تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):در عمل مؤمن يقين ديده مى‏شود و در عمل منافق شك.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1850226640




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ژست اریک رولو می گیرند!


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > انتظامی، حسین  - گفتگو با مجله ذکر ، آبان 88 مجید تولایی : ارزیابی عملکرد رسانه ها و بررسی تاثیر آنها برخواص جامعه ، موضوعی بود که باب گفت و گوی ما را با دکترحسین انتظامی باز کرد. مدیرمسئول سابق روزنامه های پر تیراژ همشهری و جام جم این روزها ریاست شورای سیاستگذاری حرفه ای ترین روزنامه فعلی کشور را در اختیار دارد متن گفت وگوی صورت گرفته با وی در محل روزنامه خبر را می خوانید .  رسانه ها و خواص چه نسبتی با هم دارند ؟رسانه ها و خواص در کشور ما یک رابطه دوسویه دارند . یعنی این خواص هستند که یا رسانه ها را رهبری می کنند و حتی مستقیم و غیر مستقیم مالکیت معنوی و حتی مادی آنها را دارند و یا با اظهارات و خبرهای خود برای آنها خوارک می سازند و رسانه ها را به دنبال خود می کشند و متقابلا رسانه ها نیز با تیترها و مطالب خود قدرت جریان سازی دارند و لذا بر خواص تاثیر می گذارند پس عملا یک چرخه پدید می آید ؟بله ، البته صادقانه باید گفت یک چرخه معیوب ، زیرا بعضی وقت ها آدم می بیند که آن لطیفه ملانصرالدین باز تولید شده است . آن ماجرایی که ملانصرالدین به هر کسی که از مقابلش می گذشت می گفت سرکوچه آش می دهند ، کم کم کار گرفت و لذا بر اثر شور مردم خودش هم باورش آمد و قابلمه به دست وسراسیمه عازم همان محل شد ! من به کرات دیده ام سیاست ورزان بحثی رامطرح کرده اند و بعد که انعکاس وسیع رسانه ای پیدا کرده و موج درست کرده خودشان هم تحت تاثیر آن موج قرار گرفته اند ؛ یعنی به اصطلاح ، نوعی هم افزایی پیدا شده است .البته وقتی صحبت از رسانه می کنیم منظورمان رسانه های خبری و تا حدی خبری- تحلیلی هستند نه مثلا یک فصلنامه تخصصی دانشگاهی . ضمنا وقتی صحبت از رسانه می کنیم همه مصادیق و مدیوم ها را مدنظر داریم از روزنامه و هفته نامه تا رسانه های دیجیتال نظیر رادیو و تلویزیون و سایت ها وحتی رسانه های سنتی نظیر محافل و سخنرانی . این چرخه ، رسانه ها را دچار آسیب نمی کند ؟شما ببینید فرهنگ حاکم بر رسانه همان فرهنگ حاکم بر بازار سیاست است و ادبیات آن به شدت تابع ادبیات و فرهنگ سیاسی است و لذا می بینید اگر سیاست ورزی ما حرفه ای و تخصصی نیست ، رسانه های ما هم نسبتا" با فضای حرفه ای بیگانه اند . البته منظورم این نیست که ضرورتا سیاست ، عامل یا علت رسانه است تا تمام کمبود های عالم رسانه را متوجه سیاست بکنیم بلکه می خواهم بگویم به اصطلاح «به هم می آیند» چون حداقلش این است که منشا واحدی دارند . آقای دکتر ، به قول معروف نان رسانه ها در خبرسازی و به نوعی اختلاف افکنی است . آیا رسانه ها در ایجاد آرامش در جامعه و شکل گیری وحدت هم موثرند؟قطعا موثرند . یادم هست در روز خبرنگار امسال ، آقای دکتر لاریجانی در ملاقات با خبرنگاران پارلمانی رسانه ها پیشنهاد جالبی دادند . ایشان گفتند من قبول دارم که وظیفه و کارکرد رسانه ، انعکاس اظهارات چهره های مختلف است اما به دلیل شرایط خاص جامعه و نیازی که به وحدت داریم باید فضا آرام باشد و آرام شود واگر رسانه ها دریک میثاق حرفه ای یا ملی ، لااقل برای مدتی حرفهای تند سیاستمداران علیه همدیگر را منتشر نکنند ، فضا آرام می شود. این واقعیت دارد . رسانه ها پیش از آن که و بیش از آن که به رفتار وآموزه های حرفه ای پایبند باشند به منافع ملی تعلق خاطر دارند واگر درجه انسجام ملی پائین آمده باشد آنها منطقا باید حتی از اصول و رفتار حرفه ای در مقابل این اصل عزیرتر به طور موقتی عقب نشینی کنند . یعنی از برخی ابزار خود استفاده نکنند ؟قبول دارم که بره کشان صنف ما رقابت های سیاسی نظیر انتخابات است و یا چالش هایی که در سایر ایام وجود دارد و حتی کار حرفه ای رسانه ای ایجاب می کند که به آن دامن زده شود وانصافا صرف نظر کردن از یک شکار رسانه ای سخت است، چه این شکار را خودمان تولید کرده باشیم و چه یک چهره سیاسی به اصطلاح پاس گل داده باشد و خودش حرف خارق العاده یاتحریک کننده ای گفته باشد . اما جان مایه آن پیشنهاد یا درخواست دلسوزانه این بود که منافع ملی و نشان دادن اتحاد و انسجام را بر کار حرفه ای مقدم بشماریم .چون چیزهای روز مره و عادی که خبر نیست . ما یاد گرفته ایم که «اگر سگی پای انسان را گاز بگیرد » خبر نیست بلکه وقتی خبر است که بشنویم انسانی پای سگی را گاز گرفت . یعنی خبر بالاخره باید عنصر شگفتی و خرق عادت داشته باشد . به همین جهت است که می گویم خیلی عزت نفس و وطن دوستی می خواهد که رسانه ای از خیر فحش های آبدار که سیاسیون ما به هم می دهند بگذرد و آنها را انعکاس ندهد . طرح آقای لاریجانی این بودکه اگر رسانه ها یا خبرنگاران برای مدتی کوتاه با یکدیگر هم پیمان شوند که حرفهای اختلافی را منعکس نکنند درست مثل این است که گویندگان در خلاء فریاد بزنند . وقتی کسی در خلا فریاد می زند شما می بینید که دهانش باز و بسته می شود و حتی ظاهر عصبانی او را می بینید ولی هیچ چیزی نمی شنوید . او کمی که داد زد و دید که انعکاس و پژواکی نیافته ، خودش از صرافت می افتد و ساکت می شود . این به نوعی به سیاسیون و خواص هم درس خویشتنداری می دهد .به عبارت بهتر آقای لاریجانی با این طرح ملی می خواست بفهماند که اگر سیاسیون ما به سطحی از بلوغ نرسیده اند که کیان مملکت را فدا نکنند رسانه ها با سکوت معنادار خود به آنان بفهمانند که راه درست و ضرورت زمانه کدام است . ما حتی در آموزه های دینی هم چنین گرایشی را داریم . وقتی قصدمان «تحبیب قلوب » است قاعدتا حرفهای درشت یک فرد علیه فرد دیگر را کف دست نفر دوم نمی گذاریم و با این کتمان ، هدف اصلاح گری را دنبال می کنیم . حتی برخی بزرگان ، درشت نمایی مثبت را توصیه می کنند و در حالی که اگر عین حرفهای تند را منتقل کنیم مرتکب دروغ نشده ایم ، اما توصیه شده است که علاوه بر کتمان جنبه های مثبت حرف فرد را به دیگری که بین آنها کدورت وجود دارد منتقل کنیم . آیا در سانه های غربی این اتفاق می افتد ؟رسانه های غربی این نکات را خیلی بهتر از ما فهم می کنند . البته دلیل اصلی اش این است که ما درباره رسانه ، به مفهوم مدرن آن ،‌ مثل بسیاری دیگر از پدیده های مدرن با تاخر فرهنگی مواجهیم و فقط ظاهرش را اخذ و کپی برداری کرده ایم و از سایر لوازم آن غافل بوده ایم ، چه رسد به اینکه علاوه بر فهم کامل ، آن را بومی هم کرده باشیم . به عبارت دیگر ، این پدیده مدرن را نه بومی کرده ایم و نه لااقل تبعیت و کپی برداری کامل داشته ایم . یک برداشت ناقص مثل «فیل شناسی در تاریکی» داشته ایم . دیده ایم یا شنیده ایم که رسانه های آنجا ، ‌رئیس جمهورساقط می کنند یا به قول برک ، ‌رکن چهارم دمکراسی اند و قدرت نظارتی بالایی دارند اما از اخلاق حرفه ای و مقدمات واجب که آنها بر خود فرض کرده اند غافلیم .شما خبرنگاران روزنامه های مشهور دنیا را با خبرنگاران روزنامه ها و سایت های مشهور خودمان مقایسه کنید . سطح دانش ومهارت و مسئولیت شناسی متفاوتی دارند . من این مثال را بارها گفته ام و لذا ممکن است برایتان تکراری باشد . آمریکا در طی سالهای اخیر ، دو جنگ در منطقه خلیج فارس داشته است . در سال 1991 و 2003 . در هر دو جنگ به خبرنگاران آمریکایی دستور داده شد مطالب خود را پیش از ارسال با دایره ویژه ای در پنتاگون چک کنند . هیچ خبرنگار آمریکایی به محدود شدن آزادی عمل خود اعتراض نکرد و نگفت این کار شما ضدآزادی رسانه هاست . چون او می داند دامنه این آزادی تا مرز امنیت و منافع ملی است و می داند در جنگ آمریکا علیه هر کشوری ، ‌مرجع تشخیص منافع ملی ، پنتاگون است . آنها برای گزارشهای زنده ‌تلویزیونی هم سیاست تعیین کردند و خطوط قرمز را به شکل سیال تعیین می کردند . مثلا" خبرنگار شبکه ABC که الان نامش را به خاطر ندارم چند روز پیش از سقوط بغداد در یک گزارش زنده ، از سطح بالای روحیه مقاومت در ارتش عراق سخن گفت . با وجودی که در ارتباط بعدی خود ،‌ این جمله اش را اصلاح کرد و عذرخواهی کرد اما حتی این کار مانع از اخراج او نشد . اما ما مراتب منافع ملی را نمی دانیم . بله درست است که آزادی یکی از مولفه های منافع ملی است اما وقتی در مقابل امنیت ملی که شاخص وزین تری است قرار می گیرد حذف یا کمرنگ می شود. البته آنجا هم چیزی و هر کسی را به امنیت ملی گره نمی زنند دقیقا . البته این را هم اضافه کنم آنها اسم هر چیزی را هم امنیت ملی نمی گذارند . یعنی نقد یک فرماندار را مثل ما ایجاد تزلزل در پایه های امنیت ملی نمی نامند . حتی دفاع از حقوق مردم یا دفاع از حقوق مصرف کنند ه را به شرط رعایت قواعد حرفه ای شفاف خود استحکام امنیت می دانند . الان کار به جایی رسیده است که بعضی رسانه های ما مصوبات شورای عالی امنیت ملی را نادیده می گیرند و حتی با آن محاجه می کنند ؛ در حالی که شورای عالی امنیت ملی مطابق قانون اساسی جایگاه ویژه ای دارد و مطابق قانون مطبوعات ،‌مصوبات ابلاغی آن باید دقیقا توسط رسانه ها رعایت شود . چرا محاجه صورت می گیرد ؟ چون کسانی وارد رسانه ها شده اند که یک بعد ماجرا را شنیده اند ، ‌یعنی آزادی مطبوعات را . ولی متاسفانه از ابعاد دیگر اساسا بی اطلاعند اما چنان ژست می گیرند که کانه اریک رولو هستند ! در حالی که به اندازه روزنامه نگاران برجسته و مشهور غربی ، سواد و تجربه و قدرت تحلیل و ارتباطات ندارند . همیشه به مزاح می گویم اگر از بسیاری از همین عزیزان پرژست بپرسند نام کشورهای قفقاز را بگو ،‌ عاجزند . حالا تحلیل در باره مناسبات ژئوپلتیکی قفقاز پیشکش ! البته ما یک فهم ناقص دو طرفه داریم و علت بسیاری از مجادلات در همین نکته نهفته است . از سویی بی توجه به جریان آزاد اطلاعات هستیم و حقوق شهروندی وحقوق رسانه ها را نادیده می گیریم و به بهانه امنیت و تازه با تعریف بسیار موسع آن ، آزادی رسانه ها را نادیده می گیریم و از سویی ، بی توجه به منافع ملی گمان می کنیم هر افشاگری ، ‌مصداق آزادی است .در مباحث امنیتی ،‌ مکتب کپنهاک را داریم که باری بوزان مشهور ، این نحله را نمایندگی می کند . او در ادبیات امنیتی آدم صاحب نظری است و می گوید امنیتی کردن هر چیزی ، اتفاقا" حرکتی ضد امنیتی است . یعنی می گوید حتی اگر نگاه امنیتی داریم به نفعمان است که دایره مصادیق را محدود نگه داریم ، نه آن که به هر چیزی بر چسب امنیتی بزنیم . با این حساب تخلیه کامل رسانه از هر گونه نگاه انتقادی ،‌ اتفاقا مقوله ای ضد امنیتی محسوب می شود . آقای انتظامی ، ارزیابی جنابعالی از وضعیت رسانه های کشور به لحاظ حرفه ای و اخلاق رسانه ای چیست ؟ راستش من در این باره کمی مایوسم . ما با وجودی که ادعایش راداریم اما اولاحرفه ای نیستیم و ثانیا اخلاق حرفه ای را رعایت نمی کنیم واساسا اخلاق حرفه ای مدونی نداریم که بخواهیم آن را رعایت یکنیم یا نکنیم . اکثر رسانه های معتبر دنیا آئین نامه اخلاق حرفه ای خاص خودشان دارند یعنی علاوه بر قوانین عمومی کشورشان و یا کنوانسیون ها و آئین نامه هایی که تک تک به آن پیوسته اند برای رسانه خودشان هم اصولی گذاشته اند و چارچوب های رفتارهای حرفه ای خود را رسما منتشر کرده اند . روزنامه نگاران ما اساسا با چنین مقولاتی بیگانه اند و بسیاری از آنان حتی نمی دانند که مثلا در لوموند یا نیویورک تایمز ، پذیرفتن دعوت ناهار یا مسافرت که معمولا حوزه های خبری ترتیب می دهند ممنوع است . مثلا نمی دانند در فلان روزنامه یا فلان شبکه ، ضبط پنهانی صدا خلاف اخلاق حرفه ای آن رسانه تلقی می شود یا در لوموند اگر فرد مصاحبه شونده درخواست رویت متن نهایی مصاحبه را قبل از چاپ کرد حتما به او می دهند و به تغییرات او که بعضا ممکن است ساختاری هم باشد ، احترام می گذارند . منتها شرط می گذارند اگر مفاهیم دچار تغییر اساسی شود حق ماست که از اساس نسبت به انتشار آن منصرف شویم . دقت کنید نمی گوید ‌چون فایل صوتی ات را دارم ، ‌متن اولیه را چاپ می کنم بلکه می گوید اگر مفاهیم تغییرات کلی پیدا کنند مختاریم که مصاحبه را چاپ بکنیم یا نکنیم .الان درکل رسانه های داخلی فقط یک روزنامه ، آئین نامه اخلاق حرفه ای مدون دارد و آن را منتشر کرده است.[مرامنامه اخلاق حرفه‌ای روزنامه خبر] این کار انضباط و تعهد می آورد و با کلی گویی رایج تفاوت دارد . این نبود آئین نامه مدون برای رعایت اخلاق تنها مختص به رسانه ها هم نیست .این که ما با استانداردهای اخلاق حرفه ای فاصله داریم مختص حوزه رسانه نیست . در فرهنگمان و در فرهنگ رقابت سیاسی مان هم همین طور هستیم . خلاصه باید همه چیزمان به هم بیاید دیگر ! همه ما چند تا آیه و حدیث و شعر حافظ در حافظه داریم و عندالاقتضاء و وقتی می خواهیم طرف مقابلمان را محکوم کنیم از آنها استفاده می کنیم. شما الان فضای رسانه ای را نگاه کنید . همه داریم به همدیگر توصیه وحدت و اخلاق و تقوا می کنیم و در همان رسانه خودمان و حتی در همان مطلبی که چنین رهنمودهای حکیمانه ای داده ایم بی اخلاقی و بی تقوایی و تفرقه افکنی می کنیم . این نقص ناشی از آسیب در حوزه فرهنگ عمومی است .همچنان که در روابط اجتماعی مان درشت گویی و بی نزاکتی را مصداق رک بودن و صراحت می دانیم ،‌وقتی در ساحت رسانه هم قرار می گیریم پرده دری و آبروی مومن ریختن را با ایفای رسالت نظارت مطبوعاتی توجیه می کنیم . البته ببخشید تقریبا همه مان به این آفت مبتلاییم . وقتی شما در رسانه خود مطلبی علیه من می نویسند واکنش نشان می دهم و شما را به این آموزه دینی فرا می خوانم که « عرض المومن کدمه » اما جالب اینجاست به خودم اجازه می دهم آبروی شما یا فرد دیگری را در رسانه خود هتک کنم کانه آن دستور دینی برای غیر من صادر شده . متاسفانه این اخلاق غالب ما رسانه ای هاست .در حالی که ما به دلیل مسلمان بودن متکی به مبانی عمیق معرفتی و اخلاقی هستیم و علاوه بر آن به دلیل نمایندگی یک حکومت دینی رفتارمان باید دینی تر و اخلاقی تر باشد اما متاسفانه نیست .می دانید چرا هیچ وقت درست نمی شویم ؟ چون الان که حرفهای مرا می شنوید می گویید به به ،‌عجب حرفهای دردمندانه ای . ولی فردا مقاله ای با امضای من در سایت یا روزنامه ای می بینید که به رقبای سیاسی خود تاخته ام و خود و جناح متبوع خود را مظهر کمال و اعتدال و وارستگی معرفی کرده ام و آنان ر ا مصداق انحراف و خیانت . آنها هم همین طور . این شده است بازی هر روز ما ، یک بازی تکراری و بی سرانجام .اینها از جمله دلایلی است که عرض کردن مایوسم . البته تا وقتی که رنکینگ و درجه بندی رسانه ای نداشته باشیم در بر همین پاشنه می چرخد . به کسی که نه سواد کافی دارد ، نه تجربه رسانه ای دارد و پیش نیازهای لازم را طی نکرده است رمز عبور برای بار گذاری یک سایت پر مراجعه را می دهیم و طبیعی است که هزینه مخاطرات اخلاقی و حرفه ای آن را باید قبول کنیم . اساسا برخورد جدی با شب نامه های الکترونیکی یعنی سایت هایی که مسئولان آن رسما معلوم نیستند نمی شود . بخشهایی از مواهب ICT را گرفته ایم ولی از بخشهای الزام آور همین ICT فرار می کنیم . اگر ICT سرعت و فراگیری دارد متقابلا شفافیت هم دارد ولی ما این را نادیده می گیریم . زمانی با سایت های قارچی برخورد می شد ،‌ هرچند ناقص و گزینشی ، ولی الان همان هم نیست . خود این کوتاهی حاکمیت ، ‌افراد و جریان های سیاسی ر ا تحریک می کند که شب نامه الکترونیک منتشر کنند . در کشورهای دیگر وقتی کسی نسبت دروغ به فرد دیگری داد ، فرد معترض به دادگاه شکایت می کند و آنجا هم به سرعت بررسی می کند و دیده اید جریمه های خیلی سنگین به نفع شاکی پرداخت می شود .اما در اینجا چه ؟ اولا اگر مسئول ذی نفوذ دولتی نباشی شکایتت تا رسیدن به دادگاه اصلی دست کم یکسال طول می کشد ،‌در این مدت شاکی خود به خود سرد می شود ،‌تازه اگر ریش سفیدی یا وساطت رایج در فرهنگ ما اصل شکایت را منتفی نکند ، بعد هم اگر رسانه مجرم شناخته شود مثلا" یکصد هزار تومان در وجه دادگستری می پردازد. اگر ما رسانه ای ها بدانیم قانونی هست که اگر خبر نادرستی را به کسی منتسب کنی یا عکس او را بی اجازه چاپ کنی حداکثر تا یک ماه دادگاهی تشکیل می شود و آن دادگاه بیست میلیون تومان از ما می گیرد و به شاکی می دهد در آن صورت حواسمان را جمع می کنیم .غربی ها در کنار فرهنگ سازی ، خاطیان را با جرایم سنگینی به اصطلاح داغ می کنند . البته استثنا هم قایل نمی شوند . مثلا اعلام می کنند هر کسی که در سالن فرودگاه سیگار بکشد یکصد دلار درجا جریمه می شود . به هیچکس هم رحم نمی کنند . صدلار برای افرادی که متوسط حقوقشان 2000 دلار است رقم کمی نیست . همین باعث می شود کسی فراموش نکند که نباید سیگار بکشد . آنان در اکثر شئون اینجور اند . از کمر بند نبستن در حین رانندگی تا فرار مالیاتی و اعلام غیر واقعی درآمدها . یعنی معتقدید باید برخوردهای سنگین تری بشود ؟من اساسا به جریمه های سنگین نقدی ، بیشتر اعتقاد دارم تا توقیف نشریه . البته باید ساز و کار قانونی اش فراهم شود . جریمه های سنگین نقدی آثار تنبیهی بیشتری هم دارد . چرا وقتی یک نویسنده یا یک سردبیر یا یک فرد متنفذ سیاسی پشت پرده یک رسانه اشتباه می کند هزینه اش را روزنامه نگاران آن نشریه و کل نظام بپردازند ؟ آن روزنامه نگاران با بیکاری خود و نظام با اتهام برخورد سخت ، هزینه می پردازند . بگذارید هزینه اشتباه را خود آن نویسنده یا صاحب آن رسانه با رقم های سنگین مالی بپردازد . به شما قول می دهم حواسش را بیشتر جمع می کند . مخصوصا اینکه اگر این جرایم به جای واریز شدن به خزانه دولت ، به شاکی تعلق بگیرد . الان من می دانم اگر در رسانه بنویسم شما وقتی در فلان جا که مدیر بوده اید تخلف مالی داشته اید ، کسی چیزی نمی گوید یا نهایتا یک جریمه مختصر مالی خواهد بود . ولی فکرش را بکنید اگر در ازای نوشتن همین خبر کوتاه ، ‌دادگاه مرا مجبور کند که مثلا پنجاه میلیون تومان به شما بپردازم ، آیا چنین ریسکی می کنم ؟ مخصوصا که خبر این محکومیت پخش شود که خودش سند ضمنی است بر حقانیت شما ، زیرا معلوم است در دادگاه نتوانسته ام برای صحت خبر خود اقامه دلیل کنم . در این صورت آن سیاستمداران پشت صحنه رسانه های ما که رسانه ها را کیسه شن جنگ های خیابانی خود کرده اند نیز می فهمند که این ابزار را - که کارکرد دیگری دارد - رها کنند .




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 539]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن