واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: چرا اصولگرایان بر روی احمدی نژاد اجماع خواهند کرد؟ اگر اصولگرایان به خیال آن که خاتمی نخواهد آمد ، نیروی خود را بر روی فردی غیر از احمدی نژاد متمرکز کنند و در نهایت خاتمی هم بیاید ، نه تنها احتمال باخت آن گزینه دیگر اصولگرایان قریب به یقین است ،بلکه فرصت برای آماده سازی نهایی احمدی نژاد برای کشتی انتخاباتی با خاتمی نیز از دست رفته است. عصرایران - تا به امروز، هرچند اصولگرایان ،کاندیدا یا کاندیداهای خود را برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری دهم معرفی نکرده اند، اما بدیهی است که طبق سنت متعارف ، محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری کنونی ، خود را آماده کاندیداتوری مجدد می کند تا از یک سو ، بتواند ریاست جمهوری خود را برای چهار سال دیگر تمدید کند و از دیگر سو، در صورت پیروزی ، آن را رفراندومی برای عملکرد خویش بنامد و به این پشتوانه که مردم رویکردهای او را پذیرفته اند ، با قدرت بیشتری به اجرای سیاست های خویش بپردازد به ویژه آن که شخصاً برای انتخاب مجدد برای سوم بار نگرانی ندارد.در این حال ، برخلاف اردوگاه اصلاح طلبان که این روزها در تکاپو و بعضاً در دعوای برگزیدن کاندیدای نهایی هستند، در میان اصولگرایان ، تحرک چندانی به چشم نمی خورد ؛تو گویی آنها با وجود چهره معروفی چون احمدی نژاد ،دغدغه چندانی در این باره ندارند و بر این باورند که "اگر گزینه بهتری پیدا شد که شد والا ، چه کسی نقدتر از رئیس جمهور فعلی که اصل بر کاندیداتوری مجدد اوست؟" در واقع ، این یک حس فراگیر در بخش بزرگی از جبهه اصولگرایان است که "در نهایت بر روی احمدی نژاد اجماع می شود."خلاصه تحلیل موجود در اتاق های فکر اصولگرایان نیز چنین است:در تمام انتخابات گذشته ریاست جمهوری ، رؤسای جمهوری که مجدداً و برای دومین بار کاندیدا شده اند ،دستکم 60 الی 70 درصد آرای دوره نخست را حفظ کرده اند(به جز خاتمی که آرایش افزایش یافت) و اگر همان روال قبلی را در دوره آتی نیز متصور باشیم ، در می یابیم که احمدی نژاد که با بیش از 17 میلیون رأی رئیس جمهور شد ، دستکم حدود 11 میلیون رأی دست به نقد دارد ؛ آرایی که به نظر نمی رسد هیچ کدام از چهره های اصولگرا داشته باشند.البته در نقد این نظریه گفته شده که تعداد آرای خالص احمدی نژاد در انتخابات باید همان آرایی در نظر گرفته شود که در دور اول به صندوق او ریخته شده است که کمتر از 6 میلیون رای است و اگر ریزش 30 - 40 درصدی متعارف در نظر گرفت شود ، او حدود چهار میلیون رأی نقد دارد(تقریباً معادل تعداد آرای معین و قالیباف در ا نتخابات گذشته) که چندان قابل اتکا نیست. حامیان اجماع بر روی احمدی نژاد همچنین تأکید دارند که او شناخته شده ترین چهره در میان اصولگرایان است : اگر مردم فلان شهر یاروستا ، شخصی مثل علی لاریجانی را بعضی شب ها در تصاویر کوتاه تلویزیونی می بینند یا عکس و نام قالیباف را در روزنامه ها میشاهده می کنند و یادشان می آید که او هنوز شهردار تهران است ، احمدی نژاد را از نزدیک دیده اند ،برایش دست تکان داده اند ، نامه ای به او رسانده اند ، گاه وامی ستانده اند و خلاصه آن که به برکت سفرهای استانی ، ارتباط نزدیک تری با او داشته اند .برای مردم بسیاری از نقاط محروم و دور افتاده که در طول تاریخ شان ،حتی بخشدارشان را هم ندیده اند، این، اتفاقی بسیار بزرگ ،شیرین و قطعاً به یادماندنی است که رئیس جمهورشان را در روستای خود و در چند قدمی خانه شان ببینند و حتی ذوق کنند.هر چند ، بسیار یاز وعده های سفرهای استانی محقق نشده ولی در عین حال ، وعده های تحقق یافته نیز از چشمان مردم دور نمی ماند و فراتر از همه این ها ،از نظر روان شناسی اجتماعی مردم ایران ، نفس حضور احمدی نژاد در میان مردم ، در آنها احساس قرابت بیشتری به وجود می آورد.حامیان نظریه اجماع بر احمدی نژاد همچنین در مقابل این نقد که فشارهای اقتصادی موجود در جامعه باعث ریزش آرای وی می شود و کار رقیب را در نقد کاندیدای اصولگرایان آسان می کند ، می گویند: اولاً که مشکلات اقتصادی در زمان همه رؤسای جمهور وجود داشته و پدیده جدیدی نیست ؛ ثانیاً با اجرای طرح تحول اقتصادی ، بسیاری از مردم کم درآمد با دریافت مبالغ ماهانه ، برای رأی دادن به کسی که چنین طرحی را پیاده کرده است ،تشویق خواهند شد ؛به ویژه آن که با شکل بندی خاص اجرای این طرح ، اثرات تورمی آن ، در مراحل نخستین طرح تحول و قبل ازانتخابات ریاست جمهوری ، دیده نخواهد شد.به علاوه حامیان احمدی نژاد از ترویج این گزاره غافل نخواهند بود که منشأ بسیاری ا زمشکلات معیشتی ، نه سیاست های دولت نهم که کارشکنی های مافیایی است که نمی گذارد احمدی نِژاد کار کند. از همه این ها گذشته ، هم اکنون قدرت در دست احمدی نژاد است و بسیاری از گروه های اصولگرا که مستقلاً اراده یا امکانی برای معرفی کاندیدا ندارند ، ترجیح می دهند با کسی که نقداً صاحب قدرت است ،وارد معامله شوند تا با افرادی که ریاست جمهوری شان نسیه است و همین نکته ساده بر وزن درون گروهی احمدی نژاد می افزاید.اصولگرایان به علاوه ، در تحلیل خود نیم نگاهی نیز به جریان رقیب دارند.طبق تحلیل های اصولگرایان ، در اردوگاه اصلاح طلبان ،سه حالت ممکن روی دهد:حالت نخست کاندیداتوری میر حسین موسوی است . احتمال این امر،هرچند اندک است ولی محال نیست.در چنین صورتی ، به نظر نمی رسد کسی را یارای رقابت با او باشد ،چه احمدی نژاد و چه هر فرد دیگری. اما همان طور که ذکر شد ،درشرایط کنونی کاندیداتوری موسوی ، چندان مطرح نیست.حالت دوم این است که سیدمحمد خاتمی، اعلام کاندیداتوری کند. در چنین شرایطی ، اصولگرایان ترجیح می دهند با معروف ترین چهره خود(احمدی نژاد) به نبرد معروف ترین چهره رقیب(خاتمی)بروند تا در رقابتی شرکت کنند که از فرجام آن ، چندان مطمئن نیستند.اگر خاتمی بیاید ،اصولگرایان ریسک اجماع بر روی کاندیدایی به غیر از احمدی نژاد را مرتکب نخواهند شد.اما سومین احتمال نیز آن است که فردی دیگر کاندیدای اصلاح طلبان شود.در چنین فرضی ، هر چند "اجماع اضطراری" بر روی احمدی نژاد موضوعیت خاصی نخواهد داشت و احتمال بررسی گزینه های دیگر نیز در جبهه اصولگرایان وجود خواهد داشت ،اما این ایده نیز در بین اصولگرایان وجود دارد که "با اجماع بر احمدی نژاد، با خیال آسوده تری ایام سخت انتخابات را سپری کنیم ". وانگهی ، از آن جا که اصلاح طلبان ممکن است در آخرین لحظات با خاتمی وارد عرصه شوند ،باز هم نمی توان از احمدی نژاد چشم پوشید. به بیان دیگر اگر اصولگرایان به خیال آن که خاتمی نخواهد آمد ، نیروی خود را بر روی فردی غیر از احمدی نژاد متمرکز کنند و در نهایت خاتمی هم بیاید ، نه تنها احتمال باخت آن گزینه دیگر اصولگرایان قریب به یقین است ،بلکه فرصت برای آماده سازی نهایی احمدی نژاد برای کشتی انتخاباتی با خاتمی نیز از دست رفته است. به علاوه همه این ها ، هر چند رهبر انقلاب همواره در همه انتخابات و رأی گیری ها ،اعلام بی طرفی کرده اند ،لکن حامیان احمدی نژاد خواهند کوشید با یادآوری حمایت های رهبری از دولت نهم و تمجیدهای ایشان از شخص احمدی نژاد ، از این موضوع نیز برای وزن دادن به ایده اجماع بر احمدی نژاد استفاده کنند. آن چه در سطور فوق ذکر شد ، خلاصه تحلیل هایی بود که هم اکنون در میان اصولگرایان مطرح می شود و بسیاری از آنها را متقاعد می سازد که در انتخابات دهم ریاست جمهوری ، با کسی به میدان رقابت ها نروند جز "محمود احمدی نژاد".البته ناگفته نماند که این رویکرد کنونی ،به معنای تأیید تمام و کمال احمدی نژاد از سوی همه اصولگرایان نیست بلکه بسیاری ازاصولگرایان، منتقد و برخی از آنها ،مخالف احمدی نژاد هستند ولی در مواجهه با تحلیل هایی از این دست که این روزها در میان اصولگرایان مطرح است ، یا سکوت اختیار می کنند و یا ترجیح می دهند مصلحت اندیشی کنند و با این مصلحت اندیشی ، هم جلوی پیروزی اصلاح طلبان را بگیرند و هم سهم خود را در دولت دهم داشته باشند.ذکر این نکته نیز ضروری است که تحلیل فعلی اصولگرایان متعلق به شرایط کنونی است و با تغییر احتمالی معادلات ، نوسان درآن نیز محتمل است چه آن که در عالم سیاست نمی توان به قاطعیت از آینده سخن گفت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 368]