واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پیشگویىهاى نهجالبلاغه در باره حضرت مهدى 4
ستارهای درخشانامیر مؤمنان, علی علیه السلام میفرمایند:وَ قَد طَلَعَ طَالِعٌ، وَ لَمَعَ لاَمِعٌ، وَ لاَحَ لاَئِحٌ، وَ اعتَدَلَ مَائِلٌ، وَ استَبدَلَ اللَّهُ بِقَومٍ قَوماً، وَ بِیَومٍ یَوماً، وَ انتَظَرْنَا الْغِیَرَ إنْتِظَارَ الْمُجدِبِ الْمَطَرَ. وَ إِنَّمَا الأَئِمَّةُ قَوَّامُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ، وَ عُرَفَاؤُهُ عَلى عِبَادِهِ. . . .(1) طلوعكنندهاى طالع شد و درخشندهاى بدرخشید و آشكار كنندهاى آشكار گردید و آنچه به انحراف گراییده بود، به حق و اعتدال برگشت و خداوند گروهى را به گروهى تبدیل، و روزى را در برابر روزى قرار داد. جز این نیست كه امامان [بر حق] پاسداران الهى بر خلق خدایند و آگاهانِ مراقب از طرف او بر بندگانش. كسى به بهشت نخواهد رفت مگر اینكه آنان را بشناسد، و هیچكس به دوزخ نخواهد رفت جز آنكه ایشان را انكار كند، و آنها او را جزو پیروان خود ندانند. هدف اصلى از این وظیفه بزرگ اسلامى[شناختن امام]، شناختن ویژگىهاى علمى، سیره اخلاقى، اجتماعى، سیاسى، و دیگر شئون امامت و اعتراف عقیدتى و عملى به مقام ولایت امام علیه السلام است.بدیهى است كه مقصود از این سخن - كه در آن شرط رفتن به بهشت را شناخت امامان، و مایه رفتن به جهنم را انكار آنان اعلام نموده - شناختن و نشناختن امامان دروغین و پیشوایان ظلم و گمراهى نیست. بنابراین، سایر پیشوایان و خلفا مانند معاویه، مروان و عبدالملك كه عمرشان به كشتار اهلبیت پیامبر صلى الله علیه وآله، و كشتن و غارت مؤمنان و سادات، و پر كردن زندانها از افراد بیگناه، و راه انداختن مجالس شراب و قمار صرف گردید؛ كسانى نیستند كه شناخت آنها شرط سعادت و نشناختن ایشان مایه گرفتارى باشد. زمامداران خائن كشورهاى اسلامى و نوكران خود فروخته استعمار كه دست كمى از آنان ندارند؛ باید شناختن آنها هم مایه سعادت، و نشناختن ایشان مایه ورود به جهنم باشد. این امر را هیچ مسلمان عاقلى نمىپذیرد. بدیهى است هدف از شناسایى امامان راستین، تنها شناختن نام آنها و نام پدرانشان و اطلاع بر تاریخ ولادت و درگذشتشان نیست. هدف اصلى از این وظیفه بزرگ اسلامى شناختن ویژگىهاى علمى، سیره اخلاقى، اجتماعى، سیاسى، و دیگر شئون امامت و اعتراف عقیدتى و عملى به مقام ولایت امام علیه السلام است. همانگونه كه آنچه مایه رفتن به بهشت و رهایى از جهنّم است؛ پیروى از آن بزرگواران است. اكنون با توجه به جملات إِنَّمَا الأَئمَّةُ قَوَّامُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ، وَ عُرَفاؤُهُ على عِبادِه به این نكته پىخواهیم برد كه باید در هر عصر و دورهاى كسى وجود داشته باشد كه به عنوان امام و پیشوا به امور بندگان بپردازد و مراقب ایشان باشد. این حقیقت انكارناپذیر جز بر اساس عقیده شیعه در باره دوازده امام و تولد و حیات امام دوازدهم؛ بر هیچ فرقهاى از دیگر فرق اسلامى منطبق نیست. آرى، او هم اكنون هر كجا هست به وظیفه رسیدگى به امور خلق خدا مشغول بوده و به گفته محقق طوسى قدس سره: وجوده لطف، و تصرفه لطف آخر، و عدمه منّا؛(2) اصل وجودش لطف است و دخالتش در امور لطفى دیگر، و تصرف نكردنش در امور یا غیبتش از ناحیه ماست. ____________1- خطبه 152 2- بنگرید به: علامه، شرح تجرید، و قوشجى، شرح تجرید. برگرفته از منشورات دبیرخانه دائمی اجلاس حضرت مهدی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]