واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: نگاهي به انواع ژانرهاي فيلم هاي ايراني در بيست و هفتمين جشنواره فيلم فجر; رونق ملودرام هاي اجتماعي
بررسي مضموني و ژانري فيلم هاي ايراني حاضر در بيست وهفتمين جشنواره بين المللي فجر مي تواند در عين تكرار يك رسم نانوشته، جذابيت خاص خود را داشته باشد. بررسي گونه سينمايي فيلم هاي جشنواره با تكيه بر خلاصه داستان فيلم ها و حرف هاي دست اندركاران (با توجه به ديده نشدن فيلم ها)، هرچند چندان دقيق نيست اما مي تواند يك خط كلي از جشنواره پيش روز و تمركز فيلمسازان بر فضا و حال و هوايي خاص را روشن كند. اين رويكرد مي تواند حاصل سياستگذاري هاي جشنواره سال گذشته، توجه احتمالي هيئت داوران به مضامين خاص، بازتاب توجه مخاطب به برخي مضامين و... باشد. طبعا با پايان گرفتن جشنواره اين بررسي مي تواند سمت و سويي ديگر پيدا كند، چرا كه بيش از هر چيز با ديده شدن اين آثار، به آسيب شناسي ژانري آنها پرداخته مي شود كه مبحثي ديگر است. ذكر اين نكته لازم است كه رسيدن به فهرست ترين ها در بررسي گونه سينمايي فيلم هاي شركت كننده در جشنواره علاوه بر جذابيت، مي تواند برخي كمبود يا فقدان توجه ها به گونه اي خاص را برجسته كند تا چه بسا با متمركز شدن نگاه به آنها، اقبال عمومي شامل حالشان شود. جشنواره فيلم فجر همچنان كه تنوع در مضامين و ژانرها را مورد توجه قرار داده، اما اين تنوع همچون ديگر سال ها تعادل ندارد و گونه اجتماعي و ملودرام باز هم بر قله ايستاده، بدون آنكه رقيبي داشته باشد. به نوشته مهر; توجه به اين نكته مهم است كه با توجه به تلفيق چند گونه سينمايي در بسياري فيلم ها، برخي فيلم ها علاوه بر رويكرد عام به ژانر اجتماعي و ملودرام، گوشه چشمي به ديگر گونه ها هم دارند و در اين ميان سهم ژانر اجتماعي در اين احتساب ناخواسته بيشتر هم مي شود.
- ملودرام اجتماعي: گونه اجتماعي و ملودرام همچون سالهاي گذشته به گونه اي از پيش تعيين شده پر استقبال ترين در جشنواره بيست وهفتم است. گونه اي كه با توجه به استقبال منتقدان، سينمادوستان و مخاطب عام گاه دچار رويكردهاي سهل الوصول هم شده و با حضور تك سكانسي از اجتماع كوچك شهر و روستا و مشكلات روزمره مردم مي توان فيلم ها را در اين رده قرار داد. محمدهادي كريمي در «امشب شب مهتابه» مانند مجموعه فيلمنامه هايش تلاش مي كند نگاهي آسيب شناسانه به مسئله قهرمان قصه داشته باشد. اين فيلم با درونمايه معنوي به نقاط برجسته و اوج و فرود زندگي يك خواننده مي پردازد و در اين بستر عاطفي تفاوت هاي سه نسل را به تصوير مي كشد. حميد نعمت ا... در «بي پولي» نگاه جزيي نگر خود را همچون «بوتيك» بر مشكلات زندگي يك زوج جوان متمركز مي كند.عبدالرضا كاهاني نيز در «بيست» با تكيه بر محوريت يك تالار پذيرايي كه كاركنان به آنجا وابستگي مالي و عاطفي دارند، بر مشكلات اقتصادي اين طبقه و روابط شكل گرفته بين آنها متمركز مي شود.فريدون حسن پور در «پاي پياده» داستان خانواده اي را برجسته كرده كه مي خواهند پير پسر خود را زن بدهند و با توجه به فضاهاي مالوف كارهاي حسن پور در ميان اجتماعي كوچك از يك روستا مي گذرد. واروژ كريم مسيحي در «ترديد» اقتباسي آزاد از نمايشنامه «هملت» شكسپير دارد كه به روابط و مناسبات امروزي برگردانده شده است. هرچند دومين فيلم اين كارگردان پس از 17سال از ساخت «پرده آخر» مي تواند همان فضاي كلاسيك، روابط تو در تو و بازي هاي پشت پرده را در زمان حال تداعي كند. شاليزه عارف پور در «حيران» پيامدهاي ازدواج يك دختر جوان را با يك مهاجر افغان محور قرار داده است. ازدواجي كه با مخالفت خانواده دختر مواجه مي شود و آنها را در وضعيتي خاص قرار مي دهد. بيژن ميرباقري در مدوزخ، برزخ، بهشت» نگاهي خاص به بازسازي اين سه مقطع زندگي پس از مرگ در سه اپيزود داستاني دارد. فيلم در لوكيشي ثابت در مقاطع زماني مختلف روايت تنهايي آدم هاي مختلف را روايت مي كند. ابوالحسن داودي در «زادبوم» به ارتباط يك فرد با زادگاه، خانواده و هويت گمشده اش مي پردازد كه بخصوص با حضور فريد مصطفوي به عنوان فيلمنامه نويس كه آثار شاخص اجتماعي را در كارنامه دارد، سويه هاي اجتماعي اين فيلم نيز پررنگ است. اميد بنكدار و كيوان عليمحمدي در «شبانه روز» به چهار روايت تو در تو از قصه هايي با محوريت چند زن مي پردازد. قصه هايي كه با حركت در زمان به نوعي عشق را از نگاه زنان به چالش كشيده و در عين حال مناسبات و روابط آنها را در زمان طراحي شده برجسته مي كند. پرويز شهبازي در «عيار14» به ماجراي 12ساعت از زندگي طلافروشي مي پردازد كه بخاطر اتفاقي در پنج سال قبل دچار دردسر مي شود. در فيلم هاي شهبازي همواره رگه هاي اجتماعي به نوعي به بطن كار برده و بروزي متعادل و زيرپوستي دارند. بهرام بيضايي در «وقتي همه خوابيم» پشت صحنه سينماي ايران و مسائل و روابط حاكم بر آن را محور قرار داده كه پس از «ميكس» داريوش مهرجويي مي تواند تجربه اي منحصر به فرد باشد. اجتماع و بازتاب هاي آن در آثار بيضايي همواره حضوري شاخص دارند. محمدمهدي عسگرپور در «هفت و پنج دقيقه» به موضوع مهاجرت و پيامدهاي آن ميان اقوام مختلف مي پردازد. با توجه به اينكه توليد فيلم در كشور فرانسه انجام شده و اين موضوع از نگاه مهاجران كشورهاي مختلف مورد توجه قرار گرفته، مي توان فيلم عسگرپور را از وجه نگاه اجتماعي گسترده تر نيز بررسي كرد.
- دفاع مقدس: مدتي است سينماگران اقبال خوشي به اين گونه سينمايي نشان نمي دهند و پارسال «فرزند خاك» از معدود آثار اين حيطه بود. اما امسال توليدات دفاع مقدس جشنواره فجر به سه فيلم مي رسد كه مي تواند در برگيرنده رويكرد نسل جديد فيلمسازان به اين مقطع مهم كشورمان باشد. جواد اردكاني در «به كبودي ياس» داستان زندگي شهيد برونسي از سرداران بزرگ دفاع مقدس را روايت مي كند. مسعود نقاش زاده در «كودك و فرشته» به روزهاي آغازين جنگ و سقوط خرمشهر مي پردازد. روايتي از دو نوجوان كه خانواده خود را در حمله عراق به ايران و اصابت گلوله به خانه شان از دست داده اند. عباس احمدي مطلق در «آنسوي رودخانه» از زاويه نگاه دوربين يك خبرنگار سفر پرمخاطره سه نفر را در جريان جنگ پيگيري مي كند. قصه اي كه با توجه به محدوديت شخصيت ها و انتخاب زاويه نگاه دوربين وجوهي خاص از جنگ را مورد توجه قرار مي دهد.
- معناگرا: درباره اصل وجودي اين گونه سينمايي هر نقدي و نظري هم كه وارد باشد، واقعيت اين است كه آثار معناگرا همچنان حضوري پررنگ دارند. اين نكته را بايد از موهبت توجه اجباري به اين گونه و اختصاص يك بخش مجزا در جشنواره امسال و سال هاي گذشته به فيلم هاي معناگرا دانست. «سوپراستار» تهمينه ميلاني، «هر شب تنهايي» رسول صدرعاملي، «مي زاك» حسينعلي ليالستاني و «پوسته» مصطفي آل احمد از آثاري هستند كه در اين بخش قرار مي گيرند. فيلم ميلاني و صدرعاملي با توجه به حضور در بخش معناگراي مسابقه بين الملل از نمونه هاي شاخص اين حيطه هستند.
- كودك و نوجوان: هر سال علل مهجور ماندن و كاهش آثار اين حيطه تحليل و آسيب شناسي مي شود. امسال هم تنها يك فيلم كه در دسته آثار براي كودك قرار مي گيرد در اين گونه توليد شده كه «زماني براي دوست داشتن» ابراهيم فروزش است.
- پليسي/ جنايي: در اينگونه سينمايي كه سابقه اي چندان در سينماي ايران ندارد امسال فيلم هاي متعدد حضور دارند كه البته هر يك تجربه هايي خاص و متفاوت محسوب مي شوند. «پستچي سه بار در نمي زند» حسن فتحي، «چهره به چهره» علي ژكان، «صداها» فرزاد موتمن، «حريم» رضا خطيبي، «دلخون» محمدرضا رحماني و «شكار روباه» مجيد جوانمرد از جمله آنها هستند.
- جنگي: در اين گروه فيلم هايي قرار مي گيرند كه جنگ كشورهاي همسايه را محور اصلي خود قرار داده اند و شناسنامه خاص هر يك از اين جنگ ها را دارا هستند. «موش» شاهد احمدلو، «بن بست» مرتضي آتش زمزم و «زمزمه بودا» عليمحمد قاسمي از جمله آثاري هستند كه به جنگ عراق و ... مي پردازند.
- كمدي: اين گونه سينمايي هر چند در صورت خوش ساخت بودن مي تواند مخاطب خاص و عام را در كنار هم راضي نگه دارد، اما همچون جشنواره بيست و ششم مورد كم توجهي قرار گرفته است. «اخراجي ها2» مسعود ده نمكي و «خروس جنگي» مسعود اطيابي آثار كمدي اين دوره از جشنواره هستند.
- وحشت: اين گونه سينمايي هم هر چند سابقه اي طولاني و شاخص در سينماي ايران ندارد اما چند سالي است كه چند فيلم محدود را شامل مي شود. «كلبه» جواد افشار و «سايه وحشت» عماد اسدي از معدود آثار اين حيطه هستند.
- تاريخي: هر چند آثار اين گونه سينمايي بيشتر مجموعه تلويزيوني هستند اما امسال فيلم سينمايي «ملك سليمان» شهريار بحراني با محوريت زندگي حضرت سليمان بر پرده سينما به اين مقطع از تاريخ كهن مي پردازد.
- ورزشي: اينگونه سينمايي نيز سابقه اي مشخص و پررنگ در سينماي ايران ندارد اما امسال فيلم «پنالتي» انسيه شاه حسيني را شامل مي شود.
جمعه|ا|11|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 267]