واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > مدیریت ورزش - فرهاد عشوندی «تنها عضو هیأت رئیسه فدراسیون شنا هستم که خودتان میدانید این پست تشریفاتی است و برای آن است که عدهای در جهت کمک به یک رشته گامی بردارند و تصمیمات پدرم حتی در رشته شنا هم متأثر از حضور یا عدم حضورم در این مجموعه نبوده و نخواهد بود.» این جمله بخشی از مصاحبه محسن علیآبادی است با سایت خبری تابناک. او خود اعتراف میکند که یکی از اعضای هیأت رئیسه فدراسیون شنای ایران است. درحالی که در تمام مدتی که روابط عمومی سازمان ورزش به همه رسانههای منتقد انگ نشر اکاذیب میزد، فرزند ارشد آقای رئیس یکی از اعضای هیأت رئیسه فدراسیون شنای جمهوری اسلامی ایران بوده است. حضور محسن علیآبادی در هیأت رئیسه شنا اگر به گفته او حتی پستی تشریفاتی باشد بر اساس کدام توانایی این مهندس جوان اتفاق افتاده است؟ اینکه او تا چند سال قبل یکی از طرفداران پر و پا قرص رشته ورزشی شنا بوده آیا میتواند دلیلی باشد برای حضور پسر آقای رئیس در فدراسیون شنا؟ اعضای هیأت رئیسه فدراسیونهای ورزشی بر اساس عرفی رایج یا از میان پیشکسوتان رشتههای ورزشی مرتبط با فدراسیونها گزینش میشوند یا اینکه مدیرانی سیاسی یا اقتصادی هستند که به واسطه ارتباطاتشان میتوانند خارج از سیستم ورزش کشور بتوانند همراه خود اعتبار مالی برای فدراسیونها بیاورند. محسن علیآبادی در سن 28 سالگی کدام یک از این دو ویژگی را برای حضور در هیأت رئیسه فدراسیون شنا دارد؟ اصلاً چرا باید در سازمان ورزش دولتی با شعار عدالت محوری که آمده بود تا تبعیضها را از بین ببرد آقازاده محمد علیآبادی در سمتی باشد که پیشکسوتانی شایستهتر از او برایش پشت خط ماندهاند؟ یا اگر پسر آقای رئیس این شایستگی را داشته که عضو هیأت رئیسه فدراسیون شنا باشد چرا سازمان ورزش سه سال تمام به هر رسانهای که خطی در این باره مینوشت انگ نشر اکاذیب میزد؟ پسر علیآبادی در همان گفت و گو درباره شائبه حضور مادرش در هیأت رئیسه فدراسیون ایروبیک هم گفته است: «این بحثها هم زمانی مطرح شد که خواهرم قرار بود برای کلاس ایروبیک ثبت نام کند و طبیعی بود که از طریق فدراسیون این موضوع که کدام کلاس از امنیت خلاقی بالاتری برخوردار است، جویا شوند و چون رئیس این فدراسیون، یک خانم بودند، مادرم با ایشان در تماس بود و اگر رئیس فدراسیون مرد بود، این تماس هم انجام نمیشد.» اساساً آیا برای ثبت نام در کلاس آموزش ورزشهای ایروبیک آیا نیازی هست تا همسر رئیس سازمان ورزش در تعداد زیادی از جلسات هیأت رئیسه فدراسیون مربوطه حضور پیدا کنند؟ حضور همسر رئیس سازمان ورزش را یکی از اعضای هیأت رئیسه فدراسیون تأیید میکند. او معتقد است ایشان به عنوان مشاور در تعدادی از جلسات هیأت رئیسه شرکت میکردند. آیا اطمینان خاطر را خانواده رئیس تشکیلات ورزش نمیتوانستند تنها با تماسی تلفنی و دیدن کلاس پیشنهاد شده به دست آورند که نیاز به حضور همسر آقای رئیس در جلسات هیأت رئیسه نباشد و اینگونه شائبهساز نشود؟ و اساساً اینکه سازمان ورزش وقتی به این سادگی در ازای نوشتن حقایق مبرهن به رسانهها اتهام نشر اکاذیب میزند، حقایقی از این دست که فرزند آقای مهندس بر صحتش تأکید میکند، با این چالش بزرگ روبهرو نیست که بسیاری دیگر از ابهاماتی که در حد شایعه مطرح میشوند و روابط عمومی تشکیلات آنها را تکذیب میکند منطبق با حقیقت هستند؟ هنوز دو روز از جمله امیر واعظ آشتیانی که تأکید کرده بود مشاور جوانش روزگاری امیر قلعهنویی را در همین سازمان ورزش به سمت سرمربیگری تیم ملی رسانده بود نمیگذرد. جملهای که مهر تأییدی دوباره است به تناقضات یکی از مهمترین معاونتهای دولت. معاونتی که به دلیل اهمیت و علاقه ای که عامه مردم به آن دارند شاید بیش از سایر نهاد های دولتی زیر ذره بین قرار می گیرد . حال با این تردیدها در سازمانی که در ورزش قهرمانی نتوانسته موفق عمل کند نباید تردید کرد آنچه مدام بر حقانیتش تاکید می شود هم می تواند کذب باشد و آنچه انگ نشر اکاذیب می خورد ، عین حقیقت باشد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]