تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):ایمان یک درجه بالاتر از اسلام است, و تقوا یک درجه بالاتر از ایمان است و به فـرزنـد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816692387




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مريم بهروزي كه بود؟/ روايت زن اصولگراي انقلابي از زبان خودش


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: مريم بهروزي كه بود؟/ روايت زن اصولگراي انقلابي از زبان خودش
احزاب و شخصيت‌ها - مريم بهروزي يكي از زنان فعال سياسي كشورمان روز شنبه29بهمن ماه درگذشت.


مريم بهروزي 66ساله كه در كارنامه زندگي اش نمايندگي مردم تهران در دوره اول مجلس شوراي اسلامي را ثبت كرده فعاليت هاي سياسي اش را قبل از انقلاب آغاز كرد.

به گفته خودش تاييد شرعي فعاليت سياسي در حوزه زنان را از امام خميني گرفته است و جامعه زينب تنها حزب فعال سياسي است كه از سهم شرعي(خمس) براي شروع فعاليت خود به خواسته امام استفاده كرده است. مريم بهروزي اين مسئله را اوج نگاه ويژه امام به توسعه نقش زنان در جامعه عنوان مي كرد.

در ادامه گزيده اي از روايت مريم بهروزي به روايت خودش كه در گفت و گويي تفصيلي با خبرآنلاين مطرح شد مي آيد:

* قبل از انقلاب براي مدت 2 يا 3 سال به علت سخنراني هاي معنوي و سياسي اي كه داشتم ممنوع المنبر شدم. وقتي دكتر مفتح از من دعوت كردند تا در مسجد قبا سخنراني كنم من به ايشان گفتم كه ممنوع المنبر هستم و ايشان فرمودند كه شما بياييد سخنراني كنيد، من براي شما منبر نمي گذارم!
* ·آيت الله گلپايگاني از بنده سئوال كردند شما مقلد چه كسي هستيد من گفتم مقلد آقا(امام خميني) هستم،ايشان فرمودند مگر نمي بينيد اسلام مظلوم است و همه در حال دشمني با آن هستند، كه اگر آقاي خميني هم باشد همين را مي گويد، بچه ها را خدا بزرگ مي كند،بر شما فرض و واجب است كه به اسلام خدمت كنيد.
* پس از شهادت باهنر به عنوان دبيركل حزب جمهوري اسلامي، به دستور امام و براي يك مدت كوتاه حزب تعطيل شد و آن طور كه از حضرت آيت الله خامنه اي در آن زمان شنيدم بايد كركره حزب را به علت اختلافاتي كه در آن به وجود آمده بود،مدتي پايين مي كشيديم.
* آيت الله بهشتي قبل از شهادت به آقاي كمالي سفارش تاسيس حزبي مستقل براي كارگران،به آقاي باهنر براي معلمان و فرهنگيان و به من هم سفارش تاسيس تشكيلاتي براي زنان را دادند
* امام فرموده بودند به شرطي با تشكيل حزبي فراگير به پيشنها آقايان بهشتي ،خامنه اي و مطهري موافق مي كنند كه مقابل روحانيت مبارز قرار نگيرد
* امام گفتند كه زنان بايد به مجلس بروند و سعي بر نرفتن آن ها خلاف شرع است!!
* حضور زنان در صحنه سياسي از نظر امام يك تكليف شرعي بود.
* ايده تشكيل جامعه مستقلي براي زنان ابتدا از سوي بهشتي و سپس از سوي مقام معظم رهبري تاكيد شد

خانم بهروزي! كمي در مورد تشكيلاتي كه در آن فعال هستيد توضيح بدهيد. جامعه زينب چه كاركرد و مسئوليتي براي خود قائل است؟
موضوع زن از اول تاريخ بشريت مطرح بوده و سوره نساء در قرآن كريم ،نشاندهنده اين است كه خود زن داراي موضوعيت مي باشد.بر همين اساس ما از قبل از انقلاب كه كلاس هاي احكام و قرآن را براي بانوان برپا مي كرديم تفسير اين سوره و فلسفه حضور زن را شناختيم و به اين نتيجه رسيديم كه هيچ مكتب و آييني به اندازه اسلام براي زن حقوق قايل نشده است .

در همان زمان به دنبال تريبوني بوديم كه از طريق آن موضوع فوق را به گوش زنان دنيا برسانيم كه زن جايگاهي رفيع و زمينه رشد و استعدادهاي زيادي را به صورت برجسته دارد.

به همين خاطر گروه هايي را درتهران به نام هسته هاي مقاومت بدون هيچ اساس نامه و تابلو و نمودار خاصي از همان جلسات قران و سخنراني ها تشكيل داديم. در اين گروه بانواني كه داراي شم سياسي بوده و علاقه به فعاليت هاي اجتماعي داشتند ،انتخاب شده و مجموعه اي را تشكيل دادند كه در بين خودمان به نام هسته مقاومت ناميده مي شد.

اين خانم ها كه در واقع افراد اوليه تشكيلات فعلي هستند در آن زمان به دنبال چه هدفي بودند، مبارزه و يا صرفا نشان دهنده نقش زنان در جامعه بر اساس آموزه هاي ديني كه البته اين مورد آخر كمي سخت تر مي نمايد زيرا در آن زمان فضاي كشور به لحاظ حكومتي مذهبي و ديني نبود...
اين خانم ها كساني بودند كه مي خواستند در مقابل امواج تفكر مرد سالاري و زن ستيزي و تضعيف و تحقير زن مقاومت كنند و چون نظام شاهنشاهي را اصلا قبول نداشته و فضا را هم براي حضور رشد يافته زن مناسب نمي ديدند تصميم گرفتند كه نوع فعاليت ها را تغيير دهند.اين مجموعه هم در زمينه علمي و حقوقي كار مي كرد و به خانم ها رشد مي داد و اغلب اعضايش نيز از دانشجويان و فرهنگيان بودند و هم فعاليت سياسي داشتند.

در جريان انقلاب اين گروه در جهت بسيج مردم براي راهپيمايي و رساندن اعلاميه ها و بيانيه هاي امام و همچنين تشويق و ترغيب مردم بسيار فعال بودند .تا جايي كه سه نفر از اعضاي ما كه يكي از آن ها من بودم آموزش استفاده از اسلحه هفت تير را هم ديديم و در جريان 17 شهريور 57 و فاجعه خونين اين روز اين بانوان حضور فعالي داشتند.

شما به طور مشخص چه فعاليتي داشتيد ؟
قبل از انقلاب من براي مدت 2 يا 3 سال ممنوع المنبر شدم. وقتي دكتر مفتح از من دعوت كردند تا در مسجد قبا سخنراني كنم من به ايشان گفتم كه ممنوع المنبر هستم و ايشان فرمودند كه شما بياييد سخنراني كنيد ،من براي شما منبر نمي گذارم.

به چه علتي ممنوع المنبر شديد؟
در سال 55 به علت سخنراني هاي معنوي و سياسي اي كه داشتم و جمعيت زيادي كه مي آمدند،من را ممنوع المنبر كردند.البته به طور مشخص پس از يك سخنراني در قم به مدت 5 روز رو به روي شهرباني اين شهر و در منزل دكتر رضوي انجام دادم و اتفاقا جمعيت زيادي هم آمده بودند اين ممنوعيت ايجاد شد.در همان روزها شهرباني قم دكتر رضوي را خواسته و پرسيده بود كه چرا منزل شما اين روزها اينقدر شلوغ است و ايشان گفته بودند روضه امام حسين است و آن ها هم كه به ميزان جمعيت و استقبال مردم مشكوك شده بودند، با استفاده از نفوذ نيروهاي ساواك صحبت هاي من را ضبط كرده و هنگامي كه من از قم بازمي گشتم مرا ممنوع المنبر كردند.

اين ممنوعيت تا چه زماني ادامه داشت و چطور شكسته شد؟
تا زماني كه شهيد دكتر مفتح از من براي سخنراني دعوت كرده و گفتند كه ما هم ممنوع المنبر هستيم .ايشان براي قانع كردن من در مورد فرمان و اعلاميه آقا صحبت كردند كه من آن را نديده بودم.

اين اعلاميه و فرمان چه بود؟
آقا فرموده بودند كه همه بايد مفاسد رژيم را افشا كنيد ولو بلغ ما بلغ... اين اصطلاح به معني هر چه مي خواهد بشود بشود،بود كه همه آقايان و خانم ها وقتي به هم مي رسيدند، آن را براي هم تكرار مي كردند.

حتي ايشان براي اين كه من خيالم راحت شود كه اين يك تكليف است به شهيد حسني از شهداي هفتم تير كه در دفتر آقاي مفتح حضور داشتند گفتند كه آيا اعلاميه ها هنوز هست كه به خانم بهروزي بدهيد و من گفتم نيازي نيست و همين حرف شما حجت است.

اين موضوع، اعضاي خانواده شما را دچار زحمت نمي كرد؟ منظورم اين است كه بانوان آن روزها چطور با مبارزه به همراه شرايط حاكم بر خانواده ها كنار مي آمدند؟شايد براي اين روزها هم تجربيات شما مفيد باشد...
من قبلا خدمت آيت الله گلپايگاني رفته بودم و به ايشان گفتم كه آمده ام تا تكليف شرعي خودم را از شما بپرسم. من داراي 4 فرزند هستم و فرزند كوچك من 4 ماهه است،مجالس،سخنراني و درس براي بانوان دارم و برخي ها به من هشدار مي دهند كه اگر گرفتار رژيم شوم خطرناك است و تكليف اين بچه ها بدون مادر چه مي شود؟ آيت الله گلپايگاني فرمودند كه شما مقلد چه كسي هستيد من گفتم مقلد آقا(امام خميني) هستم،البته اين نكته را همين جا بگويم كه بنا نبود در مورد اين كه مقلد آقا هستيم صحبتي داشته باشيم.

ايشان فرمودند مگر نمي بينيد اسلام مظلوم است و همه در حال دشمني با آن هستند، كه اگر آقاي خميني هم باشد همين را مي گويد، بچه ها را خدا بزرگ مي كند، شما وظيفه مادريتان را انجام دهيد اما در عين حال بر شما فرض و واجب است كه به اسلام خدمت كنيد.

البته حضرت آيت الله گلپايگاني فرمودند،صلاح نمي دانم كه شما كاري انجام دهيد كه به دست اين ناكسان گرفتار شويد زيرا آن ها به ناموس ملت رحم نمي كنند.ما هم رعايت مي كرديم تا اين كه دكتر مفتح گفتند كه آقا فرموند بايد مفاسد رژيم را افشاء كنيد. پس از آن هم در جلسه اي كه در حسينيه ارشاد داشتيم ،در مورد حكومت اسلامي صحبت كردم، مردم پس از سخنراني من شروع به شعار دادن به اين مضمون كردند كه ما تابع اسلاميم ما پيرو قرآنيم و آزادي ننگين را ازپهلوي نخواهيم....

اين آغاز دستگيري شما بود درست است؟
بله - وقتي از حسينيه بيرون آمدم من را سوار بر ماشيني كردند كه شهيد حسني راننده اش بودند.در همين حين من را با دخترم ،خواهرم و شخصي كه جلسات ما را تنظيم مي كرد دستگيرد كردند،بعد هم آن ها آزاد شدند ولي من براي مدت يك ماه در زندان ماندم و شب عيد فطر موقتا آزاد شدم و قرار شد كه براي دادگاه نظامي بعدا مراجعه كنم. در ضمن يك سري تعهدات شامل عدم خروج از ايران،عدم سخنراني و مواردي از اين قبيل از من گرفتند و چند روز بعد هم 17 شهريور رخ داد و پس از آن هم به تقدير الهي انقلاب در مسير پرشتاب خود قرار گرفت.

تشكيلات زنان به اين شكل از چه زماني رسما كار خود را شروع كرد؟
پس از انقلاب با تشكيل حزب جمهوري اسلامي ايران من به دعوت دكتر بهشتي به عضويت حزب درآمدم و بانوان هسته مقاومت را هم دعوت كرديم.عده اي عضو شدند وعده اي تنها هم فكري را انتخاب كردند. پس از حادثه 7 تير و به شهادت رسيدن آيت الله بهشتي ،آقاي باهنر دبير كل حزب شدند كه پس از به شهادت رسيدن ايشان آيت الله خامنه اي به دبير كلي حزب رسيدند. در همان زمان به دستور امام و براي يك مدت كوتاه حزب تعطيل شد و آن طور كه از حضرت آيت الله خامنه اي در آن زمان شنيدم بايد كركره حزب را به علت اختلافاتي كه در حزب به وجود آمده بود،مدتي پايين مي كشيديم.

دليل امام و آيت الله خامنه اي براي تعطيلي حزب دقيقا چه موضوعاتي بود؟
من در آن زمان نماينده مجلس بودم و از تعطيلي حزب به شدت نگران شدم.به آيت الله مفتح گفتم كه بدون كار تشكيلاتي نمي توان موفق شد ولي ايشان گفتند، چه كسي گفته كه شما تشكيلات نداشته باشيد و اصولا حكومت داري بدون حزب نمي شود.اگر مي خواهيد كار سياسي كنيد بايد حزب هم داشته باشيد.ايشان فرمودند برويد و حزب تشكيل دهيد و من هم مي آيم. من تعجب كردم و گفتم من حزب درست كنم در حالي كه بزرگترها هستند اما ايشان گفتند كه شما هم جزو بزرگترها، برويد و حزب درست كنيد و من خبر را به برادران اعضاي حزب دادم و آن ها هم تعجب كردند. وقتي از آيت الله خامنه اي كه آن زمان دبير كل بودند در مورد تاسيس تشكيلات جديد پرسيده شد، ايشان تاييد كردند كه خودشان دستور داده اند كه برويد حزب درست كنيد. ايشان گفته بودند كه با اسم يا بي اسم مهم نيست ولي فعاليت تشكيلاتي بايد در آن صورت بگيرد.پس از آن در صدد تشكيل حزب زنان با عده اي از بانوان كه در جهت افكار آيت الله خامنه اي بودند برآمديم. آن زمان در حزب جمهوري اسلامي برخي از افراد طرز تفكر آيت الله خامنه اي را مي پسنديدند كه به آن ها جناح راست و شق راست گفته مي شد و عده اي از حزب جمهوري در جهت مقابل بودند و آن زمان ميرحسين موسوي به عنوان نخست وزير و رييس دفتر سياسي حزب ، مسئول روزنامه جمهوري اسلامي بودند را نيز جناح چپ مي ناميدند.عده اي نيز ميانه بودند.ما هم جز كساني بوديم كه درجهت افكار آيت الله خامنه اي حركت مي كرديم.

اين يعني از ابتدا نيز با همين تعريف در جناح راست بوديد؟
در آن زمان به اين شكل جناح راست و چپ مطرح نبود و بعد ها به جناح راست مشهور شد . البته بايد تاكيد كنم كه اين نوع اسامي در ايران ريشه علمي ندارد و ما در ايران همان طور كه مي دانيد جناح راست و چپ به معني واقعي نداريم.

آن زمان چپ و راست به چه معنايي در حزب جاري بود و آن اختلاف نظري كه موجب تعطيلي موقت حزب شد در چه بعدي بود؟
ما معتقد به آن تفكري بوديم كه مي گويد، نظام اسلامي بايد با تفكر اسلامي حركت كند و دين بايد مانند خوني كه در رگ ها جريان دارد در تمام حكومت جريان داشته باشد. اما آن شق ديگر حزب معتقد بودند كه آن چه به دين مربوط است مانند اعتقادات ،فرهنگ و عوامل شبيه به اين لازم است كه همراه حكومت باشد ولي در مورد مسايلي مانند اقتصاد و يا برخي از مسايل اجتماعي و همچنين بين المللي اين همراهي را لازم نمي دانستند.در واقع آن ها در اين ابعاد معتقد بودند كه دين مخالف رشد و توسعه است.

به هر حال اين اختلاف نظر وجود داشت ولي دليلي براي ساختن راست و چپ نيست.با فرمايش آيت الله خامنه اي به فكر تشكيلات زنان افتاديم.البته اين جا نكته اي را فراموش كردم.در زمان آيت الله بهشتي كه ايشان دبير كل حزب بودند يك جلسه من ،آقاي باهنر و آقاي كمالي را دعوت كردند و فرمودند كه ما غير از حزب بايد تشكل هاي اقماري داشته باشيم تا اين تشكل ها در صورتي كه اتفاقي براي حزب افتاد،بتوانند به وسيله اين تشكيلات كار را انجام بدهند.

به آقاي كمالي براي كارگران،به آقاي باهنر براي معلمان و فرهنگيان و به من هم سفارش تاسيس تشكيلات براي زنان را دادند و البته متاسفانه مدت زيادي طول نكشيد كه ايشان به شهادت رسيد.

بنا بر اين سه تشكل فعلي در آن زمان شكل گرفتند...
درست است- بر اساس پيشنهاد آيت الله بهشتي آقاي كمالي خانه كارگر را درست كردند آقاي باهنر با خانم دستغيب انجمن معلمان را تشكيل دادند و يا اگر هم بود آن دو فعالش كردند. اما من تا زمان تعطيلي حزب هنوز بخش مربوط به زنان را شكل نداده بودم.

بنابراين براي اين موضوع سفارش آيت الله بهشتي هم بود كه تشكيلاتي مخصوص زنان به وجود بيايد.

نكته ديگري كه بايد به نقل از آقاي هاشمي به آن اشاره كنم اين است، در زماني كه حزب تشكيل شد وقتي ايشان به همراه آيت الله مطهري، آيت الله خامنه اي و آيت الله بهشتي به خدمت حضرت امام رسيده و گفته بودند كه مي خواهيم حزبي وسيع درست كنيم امام فرموده بودند كه روحانيت مبارز هست.

آقاي بهشتي گفته بودند كه روحانيت مبارز مخصوص روحانيت است و ما مي خواهيم حزبي را تاسيس كنيم كه متعلق به همه مردم و از هر قشري باشد و امام فرموده بودند به شرطي كه مقابل روحانيت مبارز قرار نگيرد ،اشكالي ندارد. آقاي بهشتي به امام راحل اين اطمينان را دادند كه با با توجه به عضويت خودشان در جامعه روحانيت مبارز ،چنين مشكلي ايجاد نخواهد شد.

چرا در همان زمان اين تشكل را به وجود نياورديد ؟مشكل كجا بود حزب جمهوري اسلامي چنين واحدي را پيش بيني نكرده بود؟
خير در حزب جمهوري اسلامي واحد خواهراني هم تشكيل داده بودند كه من عضو اين واحد بودم.اما نظر آيت الله بهشتي بر اين بود كه بخشي مخصوص بانوان به صورت فعال وجود داشته باشد و شايد تقصير ما بود و شايد هم شرايط اجازه نداد كه آن زمان اين تشكيلات كليد بخورد.اما پس از توصيه مقام معظم رهبري و با كمك فكري و راهنمايي ايشان مبني بر اين كه ما از كجا كمك مالي بگيريم تشكيلات را به وجود آورديم.

در مورد اين نكته توضيح بدهيد كه به چه صورت و با كمك مالي كجا توانستيد جامعه زينب را تشكيل دهيد؟
يك سال از شروع فعاليت تشكل گذشت و ما متوجه شديم كه جا و مكاني براي ما وجود ندارد و به همين دليل ما در نامه اي به امام مسئله محل كار و عدم بودجه براي تامين آن را توضيح داديم.آن زمان براي خريد دفتر حدود 4 ميليون و 600 هزار تومان لازم داشتيم كه 1 ميليون و 600 را مالك دفتر براي خمس بدهكار بود كه گفت در صورت اجازه امام، اين مبلغ را كسر خواهد كرد.

ما از امام درخواست كرديم كه اين مبلغ را به دفتر هديه كنند و ايشان فرمودند كه كل اين مبلغ را از سهم امام اجازه مي دهم كه در حال حاضر نامه اش هم موجود است.

امام دقيقا در اين نامه به چه مواردي اشاره كرده بودند؟
ايشان در اين نامه ذكر كرده بودند كه به مومنين و مومنات اجازه داده مي شود كه نصف سهم مبارك امام را براي خريد اين دفتر مركزي اختصاص دهد و انشاءالله جامعه زينب موفق باشد.

امام در واقع هم براي خريد اين دفتر مبلغ آن را ارائه دادند و هم براي جامعه زينب دعا كردند و در واقع مايل بودند كه بانوان فعاليت گسترده و چشم گيري داشته باشند.

يك بار ديگر هم من نظر حضرت امام را نسبت به فعاليت زنان دريافت كردم و آن اين كه ما بعد ازسفر هيئت اعزامي به كنفرانس كنترل جمعيت در چين به همراه حضرت آيت الله يزدي، خدمت امام گزارشي را در زمينه اجلاس ارائه كرديم. آقاي يزدي به ايشان توضيح دادند كه ما در اين اجلاس 7 محور پيشنهاد كرديم كه 3 مورد را بهروزي و 4 مورد را هم آقايان تهيه كرده بودند. در اجلاس پاياني دو مورد از پيشنهادات خانم بهروزي مورد قبول اجلاس واقع شد و جزوي از قوانين كشور چين درآمد. من براي امام در مورد پيشنهادات مطرح و به تصويب رسيده اجلاس توضيحاتي را به درخواست آيت الله يزدي ارائه كردم...

پيشنهادات شما در آن زمان چه بود؟
آن زمان دو پيشنهاد من حول محور احقاق حقوق زنان بود كه امام پس از آگاهي از اين دو محور بسيار خشنود شدند وبه من گفتند كه خدا تاييدتان كنند.البته يك بار ديگر هم در آن زمان كه به جامعه زينب تبديل نشده بوديم و هنوز در قالب حزب قرار داشتيم به ايشان گفتم كه آيا اجازه دارم وجوهاتي كه به من مي رسد به حزب جمهوري بدهم.ايشان فرمودند كه شما خودتان مجاز هستيد كه اين را صرف محرومين كنيد.

نگاه حضرت امام نسبت به مسايل زنان ما را وادار كرد كه تشكيلات زنان را توسعه داده و اين اجازه را به خودمان بدهيم كه آن نامه را به امام بنويسيم و درخواست تامين هزينه خريد دفتر را مطرح كنيم.

اين را با افتخار مي گويم كه امام خميني (ره) به تنها تشكيلاتي كه در ايران اجازه استفاده از سهم امام دادند، تشكيلات جامعه زينب است و اين نشان مي دهد كه حضرت امام نسبت به فعاليت و رشد و حضور زنان اهتمام بالايي داشتند.

پس از آن جامعه با تعدادي از خانم هاي اعضاي حزب و عده اي از هسته هاي اعضاي مقاومت قبل از انقلاب به اضافه خانم هايي كه خارج از اين دايره بودند، مانند خانم دكتر وحيد دستجردي كه با جامعه زينب هم فكري و هم راهي داشته و عضوي فعال براي تشكيلات از اين جهت بوده و البته سه دوره در شوراي مركزي حزب نيز حضور داشتند،شكل گرفت و پايه ريزي شد.

امام مهمترين موضوع مد نظرشان در مورد زنان چه بود كه به شكل اين نوع حمايت بروز كرد؟
من اين را در دو خاطره اي كه از امام دارم عرض مي كنم .يكي اين كه پس از حضور حضرت امام در قم ،پيشنهاد كمك رساني و دادن طلا و جواهربه ايشان براي كمك به محرومان و خرج مستضعفين در اوايل انقلاب از سوي ما بود.

در مسجد قبا و در سخنراني اي كه ما داشتيم تعدادي از خواهراني كه از منطقه نازي آباد آمده بودند گلايه داشتند كه مشاركت مد نظرشان را نتوانسته اند در انقلاب داشته باشند و يا به طور مثال شهيدي تقديم انقلاب كنند.

آن ها مي خواستند با اهداء طلا و جواهراتشان در انقلاب مشاركت داشته باشند،من اين مسئله را به آيت الله مفتح عرض كردم و ايشان گفتند كه من به امام مي گويم.وقتي اين خبر را به امام دادند ايشان بسيار استقبال كرده و فرمودند كه بانوان هميشه پيشتاز بوده و اين كاري خديجه وار است و اولين گروهي كه خدمت امام رسيدند از منطقه نازي آباد بودند.

گروه دوم كه من هم همراهشان بودم از حسينيه ارشاد وحدود 30 اتوبوس بوديم.آن روز تعداد زيادي طلا و جواهر به خدمت امام ارائه شد.

درآن جلسه من سخنراني اي را در حضور امام راحل ارائه دادم كه تا آن زمان در حضور آقايان سخنراني نكرده بودم. پس از سخنراني امام با نگاهي پدرانه و رئوفانه به من فرمودند كه خدا شما را تاييد كند و از من تمجيد كردند. امام از حضور اجتماعي و سياسي زنان بسيار خشنود بودند و بر اين كه زنان اين فعاليت را داشته باشند اصرار مي كردند.

/2727

شنبه|ا|29|ا|بهمن|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن