واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: بدون اغراق بايد اشاره داشت كه برنامه «عادل فردوسيپور» به نام «نود» يكي از پربينندهترين يا شايد پربينندهترين برنامه زنده تلويزيوني باشد كه در زمان برگزاري ليگ برتر فوتبال ايران، هر دوشنبه شب پخش ميشود. برنامه نود سابقهاي هفتساله دارد و اگر سري جديد آن از مرداد يا شهريور ماه 86 با آغاز ليگ برتر پخش شود، هشتمين سال خود را تجربه خواهد كرد.در آخرين برنامه نود كه چندي پيش در تيرماه پخش شد، مهمان استوديوي 14 در ساختمان پخش تلويزيون بوديم و گزارشي از پشت صحنه آن تهيه كرديم، بد نديديم حالا كه برنامه «نود» پخش نميشود، گزارشي از آن به چاپ برسانيم تا شما از چند و چون تهيه اين برنامه، آگاهي بيشتري پيدا كنيد... آخرين برنامه «نود» قرار است ساعت ده و نيم شب برگزار شود. طبق قرارهاي قبلي و هماهنگيهاي انجام شده، ساعت نهو نيم شب مقابل درب تلويزيون هستيم، پس از ورود به سازمان صدا و سيما بايد خودمان را به ساختمان پخش برسانيم سر بالايي را طي ميكنيم؛ سربالايي نفسگير كه نميدانيم كي تمام ميشود؟ به هر حال به ساختمان پخش ميرسيم. وارد ساختمان كه ميشويم، از اطلاعات ميگذريم، راهرويي باريك و پرپيچ و خم مقابلمان قرار دارد. وارد راهرو كه ميشويم، به اولين نفري كه برخورد ميكنيم، نشان استوديوي «نود» را ميگيريم، با دست نشانمان ميدهد و ميگويد: « همان استوديويي كه درش باز است و روي آن نوشته شده «استوديوي 14»... عادل نيم ساعت قبل از برنامه وارد استوديو ميشود، همچنين فيلمهاي مونتاژ شدهاي را كه قرار است پخش كند با خود به همراه ميآورد، ابتدا در يك اتاقك كوچك به شخصي زنگ ميزند كه نميدانيم آن طرف خط كيست؟ از او ميپرسد، در گفتگوي اكبر ميثاقيان (مربي راهآهن كه در پليآف، راهآهن را قهرمان كرده است) قسمتي آمده به اين مضمون، ميخواهم روي بام برج ميلاد نماز بخوانم، چون به خدا نزديكتر است، پخش كنيم يا نه؟ پاسخ ميشنود كه مشكلي نيست، پخش كنيد... واقعا كه بايد حواس شما در يك برنامه زنده تلويزيوني به همهچيز باشد، چرا كه سليقههاي مختلفي برنامههاي تلويزيون را ميبينند از اين رو بايد دست به عصا راه رفت... داخل استوديو كه ميشويم... ميبينيم كه گروه در حال تغيير دكور است. در اين استوديو برنامههاي ديگري هم پخش ميشود... از اين رو دكور بايد تغيير كند. فكر ميكنيم ميزهاي بزرگي در استوديو است و يك استوديوي بسيار بزرگ در انتظار ماست، اما استوديو كوچك وفاصله ميز عادل با ديگر مهمانان يك قدم بيشتر نيست، اين خاصيت دوربين است كه بدين شكل همه چيز را نشان ميدهد. روي سقف اين استوديو پروژكتورهاي زيادي به چشم ميخورد، فكر كنم تعدادشان نزديك به پنجاه عدد بود، كه از راه دور كنترل ميشدند و به هر جهتي ميچرخيدند... تعدادي از بچههاي دستاندر كار مشغول تنظيم نور اين پروژكتورها، تعدادي هم با عجله در حال مرتب كردن استوديو بودند. برنامه يك ربع ديگر بايد شروع شود، در پشت صحنه و به قول معروف اتاق فرمان، چند خانم و آقا نشستهاند كه تلويزيونهاي كوچك زيادي روبهرويشان است... يكي از آنها وظيفهاش هماهنگي با پخش است تا در زمانهاي مشخص پيامهاي بازرگاني و اخبار 06 ثانيه را روي آنتن بفرستد... چند دقيقه ديگر برنامه آغاز خواهد شد. تمام گروه به بهترين شكل در حال انجام وظيفهشان هستند...حالا عادل به داخل استوديو ميرود... البته پيش از اينكه وارد استوديو شود، چند دقيقهاي با ما به صحبت نشست... گفت كه اين آخرين برنامه نود است و با آغاز ليگ، دوباره برنامه را از سر خواهيم گرفت... از او پرسيديم كه با انتقادات چه ميكني؟ گفت: به هر حال برنامهاي كه در اين طيف وسيع و علاقهمند به فوتبال از تلويزيون پخش ميشود، طبيعي است كه انتقادهايي هم بر آن وارد شود، ما هم اين سالها به اين وضع عادت كرديم و به قول معروف خو گرفتيم، به عبارتي بهتر طبيعت كار رسانه اين است كه اين چنين باشد، به نظر من اگر به برنامه انتقاد يا پيشنهاد نشود، معنايش اين است كه آن برنامه نتوانسته جايگاه خود را باز كند، اما همانطور كه ميبينيد، «نود» هر روزه كانون اخبار و توجهات است، برنامه هر هفته ما تا هفته ديگر نقد ميشود... عادل در مورد مهمانان برنامه ميگويد: روند كاري نود آن است كه ببينيم سوژه آن هفته چيست و سپس مهمان دعوت ميكنيم، براي مثال همانطور كه ميدانيد ديشب (علي فتحا... زاده) پس از چند سال دوري از استقلال دوباره مدير عامل استقلال شد، به همين خاطر او را امشب دعوت كردهايم يا اينكه تيم در آستانه حضور در جام ملتها است، پس سرمربي تيم ملي را به برنامه دعوت كرديم. از عادل ميپرسيم تو كه با مطبوعات خيلي كم صحبت ميكني، پس آنهايي كه ميخواهند با تو ارتباط برقرار كنند، چه كاري بايد انجام دهند؟ عادل از همان خندههاي هميشگياش ميكند و ميگويد: بهترين روش اين است كه به سايت برنامه نود مراجعه كنند و قسمت ارتباط با عادل فردوسيپور را كليك و پرسشهايشان را مطرح كنند، من تمام مطالب ارسالي را ميخوانم و پاسخ ميدهم. نشاني سايت برنامه نود: «9o. IRIb. IR» ميباشد، عادل بايد به استوديو برود. او داخل ميرود ما هم در اتاق فرمان مينشينيم تا از طريق تلويزيونها و دوربينهاي مختلف او را ببينيم. اين برنامه با چند دوربين به تصوير كشيده ميشود و كارگردان تلويزيوني در اتاق فرمان پشت دستگاه مخصوصي قرار ميگيرد و نسبت به تجربه خود كه طي سالها به دست آورده، مشخص ميكند كه در حال حاضر تصوير كداميك از سه دوربينها روي آنتن برود. درباره عادل بيشتر بدانيم اين پسر عاشق فوتبال در سال 1353 درغرب تهران، خيابان گيشا به دنيا آمد. پدرش مهندس برق و يك خواهر و يك برادر فرزندان پس از عادل هستند. آنها اصليتي كرماني دارند. دوران دبستانش را در مدرسه ذوقي، راهنمايي را در مدرسه طالقاني و در نهايت دبيرستان را در دبيرستان معروف تهران، يعني البرز گذراند... بچه بسيار درسخواني بود، تا جايي كه ديپلم خود را با معدل بالاي 18 گرفت... از همان زمان كودكي علاقهاي وافر به فوتبال داشت. ابتدا والدينش فكر ميكردند كه او ميرود در كوچه و خيابان فوتبال بازي ميكند و از درس غافل ميماند، اما زمانه طوري ديگري شد. او با يك رتبه خوب در دانشگاه صنعتي شريف دررشته مهندسي صنايع قبول شد و تحصيلاتش را تا پايان دوره فوق ليسانس ادامه داد... از طرفي او عاشق زبان انگليسي بود، بهطور حتم ميپرسيد، چهطور؟ برايتان خواهم گفت. همانطور كه از دوران كودكي علاقه عجيبي به فوتبال داشت به زبان انگليسي هم عشق ميورزيد. شايد فكر نميكرد روزي همين زبان، باعث ميشود كه پلههاي ترقي را طي كند. از كلاس اول دبيرستان در كلاسهاي زبان نامنويسي كرد، سال سوم دانشگاه بود كه تمامي كلاسهايش به پايان رسيد. او كلاسهاي استادياش را هم قبول شد... از همان دوران نوجواني، مجلات شوت و مچ انگليس را هر هفته از ميدان انقلاب تهيه ميكرد و ميخواند؛ مطالبي كه در رابطه با ليگ فوتبال انگليس بود. شايد دلايل علاقهمندياش به فوتبال انگليس، همان مجلاتي باشد كه شب و روزش را گرفته بود. از هر جا كه ميتوانست اطلاعات كسب ميكرد، ليورپول را خيلي دوست داشت، اين را همكارانش در ابرار ورزشي كه اولين روزنامه ورزشي كشور بود ميگويند. ميگويد: از آنجا كه به زبانم اطمينان داشتم يك روز به سردبير وقت ابرار ورزشي كه «اردشير لارودي» بود، گفتم: به فوتبال علاقه دارم، ميخواهم همكاري كنم. گفت: در چه زمينهاي، گفتم: ترجمه... يك متني به من داد و خداحافظي كرد، فردا رفتم دفتر روزنامه، كارم را تحويل دادم و همين شد كه همكاريام با ابرار آغاز شد. آن زمان سال سوم دانشگاه بودم.. . او دوست داشت هر چه زودتر استعدادهايش را در تلويزيون به نمايش بگذارد، مردي كه زياد از فوتبال جهان ميدانست چند دفعه تست داد، اما گفتند «صدات هنوز پخته نيست» و سرانجام قبول شد. مدتي فقط صدايش روي تصاوير فوتبال بود، آن هم برنامههاي منتخب ورزشي كه فوتبال آرشيوي از شبكه سوم پخش ميكرد، فوتبالهاي اروپايي... اما او كمكم استعدادهايش را نمايان كرد تا سرانجام تصوير او هم ديده شد و براي پخش مستقيم فوتبالهاي باشگاهي، سر از ورزشگاهها درآورد... و ديگر كار در دنياي مطبوعات را رها كرد. دوستان سابقش ميدانند كه او در نوجواني و كودكي طرفدار چه تيمي بود؟ اما حالا او به واقع بيطرف است، ميگويد: «شايد باورش براي خيليها مشكل باشد، اما من در حال حاضر... نه پرسپوليسيام و نه استقلالي... من بيطرفم، چرا كه شغلم ايجاب ميكند بيطرف باشم» اگر چه خيليها او را متهم به طرفداري از تيم خاصي ميكنند، اما به واقع اين گونه نيست... داشتيم از زبان انگليسي او ميگفتيم. او درست مانند گزارشگرياش آنقدر پشتكار از خود نشان داد كه توانست به درجه استادي در دانشگاه برسد، حال تصور كنيد كه در ابتداي كلاس، شاگردانش او را چهطور در رابطه با فوتبال سوالپيچ ميكنند... شاگردانش ميگويند، عادل استاد مهرباني است، پس از پايان هر كلاس با حوصله و دقت پاسخگوي پرسشهاي شاگردانش ميشود... فوتبال تمام زندگياش است، اما براي خانواده هم اهميت بسياري قائل ميشود. با همسرش در دانشگاه آشنا ميشود و همسرش هم پذيرفته كه عشق به فوتبال را از عادل نميتواند دور كند، او هم بهخاطر چند سال زندگي كردن با عادل، حال براي خودش يك مفسر كامل است، چرا كه در خانه آنها، هر روز حرف فوتبال است... و اما برنامه نود! عادل، نود را خيلي دوست دارد، چرا كه اين برنامه زاييده فكر اوست؛ برنامهاي چالشي كه توانست به خوبي در دل علاقهمندان به فوتبال جا خوش كند. كمتر علاقهمند به فوتبالي پيدا ميكنيد كه دوشنبه شبها، خواب را به برنامه او ترجيح دهد... اجراي خوب او و همچنين ركگويي در اجرا باعث شده كه نود بهترين برنامه ورزشي طي سالهاي اخير نام بگيرد... برنامهاي كه سري جديد آن هشتمين سال حضور اين برنامه موفق در تلويزيون است. براي عادل و ديگر دستاندركاران برنامه نود و شخص آقاي «زماني» مدير گروه ورزش شبكه سوم سيما آرزوي موفقيت ميكنيم. عادل ميگويد: اگر حمايتهاي ايشان و آقاي «پورمحمدي» مدير شبكه سوم نبود، شايد نميتوانستيم، «نود» را به خواستههاي خود و مردم نزديك كنيم، از هر دويشان سپاسگزارم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 452]