واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چه كسی هدیهها را دزدید؟
فیلمهای جدید در پرده سینماها به روزهای خوش و پرفروش خود نزدیك میشوند. هر سال در روزهای پایانی سال از هر 3 خانواده آمریكایی یك خانواده 2بار در ماه دسامبر به سینما میرود.امسال هم - طبق معمول هر سال – تهیهكنندگان و كمپانیهای بزرگ فیلمسازی در تلاشاند كه بیش از پیش خانوادهها را روانه سینماها كنند .به این ترتیب، فیلمهای كمدی و خانوادگی در رقابت تنگاتنگی سعی در صدرنشینی در جدول فروش دارند .در این میان، فیلم كمدی «این كریسمس» پیشتاز آخرین ماه سال 2007 است و حال و هوای سال نو و تعطیلات را خیلی زود به سینماها آورده است .هر چند كه از لحاظ درجه بندی، این فیلم در رده فیلم هایی میگنجد كه كودكان باید به همراه والدین شان به تماشای آن بنشینند. گرستونای ویت، كارگردان این فیلم - كه با هزینهای كمتر از 12 میلیون دلار این فیلم را ساخته است - از فروش بالای آن بسیار خوشحال است و امیدوار است كه این فیلم همچنان در جدول پرفروش ترینها بماند. او میگوید: «این كریسمس - فیلم 120 دقیقهای - پر از لحظات خنده و شوخی و در عین حال گاهی هم همراه با چاشنی خشونت است، اما درست مثل یك كریسمس واقعی است». كمدی این كریسمس درست مثل یك عید واقعی است ،اعضای یك خانواده گرد هم جمع میشوند و لحظههای پر از تنش و در عین حال شادی را سپری میكنند. خانواده ویت فیلد یك خانواده پرجمعیت آفریقایی –آمریكایی است كه بعد از 4 سال برای اولین بار قصد دارند چند روزی از كریسمس را دور هم جمع شوند.اعضای خانواده هر كدام به گوشهای رفتهاند و از همدیگر بیخبرند. هر كدام از آنها حالا برای خودشان تشكیل خانواده دادهاند و هر كسی كه از در وارد شود، برای خودش رازهایی دارد كه فكر میكند اگر خواهر و برادرهای دیگرش بفهمند، خیلی بد میشود . مادیر، خواهر بزرگ خانواده - كه نقش او را لورتا دی واین بازی میكند - در واقع رئیس خانواده است.او از شوهرش طلاق گرفته است و حالا قصد دارد با مردی به نام ژوزف زندگی كند.اما دوست ندارد خواهر و برادرهایش از مشكلات او بویی ببرند. در اصل اعضای خانواده او از رازهای مادیر با خبرند ولی سعی میكنند به روی او نیاورند.اما بقیه بچههای خانواده هم دست كمی از مادیر ندارند. هر كدام از آنها هم گرفتاریهای ریز و درشت زیادی با اعضای خانواده شان دارند و همین باعث میشود كه این فیلم یك كمدی شلوغ و گاهی خندهدار باشد.
پلات فیلم به شكل دایره واری میچرخد و تماشاگر یك دفعه با خانوادهای مواجه میشود كه در برخورد اولشان سعی دارند ویترین قشنگی از زندگی شخصی خود برای هم ارائه كنند و بعد یكدفعه وقتی متوجه میشوند كه همه آنها مشكلات مشابهی دارند، این بار دعوای تازهای شروع میشود؛ دعوا سر اینكه اول چه كسی میخواهد درد دل بكند. مادیر و بچههایش اما بیش از دیگران دردسر دارند؛ پسر بزرگ مادیر قصد دارد با یك زن سفید پوست ازدواج كند و این در خانواده آفریقایی ویت فیلد یك فاجعه است. شخصیت دیگر كمدی این كریسمس، پسری به نام بچه است.او حتی از اینكه خواب هایش را برای خانوادهاش تعریف كند، میترسد. او دوست دارد كه خواننده باشد اما حتی اگر این جمله را به زبان بیاورد، مادرش درخت كریسمس را روی سرش خراب میكند. ولی درخت كریسمس و بابا نوئل فضای صمیمی و مهربانی را ایجاد میكنند كه باعث میشود اعضای خانواده برای بیان رازهایشان بیتابی كنند .تیم بازیگران این كریسمس هر چند كه همگی از چهرههای نامآشنای تلویزیونی هستند اما در جذب مخاطبان به سینما بسیار موفق عمل كردهاند.آنها به راحتی حس یك خانواده پر جمعیت دور هم جمع شده را برای تماشاگر تداعی میكنند . صمیمیت از هم گسیختهای كه یك دقیقه خیلی خوب است و دقیقه بعد - وقتی اعضای خانواده با هم اختلافی دارند - درست مثل یك چماق توی سر هم میكوبند. هر كس در گوشهای حرفی به زبان میآورد، درست مثل این است كه رازهایش را وسط برنامه اپرای وینفری فریاد میزند. اما نكته دیگری كه در این كریسمس عاملی برای جذب بیشتر مخاطب محسوب شود، موسیقی فیلم است.كریس براون، خواننده جوان 18 سالهای كه اولین آلبوماش در مدت كوتاهی تقریبا یك میلیون نسخه فروش كرد. او در این فیلم نقش بچه را ایفا میكند و باعث شلوغی و جذابیت بیشتر این فیلم شده است .اما دست آخر اعضای خانواده متوجه میشوند كه مشكلات هیچ كدامشان بیشتر از مشكلات خانوادههای دیگر نیست و آنها میتوانند با كمی دلگرمی و همدردی زندگی را برای خودشان آسانتر كنند و به این نتیجه میرسند كه كریسمس یعنی دورهم جمع شدن و با هم ماندن در دنیای فاصلهها.گرمابخش سینما در زمستان«بابانوئل» از بدو پیدایش سینما به عنوان شخصیتی جذاب دستمایه فیلمهای زیادی قرار گرفته و در این زمینه نیز موفقیتهای بزرگی را نصیب این صنعت كرده است. آنچه در افسانههای مسیحیان آمده، بر این مبناست كه سالها پیش - در روزگار بعد از میلاد مسیح - در یك شب سرد زمستانی پیرمردی از كنار كلبه خانواده فقیر و تنگدستی - كه در برآورده كردن نیازهای اولیه زندگیشان مانده بودند – میگذرد. آن شب برفی، شب تولد حضرت مسیح(ع) بود و پدر خانواده نتوانسته بود به مناسبت آن شب، جشن كوچكی را برای خانوادهاش ترتیب دهد و شب شادی برای بچههایش بهوجود آورد.پیرمرد متاثر از این موضوع، متوجه درخت كاج شكسته كنار كلبه شد و تصمیم گرفت برای شادی دل كودكان این خانواده كاری كند. پس تمام شاخ و برگهای این كاج شكسته را با شكلات و شیرینی تزئین كرد و از آنجا رفت. وقتی خانواده فقیر این هدیه را دیدند، آن را هدیهای از سوی مسیح دانستند. پیرمرد هم بعدها همیشه به این روش ادامه میداد و دیگر به عنوان بابانوئل میان بچهها معروف شد. بابانوئل همیشه برای سینمای هالیوود هم خوش یمن بوده است. سرود كریسمس داستان شخصیتی ثروتمند و بسیار خسیس است كه به واسطه رؤیاهای شب كریسمس به انسانی مهربان و سخاوتمند تبدیل میشود.همانگونه كه در اكثر فیلمهای ساخته شده درباره كریسمس دیده میشود، بابانوئل به عنوان عنصر اصلی و شادی بخش این فیلمها بوده، آنچنانكه به نظر میرسد فیلمهایی از این دست بدون شخصیت بابانوئل چیزی كم داشته و چندان مقبول طبع مخاطب خود قرار نمیگیرند.از دیگر فیلمهای موفق گیشه كریسمس، میتوان به فیلم «سرود كریسمس» برگرفته از اثر ادبی و ارزشمند چارلز دیكنز اشاره كرد، این فیلم - كه تاكنون نسخههای زیادی چه در بخش انیمیشن و چه در بخش فیلم از آن ساخته شده- توانسته است طرفداران زیادی را در سطح جهان به خود جذب كند. تاكنون فیلمهای زیادی درباره كریسمس ساخته شده كه از جمله آنها میتوان به فیلمهای «نیك و نوئل» محصول 1995، «سرود كریسمس» محصول 1999، «كابوس پیش از كریسمس» محصول 1999 و «كریسمس با كرنكها»، «نوئل» محصول 2004، «راه كریسمس» محصول 2004 و «كریسمس بر فراز ابرها» محصول 2005 اشاره كرد.قطار سریع السیر قطبیاز جمله موفقترین فیلمهای سال نو میتوان به انیمیشن «قطار سریع السیر قطبی» - به كارگردانی رابرت زمهكیس - اشاره كرد. این فیلم سال گذشته علاوه بر نمایش موفق خود توانست در مراسم اسكار نیز جوایزی را از آن خود كند.قطار سریعالسیر قطبی - كه بازیگر مشهوری چون تام هنكس در آن در 5 نقش متفاوت بازی میكند- داستان سفر پرماجرای كودكی را با دوستاناش در جریان شب كریسمس به قطب شمال و در پی یافتن بابانوئل روایت میكند كه در طول این سفركودك اعتقاد خود به بابانوئل را حفظ میكند. فروش داخلی این فیلم - كه تلفیقی از انیمیشن و واقعیت است- بالغ بر 163 میلیون دلار است. منبع : همشهری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 310]