تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه انسان چهل ساله شود و خوبيش بيشتر از بديش نشود، شيطان بر پيشانى او بوسه م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829656840




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بخش دوم/ايرانيان و آغاز زمينه‏سازي براي ظهور حضرت مهدي(عج)


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: بخش دوم/ايرانيان و آغاز زمينه‏سازي براي ظهور حضرت مهدي(عج)
گروه خبرنگاران افتخاري / جمشيد غضنفري: كليه منابع روايي شيعه و سني، درباره حضرت مهدي(عج)، اتفاق نظر دارند كه آن بزرگوار بعد از نهضتي مقدماتي كه برايش به وجود مي‏آيد، ظهور مي‏كند و ياران با درفش‌هايي سياه كه ايراني‏اند زمينه‏ساز حكومت آن حضرت و آماده ‏كننده مقدمات فرمانروايي وي مي‏شوند.
اما منابع حديث ‏شيعه علاوه بر ايرانيان، افراد ديگري را به عنوان زمينه‌سازان ظهور حضرت مهدي عليه‏السلام، به نام يمني‌ها ذكر كرده است، چنانكه روايات بي‏شماري در منابع شيعه وجود دارد كه به طور عموم دلالت دارد كه قبل از ظهور آن حضرت، حكومت و يا نيرو و يا نهضتي مبارز و انتقام گيرنده برپا خواهد شد... مانند اين روايتي كه مي‏گويد: او مي‏آيد و براي خداوند، شمشيري است از نيام كشيده شده‏» البته اگر چنين روايتي وجود داشته باشد.

چه اينكه صاحب كتاب «يوم الخلاص‏» آن را با ذكر پنج منبع نقل كرده است كه من اين روايت را در اين منابع نيافتم، همچنين موارد متعدد ديگري كه براي آنها هم منابعي را ذكر كرده است! خداوند به ما دقت و امانت در نقل روايات را عنايت فرمايد... و مانند روايت ابان بن تغلب از امام صادق، عليه‏السلام، كه گفت‏شنيدم، حضرت مي‏فرمود: هنگاميكه درفش حق برافراشته مي‏‌شود شرقي‌ها و غربي‌ها آن را لعن و نفرين مي‏كنند! آيا مي‏داني براي چه؟ عرض كردم خير. حضرت فرمود: براي آنچه را كه مردم با آن روبرو مي‏شوند از اهل بيت و فرزندان آن حضرت پيش از ظهور وي. (1)

اين روايت دلالت دارد كه اهل بيت(ع) آن حضرت، از بني هاشم‏اند و پيروان وي، غرب و شرق را خشمگين و ناراحت كرده‏اند، آنها (دشمنان) زمانيكه با نهضت ظهور حضرت مهدي، عليه‏السلام، روبرو مي‏شوند براي آنان مصيبتي بس بزرگ است كه در اثر آن اعصابشان را از دست مي‏دهند و روايتي كه قبلا از روضه كافي در تفسير آيه شريفه «بعثنا عليكم عبادا لنا اولي باس شديد» از امام صادق، عليه‏السلام، نقل شد حضرت فرمودند: گروهي را كه خداوند پيش از ظهور قائم برمي‏انگيزد، هيچ دشمني را از آل پيامبر، صلي‏الله‏عليه‏وآله، فرا نمي‏خوانند مگر اينكه او را به قتل مي‏رسانند.

و ساير رواياتي كه دلالت دارد، مهيا شدن مقدمه و زمينه براي ظهور آن حضرت، با نيروي نظامي و تبليغاتي جهاني است و چنانكه در برخي روايات آمده است‏به گونه‏اي است كه «نام او سر زبانهاست‏».

بنابراين، روايات مربوط به مقدمات ظهور، به سه دسته تقسيم مي‏شود:

الف - روايات مربوط به روي كار آمدن ياران درفشهاي سياه كه شيعه و سني بر آن اتفاق دارند.

ب - روايات مربوط به حكومت‏يمني كه فقط در منابع شيعه وارد شده است، البته شبيه اين روايات، احاديثي در برخي از منابع اهل سنت مبني بر ظاهر شدن يمني پس از ظهور حضرت مهدي، عليه‏السلام.

ج - رواياتي كه حاكي از ظاهر شدن و روي كار آمدن زمينه سازان ظهور آن بزرگوار است، بي آنكه آنها را مشخص نمايد... اما بزودي متوجه خواهيد شد كه اين روايات بطور عموم دلالت‏بر ياران ايراني و يمني آن حضرت دارد كه زمينه ساز حكومت وي هستند.

اما روايات، زمان روي كار آمدن حكومت‏يمنيها را مشخص كرده است كه در همان سال ظهور حضرت و همزمان با خروج سفياني از سرزمين شام و يا نزديك خروج سفياني كه دشمن و مخالف حضرت است، مي‏باشد.

اما حكومت زمينه‌سازان ايراني، به دو مرحله مشخص تقسيم مي‏شود:

مرحله اول، آغاز نهضت آنان به وسيله مردي از قم، كسي كه حركتش سرآغاز امر ظهور حضرت مهدي، عليه‏السلام، است، چه اينكه روايات گوياي اين است كه «آغاز نهضت آن حضرت از ناحيه مشرق زمين است‏».

مرحله دوم، ظاهر شدن دو شخصيت مورد نظر، در بين آنان به نام سيد خراساني و فرمانده نيروهاي آن حضرت و جوان گندمگوني كه نام وي در روايات، شعيب بن صالح ضبط شده است.

چنانكه مي‏توان، نقش ايرانيان زمينه ساز را با توجه به پيشامدها و حوادثي كه ذكر آنها در اخبار آمده است نيز، به چهار مرحله تقسيم نمود: مرحله اول: از آغاز نهضت توسط مردي از قم تا ورودشان در جنگ.

مرحله دوم: داخل شدن در جنگي طولاني، تا اينكه خواسته‏هاي خويش را بر دشمن تحميل كنند.

مرحله سوم: رد كردن خواسته‏هاي نخستين خود كه اعلام كرده بودند و به پا داشتن قيام همه جانبه آنان.

مرحله چهارم: سپردن پرچم اسلام به دست تواناي حضرت مهدي عليه‏السلام و شركت جستن آنها در نهضت مقدس آن حضرت.

در برخي از روايات، آمده است كه ظاهر شدن خراساني و شعيب در اثناي جنگ ايرانيان به وقوع مي‏پيوندد، به گونه‏اي كه آنها با توجه به طولاني شدن نبردشان با دشمن، خودشان سيد خراساني را به عنوان سرپرستي امور اجتماعي و سياسي خود برمي‏گزينند گرچه وي از پذيرفتن اين منصب خرسند نيست، اما آنها او را سرپرست‏خود قرار مي‏دهند، سپس سيد خراساني، شعيب بن صالح را به فرماندهي نيروهاي مسلح خويش برمي‏گزيند.

در تعدادي از روايات، زمان آخرين مرحله زمينه سازي آنان كه متصل به ظهور حضرت مهدي، عليه‏السلام، است مشخص گرديده كه شش سال خواهد بود. اين برهه، مرحله شعيب و خراساني است، از محمدبن‏حنفيه نقل‏شده‏است كه فرمود:

درفش‌هاي سياهي از بني‌عباس و پس از آن درفش‌هاي سياه ديگري از خراسان خروج مي‏كنند كه حاملان آنها كلاه سياه و لباس سفيد بر تن دارند، پيشاپيش آنان مردي است كه وي را صالح بن شعيب و يا شعيب بن صالح مي‏نامند او از قبيله بني يمنم است آنان نيروهاي سفياني را شكست داده و در بيت المقدس فرود مي‏آيند تا مقدمه حكومت‏حضرت مهدي، عليه‏السلام، را فراهم آورند، تعداد سيصد تن ديگر از شام به او مي‏پيوندند، فاصله خروج او تا تقديم زمام امور به حضرت مهدي، عليه‏السلام، هفتاد و دو ماه است. (2)

در مقابل اين احاديث، روايات ديگر است كه مي‏گويد، ظاهر شدن خراساني و شعيب، مقارن و همزمان، ظاهر شدن يمني و سفياني است از امام صادق، عليه‏السلام، روايت‏شده است كه فرمود: خروج خراساني و سفياني و يمني در يك سال و يك ماه و يك روز واقع مي‏شود، درفش يمني در بين اين پرچمها از همه هدايت‏گر است، زيرا وي مردم را به حق دعوت مي‏كند. (3)

و از امام باقر عليه‏السلام، منقول است كه فرمود: خروج سفياني و يمني در يك سال و يك ماه و يك روز است مانند نظم و ترتيب دانه‏هاي تسبيح كه يكي بعد از ديگري است. جنگ از هر طرف روي مي‏آورد. واي بر كساني كه در مقابل آنان بايستند در ميان آن درفشها، پرچم يمني هدايت‏گرتر است، آن درفش حق است و شما را به سوي صاحبتان (مهدي، عليه‏السلام) دعوت مي‏كند. (4)

ظاهرا، مراد از خروج اين سه نفر به ترتيب، مانند دانه‏هاي تسبيح، با اينكه در يك روز واقع مي‏شود اين است كه انگيزه‏هاي خروج آنها با يكديگر ارتباط سياسي دارد. البته آغاز خروج آنان در يك روز است، اما ترتيب جنبش آنان و استحكام امورشان مانند مهره‏هاي تسبيح، يكي پس از ديگري واقع مي‏شود.

به علاوه روايت هفتاد و دو ماه اگرچه قابل قبول است. چون به طرق زيادي از محمد بن حنفيه نقل شده است. روايات، گوياي اين است كه وي داراي نوشته‏اي از پدر بزرگوارش حضرت علي، عليه‏السلام، بوده كه حضرت آن را از گفتار پيامبر، صلي‏الله‏عليه‏وآله، نوشته بوده و در آن حوادث و پيشامدهاي آينده بوده، بلكه بنا به گفته برخي از روايات، در آن نوشته، نام تمام فرمانروايان حاكم بر مسلمانها، تا روز قيامت ذكر شده بوده و آن را فرزندش ابو هاشم از وي به ارث برده و نام كساني را كه از عباسيان حكومت‏خواهند كرد به اطلاع آنان رسانده است...

اما با اين همه، آنچه در مساله خراساني و شعيب بهتر به نظر مي‏رسد، رواياتي است كه مي‏گويد خروج خراساني و شعيب همزمان خروج سفياني و يمني است، چون اين روايات، منتسب به امامان، عليهم‏السلام، مي‏باشد و سندش محكمتر است، بلكه در اين روايات احاديث صحيح (5) السندي نيز مانند روايت ابوبصير از امام باقر، عليه‏السلام، وجود دارد.

در هر صورت، اين مرحله از حكومت زمينه سازان دولت‏حضرت، چنانچه ما هم ترجيح داديم، سال قبل از ظهور وي و يا احتمال اينكه شش سال باشد و در هر حال آخرين مرحله حكومت آنهاست، اما آنچه مشكل به نظر مي‏رسد، شناخت مراحل ديگر دولت آنها قبل از آخرين مرحله آن است و اينكه فاصله بين آغاز حكومت آنان به واسطه مردي از قم و بين خروج سيد خراساني و شعيب چقدر است؟... اين در حقيقت‏بخشي مفقود از سلسله روايات مربوط به ايرانيان است كه من در روايات نديدم چه اندازه بوده است.. آري در برخي از روايات، اشاره‏هايي در اين زمينه وجود دارد كه بعد از بيان مهم‏ترين روايات مربوط به حكومت آنان، خواهد آمد.

آغاز حكومت مهدي، از ايران

از جمله آن روايات، حديثي است كه صراحت دارد، آغاز نهضت‏حضرت مهدي، عليه‏السلام، از ناحيه مشرق خواهد بود از امير مؤمنان، عليه‏السلام، نقل شده است كه فرمود: آغاز ظهور او از مشرق است، زمانيكه اين امر پيش آمد، سفياني خروج مي‏كند. (6)

و از طرفي آنچه كه علما بر آن اتفاق دارند و در روايات به نحو تواتر (7) وارد شده اين است كه ظهور

آن حضرت از مكه است، بنابراين بايد مراد از گفته امير مؤمنان، عليه‏السلام، كه فرمود: «آغاز نهضت او از ناحيه مشرق است‏» يعني آغاز و شروع نهضت وي از مشرق، يعني ايران است. و همچنين دلالت دارد كه آغاز نهضت آن حضرت، قبل از خروج سفياني بوده و فاصله بين آغاز امر او و خروج سفياني، مدتي نه كوتاه و نه طولاني است. زيرا در روايت، هضت‏حضرت بر خروج سفياني، با «واو» عطف شده است نه «فاء» و «ثم‏» كه دلالت‏بر فاصله داشته باشد، بلكه مي‏توان گفت اين روايت، اشاره به نوعي ارتباط سببي بين آغاز امر زمينه‏سازي براي دولت‏حضرت مهدي، عليه‏السلام، از سرزمين ايران و بين خروج سفياني دارد، توجه داشتيد كه جنبش سفياني صرفا واكنشي است جهت رويارويي با موج فزاينده نهضت اسلامي كه زمينه‏ساز مقدمه قيام آن حضرت است.

روايتي را كه ابو بصير از امام صادق، عليه‏السلام، نقل كرده نيز از جمله روايات در اين زمينه است، حضرت فرمود: اي ابو بصير امت پيامبر، صلي‏الله‏عليه‏وآله، تا زمانيكه خاندان فلان بر مسند حكم هستند هيچگاه به گشايشي نخواهند رسيد تا آنكه فرمانروايي آنان منقرض شود، با تمام شدن آن، خداوند آن را به مردي از اهل بيت ارزاني مي‏دارد كه روش او بر اساس تقوي و عمل وي هدايتگر مردم است. در مقام قضاوت و حكم بر مردم، اهل رشوه نيست. به خدا سوگند من او و نام او و پدرش را مي‏دانم آنگاه، آن مرد تنومند و كوتاه اندام كه داراي علامت‏خال بر صورت و دو نشانه ديگر بر پوست‏بدن دارد مي‏آيد، او پيشوايي عادل است كه حافظ و نگاهبان آنچه كه نزد او وديعه گذاشته شده است مي‏باشد، دنيا را پر از عدل و داد مي‏نمايد آنگونه كه بدكاران آن را پر از ظلم و جور كرده‏اند. (8)

اين روايت قابل توجهي است ولي متاسفانه بخش پاياني آن ناقص است، اين روايت را صاحب بحار از كتاب «اقبال‏» سيد بن طاوس نقل كرده است كه صاحب اقبال در كتابش ص‏559 بيان داشته است كه اين روايت را در سال 362 در كتاب «ملاحم‏» بطائني ديده است و از آن كتاب اين روايت را نقل كرده اما ناتمام، و در پايان گفتارش گفته است «سپس تمام روايت را نقل كرده است‏» حال آنكه كامل نقل نكرده است، بطائني از ياران امام صادق، عليه‏السلام، بوده و نسخه كتاب وي ناياب است البته ممكن است در كتابهاي خطي ناشناخته در اطراف و اكناف كشورهاي اسلامي در كتابخانه‏ها وجود داشته باشد.

روايت دلالت دارد كه سيد بزرگواري از ذريه اهل بيت، عليهم‏السلام، پيش از ظهور حضرت قائم، عليه‏السلام، حكومت مي‏كند و مقدمات دولت آن حضرت را فراهم مي‏نمايد، مردم را متوجه تقوا و پرهيزكاري مي‏نمايد و طبق احكام اسلام عمل مي‏كند، وي اهل سازش و رشوه گيري نيست، اين سيد كه ذكر آن در روايت آمده احتمال دارد مراد از او امام خميني باشد.

اما جمله خاندان فلان كه امام فرمود: «تا زمانيكه خاندان فلان بر سر كار باشند» ملازمه ندارد كه مراد از آنها بني عباس باشند آنگونه كه سيد بن طاوس فهميده است، همينطور در ساير رواياتي كه امامان، عليهم‏السلام، در آنها تعبير به فلان و آل فلان نموده‏اند، البته گاهي منظور امامان، عليهم‏السلام، از اين تعبير، بني عباس و گاهي خاندانهايي است كه قبل از ظهور حضرت مهدي، عليه‏السلام، فرمانروايي مي‏كنند، مثلا روايات متعددي كه بازگو كننده اختلاف بين خاندان فلان و آل فلان، از حكام حجاز است وجود دارد كه آنان بر شخص فرمانروايي از خودشان اتفاق نظر پيدا نمي‏كنند و بين قبيله‏ها ايجاد اختلاف مي‏شود، آنگاه حضرت مهدي، عليه‏السلام، ظهور مي‏كند و مانند روايتي كه از امير مؤمنان علي، عليه‏السلام، روايت‏شده است كه حضرت فرمود:

آيا خبر ندهم شما را به پايان سلطنت‏خاندان فلان؟ عرض كرديم آري اي امير مؤمنان. فرمود: كشته شدن بي‏گناهي در سرزمين حرم از قبيله قريش، سوگند به خدايي كه دانه را شكافت و موجودات را هستي بخشيد بعد از پانزده شب ديگر، سلطنتي برايشان نخواهد بود. (9)

و غير از اين روايت، روايات متعدد ديگري كه اختلاف بين بني‏فلان و يا به هلاكت رسيدن فرمانرواي ظالمي از آنان را بيان كرده است و اينكه پس از آن سفياني خروج خواهد كرد و يا ظهور حضرت مهدي، عليه‏السلام، به وقوع مي‏پيوندد و يا اينكه بيانگر برخي از نشانه‏ها و پيشامدهاي نزديك ظهور آن حضرت است... بنابراين بايد اين روايت را به غير بني عباس تفسير نمود زيرا صدها سال پيش، حكومت و فرمانروايي آنها سپري شده است.

بلكه رواياتي كه بصراحت از بني‏عباس نام برده است، حتما بايد مورد بررسي و دقت قرار گيرد. چه اينكه اين روايات از امامان، عليهم‏السلام، با عبارت «فرزندان فلان‏» و «خاندان فلان‏» وارد شده است و شخص راوي آن را به لفظ بني‏عباس روايت كرده به اين اعتقاد كه مراد از گفته امام، عليه‏السلام، از «فرزندان فلان‏»، بني‌عباس است.

گاهي در روايات ظهور، تفسير به بني‏عباس صحيح است زيرا مراد از ذكر نام آنها، روش آنان است كه در نقطه مقابل امامان، عليهم‏السلام، بوده است، نه اينكه مراد شخص آنها و فرزندان و يا ذريه آنان باشد... البته بندرت نياز به چنين تفسيري پيدا مي‏كنيم زيرا در اغلب روايات تعبير به فرزندان و خاندان فلان شده است.

به هر حال، منظور از خاندان فلان در روايت مورد بحث كه فرمود: «تا زمانيكه خاندان فلان بر مسند حكم باشند، تا اينكه فرمانروايي آنان منقرض شود، با تمام شدن آن خداوند آن را بر مردي از اهل بيت قرار مي‏دهد» حكام ظالم و ستم پيشه، غير از بني عباس است كه سيد موعود، بعد از آنان ظاهر مي‏شود و قبل از ظهور حضرت مهدي، عليه‏السلام، با دالت‏حكمراني مي‏كند.

اما لفظ «آنگاه، آن مرد تنومند كوتاه اندام كه داراي علامات خال بر صورت و دو نشانه ديگر بر پوست‏بدن دارد، پيشوايي است عادل‏» حكايت از اين دارد، بعد از آن سيد كسي خواهد آمد كه مفهوم آن اين است كه آن شخص حضرت مهدي، عليه‏السلام، است و هم اوست كه داراي اين نشانه‏هاست، چنانكه در اوصاف حضرت آمده است. اما صفت «مرد تنومند كوتاه قد» بر آن حضرت تطبيق نمي‏كند. زيرا در مجموعه روايات، آن حضرت بلند قامت و موزون ياد شده است، بعيد نيست كه يك بخش و يا بيشتر از اين روايت، در اثر نقل سيد بن طاوس و يا ديگري از راويان، افتاده باشد. و اين مرد تنومند و كوتاه اندام، بعد از سيد مورد نظر مي‏آيد و برخي از صفات ديگرش از روايت افتاده است، بدين سان نمي‏توانيم در اتصال زمان اين سيد مورد نظر را به زمان ظهور حضرت مهدي، عليه‏السلام، از اين روايت استفاده كنيم.

*****************************************************************

پي‏نوشت‌ها:

1. المجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج‏52، ص‏63.

2. ابن حماد المروزي، الو عبدالله نعيم، الفتن، (نسخه خطي)، ص 84 و قريب به همين مضمون در ص 74.

3. المجلسي، محمدباقر، همان، ص 210.

4. المجلسي، محمدباقر، همان، ص 232.

5. روايت صحيح آن است كه تمام راويان آن ثقه و مورد اعتماد باشند.

6. المجلسي، محمدباقر، همان، ص‏252، به نقل از: ابونعيم‏الاصبهاني، احمد، الاربعون في المهدي.

7. متواتر، خبري است كه راويان آن به حدي برسد كه عادتا محال است اهل كذب باشند و اين در همه طبقات راويان بايد ثابت‏باشد.

8. المجلسي، محمدباقر، همان، ص‏269.

9. همان، ص 234.

*******************************************************************

منبع : پايگاه اينرنتي حوزه نت

شنبه|ا|17|ا|اسفند|ا|1387





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 258]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن