واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: فلسفه يكجور فعاليت است
كد خبر:2880
زمان انتشار:پنجشنبه 10 بهمن 1387 - 13:21:42
Print نسخه چاپي
انديشه - گزارش نشست «پرسيدن مهمتر از پاسخ دادن است» با حضور سروش دباغ و منصور هاشمي و حميده بحريني در شهر كتاب مركزي
رضا محبي: جلسه نقد و بررسي كتاب «پرسيدن مهمتر از پاسخ دادن است» در سالن اجتماعات شهر كتاب مركزي برگزار شد. در اين نشست، با حضور مترجم كتاب حميده بحريني، سروش دباغ و منصور هاشمي به نقد و بررسي اين كتاب پرداختند.
در ابتداي جلسه علياصغر محمدخاني، مسئول برگزاري نشستهاي شهر كتاب مركزي، از «پرسش» به عنوان مهمترين ركن فلسفه ياد كرد و گفت: وقتي بحث از پرسش و گفتگو ميشود در واقع درباره فلسفه سقراط حرف ميزنيم و در اين كتاب از خواننده دعوت ميشود تا به اين شيوه خردورزي كنند.
وي گفت: نام ديگر اين كتاب «درآمدي بر فلسفه» است چرا كه با تاكيد بر «پرسش» يكي از فنون اصلي و ابتدايي فلسفه به خواننده آموخته ميشود و اثر حاضر با اينكه كم حجم است اما نويسنده در مورد مباحث كليدي صحبت و سعي كرده به نوعي ذهن مخاطب را ورزيده كند و به او وسعت نظر دهد.
حميده بحريني نيز ضمن بيان سخناني در مورد كتاب و همچنين چگونگي مدل ترجمه آن در خصوص نويسندههاي اين كتاب گفت: در مورد ريموند مارتين مطلبي براي گفتن ندارم اما دنيل كلاك نويسنده پركاري است كه آثار متعددي در حوزه فلسفه، هنر، زبان، دين، اخلاق، تاريخ و ويتگنشتاين دارد و اين نشاندهنده تسلط و اشراف وي به نويسندگي است.
وي همچنين در مورد چگونگي آغاز كتاب افزود: به نظر من شروع كتاب شروع خوب و مناسبي است چرا كه با طرح مسئله پرسشگري و تحليلگري و دغدغههاي وجودي سقراط آغاز شده است و به اين مسئله اشاره ميكند كه فلسفه يكجور فعاليت است نه يك بسته از معلومات. اشكال ذهن ما اين است كه پر از اينگونه بستهبنديها است وخيلي وقتها آنها را پذيرفتيم بيآنكه بدانيم چرا؟ و يا چيستند؟ جامعه معمولاً به داشتهها و پاسخهاي ما توجه ميكند در حاليكه در اين كتاب تاكيد شده تا بر پرسش و چگونگي پرسيدن بيشتر دقت كنيم. در واقع در اين كتاب گفته ميشود: نميخواهيم دانشتان را انكار كنيم بلكه ميخواهيم يادآوري كنيم كه اين داشتهها از كجا آمده است چرا كه زندگي ناآزموده ارزش زيستن ندارد.
بحريني در ضمن بيان نظراتش پيرامون بخشهاي مختلف كتاب در هر بخش نكاتي را نيز متذكر شده و در خصوص بخش «خدا» گفت: در اين بخش به مخاطب گفته ميشود كه لازم نيست حتماً از حياط كليسا به آسمان نگاه كنيم تا آن را زيبا ببينيم اگر بدانيم زيبايي چيست و آن را بستهبندي شده نپذيرفته باشيم از حياط خانه خودمان هم آسمان را زيبا ميبينيم.
وي در پايان سخنانش با انتقادي به نحوه مواجهه جامعه با اينگونه كتابها پرداخته و اين مواجهات را موجب درگيري بيشتر خواننده با پاسخها دانسته و نوعي نگرش جزمانديشانه و مطلقنگر را به همراه دارد و اجازه تامل و چرايي را از مخاطب دور ميسازد. وي در اين خصوص گفت: ترجمه چنين كتابهايي براي جامعه ما كه بيشتر گرفتار پاسخ است تا پرسش بسيار مفيد است و قدرت قطعيت و جزمانديشيمان را در كلام ميگيرد و به جاي آن به ما قدرت تامل بيشتر در مورد مسائل را ميدهد.
دومين سخنران اين جلسه سروش دباغ مدرس فلسفه بود كه حرفهايش را در دو بخش نكات مثبت كتاب و انتقادات و ملاحظات دستهبندي كرد.
دباغ اولين نكته مثبت كتاب را ترجمه سليس، روان و قابلفهم مطرح كرد و ادامه داد: در طول خواندن اين كتاب هيچگاه احساس تكلف و تصنع نميكنيم، مخصوصاً كه در برخي جملات از معادلهاي يوميه و روزمره استفاده شده و چون بهجا آمده به فهم بهتر مطلب كمك كرده است.
وي دومين نكته مثبت را سبك وسياق تاملبرانگيز مؤلف عنوان كرد و گفت: در واقع نويسنده خواسته از روش فلسفيدن كه شامل 3 بحث تنقيح مبادي و مباني پيشفرضها، بررسي تناسب بين ادله و مدعيات و ملتزم به لوازم سخن و مدعيات است براي توضيح مطالبش استفاده كند.
دباغ ادامه داد: وقتي پرسشها تنقيح شوند مبادي و مباني و پيشفرضهاي ما هم منقح ميشوند پس بايد اول همه درست پرسيدن را ياد بگيريم. وي فلسفه را يك فعاليت دانست و گفت: كتاب «پرسيدن مهمتر از پاسخ دادن است» يك كتاب مقدماتي در فلسفيدن است كه ذهن را ورزيده ميكند و ميگويد فلسفه بيشتر از اينكه بتواند سخن محتوايي راجعبه عالم بزند ميتواند پرسشهاي ما را منقح كند. در عالم فلسفه دو سنت «تراكتاتوسي» و «راسلي-كوآيني» حاكم است؛ در سنت اول فلسفه و علم دو راه جدا از هم هستند. در واقع نوعي نگاه تحليلگرايانه و روح كانتي حاكم است، در صورتيكه در سنت دوم بر اين مسئله تاكيد ميكند كه بخشهايي از فعاليت پيرامون كه را كه علم پر نميكند فلسفه پر ميكند و نگاه، تجربي است.
وي افزود: در كتاب «پرسيدن مهمتر از پاسخ دادن است» از سنت نخست كه فلسفه به تنهايي و بر روي پاي خود ايستاده استفاده شده است.
دباغ ملاحظات خود در مورد كتاب را در مورد چهار بخش خدا، اختيار، اخلاق و ارزش اينگونه ارائه داد: نويسنده در بخش «خدا» ميبايست ميان خداي اديان، خداي عرفان و خداي فلسفي تفكيك قائل ميشد علاوه بر آن از موارد نظم، معجزه و شر زود عبور كرده است در حاليكه جا داشت كه حداقل چند صفحه توضيح بدهد.
وي گفت: در مورد موضع قائلان به اختيار هم اين سرسري عبور كردن اتفاق افتاده است و اما در بخش اخلاق و ارزش يعني دو بخش پاياني كتاب صرفاً يك نوع اعلان نظر را مطرح كردند اما براي نظر خود هيچ ادلهاي ارائه ندادند مثلاً در قسمتي از اين بخش كتاب آمده است: «وجدان همان مرجع بيروني است كه دروني شده پس اخلاق نميتوان متكي بر وجدان باشد» اما اينكه چرا اين حرف را زدهاند دليل غائب است.
همچنين در بخش ارزشها، به جاي داوري ارزشها بايد به داوري ناظر به واقعگرايانه روي بياوريم چون ارزشها فقط در ذهن هستند، اما براي اين گفته خود هيچ دليلي نياوردهاند و انتقاد آخر اين كه مسائل را زياد بسط ندادهاند و پيداست كه رسيدن به نتيجه برايشان مهمتر بوده در حاليكه كار فلسفه زير و رو كردن و شخمزدن ذهن ماست.
وي پس از پايان سخنانش پيرامون نقاط مثبت و ضعف كتاب، ترجمه در اين حوزهها را امري پسنديده و ضروري خواند و آن را نوعي آموزش و كمك به تغيير نگرش خوانندگان و افراد جامعه به حوزه فلسفه دانسته و گفت: نفس كار ترجمه در اينگونه حوزهها مبارك است مخصوصاً در جامعه ما كه نظام آموزشي آن بيشتر به پاسخ دادن و انتقال اطلاعات تاكيد ميشود تا سؤال و فكر كردن.
آخرين سخنران اين جلسه محمد منصور هاشمي، عضو گروه فلسفه و كلام دانشنامه جهان اسلام بود؛ او هم سخنانش را در دو بخش نكات مثبت و انتقادات مطرح كرد و گفت: مهمترين ويژگي اثر خوشتاليف بودن آن است يعني در هر فصل معلوم است كه كلام از كجا شروع و به كجا ختم ميشود در واقع روان بودن كتاب طوري است كه انگار در حال مطالعه يك اثر تاليفي هستيم نه ترجمه.
وي يكي از نكات جالب اثر را اينگونه مطرح كرد: با اينكه كتاب فلسفي است اما در سراسر آن اسم هيچ فيلسوفي جز سقراط نيامده است.
در واقع در اين كتاب به مفروضات و پيشفرضها در ذهن ما اشاره ميشود كه آنقدر زياد هستند كه به آنها عادت كرديم حتي به عبارتي به آنها دلبستگي عاطفي پيدا كردهايم در حدي كه فراموش كردهايم كه اينها فقط پيشفرض است چرا كه ما معمولاً باورهاي خود را دوست داريم اما هيچگاه نميپرسيم كه باورها از كجا آمده است.
وي همچنين در مورد سبك و سياق نگارش كتاب افزود: برخلاف گفته دو سخنران قبلي من فكر نميكنم كه كتاب، يك اثرابتدايي و ساده فلسفي است و بر عكس بسيار حكمتآميز است و برخلاف اسامي ساده كه براي هر بخش آمده به مباحث مهمي اشاره شده مسائلي كه معادلشان در زبان فلسفي عبارتند از: جبر و اختيار، واجبالوجوب، معرفتشناسي، ذهنيت و عينيت، تقليلگرايي، روح، زبان و ...
مشكل اينجاست كه ما بيش از حد ميدانيم، اين مسئله حتي در جامعه فعلي هم ديده ميشود كه هركس در هر صنفي در هر مورد هر چيزي اظهار نظر و دانايي ميكند و دانستن ارزش است در حاليكه ارزش پرسش والاتر است.
هاشمي انتقاداتش به كتاب را نيز اينچنين آغاز كرد: در واقع در اين كتاب به نوعي تفكر و نقادي آموزش داده شده است و فلسفه را معادل اين دو واژه قرار داده در حاليكه فلسفه معادل تفكر و انتقاد نيست بلكه تفكر نقادانه شرط لازم براي دانستن فلسفه است، چرا كه فلسفه حوزه دانش بشري است كه تا يكسري مسائل ابتدايي را ندانيم نميتوانيم وارد اين حوزه شويم.
وي انتقاد ديگر خود را بر بخش «خدا» وارد كرد و گفت: در اين كتاب خداي فيلسوفان و مابعدالطبيعه رد شده و فقط بر برهان نظم و واجبالوجوب بودن آن تكيه شده است و ديگر ابعاد خدا از قبيل غايت، معنابخش زندگي، خدا به مثابه پشتوانه اخلاق مغفول مانده است و اگر اينگونه كه نويسنده در بخش«خدا» آورده، باشد پس اينهمه تلاش و تقلاي انسان بيمعني است و اگر اين چنين نيست پس چيست؟
در بخش «معنا» و «اخلاق» نيز، نويسنده از هدف اصلي خود يعني طرح پرسش و واداشتن به تفكر منحرف شده و براي رسيدن به نتيجه رسيدن و اظهار نظر عجله كرده و به جاي حل مسئله به منحل كردن مسئله روي آورده است و در حين اينكه قضاوت ارزشي را رد ميكند اما خود مؤلف دچار نوعي قضاوت ارزشي ميشود.
هاشمي در پايان ضمن تمجيد از كتاب گفت: اين كتاب چون اثري خوب بود، بحث بسياري را پديد آورد. اين كتاب، براي زندگي روزمره در عصر حاضر كه دائما گرفتار مشغلههاي زندگي هستيم مفيد است چونكه ما را ياد سؤالهايي مياندازد كه مطرح شدن هرازگاه آن در زندگي خالي از لطف نيست.
كتاب «پرسيدن مهمتر از پاسخ دادن است» نوشته دنيل كلاك و ريموند مارتين با ترجمه حميده بحريني و به همت انتشارات هرمس با شمارگان 3000 نسخه در 198 صفحه منتشر شده است.
اين كتاب در چهارده بخش كجا؟ كي (چه زماني)؟ كي (چه كسي)؟ اختيار، معرفت، خدا، واقعيت، تجربه، آگاهي، كيهان، مرگ، معنا، اخلاق و ارزشها تهيه شده و در كل كتاب بر ارزش پرسش و سؤال كردن كه مشابه شيوه فلسفه سقراط است، تاكيد ميشود.
كد خبر:2880
تاريخ درج خبر:پنجشنبه 10 بهمن 1387 - 13:21:42
Print نسخه چاپي
پنجشنبه|ا|10|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 192]