تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر گاه يكى از شما وضو بگيرد و بسم اللّه الرحمن الرحيم نگويد. شيطان در آن شريك است...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831220161




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در باره زيباترين واژه ي زبان فارسي


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: كه تا چندي پيش همه آن را عربي مي دانسته اند و درشعر و ادبيات فارسي و به ويژه عرفان ايراني جايگاهي بلند و برجسته دارد واژه ي "عشق " است. اين واژه ريشه ي هند و اروپايي دارد و پيشينه ي آن بدين قرار است : واژه ي "عشق" از -iška اوستايي به معني خواست، خواهش، ميل ريشه مي‌گيرد كه آن نيز با واژه‌ي اوستايي -iš به معناي "خواستن، ميل داشتن، آرزو كردن، جستجو كردن" پيوند دارد. واژه‌ي اوستايي -iš داراي جدا شده‌ها ( مشتقات) زير است : : -aēša آرزو، خواست، جستجو išaiti : مي‌خواهد، آرزو مي‌كند -išta : خواسته، محبوب -išti : آرزو، مقصود. پسوند ka- نيز كه در -iška اوستايي وجود دارد كاربرد بسيار دارد و براي نمونه در واژه‌هاي زير ديده مي‌شود: mahrka مرگ -araska رشك، حسد -aδka جامه، ردا، روپوش -huška خشك -pasuka چهارپا، ستور -drafška درفش -dahaka گزنده ( ضحاك ) واژه‌ي اوستايي -iš هم ريشه است با : در سنسكريت : -eṣ آرزو كردن، خواستن، جُستن -icchā آرزو، خواست، خواهش icchati مي‌خواهد، آرزو مي‌كند -iṣta خواسته، محبوب -iṣti خواست، جستجو در ِ زبان پالي : -icchaka خواهان، آرزومند همچنين، به گواهي شادروان فره‌وشي، اين واژه در فارسي ِ ميانه به شكلِ išt به معني خواهش، ميل، ثروت، خواسته و مال باز مانده است. خود واژه‌هاي اوستايي و سنسكريت نام برده شده در بالا از ريشه‌ي هند و اروپايي نخستين يعني -ais به معني خواستن، ميل داشتن، جُستن مي‌آيد كه شكل اسمي آن -aisskā به معناي خواست، ميل، جستجو است. در بيرون از اوستايي و سنسكريت، در چند زبان ديگر نيز مشتقاتي از واژه‌ي هند و اروپايي نخستين -ais حفظ شده است، از آن جمله اند: در اسلاوي كهن كليسايي isko, išto جستجو كردن، خواستن؛ iska آرزو در روسي iskat جستجو كردن، جُستن در ليتوانيايي ieškau جستجو كردن در لتونيايي iēskât جستن شپش در ارمني aic بازرسي، آزمون در لاتين aeruscare خواهش كردن، گدايي كردن در آلماني بالاي كهن eiscon خواستن، آرزو داشتن در انگليسي كهن ascian پرسيدن در انگليسي امروز askپرسيدن، خواستن اما لغت‌نامه نويسان سنتي ما واژه‌ي عشق را به واژه ي عَشَق عربي (ašaq) به معناي "چسبيدن" (منتهي‌الا‌رب)، "التصاق به چيزي" (اقرب‌الموارد) مربوط كرده اند. نويسنده‌ي "غياث‌اللغات" مي‌كوشد ميان "چسبيدن، التصاق" و "عشق" رابطه بر قرار كند و مي نويسد: « مرضي است از قسم جنون كه از ديدن صورت حسن پيدا مي‌شود و گويند كه آن مأخوذ از عَشَقَه است و آن نباتي است كه آن را لبلاب گويند چون بر درختي بچسبد آن را خشك كند. همين حالت عشق است بر هر دلي كه طاري شود صاحبش را خشك و زرد كند». از آنجا كه عربي و عبري جزو ِ خانواده‌ي زبان هاي سامي‌اند، واژه‌هاي اصيل سامي معمولن در هر دو زبان عربي و عبري با معناهاي همانند اشتقاق مي‌يابند. و جالب است كه واژه ي "عشق" همتاي عبري ندارد و واژه‌اي كه در عبري براي عشق به كار مي‌رود اَحَو (ahav) است كه با عربي حَبَّ (habba) خويشاوندي دارد. واژه‌ي ديگر عبري براي عشق "خَشَق" (xašaq) است به معناي خواستن، آرزو كردن، وصل كردن، چسباندن، لذت كه در تورات عهد عتيق بارها به كار رفته است (براي نمونه: سفر تثنيه ۱۰:۱۵، ۲۱:۱۱؛ اول پادشاهان ۹:۱۹؛ خروج ۲۷:۱۷، ۳۸:۱۷؛ پيدايش ۳۴:۸). بنا بر نظر استاد اسكات نوگل : واژه‌ي عبري خَشَق xašaq و عربي عَشَق ašaq هم ريشه نيستند. واك ِ "خ" عبري برابر "ح" يا "خ" عربي است و "ع" عبري برابر "ع" يا "غ" عربي، و آن ها با هم در نمي‌آميزند. همچنين، معمولن "ش" عبري به "س" عربي تغيير مي كند و بر‌عكس. خَشَق عبري به احتمال در آغاز به معناي "بستن" يا "فشردن" بوده است، آن گونه كه برابر آرامي آن نشان مي‌دهد. همچنين، استاد ورنر آرنولد تأكيد مي‌كند كه "خ" عبري در آغاز واژه هميشه در عربي به "ح" تغيير مي كند و هرگز "ع" نمي‌شود. نكته‌ي ديگر اين كه "عشق" در قر‌آن نيامده است و واژه‌ي به‌كار ‌رفته در آن همان مصدر حَبَّ (habba) است كه ياد شد با جداشده‌هايش مانند شكل اسمي حُبّ (hubb) . در عربي امروز نيز واژه‌ي عشق كاربرد بسياري ندارد و بيش تر حَبَّ (habba) و اشكال جداشده‌ي آن به كار مي‌روند مانند: حب، حبيب، حبيبه، محبوب و ديگرها. فردوسي نيز كه براي پاسداري از زبان فارسي از به كار بردن واژه‌هاي عربي آگاهانه و كوشمندانه خودداري مي‌كند ( اگر چه واژه هايي از آن زبان را به ناگزير در اين جا و آن جاي شاهنامه به كار يرده است) با اين حال واژه‌ي عشق را به آساني و رغبت به كار مي‌برد و با آن كه آزادي شاعرانه به او امكان مي‌دهد واژه‌ي ديگري را جايگزين عشق كند. واژه‌ي حُب را كه واژه‌ي اصلي و رايج براي عشق در عربي است و مانند عشق نيز يك هجايي است و از اين رو وزن شعر را به هم نمي‌‌زند، به كار نمي‌برد. خداوندگار شاهنامه با آن كه شناخت امروزين ما را از زبان و ريشه‌شناسي واژه‌هاي هند و اروپايي نداشته است به احتمال قوي مي‌دانسته است كه عشق واژه‌اي فارسي است. وي از جمله مي گويد: بخندد بگويد كه اي شوخ چشم ز عشق تو گويم نه از درد و خشم نبايد كه بر خيره از عشق زال نهال سر‌افكنده گردد همال پديد آيد آنگاه باريك و زرد چو پشت كسي كو غم عشق خورد دل زال يكباره ديوانه گشت خرد دور شد عشق فرزانه گشت اين احتمال نيز وجود دارد كه فردوسي خود واژه‌ي عشق را نه با "ع"، بلكه به شكل "اِشق" و يا حتا "اِشك" نوشته باشد كه البته پي بردن به اين نكته كار آساني نيست، زيرا كهن‌ترين دستنوشت بازمانده‌ي شاهنامه به درحدود دو سده پس از فردوسي بر‌مي‌گردد. دقيق تر گفته باشيم، اين دستنوشت نسخه‌اي است كه در تاريخ ۳۰ محرم ۶۱۴ قمري رونويسي آن به پايان رسيده است (برابر با دوشنبه ۲۵ ارديبهشت ماه سال ۵۹۶ گاهشمار خورشيدي ايراني و ۱۵ ماه مه ۱۲۱۷ ميلادي). تراديسي ِ واك ِ فارسي ِ "ك" به عربي ِ "ق" نيز كمياب نيست، چند نمونه: كندك ، خندق، زنديك ، زنديق، كفيز ، قفيز، كوشك ، جوسق. كوتاه آن كه واژه‌ي اوستايي –iš كه خود از ريشه‌ي هند و اروپايي نخستين يعني -ais به معني خواستن، ميل داشتن، جُستن مي‌آيد، واژه‌ي –iška و بعد išk را در فارسي ميانه پديد آورده است و سپس به عربي راه يافته است كه در‌باره‌ي چه گونگي گذر اين واژه به عربي نيز مي‌توان دو امكان را تصور كرد: نخستين امكان آن است كه išk در دوران ساسانيان، كه ايرانيان بر جهان عرب تسلط داشته اند (به‌ويژه بر حيره، بحرين، عمان، يمن، و حتا حجاز) به عربي وارد شده است..( براي آگاهي بيش تر از چه گونگي تأثير فارسي بر عربي در دوران پيش از اسلام نگاه كنيد به كتاب خواندني آذرتاش آذرنوش "راه‌هاي نفوذ فارسي در فرهنگ و زبان تازي"، چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۵۴) امكان دوم اين است كه عشق در آغاز‌ دوران اسلامي به عربي وارد شده باشد و از آن جا كه لغت‌نويسان و نويسندگان آن دوره از خاستگاه ايراني اين واژه آگاهي نداشته‌اند، كه مفهوم "خواستن و جستجو كردن" را دارد، آن را با عربي عَشَق، كه به معني "چسبيدن" است، در‌آميخته‌ اند. يك نكته ي جالب در اين رابطه كند و كاو در مفهوم عشق در عرفان ايراني است كه عشق را با "جستجو" و "گشتن" پيوند مي‌دهد. به ياد آوريد منطق‌الطير عطار و جستجوي مرغان را در طلب سيمرغ و يا بيت معروف مولوي را: هفت شهر عشق را عطار گشت / ما هنوز اندر خم يك كوچه‌ايم. كه نشان دهنده ي معني واژه ي عشق با ريشه‌ي فارسي آن يعني "خواستن" و "جُستن" است، سپاس گزاري : نويسنده ي اين مطلب از آقاي اسكات ب. نوگل پروفسور پژوهش هاي انجيلي و باستاني در خاور نزديك رياست بخش تمدن و زبان هاي خاور نزديك از دانشگاه واشنگتن براي پاسخ گويي پيرامون ريشه شناسي واژه ي xašaq. و همچنين از آقاي دكتر ورنر آرنولد پروفسور پژوهش هاي زبان هاي سامي از بخش زبان ها و فرهنگ هاي خاور نزديك از دانشگاه هايدلبرگ، آلمان و نيز جناب آقاي دكتر جليل دوستخواه پروفسور پژوهش هاي اوستايي براي تذكرات ايشان بر نخستين يادداشت هاي اين نوشته سپاس گزاري مي كند.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2230]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


تصویری

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن