واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: نگاهي به تلاش هاي بختيار براي ديدار با امام و درايت امام در اداره موضوع دست و پا زدنهاي بختيار و تدبير امام خميني(ره)
حجت الله كريمي
در خصوص رهبري امام در جريان انقلاب و اتخاذ تصميم هاي صحيح و تدابير بي نقص از سوي ايشان نكات فراواني گفته و نوشته شده است. واقعيت اين است كه امام در بزنگاه هاي انقلاب و در شرايطي حساس تصميماتي مهم و راهبردي را اتخاذ مي نمودند و با شم بالاي سياسي خويش تدابير فوق العاده اي را به كار مي گرفتند كه در پيشبرد انقلاب و تسريع پيروزي نقشي حياتي داشت. از جمله تصميمات امام و تدابير ايشان در جريان انقلاب روش برخورد ايشان با بختيار است. در اين مقال به بررسي اين موضوع مهم پرداخته خواهد شد.
واقعيت اين است كه در جريان انقلاب ارتباطات و مذكراتي بين انقلابيون با نهاد هاي رژيم پهلوي به انجام رسيد كه از جمله آنها مي توان به مذاكرات انقلابيون با سران ارتش و بختيار اشاره نمود. اين ارتباطات به منظور پيشبرد اهداف روبه رشد انقلاب انجام مي شد. همچنين سران سياسي و نظامي رژيم نيز خواستار برقراري ارتباط با سران انقلابيون بودند چنان كه در مورد بختيار اقدام به برقراري ارتباط از سوي وي انجام شد. لازم به ذكر است در اين برهه شوراي انقلاب جديترين رقيب دولت بختيار تا قبل از بازگشت امام خميني(ره) به ايران و تشكيل دولت موقت بود. لذا، بختيار تمام راهحلها و اميدواريهاي خود را براي مهار بحران انقلابي در ايجاد ارتباط و تماس با شوراي انقلاب ميديد و از همين روي اولين تماس بختيار با مهدي بازرگان ـ يكي از اعضاي شوراي انقلاب ـ در 26 دي 1357، روز خروج محمدرضا پهلوي از ايران انجام گرفت. اين همان فرصت مغتنمي بود كه انقلابيون
مي بايست از آن بهره مي گرفتند. ابراهيم يزدي در اين باره مينويسد: "در 26 دي ماه 57 يعني همان روز خروج شاه از ايران، آقايان بازرگان از تهران به نويسنده- ابراهيم يزدي- تلفن زدند و اطلاع دادند كه بختيار معالواسطه (توسط مهندس حسيبي) با ايشان تماس گرفته و پيغام داده است كه "آقا چه امري دارند؟ بروم يا بمانم. خدمتي كه بايد انجام دهم چه مصلحتي ميدانيد؟"1
جالب توجه اينكه بختيار كه به شدت خود را نيازمند به همكاري با شوراي انقلاب مي ديد بر خواسته خود كه با تأخير پاسخ مواجه شده بود اصرار ورزيده و مجدداً چند روز بعد از طريق مهندس بازرگان پيگير درخواست خود مي شود. يزدي در ادامه، موضوع اين گونه توضيح مي دهد: "در 2 بهمن 57 آقاي مهندس بازرگان در تماس تلفني خود با پاريس مجدداً يادآور شدند كه در تهران در شوراي انقلاب راجع به پيغام بختيار صحبت و موافقت شده است كه بختيار به پاريس بيايد. اگر آقا اصل مسئله را بپذيرند، او مايل است همراه با برخي از وزراي خود بيايد ... من مطالب را عيناً به امام گزارش كردم. ايشان گفتند كه پذيرش بختيار مشروط به استعفاي او خواهد بود. آن هم حالا صلاح نيست بماند براي بعد."2
در اينجا، درايت امام محل تأمل است؛ امام ضمن اينكه اصل قضيه را منتفي نمي داند، اقدام به تعيين شرط نموده و با اين عمل از موضع قدرت با موضوع برخورد مي نمايد. اين موضع امام ضمن اينكه بختيار را اميد وار به حصول نتيجه اي مثبت مي كرد، به شوراي انقلاب نيز فرصت مي داد پيرامون موضوع مطالعات و تأملات لازم را انجام داده و اقدامي سنجيده را به منصه ظهور گذارد.
اميدوار ساختن بختيار به ماندن در مقام نخستوزيري و ايجاد اميد براي ملاقات احتمالي با امام خميني(ره) تاكتيكي سياسي بود كه از سوي امام اتخاذ شده بود. چرا كه "استعفاي بختيار در چنين شرايطي عملاً خلائي را به وجود ميآورد كه به نفع جناح خشونتطلب و زمينهساز كودتاي امراي ارتش شاه بود. بنابراين اميدوار ساختن بختيار به اينكه بماند و بعداً براي ديدار امام به پاريس بيايد تاكتيكي بود كه به شوراي انقلاب در تهران، كه هنوز اعضايش كامل نشده بودند، فرصت ميداد تا به سرعت هم اعضاي شورا را تكميل كنند و هم شخصي را براي نخستوزيري دولت موقت به امام معرفي نمايند."3
بختيار كه به امكان مذاكره با شوراي انقلاب دلگرم شده بود، در كنفرانسي مطبوعاتي كه روز سه شنبه، سوم بهمن ماه 1357، انجام شد، اظهار داشت: درباره مسائل آينده كشور، مذاكراتي غير رسمي با اعضاي شوراي انقلاب صورت گرفته است.4
مهمترين مشكل از نظر بختيار در اين مقطع، مسئله كمبود زمان كافي بود. وي براي به دست آوردن آن حاضر به اعطاي امتياز به شوراي انقلاب شد. آخرين نخست وزير رژيم پهلوي كه براي حفظ حكومت در حال احتضار تمام تلاش خود را به كار گرفته بود در مذاكره با شوراي انقلاب و به طور مشخص مهدي بازررگان (به عنوان رابط و نمايند شورا)
در خواست كرد "حداقل دو ماه به او مهلت داده شود و امام سفرشان را به تهران به تأخير بيندازند."5 وي هچمنين اظهار داشت: "چند پست وزارتخانهها خالي است. [و دولت] حاضر است كه آنها را در اختيار (شوراي انقلاب) بگذارد تا هر كس را مايل باشند منصوب نمايند."6 بختيار حتي نظارت نسبي شوراي انقلاب بر دولت را هم پذيرفت و به نوعي حاضر به ايجاد دولتي ائتلافي بين انقلابيون و دولت خود شد. شاپور بختيار بعدها در خاطرات خود به مورد اخير از مذاكرات خود با بازرگان اشاره كرده و اظهار مي دارد: "چون هنوز از كنار آمدن با بازرگان و گروهش نا اميد نبودم صلاح را در اين ديدم كه چند كرسي وزارت را، بخصوص وزارتخانه هايي را كه نياز به كادر فني و مهندسي داشت، براي آنها نگه دارم. وزراتخانه هايي مانند سازمان برنامه، وزارت راه ترابري [و] وزارت نيرو."7
چنان كه اشاره شد اين مذاكرات با مهدي بازرگان به عنوان رابط دولت و شوراي انقلاب انجام شده بود. بازرگان بلافاصله موضوع را با پاريس مطرح مي نمايد، اما امام خميني(ره) و به پيروي از ايشان شوراي انقلاب هر سه موضوع را رد كرده و
نمي پذيرند. دلايل رد پيشنهادات بختيار علاوه بر اين كه مربوط به هدف نهايي انقلاب يعني انحلال كامل رژيم و استقرار حكومت اسلامي در ايران مي شود، دلايل سياسي خاصي را نيز دارا بود كه به خوبي مورد توجه امام واقع شده بود. همان طور كه در بالا گفته شد دولت بختيار نياز به زمان داشت تا بتواند دولت خود را از بحران فراگيري كه به واسطه وسعت يافتن دامنه شعله هاي انقلاب دچار شده بود، از سر بگذراند. بختيار با هماهنگي هاي انجام شده با مقامات آمريكايي قصد داشت پيشدستي نموده و با انجام برخي اصلاحات و تغييرات از قبيل انحلال ساواك، تصفيه برخي از عناصر رژيم و حتي انحلال سلطنت از وقوع انقلاب جلوگيري نمايد. از آنجايي كه مهم ترين شعار امام برانداختن رژيم سلطنتي و تأسيس حكومت جمهوري در ايران بود بختيار حتي سعي داشت خود اقدام به انحلال سلطنت پهلوي نموده و نظام جمهوري را تأسيس نمايد. وي تصور مي نمود با اين اقدامات خواهد توانست انقلابيون را خلع سلاح نمايد. اما براي انجام اين برنامه ها زمان مهم ترين فاكتور و تعيين كننده ترين عنصر بود لذا بختيار سعي داشت زمان مورد نظر را به دست آورده و دست به كار انجام نقشه هايش شود.
بختيار چنين مي پنداشت كه تعيين قاعدة بازي با اوست. وي در جريان مذاكرات و نيز در
مصاحبه هاي خود تلويحا و يا تصريحا تهديداتي را نيز طرح مي كرد. وي نيروهاي انقلاب را تهديد كرده بود كه "اگر من بروم چپي ها مي آيند" و نيز در
مصاحبه اي ابراز داشته بود: "اگر آيت الله خميني او را از قدرت بركنار كند، وقوع يك كودتاي نظامي
اجتناب ناپذير است. وي گفته است تا زماني كه او نخست وزير است ارتش از وي اطاعت خواهد كرد."8 اما واقعيت غير از پنداشته هاي بختيار بود.انقلابيون با هدايت و رهبري خردمندانه امام خميني ابتكار عمل را به دست گرفته بودند هدف آنها از مذاكره با بختيار مشغول ساختن و دلگرم نمودن او بود تا مقدمات پيروزي انقلاب را فراهم كنند.
ناگفته نماند كه مسئله بختيار و چگونگي رفتار با او و پاسخ به خواسته هايي كه از سوي وي مطرح
مي شد به صورت مبسوط در شوراي انقلاب بررسي مي شد و نتايج بررسي ها به پاريس، محضر امام ارسال و نهايتا تصميم نهايي از سوي امام اتخاذ و اعلام مي گرديد. از همين روي شوراي انقلاب در جلسه اي كه جهت بررسي موضوع بختيار و چگونگي تعامل با او برگزار شد پنج احتمال را طرح و بر روي هر كدام از آنها بحث و تبادل نظر شد.
در جريان مذاكرات و تماس هايي كه ميان اعضاي شوراي انقلاب و پاريس برقرار مي شد امام پذيرش بختيار را منوط به استعفاي او نموده و تا آخرين لحظه نيز در موضع خود تغيير ايجاد نكرد. گذشت زمان نشان داد كه تدبير امام بسيار كاراتر از
نقشه ها و ترفند هاي بختيار بود.
به هر حال نيرو هاي انقلابي با اهدافي كه در بالا به آنها اشاره شد وارد مذاكره با دولت بختيار شدند. در اين مذاكرات عليرغم تلاش هاي بختيار براي به دست آوردن زمان، با هدايت هوشمندانه امام ابتكار عمل كاملا در دست نيرو هاي انقلابي بود. همان گونه كه اشاره شد جريان ملاقات و مذاكرات و بررسي هاي انجام شده در اين مورد به اطلاع امام در پاريس رسانده مي شد و نهايتا با شور و مشورت تصميم نهايي از سوي امام اتخاذ مي گرديد. لازم به ذكر است كه انقلابيون در جريان مذاكرات (كه حتي تا پس از ورود امام به كشور نيز ادامه يافت) هيچ گاه به دولت امتياز ندادند. نهايتا نيز سياست متخذه از سوي امام توانست از اين ظرفيت بهترين استفاده را بنمايد. امام در واقع با دلگرم ساختن بختيار به مذاكره از شدت عمل دولت مي كاست و تمام سعي خود را به كار گرفته بود تا پيروزي انقلاب با كمترين هزينه و سريع ترين راه عملي گردد. روند رويدادها نشان داد كه تدبير امام تدبيري فوق العاده و
بي نقص بود كه موفقيت انقلاب را تضمين كرد.
پي نوشتها:
1 . ابراهيم يزدي، آخرين تلاش ها در آخرين روزها، ص 137.
2. پيشين، صص 138 ـ 137.
3 پيشين، ص 138.
4 . روزنامه كيهان، چهارشنبه، 4/11/1357، ص 4.
5 . يزدي، همان ص 139
6 . همانجا.
7 . به نقل از: يزدي، همان، 140.
8 . روزنامه اطلاعات، 30/10/1357.
سه|ا|شنبه|ا|18|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]