تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):تا ده ميل اطراف قبر حسين بن على عليه‏السلام بركت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812582369




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

میثم در نگاه امامان (ع)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: میثم در نگاه امامان (ع)
میثم تمار
دیدگاه على(ع) و ائمه نسبت‎ ‎‏به «میثم‏»‏ فیلمی از مزار میثم شهیدجایگاه والاى میثم را در چشم ائمه از سخنان آنان نسبت ‏به وى و نیز از برخوردشان با او در ‏صحنه عمل، مى‏توان دریافت. صفا و صمیمیتى كه میان على(ع) و میثم بود و میزان رابطه ‏مودت آمیزشان را از انس و الفت این دو نسبت ‏به ‏هم مى‏توان شناخت. حضرت، حتى به مغازه ‏خرما فروشى میثم مى‏رفت و در آن جا با او صحبت مى‏كرد و قرآن و معارف دین را به او ‏مى‏آموخت. ‏یك بار امام على(ع) میثم را به دنبال كارى فرستاد و تا بازگشت او، خود، در مغازه میثم ماند. ‏یك مشترى براى خریدن خرما مراجعه كرد. حضرت فرمود: پول را بگذار و خرما بردار!... ‏وقتى میثم برگشت و از این معامله با خبر شد، دید كه پولهاى آن شخص، تقلبى است و به ‏حضرت قضیه را گفت. على(ع) فرمود: «آنان هم خرما را تلخ خواهند یافت.» ‏در همین گفتگو بودند كه آن مشترى، خرماها را باز آورد و گفت: این خرما تلخ است.... (1) ‏این، نهایت‏ خلوص بین آن دو و موقعیت میثم را نزد امام مى‏رساند كه آن حضرت در حالى كه ‏امیرمؤمنان و رهبر امت و عهده‏دار حكومت اسلامى است، در دكان میثم، خرمافروشى هم ‏مى‏كند. ‏علاوه براین، نزدیكى معنوى میثم با على(ع) را در لحظه‏ها و موقعیتهاى دیگر هم مى‏توان دید، ‏از جمله این كه میثم، پابه‏پاى افراد زبده‏اى چون «كمیل‏» در مواقف نیایش و عبادت مولا ‏حضور مى‏یافت و انیس شبهاى عرفانى آن حضرت و راز و نیازهاى امام با پروردگار بود. ‏میثم نقل مى‏كند: شبى از شبها مولایم امیرمؤمنان(ع) مرا با خود به صحراى بیرون كوفه برد ‏تا این كه به مسجد «جعفى‏» رسید. روبه قبله كرد و چهار ركعت نماز خواند و پس از سلام، ‏نماز و تسبیح، دستهایش را به دعا باز كرد و گفت: ‏‏«خدایا چگونه بخوانمت؟ در حالى كه نافرمانى كرده‏ام و چگونه نخوانمت؟ كه تو را شناخته‏ام و ‏دلم خانه محبت تو است. دستى پرگناه و چشمى پرامید به سویت آورده‏ام...»و سپس به سجده ‏رفت و صورت بر خاك نهاده و صد بار گفت: «العفو! العفو!»برخاست و از آن مسجد بیرون ‏رفت. من نیز در پى آن حضرت بودم تا به صحرا رسیدیم. آن گاه پیش پاى من، خطى كشید و ‏فرمود: مبادا كه از این خط بگذرى!... و مرا همان جا گذاشت و خود رفت. شبى تاریك بود. ‏پیش خود گفتم: مولایم را چرا تنها گذاشتم؟! او دشمنان بسیارى دارد، اگر مساله‌اى پیش آید، ‏پیش خدا و پیامبر چه عذرى خواهم داشت؟ هرچند كه برخلاف دستور اوست، ولى در پى او ‏خواهم رفت تا ببینم چه مى‏شود. ‏رفتم و رفتم... تا او را برسر چاهى یافتم كه سر در داخل چاه كرده و با چاه، سخن مى‏گوید. ‏حضور مرا حس كرد و پرسید: كیستى؟ ‏‏- میثم. ‏‏- مگر به تو دستور ندادم كه از آن خط، فراتر نیایى؟ ‏‏- چرا، مولاى من، لیكن از دشمنان نسبت‏به جانت ترسیدم و دلم طاقت نیاورد. ‏آن گاه پرسید: از آنچه گفتم، چیزى هم شنیدى؟ ‏گفتم: نه، مولاى من. ‏و حضرت، اشعارى را خطاب به من خواند (به این مضمون): ‏‏«در سینه‏ام اسرارى است، كه هرگاه فراخناى سینه‏ام احساس تنگى مى‏كند، زمین را با دست، ‏كنده و راز خویش را با زمین در میان مى‏گذارم! ‏وقتى زمین مى‏روید، آن گیاه، از بذر و دانه‏اى است كه‏من كاشته‏ام....» (2) ‏میثم، محرم راز على(ع) بود، و انیس خلوتهاى او و آشنا با تجلیات روح خدایى آن امام ‏معصوم. هم در نظر آن پیشواى فرزانه و پاك، محبوب و مقرب بود و هم در چشم امام حسن ‏و امام حسین(ع) مورد احترام بود و هم امامان دیگر از او با عظمت و تجلیل، یاد مى‏كردند. ‏یك بار، میثم در مدینه «ام‏سلمه‏» - همسر پیامبر - را دید.ام‏سلمه به او گفت:اى میثم! ‏حسین(ع) همواره تو را یادمى‏كرد. ‏امام باقر(ع) مى‏فرمود: «من به میثم بسیار علاقه‏مندم‏»، امام صادق(ع) به میثم درود فرستاد و ‏از شان والا و مقام بلند او سخن گفت. ‏صالح - فرزند میثم - مى‏گوید: به امام باقر(ع) عرض كردم: برایم حدیث‏بگویید. پرسید: مگر ‏حدیث را از پدرت نیاموخته‏اى؟ گفتم: آن هنگام من خرد سال بودم.... (3) ‏امام باقر(ع) با این كلام، اشاره به مقام علمى و فضایل كلامى و دانش میثم مى‏كند، به حدى كه ‏پسر میثم بودن را زمینه‏اى مى‏داند كه او را از شنیدن و آموختن حدیث، بى‏نیاز ساخته باشد. ‏1. سفینة البحار; ج‏2، ص‏525 ; بحار الانوار، ج‏41، ص‏268. ‏2. شیخ عباس قمى، نفس المهموم، ص‏60; شیخ عباس قمى، منتهى ال‏آمال، ص‏276; بحار ‏الانوار، ج‏40، ص‏200: ‏وفى الصدر لباناتاذا ضاق لها صدرى نكت الارض بالكفوابدیت لها سرى فمهما تنبت الارضفذاك ‏النبت من بذرى ‏3. بحار الانوار، ج‏53 ص‏112; سفینة البحار، ج‏2، ص‏524. ‏ر.ك: جواد محدثى ؛ آشنایى با اسوه‏ها - میثم تمار ‏ 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 286]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن