تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815461314
مدیریتِ هم خدا، هم خرما!
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > کثیریان، کیوان - به نظر من حذف تیم ملی فوتبال از جام ملت های آسیا و خبرهای مربوط به جشنواره فیلم فجر دو اتفاق مهم هفته پیش بود. سال هاست که تیم ملی فوتبال در جام ملت های آسیا، در مراحل ماقبل نهایی حذف می شود و شکست در فوتبال ملی ما تبدیل به عادت شده است، اما چیزی که در این میان اهمیت ویژه ای دارد، مدیریت ناکارامد و غیر حرفه ای فوتبال است. نگاه مدیران، به فوتبال پوپولیستی است؛ انتخاب رئیس فدراسیون فوتبال و سرمربی تیم ملی هم بر همین اساس صورت گرفته است. به خصوص در انتخاب سرمربی تیم ملی، بیشترمیل به عوام گرایی و راضی کردن افکار عمومی دیده می شود تا قابلیت های فنی و کار کارشناسی. انتخاب فردی مانند افشین قطبی، که نه ایرانی است و نه خارجی، اوج همین تصمیم گیری های عوامفریبانه و دستوری برای اقناع افکار عمومی است. چون قطبی توانایی فنی ویژه واثبات شده ای برای رهبری نیمکت تیم ملی ایران نداشت و کاراکتر او هم به گونه ای بود که هم می‌توانست افکار عمومی را با خود همراه تر کند و هم در صورت شکست های احتمالی می شد تمام تقصیرها را گردن او انداخت و با رفتن او از ایران هم زود آب ها از آسیاب می‌افتاد. مهم تر از آن حفظ میز ریاست فدراسیون و سازمان بود که با این تمهید راحت تر حفظ می‌شد. این سناریو در هفته گذشته جواب داد و علی کفاشیان - ناکارامد ترین وناشی ترین مدیری که تاکنون دیده ام - با قرار گرفتن در صف منتقدان قطبی، سعی کرد نقش خود را در شکست تیم ملی کمتر از او نشان دهد.موضوع مهم دیگر درهفته گذشته، اتفاقی بود که در سینمای ایران رخ داد وباز ریشه در همان مدیریت ناکارامد و بی برنامه داشت که هم همراهی افکار عمومی و هنرمندان را می خواهد وهم در صورت شکست، حفظ میزو مدیریتش را . با اینکه امسال نام های معتبری پشت دوربین رفتند و فیلم ساختند اما مدیران جشنواره بعضی از این فیلم‌ها برای بخش مسابقه انتخاب نکردند و قصد دارند آن‌هارا به بهانه وجود ممیزی زیاد در بخش جنبی نوعی نگاه به نمایش در آورند. در واقع قرار است این فیلم ها هم در جشنواره باشند وهم نباشند. این تصمیم هم مانند فوتبال نشانه ای ازمدیریت ناکارآمد است. مدیران دولتی سینما دوست ندارند سینما گران از آنها برنجند، اما فیلم های آنها را که از همین معاونت سینمایی پروانه ساخت گرفته اند، ممیزی می کنند و تازه می خواهند جشنواره پر رونقی هم داشته باشند. این بی برنامگی در حوزه های دیگر اجتماعی و سینمایی هم دیده می شود. به عبارت دیگر مدیران سینما و فوتبال مثل مدیران دیگر عرصه ها، هم خدا را می خواهند و هم خرما را، استعفایی هم در کار نیست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 400]
-
گوناگون
پربازدیدترینها