تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826105606




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شیطان در رسانه های غرب


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شیطان در رسانه های غرب
نمادهای شیطان
1- شیطان وجود دارداین جمله همانقدر كه صحیح است، می تواند گمراه كننده نیز باشد. اساسا شیطان كیست و وجود او چگونه است؟آیا او وجود مطلق دارد یا دستخوش نوعی صیرورت و سنت تاریخی است. اساسا فهم مفاهیم غیبی و ظهورات آنها از جن و فرشته و شیطان گرفته تا معجزات و عذاب ها ممكن نیست مگر آنكه آنها را در بستر ربوبیت حضرت حق بر جریان و حركت تاریخ ببینیم. تأملی اندك بر تحول و تطورات تاریخی روشن می سازد كه ظهور مفاهیم غیبی از ابتدای تاریخ به صورت كاملا معناداری به مرور كاهش می یابد كه سیر معجزات و عذاب ها روشن ترین وجه آن است. از معجزات حضرت نوح(ع) و موسی(ع) كه سیل عالم گیر و شكافتن رود نیل و یدنورانی و... است، به شفای مریضان و نهایتا به یك كتاب (قرآن) به عنوان آخرین معجزه تاریخ انبیا می رسیم و از سنگ شدن و مسخ شدن انسانها به صورت خوك و میمون به عصری می رسیم كه پیامبرش هیچگاه نفرین نمی كند و اگر نفرینی هم وجود دارد اثرش خارج از روابط طبیعی عالم شهود نیست.در روایات نیز آمده است كه شیاطین تا قبل از بعثت حضرت عیسی تا آسمان هفتم بالا می رفتند و استراق سمع می كردند. همین كه آن بزرگوار مبعوث شد، حركت آنها از آسمان چهارم به بالا ممنوع شد و سپس وقتی پیامبر گرامی اسلام(ص) مبعوث شد از همه آسمانها ممنوع گردیدند و هدف تیرهای شهاب قرار گرفتند (به نقل از ترجمه تفسیر المیزان، جلد 1 صفحه 216) این را اضافه كنید به حذف جنیان از مراوده و دخالت در امور انسانها بویژه در عصر قرآن باز اضافه كنید این را كه بزرگترین گناهان كه بعضاً در مقیاس جوامع بزرگ اتفاق می افتد ولی هیچ كس ظاهرا نه خوك می شود و نه میمون و نه سنگ می شود و نه سنگ از آسمان می بارد، نه یأجوج و مأجوجی می آیند نه هاروت و ماروتی فرستاده می شوند. اینها به معنای حذف عوالم ملكوتی نیست بلكه به معنای سعه صدر در كفر و ایمان است و نشان از مرحله جدیدی از تربیت انسان در بستر سنتهای الهی است كه تقدیر انسان را در ابعاد عقلانی و روحانی می جوید. شاید با همین رویكرد است كه برخی اندیشه ورزان شیعی تاریخ را به 3 دوره عین (قبل از بعثت)، عقل (از بعثت تا ظهور) و روح (بعداز ظهور) تقسیم كرده اند. انسان دوره عینیات نیازمند كمك بیشتر و دستگیری بیشتری بوده است و لذا برای هدایت او مفاهیم غیبی اعم از شیطانی و الهی به صورت عینی و شهودی تجلی می كرده اند. تا به امروز می رسیم كه «عصر غیبت» به مفهوم عام برای همه تاریخ و بشریت و به معنای خاص در قلمرو حیات شیعی است.این مقدمه بیان شد تا مقداری روشن شود كه تاریخ بویژه در مورد ظهورات عوالم غیبی هیچگاه عیناً تكرار نمی شود و لذا برخی ظهورات و توانایی های ظاهری و بصری باستانی ابلیس دلیلی برای وقوع در زمان حاضر نمی شود و حتی به نوعی خلاف حكمت تاریخی است. یا اگر در دوره ای از تاریخ شیطان امكانی در استراق سمع و در نتیجه پیشگویی برخی وقایع داشته كه فرع بر امكان حضور او در طبقات بالای آسمان بوده دلیلی بر امتداد این جواز نیست بلكه بعكس اندیشه حكمی خلاف آنرا اقتضا می كند.نكته مهم دیگر این است كه به موازات و علی رغم غیبت ظهورات ابلیس، بستر اندیشه و سیستمها و مكاتب شیطانی به مرور شكل می گیرد و به عنوان نمونه اگر روزی شیطان خود را به شكل نوجوانی زیبا ظاهر می ساخت تا عملی شنیع را به قوم لوط بیاموزد، امروز اقوامی آمده اند كه همجنس گرایی را علمی، قانونی و حتی مشروع!! جلوه می دهند، یا اگر تلاش های ابلیس روزگاری صرف این می شد كه یك قارون رباخوار تربیت كند، ثمره اش تمدنی است كه شریان های نظام اقتصادی آن، بانكداری ربوی است. نكته آن است كه وقتی چنین نظم و سیستمی شكل گرفت و انسان هایی برای آن تربیت شدند، ابلیس جنی و فرزندان و لشگریانش به غایت تبلور و ظهور در فرایندهای شهودی و عادی بدل می شوند و ظهورات باستانی آنها نه ضرورتی دارد و نه شاید امكان.عصر ما، عصر فترت و احتضار شیطان و درعین حال عصر بسط و گسترش امور و مجاری تمدنی شیطانی است و این پارادایم دوگانه روشنگر بخشی از پیچیدگی های زمانه ماست. با این مقدمه تا حدودی روشن می شود كه اگر دستگاه تبلیغاتی «شیطان بزرگ»! نمایشهایی كریه و خوفناك و درعین حال قدرتمندانه از یك صورت شیطانی  ارائه می دهد، از سر دلسوزی و خیرخواهی و توجه به عالم غیب نیست. بلكه نمایش جلوه ای از ابلیس است كه وجود خارجی ندارد و مخاطب را دچار حیرت می كند و به تدریج به انفعال می كشاند. 2- یكی از زمینه های به تصویر كشیدن شیطان در رسانه های غربی و بویژه هالیوود را باید در قرائت های جدید از كتاب مقدس و بویژه بخش استعادی و غامض مكاشفات یوحنا جستجو كرد آنجا كه می گوید «...فرشته ای را دیدم كه از آسمان پایین آمد... او اژدها (شیطان) را گرفت و به زنجیر كشید و برای مدت هزار سال به چاه بی انتها افكند.» پس از پایان هزار سال، شیطان از زندان آزاد خواهد شد...» (عهد جدید، مكاشفه، باب بیستم)  همین موضوع مورد توجه اربابان رسانه ای قرار گرفت و در پایان هزاره دوم و اوایل هزاره سوم محصولات فراوانی وارد بازار رسانه ای و بویژه سینمایی شد آثاری همچون: بچه رزماری، طالع نحس، جن گیر، كنستانتین، پایان روزها، دروازه نهم و حتی فیلمی همچون «ون هلسینگ» و یا «دراكولا ساخته ی برام استوكر» و... 
نمادهای شیطان
فارغ از انتقادات عقلی، كلامی و تاریخی در باب صحت و سقم مكاشفات یوحنا و پارامترهای موضوعی و محتوایی چنین فیلمهایی، می توان وجوه مشتركی از نمایش شیطان در این آثار را برشمرد: الف- «شیطان ظهور می كند» و در واقع از یك غیبت هزار ساله بازمی گردد و این ظهور چه در سطح فردی و چه در مقیاس اجتماعی و سیاسی در بافت فرهنگی و ذهنیت كنترل شده غربی معنا می یابد و تعبیر می شود. وجوه بارز آن در حوزه گرایشات سیاسی غرب فیلمهایی همچون فاینال فانتزی (نهایت خیال) و یا «سرزمین بهشت» است كه سال بازگشت و حمله شیطان به بشر را سال 1979 معرفی می كند یعنی سال ظهور انقلاب اسلامی ایران و حتی در فیلم فاینال فانتزی محل خروج شیطان را دره كاسپین (دریای مازندران) به تصویر می كشد و قس علی هذا. ب- شیطان نوظهور غربی قدرت تصرف و تسخیر و حلول دارد و از كششی رازگونه بهره می برد. این شیطان آنگونه است كه اگر روح خود را به او بفروشی قدرتهایی ویژه می یابی (آنچنان كه «دكتر فاستوس» در نمایشنامه معرفی به همین نام به قلم كریستوفر مارلو این راه را در پیش می گیرد) همین راز وارگی و منشأ حقیقی قدرت دانستن شیطان یكی از زمینه های شیطان گرایی نوین است. ج- كسانی كه سر راه شیطان و یا حتی مسیح قرار می گیرند، معمولاً تناسب درونی و شخصیتی با این واقعه ندارند بدین معنا كه شخص تصرف شده توسط شیطان و یا مورد توجه قرار گرفته توسط مسیح لزوماً انسانهای به ترتیب پست و شریفی نیستند و حتی به نظر می رسد به عمد عكس این مطلب اتفاق می افتد، یعنی انسانهای بی گناه (همچون در جن گیر، طالع نحس، محسور و...) تصرف شیطانی می شوند و از آن طرف در فیلمی مثل استیگماتا گویا روح مسیح در كالبد زن بدكاره ای حلول می كند. و این انحراف ذهن از ویژگی های باطنی و درونی و اصلاح آنها به سمت یك واقعه صرفاً اتفاقی است. 3- ویژگی های شیطان هالیوودی به علاوه نكات فراوانی كه در كتابها، رمانها و شبه فلسفه های نوپدید و بطور كلی نظام رؤیاپردازی و رسانه ای غرب وجود دارد، تأثیراتی تدریجی در بلندمدت برجای گذاشته است. اتفاقی كه در تاریخ 2006.6.6 اتفاق می افتد شاید نمونه گویایی باشد، در این تاریخ نسخه بازسازی شده «طالع شیطانی 666» و به بهانه قرار گرفتن سه 6 در شمارش تاریخ دركنار هم كه نشانه شیطان است، به نمایش درمی آید، در این تاریخ دو طیف از مردم ظهور می كنند، گروهی كه از ترس نحوست، قدرت و شرور شیطان از خانه ها بیرون نمی آیند و گروهی كه به عكس این تاریخ را برای جشنها و عروسی های خود انتخاب می كنند. این دو گروه به نوعی مغلوب و منفعل شیطان دست پرورده همین نظام فرهنگی هستند. این دو طیف در مورخه 1976.6.6 كه نسخه اولیه طالع شیطانی به نمایش درآمد وجود نداشتند و به نظر می رسد شیطان هالیوودی تاثیرات خود را برجای گذارده است. این تأثیرات به گونه ای دیگر در پذیرش تدریجی و تلطیف و قلب ماهیت مفاهیم شر و شیطانی و سوق مخاطب به این هدف دیده می شود. در موج جدیدی از آثار هالیوودی شیطان دیگر آن موجود پلید و منفور نیست، پولانسكی كه در فیلم «بچه رزماری» شیطان را قدرتمند، مخوف و منفی تصویر می كرد امروز به «دروازه نهم» می رسد كه پرستش بی چون و چرا و محض شیطان را دلپذیر و تبلیغ می كند، در فیلم دروازه نهم دیگر درگیری خیر و شر وجود ندارد بلكه مسئله، سبقت به سوی شیطان است، آنگونه كه مخاطب آرزو می كند به جای قهرمان فیلم به قدرت مطلق و رازگونه شیطان ملحق شود. نمادهای شیطان پرستی همچون ستاره پنج پر در فیلم رمز داوینچی به نمادهایی مثبت تبدیل می شوند و علامت 666 كه پیشتر نماد و نشانه شیطان دانسته می شد، به یك نماد هندسی مقدس تعبیر می شود. و یا فراماسونری با همه پلیدی هایش در فیلم «ثروت ملی» به عنوان میراث دار گنج عظیم و تاریخی كل بشر معرفی می شود. (این فیلم متأسفانه در دو نوبت بدون كمترین تحلیل از شبكه 3 سیما به نمایش درآمد) و یا جادوگران كه چهره ای كریه داشتند و همواره در سایه شیطان می زیسته اند امروز به قهرمانان نوجوانان ما در آثاری همچون هری پاتر و ارباب حلقه ها بدل می گردند.با این وصف به نظر می رسد وارد موج دوم نمایشهای شیطانی شده ایم كه به جرات می توانیم عنوان شیطان گرایی بر آن اطلاق كنیم. موج اول به نمایش انحرافی خارج از جایگاه حقیقی شیطان (چه جایگاه وجودی و چه مقام تاریخی مبتنی بر حكمت تاریخ) معطوف بود و موج جدید به توجیه و دلپذیر و صاحب تقدیر و مطلق معرفی كردن آن برمی گردد. در این موج پیچیدگیها و گفتمان سیاه شیطان- خدایی تبیین می شود.4- با این اوصاف یك تردید جدی خود را به صورت این سؤال باز می نمایاند كه: «فارغ از نوع نمایش و صحت و سقم محتوایی و مباحث كلامی و فقهی درون موضوعی درباره نمایش و تجسد ویژگی های شیطان، آیا اصل این موج ظهور عوالم غیبی در رسانه ملی حركتی حكیمانه و براساس گفتمان دینی متناسب با زمانه ماست یا سایه ای است از آنچه در دنیای غرب (با مبانی، گرایشات و غایت و جایگاه تاریخی متفاوت و گاه متضاد با ما) در حال وقوع است؟!البته نمایش فله ای فیلمهای هالیوودی با مضامینی از این دست در بخشهای مختلف رسانه ملی و ظهور برنامه هایی با همین رویكرد چونان برنامه سینما و ماوراء می تواند ما را به پاسخ این سؤال نزدیك كند. پرسش اساسی دیگری كه وجود دارد این كه، اساساً نماد شرارت و ظلم و سیاهی روزگار ما كیست؟! آیا شیطان در حال احتضاری كه مهلتش در حال اتمام است (براساس برخی روایات ابلیس در مسجد كوفه بدست حضرت ولی عصر از بین خواهد رفت) یا سعه صدری كه جریان تاریخی باطل در كفر و الحاد خویش و در صورت یك كل فرهنگی و تمدنی عرضه كرده است!؟ (كه البته ثمره مشترك تلاشهای ابلیس و اهواء انسانی و خردجزئی سودانگارانه است).این مسئله ای است كه تأمل نخبگان فرهنگی و اندیشمندان و راهبران فرهنگ جامعه و رسانه ها را می طلبد و این ژرف كاوی روشن خواهد كرد كه چرا «شیطان بزرگ» اذهان عمومی را به سمت یك شیطان موهوم دیگر معطوف می كند.و نكته آخر اینكه شیطان طراحی و نمایش داده شده اگر امكان تحقق خارجی نداشته باشد (كه ندارد) نشان از عدم تعمق و انفعال و صرفاً ساختارشكنی و برای جذب مخاطب آمده است (كافی است تصور كنید شیطان وجود خارجی و عینی پیدا كند، یك محاسبه عقلی روشن می سازد كه كار دنیا به هفته ای نمی كشد) و این وجه مشترك دیگری از شیطان هالیوودی و شیطان در رسانه ها است. در پایان متذكر می شوم كه سطر به سطر آنچه بیان شد، سر فصل مباحث پردامنه ای است كه از حوصله این مجال اندك خارج بود و چاره ای جز اختصار و اجمال نبود. منبع: کیهان 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 419]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن