تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بر زبان مؤمن نورى (الهى) است و درخشان و برزبان منافق شيطانى است كه سخن مى‏گويد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817082420




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

به کار هم کار داشته باشیم؟!


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: نمی‌شود به کسی گفت با کار بقیه کار نداشته باش، کار راحتی نیست و خیلی هم نرمال نیست، همه به نوعی به کار هم کار دارند.   کار داشتن به کار دیگران اعتیادآور است نمی‌شود به کسی گفت با کار بقیه کار نداشته باش، کار راحتی نیست و خیلی هم نرمال نیست، همه به نوعی به کار هم کار دارند. اگر همکار هستند، اگر دوست، اگر شریک به طور قطع با هم کار دارند. اگر کسی در کانون توجه است مانند یک بازیگر یا هنرپیشه یا خواننده، حتما همه با او کار دارند اما اگر سیاستمدار باشد، دیگر همه باید با او کار داشته باشند چراکه رای گرفته و نظرات و کارها و رفتار و گفتار او در زندگی همه موثر است. یک مرز باریک هست که باید «کار داشتن» و «کار نداشتن» را از هم جدا کرد. می‌شود به امور کاری یک سیاستمدار پرداخت اما زندگی خانوادگی او باید از این قاعده بیرون باشد. دلیلی هم ندارد که کسی بخواهد آن را بداند . یک عده‌ای اصلا عاشق این هستند که کسی کار به کارشان داشته باشد. بازیگران و هنرپیشه‌ها و خواننده‌ها می‌دانند که همه آنها را می‌شناسند و به قولی هرجا بروند تابلو هستند اما کارهایی می‌کنند که مثل بمب در همه‌جا منفجر می‌شود. یک بازیگر یا هنرپیشه یا مجری تلویزیونی اگر برود در یک میهمانی و کاری عجیب بکند همه خبردار می‌شوند. اگر دعوا کند و درگیر شود خبر آن همه جا می‌پیچد. آنها همه می‌دانند و تاکید می‌کنم همه می‌دانند که شناخته شده هستند و هرکاری بکنند همه خبردار می‌شوند.   به کار بقیه کار داشته باشیم، اما… یک مساله‌ی خیلی مهم این است كه : ما می‌توانیم به کار بقیه کار داشته باشیم به شرط آنکه پیش شرط آن را انجام داده باشیم یا حداقل هیچ‌گاه از آن غافل نشویم. می‌شود به کار همه کار داشت و شرط آن این است که خودمان اول به خودمان کار داشته باشیم. خیلی راحت است که بنشینیم گوشه‌ای و بگوییم فلانی این گونه است، آن یکی این گونه رفتار می‌کند پس حتما با خانه و خانواده‌اش مشکل دارد. آن یکی این‌گونه حرف می‌زند در نتیجه تریبت خانوادگی خوبی نداشته، فلانی قابل اعتماد نیست به این دلیل که پیشینه خوبی ندارد. نمونه‌های آن بسیار و بسیارند و هیچ‌کس نیست که از این قاعده مستثنی باشد. هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید من این گونه نیستم. شاید کسی بلند نگوید؛ البته اما همه می‌دانند که این کار را کرده‌اند. اگر کار داشتن به کار دیگران نقد امور آنان است، دیگر نقد کردن حد و مرز و قواعد خودش را دارد. می‌توان گفت فلانی بازیگر خوبی نیست، اما هر کسی نمی‌تواند این را بگوید. یک بخشی از آن سلیقه‌ی شخصی است در نتیجه آن را باید درست گفت. می‌توانیم بگوییم من از بازی فلان بازیگر خوشم نمی‌آید یا اینکه من فلان موسیقی را نمی‌پسندم و باب طبع من نیست. این را دیگر نمی‌توان نقد کرد و بر سر آن هم نمی‌شود بحث کرد. موضوعی کاملا شخصی و سلیقه‌ای است و حتی بر اساس آن نمی‌توان قضاوت کرد. مردم موجوداتی هستند پیچیده با تضادهای خاص خودشان. باید به آن احترام گذاشت و از آن گذشت. در نتیجه اگر کسی بدون لحاظ سلایق شخصی نظر بدهد، آن نظر وزن ندارد. در نتیجه بهتر است یا پسوند اینکه «این نظر شخصی من یا سلیقه من است» را به آن چسباند . اگر نقد می‌کنیم تا به قولی حیاط خلوت خودمان را مخفی نگه داریم، این دیگر آفت است و یک نوع دلیل برای عقب ماندن و رشد نکردن و پیشرفت نکردن. کار داشتن به کار دیگران بدون این که به کار خودمان کار داشته باشیم نتیجه‌اش این است که پس از مدتی دقیقا ما کارهایی که منتقد آن هستیم را انجام می‌دهیم. دلایل مختلفی بر این هست که چرا این اتفاق می‌افتد از جمله «کریشنا مورتی» که می‌گوید: نقدی که از ذهن نگذشته باشد و تحلیل و آزمایش و سبک و سنگین نشده باشد، خود در زندگی ظاهر می‌شود. دلیل آن هم این است که به محض اینکه شما به آن می‌اندیشید جای آن را در زندگی خود باز کرده‌اید، اگر هم شروع کنید به صحبت از آن، دیگر انرژی خود را هم بر آن متمرکز کرده‌اید در نتیجه دیر یا زود آن اتفاق برای شما هم رخ می‌دهد. در نتیجه او توصیه می‌کند به امور دیگران کار نداشته باشید و به جای آن بر امور خودتان متمرکز شوید، به ویژه اگر این امور منفی یا تخریبی باشد. به زبان ساده‌تر، غور و تحقیق در ناکامی دیگران، همان ناکامی را برای شما بارمی‌آورد. از نقطه نظر اخلاقی، ایراد این کار و کار داشتن به کار دیگران این است که یک فرآیند غیرعادی پیش می‌آید که اسم آن هست البته به زبان همه فهم خودمان «اعتیاد». کار داشتن به کار دیگران اعتیادآور است و اعتیادی است که مانند همان اعتیاد به مواد مخدر خانمان سوز است و خانمان‌برانداز. خانمان‌سوز از این نظر نه که تصویر یک فرد معتاد با سوزن و سرنگ و آن رفتار خاص در نظرمان مجسم شود که از نوع بدتر آن، یعنی این‌که تا به خود بیاییم، می‌بینیم که داریم از صبح تا شب درباره‌ی بقیه، و کار و رفتار و گفتار و لباس پوشیدن و همه چیز آنها صحبت می‌کنیم. کمی با خودمان صادق باشیم، چقدر در شبانه‌روز برای خودمان داریم؟ اگر شاغل هستیم که حدود هشت ساعت حداقل سریک کارمان هستیم، یک یا دو ساعت صرف رفتن به سرکار و برگشتن می‌کنیم، آن هم با احتساب دوش گرفتن و آماده شدن و لباس پوشیدن و خوردن غذا، اگر کار دوم یا سوم داریم که دیگر به مراتب این وقت کمتر است، اگر دانشجو هستیم و درس می‌خوانیم هم همین‌طور، حتی اگر خانه‌دار هستیم، کلی وقت صرف کار خانه می‌کنیم، از طرفی حدود هفت یا هشت ساعت هم که صرف خواب می‌کنیم. می‌ماند سه یا چهار ساعت وقت نسبتا مفید در روزهای عادی یا چند ساعت بیشتر در روزهای تعطیل. اگر عادت به نشستن پای تلویزیون و دیدن برنامه‌های تلویزیونی و سریال و اخبار را هم حساب کنیم، واقعا وقتی برای خودمان نمی‌ماند، حالا آن وقت اندک را صرف چه کاری کنیم بهتر است؟ بازهم شاید مشکل این نباشد که کمی فضولی در کار دیگران بکنیم، بدبختی بزرگ زمانی حاکم می‌شود که یک دگرگونی عمده در زندگی ما رخ می‌دهد. این دگرگونی آدمی دیگر از ما می‌سازد، طوری که شاید حتی خودمان هم خودمان را نشناسیم. آن‌هم زمانی است که شروع کنیم درباره دیگران قضاوت کردن و حکم صادر کردن. دیگر تقریبا هیچ جای رشدی درون خودمان باز نگذاشته‌ایم. هر کسی خوبی‌هایی دارد و بدی‌هایی دارد که نشان می‌دهد. شما چطور؟ بهتر نیست که فکر کنید شما کدام‌بخش از خود را به دنیا نشان می‌دهید؟ به کار خود کار داشته باشید. کمی آرامش، کمی تمرکز، کمی تحقیق در خود. بقیه زندگی خود را می‌کنند شما هم زندگی خودتان را. کسی براساس گفته‌ها و نظریات دیگران زندگی نمی‌کند. به کار خود کار داشته باشید. حداقل در زندگی خود را بهتر از همه می‌شناسید. این ارزشش را دارد.     




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 469]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن