واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: اجازه بدهيد مقدمه ننويسيم و خود مهدي مقدم خودش را به طور كامل برايمان معرفي كند. سوم آبان سال 1360 در تهران متولد شدم، فارغالتحصيل رشته گرافيك هستم و هماكنون به كار خوانندگي، طراحي داخلي و بعضي اوقات به بازيگري مشغول هستم. سه خواهر و يك برادر دارم. از ابتدا دوست داشتم كه بازيگر شوم و تصميمي براي خواننده شدن نداشتم از طرفي به نقاشي هم علاقهمند بودم و از كودكي نقاشيام خوب بود و نسبت به هم سن و سالهاي خودم در اين زمينه خيلي بالاتر بودم. با توجه به علاقهاي كه به بازيگري داشتم احساس كردم ورود به بازيگري از طريق هنرستان صدا و سيما راحتتر است، اما در آن سالي كه من به اين هنرستان وارد شدم رشته بازيگري جزء رشتههاي ثبتنامي نبود و به همين دليل به خاطر علاقهام رشته گرافيك را انتخاب كردم و در اين رشته ادامه تحصيل دادم. در كنار تحصيل در رشته گرافيك كار تئاتر را هم از تئاتر گلريز و كار «كلك نزن» به كارگرداني آقاي سمسارزاده شروع كردم كه در اين تئاتر آواز ميخواندم. چند سال به همين منوال گذشت و من تقريبا هر شب علاوه بر بازي در تئاترهاي مختلف آهنگ هم ميخواندم (بعضي اوقات آهنگهاي خوانندههاي ديگر و بعضي اوقات آهنگهايي كه براي تئاتر ساخته شده بود) و اين موضوع باعث شد نسبت به قبل پختهتر شوم. چند كار راديويي هم داشتم كه از بارزترين آنها ميتوانم به «جمعه ايراني» اشاره كنم كه يكي، دوبار به صورت زنده در اين برنامه اجرا داشتم. به هرحال در سال 80 تهيه آلبوم «خونسرد» را آغاز كردم و بعد از سه سال و در سال 83 اين آلبوم روانه بازار شد و با پخش كليپها توانست در بازار شناخته شود و به فروش خوبي دست پيدا كرد. در همان زمان به همراه پيام شمس شروع به جمع كردن آلبوم «سونامي» كرديم كه اين آلبوم هم در سال 86 وارد بازار شد. تماسهاي زيادي داشتيم مبني بر اينكه با مهدي مقدم در ويژه نوروز گفتگو داشته باشيم، آنچه ميخوانيد ماحصل اين گفتگو است. دكوراسيون داخلي رشته تحصيليام گرافيك است و مدتي در زمينه طراحي دكور در عرصه سينما فعاليت داشتم و در مجموع با مقوله طراحي داخلي و دكوراسيون بيگانه نبودم. تعدادي از دوستانم كه در اين زمينه فعال بودند به من پيشنهاد دادند كه در اين زمينه هم فعاليت كنم. بعد از تحقيقاتي كه در اين زمينه انجام دادم به اين نتيجه رسيدم كه وارد اين عرصه شوم و به همراه دوستانم يك كارگروهي را در زمينه دكوراسيون داخلي آغاز كرديم. اين كه عدهاي با ورود هنرمندان به عرصههايي مثل؛ دكوراسيون داخلي يا عكاسي مخالفند به نظرم منطقي نيست. يكي مثل آقاي كيانيان وقتي نمايشگاه عكس برگزار ميكند باعث ميشود كه توجه خيل عظيمي از افراد جامعه به مقوله عكاسي جلب شود كه اين اتفاق خوبي است. به نظرم به تعداد تمام آدمهاي زمين ايده و سليقه وجود دارد و كسي جاي كسي را تنگ نميكند. شكايت كردهام در مورد كليپها بايد بگويم كه تمام كليپهايي كه از من پخش شد، غير از كليپهايي كه بعد از آلبوم سونامي منتشر شد VCD بوده است و اينVCDها هم با مجوز وزارت ارشاد منتشر شده است و در بازار موجود است. 14 ماه است كه شكايت كردهايم اما هنوز شكايتمان به جايي نرسيده است. البته بعضي از شبكهها پخش كليپها را متوقف كردهاند كه جاي تشكر دارد. هركس آمد، سوءاستفاده كرد و رفت مدتي است تصميم گرفتهام كه با همه بچههاي هنرمند كه همگي تاج سر بنده هم هستند دورادور رابطه داشته باشم و با كسي رابطه نزديكي نداشته باشم. چون مدتي هركسي آمد و به من نزديك شد، سوءاستفاده كرد و رفت. بعد از چند سال فعاليت در عرصه موسيقي به اين نتيجه رسيدهام كه اگر ميخواهم با آرامش زندگي كنم و بدون حاشيه در كارم فعاليت داشته باشم، بايد دوستاني انتخاب كنم كه هنري نباشند. من حالا به دنبال آرامشم. مردم انتخاب ميكنند به نظر من هر كسي حق كار كردن دارد و اين مردم هستند كه بايد انتخاب كنند. شما براي هدفي كه داريد تلاش ميكنيد. بايد ديد خواننده هدفش از خواندن چيست؟ يك وقتي هست كه طرف ميخواند كه فقط ديده شود تا وقتي در خيابان راه ميرود عدهاي او را بشناسند، يك موقع هم خواننده ميخواند تا به روح هنر، دست پيدا كند. شما وقتي صرفا قصد داري كه با خوانندگي به شهرت دست پيدا كني، ميتواني به راحتي هفتهاي يك كليپ به شبكههاي ماهوارهاي بدهي و معروف شوي و هيچ وقت هم محبوب نميشويد چون كارهايتان كيفيت خوبي ندارد. اما خوانندهاي كه به دنبال هنر موسيقي است، سختيهاي زيادي را تحمل ميكند و در نهايت به نيكي از آنها ياد ميشود. كنسرت دوبار دركيش و دوبار در اهواز كنسرت برگزار كردهام. اما در تهران هنوز كنسرت نداشتهام. اين كه برخي پشت سرهم كنسرت ميگذارند، يكي به اين دليل است كه در كنسرتهاي گذشته بازده مالي خوبي داشتهاند و برنامهگذاران به دنبالشان ميروند و دوم به اين دليل است كه اكثر اين خوانندگان، خوانندههاي راديو، تلويزيوني هستند. بعضيها بيخودي بزرگ شدهاند فكر ميكنم بزرگترين مشكل جامعه موسيقي ايران اين است كه كسي چشم ديدن موفقيت ديگران را ندارد. البته دوستان خوش قلبي هم هستند و موفقيت ديگران آزارشان نميدهد و كار خوب باعث خوشحاليشان ميشود ولي اغلب بچهها اين مشكل را دارند. مشكل ديگر جامعه موسيقي اين است كه يك سري افراد، الكي بزرگ شدهاند و واقعا جايگاهي كه الان دارند، حقشان نيست. اين موضوع هم دلايل مختلفي دارد، يا شركتي كه با اين خواننده كار ميكند تبليغات زيادي ميكند يا با آهنگسازان برجستهاي كار ميكنند يا برخي مجلات كه برخي را بدون هيچ پشتوانه هنري بزرگ كردهاند. برخي مجلات هستند كه ميآيند و براي خودشان نظرسنجي ميگذارند كه كدام آهنگ زيباترين آهنگ سال است يا كدام خواننده بهترين خواننده سال است و معلوم هم نيست كه چه كساني در اين نظرسنجيها شركت ميكنند. متاسفانه اينگونه مجلات به موسيقي لطمات زيادي ميزنند. اول موسيقي، بعد سينما به شخصه فعاليت در عرصه موسيقي را همراه با كليپ بيشتر دوست دارم چون شما در موسيقي در مدت سه دقيقه ميتوانيد تاثيري روي مخاطب بگذاريد كه يك فيلم در 90 دقيقه روي تماشاچي ميگذارد و اين زيباست. طبيعتا هركاري سختيهاي خاص خودش را دارد. در موسيقي شما بايد با تمام حس و احساس خودتان قطعات را اجرا كنيد و سعي كنيد كه مطابق نت بخوانيد اما در سينما كار بسيار سختتر است و چون يك نوع كار گروهي است كوچكترين اشتباه هريك از اعضاي گروه باعث ميشود زحمات ديگران به ثمر ننشيند. مي گفتند ديگر مجوز نميگيري من تا به حال به طور مستقيم با هيچ شبكه ماهوارهاي همكاري نداشتهام و از همين جا اعلام ميكنم كه بنده به هيچ عنوان به هيچ شبكهاي كليپ ارائه نكردهام و هيچ رضايتنامهاي براي پخش كليپهايم به شبكههاي مختلف ماهوارهاي ندادهام. كليپهايي كه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي موفق به اخذ مجوز شده بودند را به يكي از شركتهاي موسيقي فروخته بودم كه اين كليپها بدون اجازه من از يكي از شبكههاي موسيقي پخش شد و به همين دليل ممنوعالكار شدم! در نهايت به دليل اينكه بتوانم همچنان در صحنه باقي بمانم، تصميم گرفتم آهنگهايي جديدي كه شعرهاي مجوزدار داشت را اجرا كنم و كليپ اين آهنگها را به شركت نواي رامشه فروختم و ناخودآگاه در شبكههاي ماهوارهاي پخش شد. البته در اين ميان من هم بيتقصير نبودم و خودم هم در ساخت كليپها مشاركت داشتم اما در آن زمان من ممنوعالفعاليت شده بودم و كسي هم مرا درك نميكرد. متاسفانه برخي ديگر از خوانندگان هم بودند كه كليپهايشان در شبكههاي ماهوارهاي پخش شد و نه تنها ممنوعالفعاليت نشدند بلكه بلافاصله كنسرت هم برگزار كردند. به نظر من اگر قانوني هست بايد براي همه اجرا شود و نبايد گزينشي عمل كرد. از طرفي كليپهاي من از چهارچوب قانون هم خارج نبود و تمام اشعار مجوزدار انتخاب شده بود و هيچ حركت غيراخلاقي در كليپها ديده نميشود. از گوشه و كنار هم ميشنيدم كه مهدي مقدم ديگر مجوز نخواهد گرفت در صورتي كه اين طور نبود. به هرحال الان حدود يك سال است كه از شبكههايي كه بدون اجازه كليپهايم را پخش كردهاند، شكايت كردهام و تا حدود زيادي هم مشكل ممنوعالكاريام حل شده است و به زودي مشكلم به طور كامل حل خواهد شد. آلبوم جديدم هم هنوز مجوز نگرفته است ولي بيشتر كارهايش انجام شده است. در اين آلبوم با پيام شمس و سعيد سام همكاري داشتهام كه البته بار بيشتر آلبوم روي دوش سعيد سام بود كه بايد از همين جا ازش تشكر كنم چرا كه بدون هيچ چشمداشتي به من كمك كردند و فقط ميتوانم برايش آرزوي موفقيت كنم. اينها همش دروغه همه اين حرفها كه ميگويند ما از انتشار آهنگهايمان در اينترنت ناراحت هستيم، دروغ است. متاسفانه در ايران هيچ معياري براي فروش آلبوم نيست و هيچ كس نميتواند آمار دقيقي از فروش آلبومهاي موسيقي ارائه دهد يعني واقعا در بين 70 ميليون نفر ايراني، دو ميليون نفر وجود ندارد كه فرهنگ خريد آلبوم اورجينال را داشته باشد؟من ميتوانم ثابت كنم كه خيلي از خوانندگان خودشان آهنگهايشان را براي دانلود روي اينترنت قرار ميدهند. برخلاف دوستاني كه ادعا ميكنند مهدي مقدم، خودش كليپهايش را در اختيار شبكههاي ماهوارهاي قرار داده است و نميتوانند اين موضوع را اثبات كنند، هر كس كه ميگويد من آهنگم را روي اينترنت نگذاشتهام، بيايد تا با سند ثابت كنم كه اين كار را كرده است. بعضي اوقات ميبينيم كه به يكباره دو،سه آهنگ از يك خواننده قبل از انتشار آلبوم در اينترنت پخش ميشود كه اين هم كار خودِ خواننده است. الان ديگر دوره اين صحبتها كه ميگويند؛ از استوديو دزديدند و... تمام شده است، اين موضوع كار خود خواننده است كه با انتشار زودهنگام تعدادي از آهنگهاي آلبوم جديد خود ميخواهد آلبوم را محك بزند كه آيا اين كار طرفدار خواهد داشت يا نه؟ البته اين حق آن خواننده است چون ميخواهد آلبوم خوبي به بازار ارائه دهد. اين كار البته در دنيا هم مرسوم هست و چيز جديدي نيست. خانواده مقدم پدرم شغل آزاد دارد و خواهر و برادرانم به طور حرفهاي در عرصههاي هنري فعاليت ندارند ولي همگي از استعداد خوبي در زمينه خط و نقاشي برخوردارند. هنوز هم با خانوادهام زندگي ميكنم و از زندگي كردن كنار خانواده احساس آرامش ميكنم و وقتي با خانواده هستم، راحتتر هستم. حرف آخر هركسي كه اين مصاحبه را خواند اگر ناراحت شد و خواست جوابم را دهد، من آمادهام تا در مورد مسائل مربوط به موسيقي كه در اين مصاحبه عنوان كردم بحث كنم. به هرحال من عقايدم را گفتم ولي اگر ايرادي به حق به من گرفته شود، ميپذيرم. منفي هجده منفي هجده اولين فيلم سينمايي من و اولين همكاري من با آقاي نصيري محسوب ميشود. كمتر از يك سال بعد از اتمام فيلمبرداري «منفي هجده»، براي دومين بار و اين بار در فيلم «آخرين حرف» با آقاي نصيري همكاري داشتم. «منفي هجده» داستان جواني به نام آرش است كه به خاطر ناملايمات زندگي كه از سوي نامادرياش به او تحميل شده از خانه فرار ميكند و با ساسان كه جوان بزهكاري هم هست، آشنا ميشود و يكسري اتفاقات در پي اين آشنايي ميافتد. در اين فيلم نقش آرش را برعهده داشتم و با بازيگراني چون: روناك يونسي، شهرام پوراسد، فرهاد مهاديان و كاوه سماكباشي همبازي بودم. به هرحال با شرايط سختي كه در زمان فيلمبرداري اين فيلم وجود داشت و ما حدود يك ماه در قم فيلمبرداري داشتيم و اين كه اين كار اولين حضور حرفهاي من در عالم بازيگري است از بازي خودم نسبتا راضي هستم. در حال حاضر پيشنهاد سينمايي دارم اما ترجيح ميدهم با دقت به پيشنهادها فكر كنم و عجلهاي هم براي ادامه فعاليت در عرصه سينما ندارم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 630]