واضح آرشیو وب فارسی:فارس: راهبرد چهار مسيره آمريكا براي انتخابات ايرانخبرگزاري فارس:آمريكا درصدد است كه از اين انتخابات براي همگرايي و اتحاد گروه هاي ضد انقلاب كه در 30 سال گذشته سابقه گردهمايي مشترك را نداشته اند، استفاده كند و همه اختلافات سابق آنها را در زمينه رهبري، ايدئولوژي، رابطه با رژيم صهيونيستي، استفاده از بدنه اجتماعي، عمليات نظامي و تقسيم پست هاي مديريتي رفع كند.
خبرگزاري فارس:آمريكا درصدد است كه از اين انتخابات براي همگرايي و اتحاد گروه هاي ضد انقلاب كه در 30 سال گذشته سابقه گردهمايي مشترك را نداشته اند، استفاده كند و همه اختلافات سابق آنها را در زمينه رهبري، ايدئولوژي، رابطه با رژيم صهيونيستي، استفاده از بدنه اجتماعي، عمليات نظامي و تقسيم پست هاي مديريتي رفع كند.
انتخابات نهم مجلس شوراي اسلامي علي رغم اينكه براي منافع و امنيت ملي ما اهميت ويژه اي دارد براي امنيت ملي آمريكا نيز حائز اهميت است، زيرا به شكل ملموسي نه تنها انتخابات را زير نظر دارد، بلكه سعي مي كند به عنوان يك كنشگر فعال بر جنبه هاي مختلف آن اثرگذار باشد و براي همين هدف همزمان يك راهبرد چهار مسيره را دنبال مي كند:
1- آمريكا مي كوشد اصل انتخابات سرنوشت ساز را در جمهوري اسلامي ايران زير سوال ببرد و براي همين هم از انتخابات به عنوان انتصابات ياد مي كند. انتخابات را داراي يك جنبه نمايشي براي تقويت اراده مسئولان دانسته و اساساً چنين انتخاباتي را يك برنامه ريزي براي حذف مخالفان مي داند و در اين راستا فعاليت هاي ذيل را در دستور كار قرار داده است.
1-1- انتخابات بدون هم پيمانان آمريكا صرفاً يك شوخي با رأي مردم است، در اين انتخابات همانگونه كه آمريكا به دنبال آن بود، گروه هاي مورد حمايت آمريكا در صدد بر آمدند با تهيه دستور كار يك اعتراض به شيوه برگزاري انتخابات نظام را با چالش مشروعيتي مواجه كنند كه خود آن را ايجاد كرده است.
2-1- آمريكا هم پيمانان خود را در داخل و خارج ايران بسيج كرده است كه در راستاي انتخابات دو سخن بيشتر به ميان نياورند؛ اول اينكه ما از برگزاري انتخابات خبر نداريم! معناي مقدم آن، اين جمله است كه به انتخابات اهميت نمي دهند و معناي موخر، اين است كه اين انتخابات به شكلي غير رسمي و فارغ از چارچوبهاي قانوني در حال برگزاري است. دوم؛ اين انتخابات فاقد مشروعيت و ادامه انتخابات سابق رياست جمهوري است؛ در اين راهبرد نيز به دنبال آن هستند كه در ابتدا، دروغ انتخابات گذشته را مجدداً زنده كنند و در آخر اينكه از نظر ملي اين انتخابات را يك امر مردود تبليغ كنند.
3-1- آمريكا درصدد است كه از اين انتخابات براي همگرايي و اتحاد گروه هاي ضد انقلاب كه در 30 سال گذشته سابقه گردهمايي مشترك را نداشته اند، استفاده كند و همه اختلافات سابق آنها را در زمينه رهبري، ايدئولوژي، رابطه با رژيم صهيونيستي، استفاده از بدنه اجتماعي، عمليات نظامي و تقسيم پست هاي مديريتي رفع كند.
آمريكا در طرح ائتلاف ضدايراني ضد انقلابيون به دنبال يك آلترناتيو و جايگزين براي جمهوري اسلامي ايران است و در اين راستا تا كنون چهار نشست پياپي را در كشورهاي غربي برگزار كرده است. در اين نشست ها كه بيش از 50 تن از عناصر شاخص ضد انقلاب حضور داشته اند. تصميمات راهبردي زير را اتخاذ كرده اند:
الف- حمله نظامي به عنوان تنها راه براندازي جمهوري اسلامي و با حمايت از ايرانيان خارج از كشور مورد تأكيد قرار بگيرد تا بدنه اجتماعي احساس بومي بودن آن را داشته باشد و انگيزه مقابله را از دست بدهند.
ب : رابطه با رژيم صهيونيستي به عنوان يك طرح ملي پذيرفته شود و جايگاه رژيم صهيونيستي به قبل از انقلاب باز گردانده شود.
ج : حكومت سكولار و جدايي دين از سياست به عنوان ايدئولوژي حكومت آينده مورد تصريح قرار بگيرد.
د : رهبري اصلاح طلبان بر گروه هاي ضد انقلاب فعال در براندازي در ميان گروه هاي اپوزيسيون به رأي گذاشته شود. البته در اين نشست ها نقش فتنه گران بر بسيج گري توده هاي مردم مورد تأكيد قرار گرفته است و قرار شده كه هيچ كدام از گروه هاي اپوزيسيون در راستاي تخريب ديگري فعال نشود. در آخرين جلسه اين گروه كه در بنياد پالمه در استكهلم سوئد برگزار شد ميان گروه هاي اپوزيسيون در مورد چلبي سازي از مخالفان ابراز نگراني شد.
2- آمريكا گروه هاي اصلاح طلب داخلي را فعال كرده است كه انديشه «پسا انتخابات» را مدنظر داشته و با ايجاد نا امني، نافرماني و راه اندازي تجمعات كوچك در دانشگاه ها و خيابان ها و در مراكز رأي گيري فضا را براي اثرگذاري كلام حاكميت تنگ و دشوار كنند. آنها در اين راستا وظيفه دارند كه تمام ناكارآمدي ها، تنش ها و كمبودهاي كشور را به انديشه تحريم متصل كرده و ماهي مقصود را از انزواي ايران و طرح دولت نجات ملي بگيرند.
گروه هاي مدعي اصلاح طلبي با انديشه تحريم انتخابات براي آمريكا همچنان چند نقش عمده را بازي مي كنند و مي خواهند به آمريكا و غرب بفهمانند كه :
1-2- اصلاح طلبان از ميان تمام گروه هاي اپوزيسيون مهم ترين گروهي هستند كه در ايران داراي پايگاه رسمي و اثر گذارند و نه تنها توده هاي اجتماعي از اين پايگاه باخبر هستند، بلكه سيستم سياسي نيز آن را به رسميت مي شناسد.
2-2- اصلاح طلبان تنها گروه اپوزيسيون هستند كه داراي وجهه بين المللي اند و در راستاي تعهدات و توافقات بين المللي رفتار مي كنند و در اين راستا داراي ارتباط سياسي با برخي از كشورهاي عربي، اسلامي و اروپايي نيز هستند.
3-2- اصلاح طلبان تنها گروه سياسي هستند كه در درون، سيستم را به مبارزه و چالش طلبيده و انتخابات را تحريم كرده و در يك انتخابات سراسري حاضر نشده اند.
4-2- اصلاح طلبان توان تبديل منويات غرب را به چالش هاي راهبردي براي جمهوري اسلامي دارند كه نمونه آن ملموس كردن آثار تحريم با جنگ رواني و شايعه است.
3-آمريكا در اين انتخابات بهره برداري سياسي منطقه اي را نيز دنبال مي كند؛ در كشورهاي منطقه، بيداري اسلامي ملهم از انديشه امام خميني(ره) و انقلاب اسلامي دانسته مي شود و حتي بسياري از انديشمندان غربي، بيداري اسلامي را برجنبش هاي اروپا و آمريكا تأثيرگذار مي دانند. آمريكا در اين انديشه است كه الگوناپذيري انقلاب ها را از انقلاب ايران با يك انتخابات ناموفق به همه نشان بدهد و براي اين منظور فعاليت هاي رسانه اي و سياسي اي را در پيش گرفته است:
1-3- بازنمايي غيرواقعي انتخابات ايران: آمريكا در صدد است با يك تصويرسازي غيرواقعي از برگزاري انتخابات در ايران، كشورهاي اسلامي را به درك غير واقعي از انتخابات در ايران سوق دهد و به آنها نشان بدهد كه اولاً انتخابات در كشورهاي اسلامي بيدار شده بسيار پيشرفته تر و اثرگذارتر از انتخابات در ايران است و ثانياً از لحاظ كميت، انتخابات هاي ايران، كميت انتخابات شما را ندارند و در نتيجه ايران بايد از شما الگو بگيرد.
2-3- بي اعتبار كردن مردم سالاري ديني: آمريكا با بي اعتبار كردن انتخابات در ايران، بي اعتبار كردن مردم سالاري ديني را نيز هدف قرار داده است. مردم سالاري ديني يگانه انديشه اي است كه در سه دهه گذشته به عنوان تنها الگوي ضدليبراليستي توانسته است الگوي فراگير احتمالي مورد مطالعه سران غرب قرار بگيرد و آنها را نگران كند.
3-3- نا اميد كردن مسلمانان: يكي از ويژگي هاي انقلاب اسلامي در 33 سال گذشته ايجاد اميد و نشاط در ميان ملل مستضعف جهان براي رهايي از سيطره ظالمان و مستكبران بوده است و اكنون كه اين وعده تحقق يافته است، آمريكا در صدد است آن اميد سرشاري كه در ميان مردم مسلمان زنده شده است با يك انتخابات پر حرف و حديث خدشه دار جلوه كند تا كسي جرئت پيروي از نظام اسلامي را نداشته باشد.
4- آمريكا از هدف قرار دادن انتخابات ايران، به دنبال جلب آراي اقليت يهوديان و صهيونيست هاي ضد ايراني براي انتخابات آمريكا است. اوباما كه در سال 2008 با وعده تغيير در سياست خارجي آمريكا وارد كار و زار انتخاباتي شد در مدت گذشته نتوانسته است سياست هاي اعلامي خود در مقابله با ايران را حتي با حربه شوراي امنيت به نتيجه برساند و اكنون مورد انتقاد شديد رقباي خود و صهيونيست ها قرار گرفته است. اوباما در صدد است ناكامي هاي خود را با انتخابات ايران جبران كند؛
1-4- دولت فعلي آمريكا با مشكلات اقتصادي مواجه است، به گونه اي كه رشد اقتصادي آن از قاره بحران زده اروپا كمتر است و صندوق بين المللي پول از اوضاع وخيم اقتصادي در اين كشور ابراز نگراني كرده و كارشناسان احتمال مي دهند كه آمريكا يك دهه بدون بازده را پيش رو داشته باشد.
2-4- آمريكا به دنبال بحران هاي متعدد، با بحران در سرمايه اجتماعي مواجه شده است، اعتماد و اعتناي مردم به نظام سياسي از دست رفته و اوباما به دنبال آن است با يك تهديد خارجي، فروپاشي سرمايه اجتماعي را جبران كند.
3-4- عقب نشيني آمريكا از عراق در حالي كه تلاش شده بود به عنوان اكمال يك پيروزي مورد بهره برداري قرار بگيرد به خاطر كاهش نفوذ آمريكا در دولت و پارلمان عراق و عدم موفقيت آمريكا در چينش سياسي عراق در منطقه، نه تنها دستاورد ملموسي براي آمريكا نداشت، بلكه به اعتقاد انديشكده هاي آمريكايي جايگاه ايران را در منطقه ارتقا بخشيد و هزينه ده ساله را آمريكا پرداخت در حالي كه بهره آن را مردم و دولت عراق كه خصومتي با ايران ندارند، بردند.
از اين رو آمريكا براي اثبات اينكه ايران در منطقه از توان و حامي لازم برخوردار نيست به اين ابتكار دست زده است كه رفقاي منطقه اي ايران را، هم با چالش و هم با بهانه هاي خريد اعتبار از آمريكا در قبال همراهي كوتاه مدت با آتش طمع مواجه كند.
اوباما در انتخابات پيش رو نياز به يك برگ برنده دارد تا اولاً الگوي جمهوري اسلامي را با شكست مواجه كند و ثانياً الگوي صهيونيستي حاكميت در آمريكا را ارتقا ببخشد. به خاطر همين آمريكا در زنجيره خود اينگونه فرض مي كند؛ تشديد تحريم ها عليه ايران باعث تشديد فشارها بر مردم مي شود و مردم نيز در تقابل با چنين حاكميتي در ابتدا آن را فاقد مشروعيت رأي دادن مي دانند و در ثاني حكومت و آلترناتيوي آمريكايي را دنبال مي كنند. به زعم اوباما ماحصل اين زنجيره، ثبت پيروزي براي وي بدون پرداخت هزينه يك جنگ نظامي است.
در نتيجه جمهوري اسلامي در اين برهه از زمان دو انتخابات را مديريت مي كند و رأي بالاتر از 50 درصد مردم مي تواند همه تهديدات دشمنان را خنثي و صهيونيست هاي آمريكا را نيز با شكست مواجه كند و همچنين بيداري اسلامي را با جهش بزرگ در رسيدن به اهدافش نزديك تر سازد.
فرهاد مهدوى
منبع : صبح صادق شماره 540
انتهاي متن/
سه|ا|شنبه|ا|9|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]