام مختار حمايت نكرد؟ ... ظلم ستيزي حسين بن علي ـ عليه السلام ـ امري نيست كه بتوان آن را انكار كرد يا مخفي .
صلح امام حسن (ع) حقيقت دين و ولايت را حفظ كرد-صلح امام حسن (ع) حقيقت دين و ولايت را حفظ كرد خبرگزاري ... چرا امام سجاد(ع) آشكارا از قيام مختار حمايت نكرد؟ ... ظلم ستيزي حسين بن علي ـ عليه السلام ـ امري نيست كه بتوان آن را انكار كرد يا مخفي .
-
گوناگون
پربازدیدترینها