محبوبترینها
از کجا بفهمیم قاشق چنگال اصل است | قاشق چنگال تقلبی نخرید!
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1799455989
در باره زيباترين واژه ي زبان فارسي
واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: كه تا چندي پيش همه آن را عربي مي دانسته اند و درشعر و ادبيات فارسي و به ويژه عرفان ايراني جايگاهي بلند و برجسته دارد واژه ي "عشق " است. اين واژه ريشه ي هند و اروپايي دارد و پيشينه ي آن بدين قرار است : واژه ي "عشق" از -iška اوستايي به معني خواست، خواهش، ميل ريشه ميگيرد كه آن نيز با واژهي اوستايي -iš به معناي "خواستن، ميل داشتن، آرزو كردن، جستجو كردن" پيوند دارد. واژهي اوستايي -iš داراي جدا شدهها ( مشتقات) زير است : : -aēša آرزو، خواست، جستجو išaiti : ميخواهد، آرزو ميكند -išta : خواسته، محبوب -išti : آرزو، مقصود. پسوند ka- نيز كه در -iška اوستايي وجود دارد كاربرد بسيار دارد و براي نمونه در واژههاي زير ديده ميشود: mahrka مرگ -araska رشك، حسد -aδka جامه، ردا، روپوش -huška خشك -pasuka چهارپا، ستور -drafška درفش -dahaka گزنده ( ضحاك ) واژهي اوستايي -iš هم ريشه است با : در سنسكريت : -eṣ آرزو كردن، خواستن، جُستن -icchā آرزو، خواست، خواهش icchati ميخواهد، آرزو ميكند -iṣta خواسته، محبوب -iṣti خواست، جستجو در ِ زبان پالي : -icchaka خواهان، آرزومند همچنين، به گواهي شادروان فرهوشي، اين واژه در فارسي ِ ميانه به شكلِ išt به معني خواهش، ميل، ثروت، خواسته و مال باز مانده است. خود واژههاي اوستايي و سنسكريت نام برده شده در بالا از ريشهي هند و اروپايي نخستين يعني -ais به معني خواستن، ميل داشتن، جُستن ميآيد كه شكل اسمي آن -aisskā به معناي خواست، ميل، جستجو است. در بيرون از اوستايي و سنسكريت، در چند زبان ديگر نيز مشتقاتي از واژهي هند و اروپايي نخستين -ais حفظ شده است، از آن جمله اند: در اسلاوي كهن كليسايي isko, išto جستجو كردن، خواستن؛ iska آرزو در روسي iskat جستجو كردن، جُستن در ليتوانيايي ieškau جستجو كردن در لتونيايي iēskât جستن شپش در ارمني aic بازرسي، آزمون در لاتين aeruscare خواهش كردن، گدايي كردن در آلماني بالاي كهن eiscon خواستن، آرزو داشتن در انگليسي كهن ascian پرسيدن در انگليسي امروز askپرسيدن، خواستن اما لغتنامه نويسان سنتي ما واژهي عشق را به واژه ي عَشَق عربي (ašaq) به معناي "چسبيدن" (منتهيالارب)، "التصاق به چيزي" (اقربالموارد) مربوط كرده اند. نويسندهي "غياثاللغات" ميكوشد ميان "چسبيدن، التصاق" و "عشق" رابطه بر قرار كند و مي نويسد: « مرضي است از قسم جنون كه از ديدن صورت حسن پيدا ميشود و گويند كه آن مأخوذ از عَشَقَه است و آن نباتي است كه آن را لبلاب گويند چون بر درختي بچسبد آن را خشك كند. همين حالت عشق است بر هر دلي كه طاري شود صاحبش را خشك و زرد كند». از آنجا كه عربي و عبري جزو ِ خانوادهي زبان هاي سامياند، واژههاي اصيل سامي معمولن در هر دو زبان عربي و عبري با معناهاي همانند اشتقاق مييابند. و جالب است كه واژه ي "عشق" همتاي عبري ندارد و واژهاي كه در عبري براي عشق به كار ميرود اَحَو (ahav) است كه با عربي حَبَّ (habba) خويشاوندي دارد. واژهي ديگر عبري براي عشق "خَشَق" (xašaq) است به معناي خواستن، آرزو كردن، وصل كردن، چسباندن، لذت كه در تورات عهد عتيق بارها به كار رفته است (براي نمونه: سفر تثنيه ۱۰:۱۵، ۲۱:۱۱؛ اول پادشاهان ۹:۱۹؛ خروج ۲۷:۱۷، ۳۸:۱۷؛ پيدايش ۳۴:۸). بنا بر نظر استاد اسكات نوگل : واژهي عبري خَشَق xašaq و عربي عَشَق ašaq هم ريشه نيستند. واك ِ "خ" عبري برابر "ح" يا "خ" عربي است و "ع" عبري برابر "ع" يا "غ" عربي، و آن ها با هم در نميآميزند. همچنين، معمولن "ش" عبري به "س" عربي تغيير مي كند و برعكس. خَشَق عبري به احتمال در آغاز به معناي "بستن" يا "فشردن" بوده است، آن گونه كه برابر آرامي آن نشان ميدهد. همچنين، استاد ورنر آرنولد تأكيد ميكند كه "خ" عبري در آغاز واژه هميشه در عربي به "ح" تغيير مي كند و هرگز "ع" نميشود. نكتهي ديگر اين كه "عشق" در قرآن نيامده است و واژهي بهكار رفته در آن همان مصدر حَبَّ (habba) است كه ياد شد با جداشدههايش مانند شكل اسمي حُبّ (hubb) . در عربي امروز نيز واژهي عشق كاربرد بسياري ندارد و بيش تر حَبَّ (habba) و اشكال جداشدهي آن به كار ميروند مانند: حب، حبيب، حبيبه، محبوب و ديگرها. فردوسي نيز كه براي پاسداري از زبان فارسي از به كار بردن واژههاي عربي آگاهانه و كوشمندانه خودداري ميكند ( اگر چه واژه هايي از آن زبان را به ناگزير در اين جا و آن جاي شاهنامه به كار يرده است) با اين حال واژهي عشق را به آساني و رغبت به كار ميبرد و با آن كه آزادي شاعرانه به او امكان ميدهد واژهي ديگري را جايگزين عشق كند. واژهي حُب را كه واژهي اصلي و رايج براي عشق در عربي است و مانند عشق نيز يك هجايي است و از اين رو وزن شعر را به هم نميزند، به كار نميبرد. خداوندگار شاهنامه با آن كه شناخت امروزين ما را از زبان و ريشهشناسي واژههاي هند و اروپايي نداشته است به احتمال قوي ميدانسته است كه عشق واژهاي فارسي است. وي از جمله مي گويد: بخندد بگويد كه اي شوخ چشم ز عشق تو گويم نه از درد و خشم نبايد كه بر خيره از عشق زال نهال سرافكنده گردد همال پديد آيد آنگاه باريك و زرد چو پشت كسي كو غم عشق خورد دل زال يكباره ديوانه گشت خرد دور شد عشق فرزانه گشت اين احتمال نيز وجود دارد كه فردوسي خود واژهي عشق را نه با "ع"، بلكه به شكل "اِشق" و يا حتا "اِشك" نوشته باشد كه البته پي بردن به اين نكته كار آساني نيست، زيرا كهنترين دستنوشت بازماندهي شاهنامه به درحدود دو سده پس از فردوسي برميگردد. دقيق تر گفته باشيم، اين دستنوشت نسخهاي است كه در تاريخ ۳۰ محرم ۶۱۴ قمري رونويسي آن به پايان رسيده است (برابر با دوشنبه ۲۵ ارديبهشت ماه سال ۵۹۶ گاهشمار خورشيدي ايراني و ۱۵ ماه مه ۱۲۱۷ ميلادي). تراديسي ِ واك ِ فارسي ِ "ك" به عربي ِ "ق" نيز كمياب نيست، چند نمونه: كندك ، خندق، زنديك ، زنديق، كفيز ، قفيز، كوشك ، جوسق. كوتاه آن كه واژهي اوستايي –iš كه خود از ريشهي هند و اروپايي نخستين يعني -ais به معني خواستن، ميل داشتن، جُستن ميآيد، واژهي –iška و بعد išk را در فارسي ميانه پديد آورده است و سپس به عربي راه يافته است كه دربارهي چه گونگي گذر اين واژه به عربي نيز ميتوان دو امكان را تصور كرد: نخستين امكان آن است كه išk در دوران ساسانيان، كه ايرانيان بر جهان عرب تسلط داشته اند (بهويژه بر حيره، بحرين، عمان، يمن، و حتا حجاز) به عربي وارد شده است..( براي آگاهي بيش تر از چه گونگي تأثير فارسي بر عربي در دوران پيش از اسلام نگاه كنيد به كتاب خواندني آذرتاش آذرنوش "راههاي نفوذ فارسي در فرهنگ و زبان تازي"، چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۵۴) امكان دوم اين است كه عشق در آغاز دوران اسلامي به عربي وارد شده باشد و از آن جا كه لغتنويسان و نويسندگان آن دوره از خاستگاه ايراني اين واژه آگاهي نداشتهاند، كه مفهوم "خواستن و جستجو كردن" را دارد، آن را با عربي عَشَق، كه به معني "چسبيدن" است، درآميخته اند. يك نكته ي جالب در اين رابطه كند و كاو در مفهوم عشق در عرفان ايراني است كه عشق را با "جستجو" و "گشتن" پيوند ميدهد. به ياد آوريد منطقالطير عطار و جستجوي مرغان را در طلب سيمرغ و يا بيت معروف مولوي را: هفت شهر عشق را عطار گشت / ما هنوز اندر خم يك كوچهايم. كه نشان دهنده ي معني واژه ي عشق با ريشهي فارسي آن يعني "خواستن" و "جُستن" است، سپاس گزاري : نويسنده ي اين مطلب از آقاي اسكات ب. نوگل پروفسور پژوهش هاي انجيلي و باستاني در خاور نزديك رياست بخش تمدن و زبان هاي خاور نزديك از دانشگاه واشنگتن براي پاسخ گويي پيرامون ريشه شناسي واژه ي xašaq. و همچنين از آقاي دكتر ورنر آرنولد پروفسور پژوهش هاي زبان هاي سامي از بخش زبان ها و فرهنگ هاي خاور نزديك از دانشگاه هايدلبرگ، آلمان و نيز جناب آقاي دكتر جليل دوستخواه پروفسور پژوهش هاي اوستايي براي تذكرات ايشان بر نخستين يادداشت هاي اين نوشته سپاس گزاري مي كند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2221]
صفحات پیشنهادی
در باره زيباترين واژه ي زبان فارسي
در باره زيباترين واژه ي زبان فارسي-كه تا چندي پيش همه آن را عربي مي دانسته اند و درشعر و ادبيات فارسي و به ويژه عرفان ايراني جايگاهي بلند و برجسته دارد واژه ي.
در باره زيباترين واژه ي زبان فارسي-كه تا چندي پيش همه آن را عربي مي دانسته اند و درشعر و ادبيات فارسي و به ويژه عرفان ايراني جايگاهي بلند و برجسته دارد واژه ي.
درباره ی ریشه فارسی واژه عشق
درباره ی ریشه فارسی واژه عشق یک پژوهش جالب زیباترین واژه ی زبان فارسی که تا چندی پیش همه آن را عربی می دانسته اند و درشعر و ادبیات فارسی و به ویژه عرفان ...
درباره ی ریشه فارسی واژه عشق یک پژوهش جالب زیباترین واژه ی زبان فارسی که تا چندی پیش همه آن را عربی می دانسته اند و درشعر و ادبیات فارسی و به ویژه عرفان ...
دكتر آذرتاش آذرنوش
در باره زيباترين واژه ي زبان فارسي ... به كتاب خواندني آذرتاش آذرنوش "راههاي نفوذ فارسي در فرهنگ و زبان تازي"، چاپ ... و همچنين از آقاي دكتر ورنر آرنولد پروفسور ...
در باره زيباترين واژه ي زبان فارسي ... به كتاب خواندني آذرتاش آذرنوش "راههاي نفوذ فارسي در فرهنگ و زبان تازي"، چاپ ... و همچنين از آقاي دكتر ورنر آرنولد پروفسور ...
زیباترین واژه جهان معرفی می شود
زیباترین واژه جهان معرفی می شود-زیباترین واژه جهان معرفی می شود مجله فرهنگی. ... جنی فرکسا، سردبیر مجله فرهنگی "کولتور آوس تاوش" (مبادلات فرهنگی) درباره این طرح توضیح داده است: ایده این مسابقه در جلسه ... کلمه کوچه فارسی در زبان آلمانی به معنای درشکه است. ... واژه ي مدرن همانطور كه از آن بر مي آيد؛ به معناي جديد و تازه است.
زیباترین واژه جهان معرفی می شود-زیباترین واژه جهان معرفی می شود مجله فرهنگی. ... جنی فرکسا، سردبیر مجله فرهنگی "کولتور آوس تاوش" (مبادلات فرهنگی) درباره این طرح توضیح داده است: ایده این مسابقه در جلسه ... کلمه کوچه فارسی در زبان آلمانی به معنای درشکه است. ... واژه ي مدرن همانطور كه از آن بر مي آيد؛ به معناي جديد و تازه است.
سخني درباره شاهنامه و بوستان
... و مناجات همان زبان و شيوه ي بيان حماسي فردوسي و منحصراً واژه هاي او را بکار ببرد. ... اما درباره ي سعدي بايد گفت که نظم و نثر فارسي در ظرف مدتي در حدود دو قرن و نيم ... که در غزل ايجاد کرده به طور غيرمستقيم در احياء و اشاعه ي زبان فارسي کوشيده است. .... را فراهم آورده تا در پالايشگاه ذوق حافظ تصفيه و به زيباترين شکلي عرضه شود.
... و مناجات همان زبان و شيوه ي بيان حماسي فردوسي و منحصراً واژه هاي او را بکار ببرد. ... اما درباره ي سعدي بايد گفت که نظم و نثر فارسي در ظرف مدتي در حدود دو قرن و نيم ... که در غزل ايجاد کرده به طور غيرمستقيم در احياء و اشاعه ي زبان فارسي کوشيده است. .... را فراهم آورده تا در پالايشگاه ذوق حافظ تصفيه و به زيباترين شکلي عرضه شود.
کندو کاوي زيبايي شناسانه در مورد جناس (1)
يکي از صنايع بديعي بسيار برجسته در ادب فارسي،جناس است که انواع ... هاي لفظي کلام، جناس است که شاعران و نويسندگان، درطول عمر زبان پارسي دري،براي رنگ آميز ... و ساختارآوايي،همانندي و پيوندي نزديک يافت،دو واژه «همگون» را دو پايه ي جناس مي ... به اين مقوله پرداخته و گفته است:«جناس يکي از زيباترين آرايه هايي لفظي است که ...
يکي از صنايع بديعي بسيار برجسته در ادب فارسي،جناس است که انواع ... هاي لفظي کلام، جناس است که شاعران و نويسندگان، درطول عمر زبان پارسي دري،براي رنگ آميز ... و ساختارآوايي،همانندي و پيوندي نزديک يافت،دو واژه «همگون» را دو پايه ي جناس مي ... به اين مقوله پرداخته و گفته است:«جناس يکي از زيباترين آرايه هايي لفظي است که ...
بازاربزرگ و قيصريه اصفهان (3)
محمد شرابي درباره ي قيصريه چنين مي نويسد:« درتمام شرق نزديک، در کشورهاي مغرب ... مثلاً در ايران و مناطق حوزه ي نفوذ فرهنگي زبان فارسي، مانند کويت،اين واژه به کار ... خور يادآوري است: زيباترين و باشکوه ترين قسمت بازاربوده،مکان فروش کالاهاي پر ...
محمد شرابي درباره ي قيصريه چنين مي نويسد:« درتمام شرق نزديک، در کشورهاي مغرب ... مثلاً در ايران و مناطق حوزه ي نفوذ فرهنگي زبان فارسي، مانند کويت،اين واژه به کار ... خور يادآوري است: زيباترين و باشکوه ترين قسمت بازاربوده،مکان فروش کالاهاي پر ...
مقام ادبيات فارسي پس از اسلام
از لحاظ ريشهشناسي، زبان اوستايي به موازات و همزبان با سانسكريت جريان دارد و ظاهراً .... گو اينكه خود مردم ايران واژهي «فارسي» را هميشه بر هر گونه زباني كه در مملكت رواج داشته ... آثار ادبي بالنّسبه زيادي در اين باره چه در ايران و چه در شبه قارهي هند به وجود آمد. ..... آثار ايشان در عداد زيباترين و عاليترين نمونههاي شعر عربي شناخته شده است.
از لحاظ ريشهشناسي، زبان اوستايي به موازات و همزبان با سانسكريت جريان دارد و ظاهراً .... گو اينكه خود مردم ايران واژهي «فارسي» را هميشه بر هر گونه زباني كه در مملكت رواج داشته ... آثار ادبي بالنّسبه زيادي در اين باره چه در ايران و چه در شبه قارهي هند به وجود آمد. ..... آثار ايشان در عداد زيباترين و عاليترين نمونههاي شعر عربي شناخته شده است.
اطلاعيه مهم درباره گردهم آيي -
اما فهرست زير، واژگاني است كه فرهنگستان زبان و ادب و فارسي براي معادل هاي تخصصي .... 1382, 02:37من شخصاً با اینگونه واژه سازی ها تا هنگامی که به ورطه ی زیاده روی و ایجاد ... مانند واژه زیبای دانشگاه برای university یا هواپیما برای .airplane سایت های ...
اما فهرست زير، واژگاني است كه فرهنگستان زبان و ادب و فارسي براي معادل هاي تخصصي .... 1382, 02:37من شخصاً با اینگونه واژه سازی ها تا هنگامی که به ورطه ی زیاده روی و ایجاد ... مانند واژه زیبای دانشگاه برای university یا هواپیما برای .airplane سایت های ...
«الله» زيباترين كلمه به جاى معادل انگليسى آن
«الله» زيباترين كلمه به جاى معادل انگليسى آن * خبر ديگر اين كه مارتينوس تينى ... سخنگوى كميسيون اروپايى در اين باره گفته: اتحاديه اروپا در خصوص اين كه چه سازمان هايى را ... عده اي را عقيده بر اين است که نام عبري اِرِز و معادل آن در عربي اَرز مشتق از زبان . ... مقدمه واقع گرايي يا رئاليسم (Realism) از ريشه ي (Real) و معادل فارسي آن .
«الله» زيباترين كلمه به جاى معادل انگليسى آن * خبر ديگر اين كه مارتينوس تينى ... سخنگوى كميسيون اروپايى در اين باره گفته: اتحاديه اروپا در خصوص اين كه چه سازمان هايى را ... عده اي را عقيده بر اين است که نام عبري اِرِز و معادل آن در عربي اَرز مشتق از زبان . ... مقدمه واقع گرايي يا رئاليسم (Realism) از ريشه ي (Real) و معادل فارسي آن .
-
تصویری
پربازدیدترینها