پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851357584
نحوه ورود اصولگرايان به عرصه انتخابات و موانع پيشروي همگرايي
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نحوه ورود اصولگرايان به عرصه انتخابات و موانع پيشروي همگرايي
خبرگزاري فارس: كمتر از ۳۰ روز به برگزاري انتخابات نهم مجلس شوراي اسلامي باقيمانده است اما هنوز جريان سيال اصولگرايي به وحدت لازم و مطلوب نرسيده و درمقابل آن تمام گروهها و جريانات مخالف اين گفتمان با تشكيلات و ساز و برگ خود و البته با هماهنگي و برنامهريزي براي شكست جبهه انقلاب تلاش ميكند.
به گزارش گروه فضاي مجازي خبرگزاري فارس به نقل از جوان آنلايين، دكتر عليرضا زاكاني، رئيس ستاد انتخابات جبهه متحد اصولگرايان در گفتوگويي تفصيلي با ضمن بررسي برخي تاكتيكهاي رقباي اصولگرايان در انتخابات پيش رو از لزوم وحدت و همدلي در دل جريان مطبوعش ميگويد. عضو كميسيون اصل۹۰ با انتقاد از رفتار ساكتين فتنه۸۸ اظهار ميكند كه زمينههاي شكاف و تفرقه به اندازه كافي وجود دارد و ما براي هدفي بزرگتر و مصلحتي عظيمتر بايد ضمن تنازل و اغماض نسبت به اشتباهات افراد در جبهه پايداري و جبهه متحداصولگرايي به همگرايي لازم برسيم تا كساني كه با اصول و مباني انقلاب و نظام معارضند، روي كار نيايند و مجلسي بدتر از مجلس ششم را شكل ندهند.
با توجه به تاكتيك جريانهاي مخالف انقلاب اسلامي در داخل و خارج براي به حداقل رساندن مشاركت مردمي در انتخابات، ميتوان رقابتي سالم با حفظ اصول و مباني بين جبهه متحد اصولگرايي و جبهه پايداري به وجود آورد تا ضمن گرم شدن تنور انتخابات به مشاركت حداكثري بينجامد؟
به اعتقاد من رقابت جريان اصولگرايي يعني و اگذاري مجلس به فتنه و اصلاحات. از اساس مقدمه اين تحليل غلط است كه صحنه انتخابات خالي است و بايد بين خود جريان اصولگرايي يك رقابت سالم با حفظ اصول و مباني جريان پيدا كند. هم اصلاحطلبان آمدهاند و با بررسي اوليه از ۸۰۰ نفر تا ۱۲۸۰ نفر از آنها شركت كردهاند و هم فتنهگران حاضر و فعال هستند و هم منحرفان حاضر هستند و دست به فعاليتهاي گسترده زدهاند. چون مقدمه اين تحليل غلط است نتيجه غلطتري را به بار ميآورد كه آن هم درونيشدن رقابت جبهه اصولگرايي است، بنابراين رقابت درون گفتماني بين عناصر جبهه اصولگرايي سمي مهلك است و از قبل شكست ما را تضمين ميكند.
«جبهه متحد اصولگرايي» گزينههاي خود در شهرستانها و استانها را مشخص كرده و وارد مصاديق خود در شهرستانها شده است؟
خير. طبق جدول زمانبنديها فرصت براي بررسي گزينهها وجود دارد البته در مرحله نهايي هستيم و هم اكنون هيئتهاي استاني جبهه متحد در استانها براساس ملاكهاي ۳۷گانه، صلاحيتهاي اعتقادي، سياسي، رفتاري و كارآمدي ثبتنامشدگان و تأييدشدگان از آنها را در دستور كار دارند و سپس از بين پذيرفته شدگان آنها براساس ملاكها با توجه به نظرسنجي و اقبال مردمي نامزدها را انتخاب و معرفي مينمايند و به اميد خدا در ايام دهه فجر نشست مشتركي با نامزدهاي نهايي جبهه متحد در كشور خواهيم داشت.
بيشترين انتقاد به جبهه متحد اصولگرايي از سوي جبهه پايداري به دليل حضور برخي ساكتين فتنه در فرآيند تصميمگيري اين جبهه است. آيا شما پاسخي براي اين انتقادات داريد؟
شما در مورد ساكتين فتنه گفتيد، اين دوستان هم ساكتين فتنه دارند، يعني اولين اشكال به اين دوستان اين است كه ساكتين فتنه هم در آن جبهه وجود دارند، البته ما نسبت به همه ساكتين فتنه اعتراض داريم. اگر جبهه پايداري خط قرمز خود را فقط ساكتين فتنه ترسيم ميكند بالطبع حضور افرادي در اين جبهه كه از قضا عناصر محوري هم هستند جاي سؤال دارد. علاوه بر اين ساكتين انحراف هم در مظان اتهامند كه بايد پاسخ سكوت خويش را بدهند.
خوب نيست گروهي معيار را چيزي قرار بدهند كه خودشان هم همان اشكال را دارند. از نظر ما هم ساكتين فتنه محكومند و هم ساكتين انحراف، اينها تجديد شده عصر مبارزه جهاد اكبر در دوره فتنه ۸۸ هستند. اينها به اعتقاد ما تجديد شدهاند و نمره قبولي نگرفتهاند، اما در خصوص مواجهه با فتنه نيز فقط اعتراض كافي نبوده است و اگر كسي فقط اعتراض كرد نمرهاش نمره قبولي است اما نمره او نمره عالي نيست. كساني هم كه اعتراض كردند و مبارزه كردهاند با فتنه و هم دنبال كردند، مشكلاتي كه در آن زمان بود را حل كنند، نمرهشان بالاتر از كساني است كه فقط اعتراض كردهاند. حتماً ساكتين فتنه و انحراف جزو تجديد شدگان اين عرصه هستند و در طول اين مسير اگر به جبهه انقلاب برگشتهاند و پذيرفتهشدهاند نبايد خودشان را مبري از نقد و انتقاد بدانند.
خب اين گفته شما متناقض با عملكرد جبهه متحد اصولگرايي نيست، ميگويد ساكتين فتنه محكوم و تجديد شده هستند، اما برخي از آنها جزو عناصر محوري جبهه متحد اصولگرايي هستند و حتي نمايندههايي را هم براي انتخابات آتي به جبهه معرفي كردهاند؟
نه، تناقضي وجود ندارد. بحث ما اين است كه ميخواهيم جبهه دفاع از انقلاب تشكيل بدهيم و در اين جبهه بايد از تمام ظرفيتهاي موجود استفاده كنيم و اگر بخواهيم از همه ظرفيتها استفاده كنيم كه وحدت و همگرايي شكل بگيرد، بنا به فرمايش رهبر انقلاب و به عنوان يك اصل عقلي نياز به تنازل و اغماض داريم، بنابراين ما از اتهامات برخي افراد به عنوان ساكت فتنه و انحراف تنازل ميكنيم، نه اينكه نسبت به اينها حرف نداشته باشيم. نه، نسبت به همه اين آقايان هم گلايه و انتقاد داريم. حرف بنده اين است كه اشكالي كه دوستان جبهه پايداري از برخي اعضاي جبهه متحد اصولگرايي ميگيرند در خودشان هم وجود دارد.
زمينه بهانه جويي براي همه هست اما اين وحدت شكني تاوان سنگيني براي جبهه انقلاب دارد، از اين رو كسي حق ندارد به اسم اصولگرايي وحدتشكني كند. وقتي ما جبههاي تشكيل ميدهيم و در آن جبهه تفاهم حداكثري را دنبال ميكنيم، بيشك اشكالاتي هم بهوجود ميآيد ولي اهميت وحدت در مقابل فتنه و انحراف آنقدر بالاست كه ما بالاجبار اغماض ميكنيم. هنوز فرمايش مقام معظم رهبري را در ۲۱/۱۰/۸۸ فراموش نكردهايم كه فرمودند: «اين مجموعه اصولگرا و انقلابياي كه امروز در مجلس هستند، بحمدالله در كشور هم اكثريت قاطعي دارند، بهدليل همين انتخابي كه انسان ميبيند انجام گرفته. خب، اين نشانه اين است كه مردم دوست ميدارند اين جهتگيري و راه را، اين را حتيالمقدور نگذاريد متشتت بشود، اين وحدت مهم است، حالا ما در سطح كشور هم معتقد به و حدتيم، در اين مجموعه معتقد به ارزشها و اصول و هم معتقد به وحدتيم. اين را بايد حفظ كرد، ولو با يك اغماضهايي، ولو با يك اغماضهايي بعضي از اين اغماضها ممكن است اعتراض برخي ديگر را متوجه انسان بكند ولي خب بكند، آدم حق را بايد ببيند چيست، يك جاهايي بايد برخي از اغماضها را انجام داد، براي يك مصلحت بزرگتري كه حالا در اين مورد بحث ما مصلحت اتحاد و اتفاق و عرض كنم با هم بودن و يكصدا داشتن و اينهاست.» سپس در ادامه مقام معظم رهبري در همين فرمايشات با بيان فتنه سال ۸۸ و اقتدار نظام در عبور از توطئهها و عظمت حضور مردم در دفاع از انقلاب، توجه بهسختي گردنهها دادهاند و مطالبه حركت با دقت و هضم بالا و با اولويت بخشي در امور را دارند كه ميفرمايند، آرمانگرايي خوب است اما بايد با توجه و هوشياري و واقعبيني از درون اين و اقعيتها با اولويتبندي بهسمت اهداف عبور كرد. به نظر بايد امور را اصلي فرعي كرد و به خاطر بعضي از موارد فرعي كه در جاي خودش مهم است، امور اصلي را فراموش نكرد. وقتي كه جبهه متحد اصولگرايي تشكيل شد، گفتند بهتر است برادران فعال در جبهه پايداري هم در جبهه متحد اصولگرايي باشند، البته آن موقع اين جبهه تشكيل نشده بود و تحت عنواني ديگر پيگيري حضور عزيزان را ميكردند علاوه بر آن پيگيري شد ساير ظرفيتها از جمله ديگراني كه به نوعي مورد اعتراض اين جبهه هستند در سازوكار وحدت باشند.
البته شما در گذشته اين فراز را گفتيد ولي با اعتراض مدير مسئول يكي از نشريات مواجه شد.
بله متأسفانه اعتراض ايشان اصلاً بيدليل بود و اتفاقاً متن سرمقاله بنده موجود و فرمايش كامل مقام معظم رهبري نيز منتشر شده است و اعتراض وي به اين بود كه چرا صحبتهاي آنها را بنده منعكس نكرده بودم كه اساساً دليلي براي اين اعتراض نبود گرچه اتهام گزينشي بودن را نيز زده بودند كه در مجلس دوستاني كه در جلسه ديدار آقا حضور داشتند و متن مقاله بنده و فرمايشات مقام معظم رهبري را نيز مجدداً مطالعه كردند، به مدير مسئول اين نشريه گفتند كه نقل محورهاي بيان رهبر معظم انقلاب كامل بوده است.
گرچه بسياري از نكات و مواضعي كه اين روزها گرفته ميشود، مخالف مصالح كشور و ملاك و ميزاني است كه از امام و آقا آموختهايم. درسآموزي از بيانات مقام معظم رهبري كه در تاريخ ۲۱/ ۱۰ / ۸۸ فرمودند بسيار راهگشاست و نياز به دقت بالا دارد. با توجه به تحقيق قبلي بنده حداقل در اين فرمايشات ۹ محور برجسته است. دقت كنيد متني كه تنظيم كرده بودم اين است، ابتدا حضرت آقا با اظهار خشنودي از حضور افراد آرمانگرا و با انگيزه در مجلس شروع مينمايند و ميفرمايند: «اين مشي كه شما داريد يعني احساس تكليف، شناخت تكليف و بعد پاي فشردن بر آنچه احساس شده لازم است و وظيفه شماست و ملاحظه چيزي را نكردن، اين همان جوهر نمايندگي است، اين خيلي چيز باارزشي است» و ذكر ميكنند كه اين حقطلبي الان آسان است و براي شرايط سختتر بايد آماده شد. اين حرفهايي كه شما ميزنيد ممكن است هزينهاي نداشته يا كمهزينه باشد اما زماني ممكن است بيان همين مواضع هزينه بالايي داشته باشد. «يكوقت بحث ما اين است كه ميخواهيم جبهه دفاع از انقلاب تشكيل بدهيم و در اين جبهه بايد از تمام ظرفيتهاي موجود استفاده كنيم و اگر بخواهيم از همه ظرفيتها استفاده كنيم كه وحدت و همگرايي شكل بگيرد، بنا به فرمايش رهبر انقلاب و به عنوان يك اصل عقلي نياز به تنازل و اغماض داريم، بنابراين ما از اتهامات برخي افراد به عنوان ساكت فتنه و انحراف تنازل ميكنيم
همين موضع هزينههاي سنگيني را براي انسان تحميل ميكند، بايد براي آن شرايط هم آماده بود» و بعد ميفرمايند زندگي مجاهدانه يعني همين كه انسان خود را براي عرصههاي سخت آماده كند.
محور ديگر فرمايشات معظمله پيرامون اهميت مجلس و مسئوليتي است كه در مواقع خطير كشور اين نهاد دارد، با اين مضامين ادامه ميدهند: ما سال ۵۸ خدمت امام رسيديم، آنجا عرض كرديم كه براي رياستجمهوري شهيد بهشتي را در نظر داريم كه امام فرمودند برويد و مجلس را بگيريد، مجلس مهم است، امام پيشبيني ميكردند كه امكان دارد چالش و درگيري پيش بيايد يك سنگر مهم لازم است، آن را به ما توصيه ميكردند و آن مجلس است، مجلس اينقدر مهم است «يعني واقعاً در همه اوضاع و احوال پايگاه مجلس را بايد حفظ كرد.» يك بخش از استدلال معظمله در اين قسمت بهخاطر شرايط خطير كشور و جايگاه مجلس است و بخش دوم آن از منظر اصلاح كشور با اصلاح مجلس است، البته اين تأكيد را مجدداً رهبر معظم انقلاب در ديدار نمايندگان مجلس در خرداد ماه امسال بيان فرمودند، پس بايد در اين امر مهم و سرنوشتساز هوشيارانه عمل كرد و بيدقتي نكرد.
نكته سومي كه در اين جلسه فرمودند، اين بود كه توقع خود را از افراد تعديل كنيد چون جز معصومين (عليهمالسلام) كسي را مصون از خطا نداريم و در ادامه بر ضرورت تحمل يكديگر تأكيد كردند. حضرت آقا فرمودند: «اين پايداري، اين ايستادگي، اين پافشاري بر مباني اين خيلي چيز خوبي است... بنابراين از اصرار بر امر صحيح و حق ولو با يك هزينههايي هم همراه باشد شما هرگز نبايد پشيمان باشيد كه نيستيد... . بحث، بحث اثبات و تثبيت آن حقي است كه اين كشور و اين ملت براي او قيام كرده است.» بهعنوان يك مطلب كلي اين تكمله فرمايشات آقاست: «يك مطلب كلي را ما بايد در نظر داشته باشيم و آن اين است كه توقع كم گذاشتن در به اصطلاح كاسه و وزنه حق را از همهكس بايد داشت... انسان كامل و بيعيب و نقص كه انسان هيچ راهي براي اشكال بر او نداشته باشد پيدا نميكنيم، به جز معصومين.» خوب توجه كنيد معظمله از آرمانگرايي و تأكيد بر آن و آماده بودن براي زندگي مجاهدانه در شرايطي حتي سختتر از شرايط فعلي آغاز كردند و ضمن بيان اهميت مجلس در بزنگاههاي حساس انقلاب و سازندگي و اصلاح امور ذكر فرمودند كه غير معصومين (عليهمالسلام) همه داراي نقصند پس بايد توقعمان تعديل شود و همديگر را تحمل كنيم. «من حاصل عرضم اين است، يك مقداري بايد تحمل كرد، يك مقداري بايد پذيرفت و الا انسان اگر با ديدن يك ناهنجاري در يك عملكردي در يك شخصي آنچنان به هم بريزد كه دچار يأس بشود، دچار آشفتگي بشود، دچار مثلاً افسردگي بشود، اينكه خب كار نميگذرد... آرمانگرايي بايد ما را بهسمت بالا بكشاند، جوري نباشد كه بهخاطر ديدن برخي ناهنجاريها كه با آرمانگرايي ما مخالف است، حركت ما دچار توقف بشود يا دچار اشتباه و انحراف بشود يا از آن مسيري كه دارد بهجاي ديگري سرش گرم بشود و مشغول بشود. با اين نگاه، نگاه كنيم.»
در محور چهارم، حضرت آقا ميفرمايند: راجع به افراد و گروهها جمعبندي داشته باشيد، كار خوب و بد را جمعبندي كنيد و برآيند آن را ببينيد، چقدر بهنفع انقلاب است. «من اين را بارها گفتم، ما اثبات يا نفيمان نسبت به اشخاص ناشي است از جمعبندياي كه ما داريم» و ادامه ميدهند: «تذكرتان را بدهيد، نهي از منكر، اگر منكري ميبينيد بكنيد، امر به معروف، اگر چنانچه معروفي هست كه زمين مانده بكنيد، اما اين موجب نشود كه اين منكر را يا اين نقطه منفي را آدم بهانه قرار بدهد و راهش را جدا كند يا فرض كنيد كه فاصله ايجاد بشود يا تعارض كند يا تخريب كند كما اينكه بعضيها هم همينجورند... اين اشكالات برخي هست. برخي كوچك هم نيست، ممكن است بزرگ هم باشد، منتها در عينحال بايد جمعبندي را ملاحظه كرد.»
سرفصل بعدي اين است كه بيان ميدارند كه راه حمل بر صحت را نبنديد و پيرامون گلايههاي دوستان است كه ميفرمايند: «ممكن است كسي چيزي بهنظر شما نادرست گفته باشد، راه حمل بر صحت را نبنديد.» توجه كنيد نكات ذكر شده از فرمايشات رهبر معظم انقلاب همه ملاك و معيار است كه با آن بايد خود را محك بزنيم و ميزاني براي حركت در جامعه كسب كنيم.
در نكته ششم كه بسيار مهم است، راجع به ضرورت وحدت ولو با يك اغماض فرمايش فرمودند كه در سؤال قبل به آن اشاره شد، البته برخي با زيركي اين موضوع را مربوط به دوسال پيش و آن هم در ارتباط با مجلس دانستند اما آقا در همان جلسه فرمودند: «حالا ما در سطح كشور هم معتقد به وحدتيم، در اين مجموعه معتقد به ارزشها و اصول هم معتقد به و حدتيم. اين را بايد حفظ كرد»، سپس دوبار فرمودند «ولو با يك اغماضهايي، ولو با يك اغماضهايي» و ادامه دادند: «بعضي از اين اغماضها ممكن است اعتراض برخي ديگر را متوجه انسان بكند ولي خب بكند، آدم حق را بايد ببيند چيست، يك جاهايي بايد برخي از اغماضها را انجام داد براي يك مصلحت بزرگتري كه حالا در اين مورد بحث ما مصلحت اتحاد و اتفاق و عرض كنم با هم بودن و يكصدا داشتن و اينهاست.» به هرحال دليل اصلي اغماض ما نسبت به برخي آقايان اين است. بعد از آن با ذكر ضرورت همكاري دولت و مجلس و با تأكيد بر شرايط كاري دولت و با حفظ استقلال مجلس، با بيان فتنه سال ۸۸ و اقتدار نظام در عبور از توطئهها و عظمت حضور مردم در دفاع از انقلاب، توجه بهسختي گردنهها دادهاند و مطالبه حركت با دقت و هضم بالا و با اولويت بخشي در امور را دارند و بعد از آن نيز تأكيد بر ضرورت بصيرت بخشي در جامعه داشتند. بهنظرم اين ملاكها تكليف معتقدان به اصول و ارزشها را مشخص كرده است.
به اين موضوع هم شفافتر پاسخ دهيد، چرا كساني كه عملكرد خوبي در طول فتنه سال ۸۸ نداشتهاند، نمايندگاني را در جبهه متحداصولگرايي معرفي كردهاند، آيا اين احتمال تكرار شدن اشتباهات آنها در آينده و در گردنههاي سخت ديگر را نميدهد؟ بالاخره آنها درحساسترين مقطع دركنار رهبري نايستادند و سازي غيراز آنچه معظم له ميفرمودند كوك ميكردند؟
بنده منطق و ضرورت با هم بودن را ذكر كردم و اين در جبهه متحد رعايت شده است. همچنين كه جبهه متحد براي جبهه پايداري هم سه نفر يعني دو نفر اجرايي و يك نفر حكم را در نظر گرفتهاند و همان توجيهي كه جبهه پايداري بايد در جبهه متحد اصولگرايي باشد به همان توجيه نيز برخي از اين افراد به جبهه متحد دعوت شدهاند. در بين دوستان معترض به حضور ساكتين در جبهه متحد هم برخي از افراد از ساكتين فتنه و انحراف هستند و برخي از آنها هم فقط به فتنه اعتراض كردهاند و روشنگري كردهاند كه بسيار خوب بود ولي ديگران كه امروز اكثريت فعال جبهه متحد هستند نيز اين روشنگري و اعتراض را داشتند اما فقط به اعتراض و روشنگري بسنده نكردند و سعي كردهاند گره فتنه را باز كنند. اين يك مقام ديگر است يعني وقتي كوي دانشگاه اتفاق افتاد، ماجراي كهريزك پيش آمد يا در همان روزها نياز بود كه افرادي در دانشگاهها براي سخنراني حاضر بشوند، برخي از اين دوستان كجا تشريف داشتند، البته اين هم مغتنم است كه افرادي به فتنهگران معترض بوده و روشنگري كردهاند اما بايد بدانيم نمره آنها ۲۰ نيست. به همان دليلي كه اينها انتظار دارند در درون جبهه متحد اصولگرايي باشند، به همان دليل هم برخي از آقايان هستند. متأسفانه امروز اصل فتنه و انحراف را برخي دوستان فراموش كردهاند و به امور فرعي بيشتر ميپردازند و اين محل تأمل و دقت دارد.
صريح بفرماييد، آيا شما اعتراضاتي به ساكتين فتنه و نسبت به عملكرد آنها در سال ۸۸ داشتهايد؟
بله، هم به آنها خصوصي اعتراض كرديم و هم در سخنراني در دانشگاه در همان ايام نسبت به آنها انتقاد نمودم. مسئول بودن افراد مصونيت نميآورد و باعث نميشود كه وظايف افراد از گردن آنها ساقط شود اما امروز ما داريم جبهه تشكيل ميدهيم و لازم است كه براي وحدت، فرمايشي كه ۲۱/۱۰ / ۸۸ مقام معظم رهبري فرمودند را سرلوحه قرار بدهيم، يعني «براي حفظ اصولگرايي نياز به وحدت است و براي وحدت نيز نياز به تنازل داريم»، البته ما وحدت برحول اصول را خواستاريم و محوريترين اصل خويش را نيز ولايتمداري ميدانيم. ما از حضرت امام (رحمتاللهعليه) و مقام معظم رهبري (مدظلهالعالي) ياد گرفتيم كه حب و بغضمان نسبت به ديگران بر مبناي نزديكي و دوري افراد، گروهها و جناحها به اسلام، نظام و انقلاب باشد، حب حضرت امام و آقا براي جايي است كه جريانات و افراد، خدمات و بركاتي براي اسلام و انقلاب و مردم دارند و بغضشان هم نسبت به كساني است كه مضر به حال اسلام بوده و در برابر مصالح نظام اسلامي و منافع ملي قد علم ميكنند. بايد نوع نگاه را به رفاقتها، رقابتها، مخالفتها و دشمنيها عوض كنيم و از منظر مصالح كلان نظام اسلامي موضوعات را رصد كنيم. ما نبايد توجه كنيم چهكسي حضورش نفع بيشتري براي ما و گروه ما دارد، اين منيتي است كه امام ميفرمايند شيطان است، بلكه بايد دقت كنيم چه گروه و چه فردي براي اهداف انقلاب اسلامي مفيد است و به همين دليل او را بر ديگري مقدم داريم و به خويش نزديكتر بدانيم يا كساني را كه براي مصالح كشور گام برنميدارند رقيب دانسته و گروهها و افراد ضداسلام و ضد ارزشهاي انقلاب را دشمن بشماريم. اين آن درسي است كه امام و رهبر انقلاب به ما آموختند، نبايد با هم دشمني كنيم و سر ناسازگاري بگذاريم.
پس خالصسازي چه ميشود؟
ما نيازمند هوشمندي و اعتدال و پرهيز از افراط و تفريط و جلوگيري از گرفتاري در طوفان احساسات يا مصلحتانديشي صرف هستيم. بعضي از ماها تأكيدمان بر خالصسازي است و با شعار تكليفگرايي، اهميت آن را بيشتر از وحدت ميدانيم و برخي ديگر با مصلحتانديشي راه هرگونه تصفيه ناخالصيها را مسدود ميكنيم.
اين دو موضوع دوروي يك سكهاند و دقت در رعايت اعتدال در خالصسازي و همچنين توجه به اتحاد و وفاق حداكثري هم تكليف ماست و هم مصلحت ما و اين همان امري است كه مقام معظم رهبري در ديدار با دانشجويان در ماه مبارك رمضان به زيبايي فرمودند: «يك سؤال ديگر اين است كه بعضيها ميگويند وحدت، بعضيها ميگويند خلوص، شما چه ميگوييد؟ من ميگويم هر دو. خلوصي كه شما مطرح ميكنيد- كه ما بايد از فرصت استفاده كنيم و حالا كه غربال شد، يك عدهاي را كه ناخالصي دارند، از دايره خارج كنيم- چيزي نيست كه با دعوا و كشمكش و گريبان اين و آن را گرفتن و با حركت تند و فشارآلود بهوجود بيايد، خلوص در يك مجموعه كه اينجوري حاصل نميشود، ما مسئول بودن افراد مصونيت نميآورد و باعث نميشود كه وظايف افراد از گردن آنها ساقط شود اما امروز ما داريم جبهه تشكيل ميدهيم و لازم است كه براي وحدت، فرمايشي كه مقام معظم رهبري فرمودند را سرلوحه قرار بدهيم، يعني «براي حفظ اصولگرايي نياز به وحدت است و براي وحدت نيز نياز به تنازل داريم»، البته ما وحدت برحول اصول را خواستاريم و محوريترين اصل خويش را نيز ولايتمداري ميدانيم
به اين، مأمور هم نيستيم. در صدر اسلام، خب، با پيغمبر اكرم يك عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابيبنكعب بود، عمار بود، كي بود، كي بود؛ اينها درجه اول و خالصترينها بودند، عدهاي ديگر از اينها يك مقداري متوسطتر بودند، يك عدهاي بودند كه گاهي اوقات پيغمبر حتي به اينها تشر هم ميزد. اگر فرض كنيد پيغمبر در همان جامعه چند هزار نفري- كه كار خالصسازي خيلي آسانتر بود از يك جامعه ۷۰ ميليوني كشور ما- ميخواست خالصسازي كند، چهكار ميكرد؟ چي برايش ميماند؟ آنكه يك گناهي كرده، بايد ميرفت، آنكه يك تشري شنفته، بايد ميرفت، آنكه در يك وقتي كه نبايد از پيغمبر اجازه مرخصي بگيرد، اجازه مرخصي گرفته، بايد ميرفت؛ آنكه زكاتش را يكخرده دير داده، بايد ميرفت، خب، كسي نميماند. امروز هم همينجور است. اينجوري نيست كه شما بياييد افراد ضعيفالايمان را از دايره خارج كنيد، به بهانه اينكه ميخواهيم خالص كنيم، نه، شما هرچه ميتوانيد دايره خالصين را توسعه بدهيد؛ كاري كنيد كه افراد خالصي كه ميتوانند جامعه شما را خالص كنند، در جامعه بيشتر شوند، اين خوب است. از خودتان شروع كنيد، دور و بر خودتان، خانواده خودتان، دوستان خودتان، تشكل خودتان، بيرون از تشكل خودتان. هرچه ميتوانيد، در حوزه نفوذ تشكل خود، براي بالا آوردن ميزان خلوصهاي فردي و جمعي تلاش كنيد كه نتيجه آن، خلوص روزافزون جامعه شما خواهد شد. راه خالص كردن اين است. وحدت هم كه ما گفتيم- كه بعد سؤالات ديگري هم در اين زمينه شده- منظور من اتحاد بر مبناي اصول است. بنابراين وحدت با كيست؟ با آن كسي كه اين اصول را قبول دارد. به همان اندازهاي كه اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصليم، اين ميشود ولايت بين مؤمنين. آن كسيكه اصول را قبول ندارد، نشان ميدهد كه اصول را قبول ندارد يا تصريح ميكند كه اصول را قبول ندارد، او قهراً از اين دايره خارج است، بنابراين با اين تفصيل و توضيحي كه عرض شد، هم طرفدار وحدتيم، هم طرفدار خلوصيم.» پس طبق ملاك داده شده از سوي آقا ابتدا براي خالص سازي، هرگروه بايد از خود شروع كند و سپس به ديگران بپردازد، آن هم با رويكرد غالب اثباتي براي توسعه خالصين؛ چيزي كه امروز گمشده ما هست و متأسفانه به بهانه تكليفگرايي عدهاي از دوستان كاري ميكنند كه كاملاً خلاف بيان رهبر معظم انقلاب است و در مورد وحدت نيز اصل دانستن اصول و گرد آن جمع شدن امري است كه همه بايد به سمت آن حركت كنند.
مصاديق جبهه متحد اصولگرايي در كشور تا چه حد با گزينههاي جبهه پايداري مشترك خواهد بود؟
جبهه پايداري كه گفته است ميخواهيم كار گفتماني انجام بدهيم، بنابراين مصداق موضوعيت ندارد. دبير جبهه پايداري حجت الاسلام و المسلمين آقاتهراني، مكرراً فرمودهاند كه جبهه پايداري كار گفتماني ميخواهد انجام بدهد و به دنبال تهيه و ارائه ليست انتخاباتي نيست، البته برخي از آقايان ديگر نيز گفتهاند ليست ميدهيم كه اين تفرقه و ليستهاي متعدد به نظرم فرش قرمز زير پاي فتنه و انحراف انداختن است. ما حرفمان اين است كه همه با هم بر اساس ملاكها و به دور از سهمخواهي بايد ليست را ببنديم، اما در صورت اصرار دوستان به ليست مجزا سعي خواهد شد در ليست جبهه متحد بر اساس شايستگي افراد انتخاب شوند و بالطبع از اين دوستان هم در ليست حضور خواهند داشت.
پس شما ميفرماييد كه گزينههاي جبهه متحد با جبهه پايداري به صورت محدود به اشتراك ميرسد؟
بنده در مورد مصاديق حرفي نزدم. جبهه متحد ليست ميدهد، ليست جبهه متحد هم برمبناي شاخصهها ارائه ميشود و افراد مرتبط با فتنه، انحراف و فساد در آن وجود ندارد، يعني ما مرزبندي شفاف با اين افراد داريم. آن كسي هم كه تمايل به فتنه، انحراف و فساد داشته آن هم در ليست ما قرار نميگيرد. گمانهزنيهاي غلطي هم كه اسامي را مشخص ميكنند و ليستها را ارائه ميكنند، درست نيست. برادران پايداري هم رقيب ما نيستند و به اعتقاد بنده برخي از آنها هم در ليست جبهه متحد قرار خواهند گرفت. نكتهاي كه هست اين است كه دبير جبهه پايداري روي كار گفتماني و نه ارائه ليست تأكيد ميكند، البته بايد استقبال كرد كه دوستان كار گفتماني انجام بدهند مثل ما كه كار گفتماني انجام ميدهيم و برايمان اولويت دارد. به هر حال ما بايد تلاش كنيم دست به دست هم بدهيم ليست واحد بدهيم بر محور ارزشها و ملاكها.
مهمترين تاكتيك جريانهاي مخالف گفتمان اصولگرايي براي به شكست رساندن اين جريان را چه ميدانيد؟
همين تفرقه است. همين كاري كه برخي از دوستان به دنبال آن هستند بزرگترين موهبتي است براي نظام سلطه، انحراف و فتنه.
به نظر شما عدم ارائه ليست واحد از سوي اصلاحطلبان و شركت نكردن رسمي آنها در انتخابات با هدف وزنكشي جريان اصولگرايي و خودزني نيروهاي انقلاب صورت گرفته است؟
به عقيده بنده مواضع دو پهلو و ابهامآلود و عدم ارائه ليست از سوي اصلاحطلبان اهدافي داشته است. در نظرسنجيها هنوز اصولگرايان فاصله بسياري با آنها دارند و مهمترين بخش تصميم اصلاحطلبان براي عدم دادن ليست به خاطر ترس از شكست مجدد است و از طرفي آنها با آگاهي به اينكه اگر ليست بدهند، جبهه اصولگرايي روبهروي آنها متحد خواهد شد، از اين كار دست برداشتند، بنابراين تاكتيكي را به كار بردند كه ما سال ۸۲ به كار برديم، يعني اصولگرايان آمدند در آن سال با چهرههاي جديد و ادبيات نو كه تا آن روز نبود، ليست ارائه دادند و مسيري را انتخاب كردند كه حساسيت طرف مقابل را كاهش بدهند، اينها هم آمدند اين كار را كردند. نكته دوم اينكه خاطر ما را آسوده كنند و ما را به دعواي درون گفتماني و خودزني جدي بكشند. نكته سوم آنها قصد دارند با ايجاد يك فضاي سرد انتخاباتي كاهش مشاركت را دنبال كنند و بعداً آن را به عنوان يك اهرمي عليه نظام به كار ببرند و مطالبات خودشان را از آن طريق دنبال كنند. آنها تصميم دارند در راستاي خواسته دشمنان و نظام سلطه، انتخابات را با كاهش مشاركت مواجه كنند اما اين ظاهر كار است و باطن كار آنها اين است كه آنها بيش از هزار نفرشان ثبتنام كردهاند و محكم براي پيروزي در انتخابات تلاش ميكنند و ستادهايشان سخت مشغول فعاليت هستند. اين خامي و خوشخيالي است كه ما احساس كنيم آنها نيامدهاند و فرصتي را پديد بياوريم كه به جان همديگر بيفتيم. اين همان كاري است كه در انتخابات شوراي دوم گريبانگير اصلاحطلبان شد و آنها به وزنكشي و خودزني سياسي روي آوردند. الان بنده بسيار مشكوكم كه برخي از دل جريان اصولگرايي شكاف و تفرقه را دامن ميزنند، اين مشكوك است، سادگي هم حدي دارد. سال ۷۵ يا ۷۶ جمعيت دفاع از ارزشها تشكيل شد، بعد از دل جمعيت دفاع از ارزشها كه با يك شعارخوب، برخي از عناصر شايسته را دور هم گرد آورده بود، شرايط به سمتي رفت كه اولاً نيروهاي انقلاب در انتخابات شكست خوردند و ثانياً كسي مثل آقاي پورنجاتي در مجلس ششم همراه با دوم خرداديها و حتي بدتر از آنها بعضاً عمل كرد. برخي حرفها و صحبتها از درون جريان اصولگرايي زده ميشود كه انگار دسيسه و خواست دشمن و انحراف و فتنه است. فتنهگران ميخواهند هزينه تحريم انتخابات را به نظام تحميل كنند بدون اينكه هزينه اين كار و همسويي با دشمن و عوامل خارجي را بپذيرند، علاوه بر اينكه بازي برد بردي را برنامهريزي كردهاند كه با حضور عناصر دست دوم تلاش جدي كنند به پيروزي برسند، اگر موفق شدند برد مضاعف كردند و اگر شكست بخورند ميگويند افراد سرشناس ما نبودند و اينگونه هزينه شكست را نميپذيرند.
شما ميفرماييد ادامه روند كنوني از سوي اصولگرايان، به تشكيل مجلس نظير مجلس ششم منتهي ميشود؟
اگر ما با هم نباشيم انتظار نداشته باشيم خدا همه آن چيزي را كه ميخواهيم براي ما فراهم كند ما بايد در مسير وحدت حركت كنيم و در انتخاب نامزدها شايستهسالاري را پيشه كنيم.
با توجه به اينكه برخي گمانهزنيها اين را نشان ميدهد كه اصلاحطلبان در كلانشهرها سرمايهگذاري كرده و جريان انحرافي هم روي شهرهاي كوچك و اين دو گروه تصميم دارند پس از ورود مهرههايشان به مجلس به دنبال ائتلافي بزرگ باشند، آيا جريان اصولگرايي تمام شهرها و استانها را براي پيشبرد اهداف خود مورد توجه قرار داده است؟
هدف نهايي فتنهگران هماني است كه الان منحرفين ميخواهند. آنها ميخواهند مجموعهاي را در مجلس داشته باشند كه راحت در مقابل بنيانها و اساس انقلاب بايستند. چون هدفشان مشترك است خيلي راحت با هم كنار ميآيند. آن چيزي كه مهم است اين است كه ما اشتباه نكنيم و با ايجاد تفرقه بين خودمان ميدان را به آنها ندهيم.
جريان اصولگرايي در كل كشور فعال شده است و در تك تك حوزههاي انتخابيه فعاليت ميكند. راهبرد اساسي ما هم وحدت بين تمام جريانهاي اصولگرايي و انتخاب و معرفي عناصر شايسته به مردم و ايجاد فضاي رقابت سالم و نشاط انتخاباتي براي حضور گسترده مردم و انتخاب نامزدهاي كارآمد و انقلابي است.
احتمال اينكه افرادي كه عملكرد مناسبي در مجلس هشتم نداشتهاند باز هم در ليست اصولگرايان جا بگيرند؟
هر كسي با انحراف، فتنه و فساد مرتبط بوده باشد و آب به آسيب آنها ريخته باشد در ليست اصولگرايان قرار نميگيرد و اين خط قرمز ماست.
در اين فرصت باقيمانده تا انتخابات اميدوار به همگرايي جبهه متحد اصولگرايي و جبهه پايداري هستيد؟
بنده خيلي اميدوارم. جبهه پايداري با شعارهاي خوبي كه همان دفاع از اصول است، روي كار آمده و اين بسيار مناسب است و وحدتي كه ما از آن حرف ميزنيم جز همين اصول است. مثل روز روشن است كه اگر ما با هم وحدت نكنيم بايد طعم شكست را بچشيم. تجارب قبلي ما هم همين را نشان ميدهد.
شعارهايي كه جريان انحرافي براي پيروزي در انتخابات به آنها متوسل بشوند را ميتوان حدس زد؟
در اين انتخابات خواهيم ديد كه جريان انحراف بيش از هر چيز ديگري دم از ولايت و مردم خواهند زد، چون آنها دچار يك نفاقي هستند. بيش از همه آنها روي اصول و مباني و خدمت به مردم تأكيد خواهند كرد.
آينده انتخابات را با توجه به صفبنديهاي گروههاي مختلف چطور ارزيابي ميكنيد؟
انشاءالله يك انتخابات با شكوه را خواهيم داشت. اگر ما نيز انسجام و وحدت داشته باشيم و نامزدهاي خوبي را انتخاب كنيم به اميد الهي پيروزيم. محصول اين وحدت هم بايد مسيري را طي بكند كه ماحصل آن يك حضور منسجم در انتخابات بشود و انتخاب نامزدهايي كه مبتني بر ارزشها و ملاكها انتخاب ميشوند و داراي كارآمدي و تعهد و تخصص هستند بسيار حائز اهميت است. اين زمينه يك مجلس خدمتگزار را با حضور افراد انقلابي محقق ميكند. به هر حال پيروزي اصولگرايان جز به وحدت ميسر نخواهد شد.
انتهاي پيام/
شنبه|ا|15|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-