واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چرا نهنگها و دلفینها خودکشی می کنند؟
چندیست که برخی از رسانه های کشورمان به موضوع مرگ تعدادی از دلفینهای خلیج فارس در سواحل ایران پرداخته اند. آنچه که باعث شگفتی شد دیدن نظریاتی کاملا غیر کارشناسی و بعضا کودکانه ای بود که در این زمینه از سوی افرادی به ظاهر متخصص ارائه می شد و بعضا خواننده را نسبت به سطح آموزش "زیست شناسی دریایی" در ایران متاسف می کرد . درعلم جانورشناسی به گونه خاصی از جانداران " پستانداران دریایی " ( یا پستانداران آبزی) گفته می شود. از این جهت به آنها پستاندار گفته می شود که بعد از جفت گیری "حامله " می شوند و بچه می زایند و بچه خود را شیر می دهند . وجه مشترک پستانداران دریایی در "وابستگی غذایی" آنها به آب هست . یعنی غذایشان (که غالبا ماهی یا دیگر جانوران ماهی خوار است) را فقط در آب و یا در کناره های آب می توانند پیدا کنند. این پستانداران خود به پنج دسته تقسیم می شوند. چهار دسته آن بخشی از ساعات شبانه روز را در آب می گذرانند و برخی ساعات دیگر را در خشکی بسر می برند . خرسهای قطبی و شیرهای دریایی از این جمله اند. اما دسته ای دیگر هستند که تمام عمر خود را در آب می مانند و تنها هر از چند دقیقه و یا چند ساعتی یکبار برای نفس کشیدن به سطح اب می آیند و دوباره در آن فرو می روند . این گروه از پستانداران دریایی را "ستاسی" می گویند ( معادل فارسی این کلمه وجود ندارد ولی بهترین نام برای آنها "ماهی سان " یا " ماهی سانان" می تواند باشد) پستانداران ماهی سان خود به دو دسته عمده نهنگها و دلفینها تقسیم بندی می شوند که البته هر کدامشان دوباره به چندین نوع و خانواده دیگر گروه بندی می گردند . نهنگها و دلفینها نیز تا چند میلیون سال پیش مانند سایر جانوران پستاندار در خشکی زندگی می کردند و راه می رفتند اما اندک اندک تصمیم گرفتند برای همیشه به دریا بازگردند .
خودکشی نهنگها و دلفینها اصطلاحا حالتی است که این جانوران بدون هیچ علت ظاهری و بی هیچ دلیل مشخصی خود را به کشتن می دهند. به این ترتیب که به هنگام " مد دریا " و بالا آمدن آب به ساحل می آیند و در هنگام " جزردریا " و عقب رفتن آب به دریا باز نمی گردند و در نتیجه بر اثر بیرون ماندن از آب و تبخیر آب بدنشان می میرند.نخستین مورد ثبت شده از خودکشی و به ساحل آمدن یک نهنگ به سال 1598 میلادی باز می گردد . در آن سال یک نهنگ غول پیکر خود را به سواحل هلند افکند و باعث شگفتی و البته مطالعه دانشمندان اروپایی نسبت به این موضوع شد . از آن زمان به بعد و با گسترش اکتشافات جغرافیایی و نیز مستعمره نشینهای اروپایی - بخصوص در آمریکا و استرالیا - بتدریج گزارشهای بیشتری درباره ماندن دلفینها و نهنگها در سواحل مختلف به دست دانشمندان رسید . اما برای نخستین بار در سال 1928 بود که جانورشناسان متوجه شدند گروه زیادی از نهنگهای کوچک در سواحل آفریقای جنوبی خود را اینبار بطور دسته جمعی به ساحل انداخته اند. تنی چند از جانورشناسان اروپایی با همکاری مردم محلی تعدادی از آنها را به قصد نجاتشان به آب انداختند اما با تعجب متوجه شدند که این نهنگها بی آنکه کوچکترین نشانه ای از بیماری یا کسالت داشته باشند حاضر نیستند به عمق دریا بازگردند و دوباره خود را به ساحل می رسانند . به همین دلیل این پدیده نوعی مرگ آگاهانه و خودکشی دسته جمعی نهنگها تلقی شد و معروف به خودکشی گشت .
هنوز هیچ پاسخ دقیق و ثابت شده علمی برای ماندن نهنگها و دلفینها در ساحل و بی رغبتی شان به بازگشت به دریا و در واقع میل آنها به مرگ ارائه نشده است . همه نظریاتی که در این زمینه بیان می شوند در حد همان نظریه باقی مانده اند . اولین و مهمترین نظریه در این زمینه می گوید : از آنجایی که این پستانداران دریایی جهت خود را با فرستادن امواجی صوتی و سپس دریافت انعکاس آن پیدا می کنند ، گاهی بر اثر خطای فردی و یا اشتباه رهبر گروهشان و با پیروی جمعی از او ندانسته وارد آبهای کم عمق می شوند و سپس راه بازگشت به آبهای ژرف و عمیق را گم می کنند . معتقدین این نظریه می گویند بهترین واکنش انسانی در این حالت آن است که بدن نهنگها و دلفینها را خیس نگه داریم و در اولین فرصت ممکن آنها را به نقاط عمیقتر دریا برده و رها کنیم . اما در مقابل گروهی هستند که این فرضیه را رد می کنند و می گویند که اولا بسیاری از نهنگهای کوچک و دلفینها به راحتی می توانند در همان آبهای کم عمقی که میانش مانده اند به اعماق دریا بازگردند و نیازی به کمک کسی ندارند ، ثانیا تجربه نشان داده است که این پستانداران اگر بزور هم به آبهای عمیق برده شوند دوباره به ساحل باز می گردند تا بمیرند و آنهایی نیز که بر نمی گردند نیز احتمالا به نقطه دیگری رفته اند تا خود را به ساحل بیفکنند.دومین نظریه در این زمینه این است که نهنگها و دلفینهای مسن و پیر گاهی به دلیل احساس کاهش یا کمبود واقعی منابع غذایی شان توانایی رقابت با همنوعان جوان خود و تغذیه مناسب را ندارند. درنتیجه ترجیح می دهند بمیرند تا جوانترهای گروه باقی بمانند و به همین خاطر خود را به ساحل می اندازند . اما مخالفین این نظریه می گویند در میان آنهاییکه خود را به ساحل انداخته اند تعداد جوانها نیز کم نبوده است وانگهی در برخی مناطقی که ماهی های فراوان وجود دارند - مانند جنوب استرالیا - نیز خودکشی دلفین ها به کرات دیده می شود.
نظریه سوم ابتلای نهنگها و دلفینها به بیماری های داخلی و ویروسی است . معتقدین این نظریه می گویند گاه بسیاری از نهنگها و دلفینها بنا به دلایل مختلف - و از جمله تغذیه از گله هایی از ماهیان بیمار - دچار انواع بیماری های کشنده و فلج کننده و یا دردناک داخلی می شوند و ادامه زندگی از آنها سلب می شود و دیگر نای حرکت کردن و توان بازگشت به یک زندگی عادی در دریا را ندارند. به همین دلیل خود را به ساحل می افکنند و می میرند . این گروه از کارشناسان وجود برخی بیماری های عفونی داخلی یا ویروسی در بدن ماهی سانان مرده را موید نظر خود می دانند . اما مخالفین این نظریه می گویند که اولا بیماری های یافت شده در بدن نهنگها و دلفینهای مرده در حد کشنده ای نبوده اند وانگهی تقریبا اندام همه موجودات زنده همواره میزبان انواع خفیفی از بیماری های مختلف هستند . به علاوه کالبد شکافی ها نشان می دهند که در بسیاری از موارد این پستانداران در سلامت کامل خود را به ساحل انداخته اندنظریات دیگری نیز از جمله آلودگی آب دریاها و یا تردد کشتی های بزرگ و یا سمی شدن طبیعی آب دریاها برای توجیه پدیده "خودکشی" نهنگها و دلفینها ارائه شده اند . اما همانگونه که گفته شد هیچکدامشان به مرحله اثبات علمی نرسیده اند. خودکشی دلفینهای خلیج فارس نیز از این قاعده مستثنی نیست و کسی نمی تواند علت مرگ جمعی آنها را مشخص کند جز آنکه ابتدا مشخص شود که آنها نه زنده بلکه مرده به ساحل رسیده اند. بخش دانش و فناوری سایت تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 666]