واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > دانش، مهرزاد - این روزها سلسله گزارشهایی را درباره شبکه ماهوارهای «فارسی وان» در مطبوعات و از جمله همین روزنامه خبر میبینیم که بر اساس حساسیتهای مختلف فرهنگیای که این کانال در بین بسیاری از کسانی که دغدغههای مختلف اجتماعی دارند برانگیخته، ابراز شده است. عمده صاحبنظران با تاکید بر ماهیت صهیونیستی گرداننده اصلی شبکه مزبور و نیز مانور روی واژههایی که اخیرا مد روز ادبیات سیاسی شده است (مثل جنگ نرم و ...) تلاش میکنند همه چیز را در بحث دشمنی با انقلاب خلاصه کنند و والسلام، اما به نظرم یک نکته اساسی در اغلب این نظرها مغفول مانده است. اگر از هر آدمی که اندکی ذوق و سلیقه و بینش درست و استاندارد سینمایی و تلویزیونی داشته باشد بپرسید این شبکه را مینگرد یا نه، پاسخ به احتمال قریب به یقین منفی خواهد بود. کدام سینمادوست آگاهی حاضر است از وقت خودش سرمایه بگذارد و مجموعههایی چنین «چیپ» را آن هم با دوبلههایی احمقانه مشاهده کند؟ پس اکثر بینندگان این شبکه کیانند؟ آیا همان مردم عادیای نیستند که برنامههای شبکه های مختلف سیمای جمهوری اسلامی را هم تماشا میکنند؟ چگونه میتوان بین «بینندگان عزیز» شبکههای خودمان با مخاطبان فریبخورده «فارسی وان» ارتباط قائل شد؟ پل ارتباطی مزبور کاملا مشخص است. رواج ابتذال. بینندهای که از دیدن سریال منحط «ویکتوریا» لذت میبرد، همان است که از تماشای مجموعههای «دارا و ندار» و «یوسف پیامبر» حال میکند. اصلیترین جریان پرورشدهنده ذوق بصری و دراماتیک در جامعه ما همین سیمای جمهوری اسلامی است. وقتی با خیل مجموعههای نازل و تلهفیلمهای مبتذل قرار است مردم را سرگرم کنیم، حاصلی جز این ندارد که افراد تحت پرورشمان هنگامی که روی کانالهای بیگانگان نگاه خود را بچرخانند، از تماشای «ویکتوریا» ذوق زده شوند. تلویزیون ما چقدر هزینه میکند تا ذائقه هنری تماشاگرانش را ارتقاء ببخشد؟ وقتی آقای ضرغامی با سلام و صلوات سازندگان و دستاندرکاران هر برنامه ظاهرا پراستقبالی - ولو به لحاظ هنری بیارزش - را مورد تفقد و اهدای جوایز قرار میدهد ، آیا به این نمیاندیشد که حاصل آن برنامهها در همین استقبال از امثال ویکتوریاها متبلور میشود؟ مشکل اساسی رسانهپردازان و متولیان فرهنگی ما آن است که به هر مقولهای نگاه ایدئولوژیک دارند. سریالهای آقایان سلحشور و دهنمکی در ابتذال دست کمی از همین «ویکتوریا» ندارد. منتها چون در آنها حرفهای «ارزشی» هم زده میشود لابد پوشاننده ابتذالهایشان قرار میگیرد. ابتذال در هنر و رسانه مفهومی ساختاری است تا مضمونی و قابلیت درج روی هم معانی باطل را دارد و هم حق را. وجود آدمهایی همچون کیانوش عیاری با کارهایی نظیر «روزگار قریب» در تلویزیون ما استثنا است و بیش تر به همت و سواد و خلاقیت فردی خودشان معطوف است تا مثلا برنامهریزیهای کلان و اساسی سیما. اجازه دهید راحتتر ماجرا را مطرح کنیم. موفقیت «فارسی وان» و امثال آن را بیش از آن که مرداک و صهیونیسم و استکبار جهانی و تهاجم فرهنگی و امثال اینها رقم بزنند، صدا و سیمای خود ما بسترش را مهیا ساخته است. حالا قرار است چه چیز را محکوم کنیم؟ دستپرورده ها و دستپختهای خودمان را؟ در خود آن بد را نمیبینی عیان ورنه دشمن بودهای خود را به جان حمله بر خود میکنی ای ساده مرد همچو آن شیری که بر خود حمله کرد چون به قعر خوی خود اندر رسی پس بدانی کز تو بود آن ناکسی مولوی ، دفتر اول مثنوی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 289]