تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 29 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):دو خصلت است كه بالاتر از آنها چيزى نيست: ايمان به خدا و سود رساندن به برادران.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1807052239




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ولایت معنوی یا حکومت دنیوی


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > زمانیان، علی  - تاریخ ادیان بر این نکته انگشت تاکید نهاده اند که پیامبران برای هدایت مردم و رستگاری آنان، ظهور کرده اند و همت و بعضا جان خویش را بر سر رسالت شان نهاده اند. پیامبری، از جنس هدایت و راهنمایی خلق به سوی حق است. پیامبران آمدند و تلاش کردند تا عامه ی مردم را به سوی خداوند برگردانند و جانشان را به سوی او رهسپار کنند، آنان نیامدند که حکومت کنند، بلکه حاملان وحی بودند و می خواستند دست انسان را بگیرند و در دستان خداوند بگذارند. از این رو، پیامبری، از جنس مدیریت این جهانی نبوده است. تاریخ ادیان بر این نکته انگشت تاکید نهاده اند که پیامبران برای هدایت مردم و رستگاری آنان، ظهور کرده اند و همت و بعضا جان خویش را بر سر رسالت شان نهاده اند. پیامبری، از جنس هدایت و راهنمایی خلق به سوی حق است. پیامبران آمدند و تلاش کردند تا عامه ی مردم را به سوی خداوند برگردانند و جانشان را به سوی او رهسپار کنند، آنان نیامدند که حکومت کنند، بلکه حاملان وحی بودند و می خواستند دست انسان را بگیرند و در دستان خداوند بگذارند. از این رو، پیامبری، از جنس مدیریت این جهانی نبوده است. عقل آدمیان در طول زندگی بشری کافی بود تا همین جهان را و زندگی آدمی را به گونه ای آباد کند که از لذت های آن بهره مند شود. عقل، برای حل مشکلات روزمره و باز کردن کلاف سردرگم زندگی، خود بسنده است. عقل، در مدیریت این جهان بر پای خود ایستاده است. اگر ما بودیم و زندگی در این جهان و بس، اگر آدمی بود و زیستن چندساله و تمام. اگر این چنین بود، با همین عقل هم می توانست خود را اداره کند. سقف زیستن این جهان بر ستون عقل، پایدار است و ارکان زیستن را می توان با عقل تنها، محکم کرد. پیامبران هم که نمی آمدند، آدمی می دانست و می توانست نان خویش را چگونه از طبیعت بیرون بکشد. جامعه اش را بسامان کند و ساختارهای اجتماعی را بنا نهد. می توانست به شکار بپردازد، کشاورزی کند و دامپروری نماید. می توانست خانه بسازد و خود را از بیماری نجات دهد. پیامبران هم که نمی آمدند، عقل آدمی، کشف و اختراعش را فرو نمی نهاد و علوم را پایه و اساس می بخشید. برای آن که دردهایش را درمان کند و تندرست باشد، پزشکی را خلق کرد، برای آن که از گزند باد و باران، در امان بماند، خانه ای ساخت. برای آن که بتواند کنار یکدیگر و با امنیت زندگی کند، حکومت را پایه ریزی کرد. و برای آن که زندگی جمعی اش را سامان دهد نهادهای چهارگانه ی خانواده و اقتصاد و سیاست و تعلیم و تربیت را به وجود آورد. به راستی اگر زندگی ما در همین جهان پایان می گرفت چه نیازی به پیامبران داشتیم؟  اما گویی همه ی داستان این نیست. آدمی دریافت که گرچه ازلی نیست اما موجودی ابدی است. قرار است با غروب عمرش در این جهان، زندگی جدیدش در سرای دیگر، طلوع کند. مرگ برای او مسئله شد و هنوز مسئله است. نسبت این جهان و جهان دگر سبب شد که خود را برای سفر آماده کند. بپرسد که در آن وادی به چه چیز محتاج است. قاعده ی زندگی چگونه است و مناسبات آن جهان را چه کسی بنیان می نهد؟ آدمی در سپیده دم تاریخ، دریافت که باید نحوه ی زندگی در آن جهان را بشناسد و این جا و اکنون، خود را آماده نماید. او می خواست بداند چرا آمده است؟ آمدنش بهر چه بوده است؟ و می خواست بداند به کجا می رود؟ اضطراب بودن و رفتن، وجودش را در می نوردید و او را به خود مشغول می داشت. عقل را کفایت لازم برای پاسخ دادن نبود. عقل، البته دست او را در این جهان می گرفت، اما هنوز خود را در این جهان، تنها و غریب می دید. انسان، حکومت را خلق کرد، اما او نیاز به هدایت داشت تا از این ورطه جان سالم بدر ببرد. پیامبران آمدند تا دست آدمی را بگیرند و به او بگویند که در جهان دیگر، چگونه بزیند و چگونه با خالقشان مواجه شوند. پیامبران آمدند و هدایت را بر دوش گرفتند. آنها برای حکومت کردن نیامدند.پیامبر اسلام نیز در غدیر، اتمام هدایتش را به گوش همگان رساند. او که برای حکومت نیامده بود که جانشین حکومتی اش را برگزیند. در آن روز بزرگ بود که ولایت معنوی علی(ع) را نشان داد. جفای بزرگی است اگر هدایت و ولایت را حکومت این جهانی تعبیر و تفسیر کنیم. کافی است نهج البلاغه را ورق بزنیم تا نگرش امام را به حکومت دریابیم. درد علی این نبود که حکومت را از او ستاندند. او کالای نفیس هدایت را بر جان ها می خواست. غدیر که آمد، مسلمین دانستند که با اشارات ولی معنوی شان می توانند رستگار شوند. مسئله ی علی، رستگاری بود  ونه حکومت. اما ما چرا موضوع را از ارتفاع به زیر می کشیم و چنین مبتذلش می کنیم؟ غدیر، یعنی هدایت پیامبرانه، ادامه خواهد داشت. و ما تنها نخواهیم بود.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 310]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن