واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > فوتبال جهان - به نظر میرسد بازیکنان تیم ملی فرانسه دیگر چیزی به اسم «عرق ملی» ندارند. فرانسویها که از با هویتترین مردان و زنان اروپا حداقل در سیصد سال اخیر محسوب میشوند، در دهه نود وقتی به خودشان آمدند، متوجه شدند دیگر نه پاریس مثل قبل است و نه لیون ومارسی. مارسی در جنوب هجوم مهاجرین آفریقایی را تجربه میکرد و این تجربه به مرور زمان تلخ و تلخ تر جلوه میکرد. یک فرانسوی در محدوده مارسی تصور میکند خودش نیز یک آفریقایی است که البته این نتیجه داستان استعمارهای گذشته است که امروز به نوعی یقه فرانسویها را گرفته است. وقتی تیم ملی فرانسه نتیجهای را میبرد یا واگذار میکند، در هر دو حالت جشن و پایکوبیهای پر سر و صدا و خشونتآمیزی در ساعتهای پایانی شب در پاریس اتفاق میافتد. شهروند پاریس معمولا در چنین فضاهایی بیشتر آفریقایی تبارهایی را میبیند که از حومه شهر آمدند و بیش از هر چیزی دنبال این هستند تا جایی که میتوانند به پلیس و پاریس خسارت وارد کنند. اسم این بحران هویت است. بحرانی که به جایی میرسد که اکثر بازیکنان تیم ملی این کشور در جام جهانی 2010 عملا آفریقایی تبارهای فرانسوی هستند. سال 98 اینطور نبود. تیمی که قهرمان شد، فابین بارتز را داشت، لورن بلان و لیزارازو. دشان و یورکائف یادتان هست؟ گیوارش، دوگاری و امانوئل پتی هم بودند. تازه ژینولا و کانتونا به تیم دعوت نشد بودند. زیدان بزرگ هم بیش از اینکه آفریقایی محسوب شود، فرانسوی است و این مساله به دلایل مختلف در او مشهود است. آن تیم با شکوه، تیمی که از نظر فنی با امه ژاکه، احیاگر روش چهار-دو-سه-یک بود، با شایستگی تمام در خانه قهرمان جام جهانی شد. تیمی که بافت اصیل فرانسوی داشت، تیم فعلی اما بافت فرانسوی اصیل ندارد. به نظر میرسد مهمترین دلیل بحران بزرگی که درگیرش شدند هم همین باشد. بازیکنان فعلی دلیلی برای اتحاد نمیبینند. تمایلی به موفقیت همدیگر ندارند. فقط ده روز، از زمان ورود به آفریقای جنوبی تا بازی با مکزیک مهمترین دغدغه آنها این بود که چرا پاتریس اورا باید کاپیتان تیم باشد؟ چنین بازیکنانی اهمیتی برای نام فرانسه قائل نیستند و تقریبا فاقد مفهومی دستمالی شده به نام عرق ملی. انگار فرانسه فعلی نماینده ششم قاره آفریقاست. جالب است که محل تولد تعدادی از آنها فرانسه است اما احتمالا پانزده، شانزده سال اول زندگی آنها در سختی محض گذشته و شاید مقصر دانستن سیاستهای دولت فرانسه امروز آنها را به جایی رسانده که بدون در نظر گرفتن موقعیت فعلیشان تبدیل به مردانی فوق بیتفاوت نسبت به تیم ملی کشورشان شوند. خروسهای ورژن 2010، خروسهای ورژن 98 را به خجالت انداختند. انگار نه انگار تیم فعلی، تیم ملی فرانسه است. میزبانی دوازده سال پیش جام جهانی کمک کرد اعتبار از دست رفته آنها در فوتبال بازگردد. آن روزها بحران هویت در فرانسه آغاز شده بود اما مثل امروز هنوز شرایط فاجعهآمیزی پیدا نکرده بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 277]