واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ - سیدابوالحسن مختاباد اول: خداحافظی محسن پرویز از معاونت فرهنگی وزیر شاید برخی از ناشران را مسرور کرده باشد، اما نگاهی به سخنان جانشینش نشان میدهد افق، حداقل برای منتقدان آقای پرویز چندان روشن نیست چرا که به رغم گذشت نزدیک به شش ماه از تصویب آییننامه تازه، هنوز این آییننامه ابلاغ نشده است و از سویی آقای معاون جدید به گونهای سخن گفته و میگویند که گویی همین امروز (از روزی که ایشان این سمت را به دست گرفتهاند) انقلاب شده و قرار است کل ساختار معاونت فرهنگی زیر و زبر شود و مدیر پیشین به نکاتی چون «آسیبشناسی انقلاب، کمکاری در ارائه مبانی نظری انقلاب، مقایسه انقلاب ایران با انقلابهای جهان، کمبود آثار داستانی در حوزه انقلاب، کمبودهای فراوان در عرصه جنگ و دفاع مقدس، کمبود در عرصه نقد و...» اصولا توجهی نکرده است. ایشان از قرار نمیدانند که اگر هم مدیر قبلی به این مسائل توجه میکرد (که به گمان نگارنده توجه بیش از حد هم کردند) به دلیل آنکه امر فرهنگی، دستور بردار نیست و هنر و فرهنگ، به خصوص آنجا که به تولید هنری میانجامد، باید جوششی باشد و از درون تا بتواند، بر مخاطب هم اثر بگذارد، لذا اختصاص و پشتیبانی از برخی امور دستوری به خصوص ادبیات داستانی و رمان، آب در هاون کوبیدن است.البته شاید به مدد خریدهای کلان و هدیههای هرجایی از یک کتاب ، بتوان شمارگان آن را افزون ساخت، اما اینکه این کتابها چه میزان در مخاطب تأثیر کرده و دنیای ذهنیاش را نسبت به موضوعات مهم و تاریخسازی، چون هشتسال دفاع مقدس و انقلاب، دگرگون کند، امری است که با این گونه کارهای روبنایی ثمر و اثری نخواهد بخشید.دوم: قاعده برای تغییر مدیریت در یک ساختار این است که نیرویی از میان مدیران همان مجموعه، به دلیل آشنایی با ساختار بوروکراسی و اطلاعات فراوان درباره آن اداره و کارکنان برکشانده و جایگزین مدیر قبلی شود، اما در حوزه فرهنگ متأسفانه هیچگاه چنین نبوده است، نگارنده به جز آقای مسجدجامعی که پلکان مدیریت فرهنگی را از پایین تا بالا طی کرد و آشنایی دقیق و عمیقی به ساختارهای حقوقی و حقیقی این حوزه داشت و مسائل و مشکلات و موانع را به خوبی میشناخت، نیرویی دیگر را سراغ ندارد که چنین مسیری را گذرانده باشد.بقیه مدیران، همانند آقای پرویز، آمدند و تجربه کسب کردند و با چم و خم کار آشنا شدند و بعد از برکناری این حوزه و موضوع را بوسیدند و به کاری دیگر پرداختند. نوع برکناری آقای پرویز و نکاتی که ایشان قرار بود بگویند و نگفتند (بنا بر آنچه که در رسانهها آمد) نشان میدهد که دولت و وزارت ارشاد، حتی در حفظ همین نیروهایی که سالها برای آنها زحمت و تلاش صرف کردند، حرمت و احترامی قائل نیست. حرمت نهادن این نیست که برای مدیران جلسه معارفه برگزار کنند. نگارنده جدای از انتقادات جدی که به شیوه مدیریتی آقای پرویز داشته و دارد، برپایی نمایشگاه استانی و یا خرید کتاب و حتی برقراری دوباره اعطای بن کتاب را اموری روبنایی میداند و نه زیربنایی، اما معتقد است او از سختکوشترین مدیران میانی ارشاد در دو دهه اخیر بود و به گواه سخن برخی از ناشران معتبر که اتفاقا در راسته منتقدان جدی منش مدیریتی او قرار داشتند، مصداق مشخص «همت و تلاش مضاعف» بود که بسیاری شعارش را میدهند، اما در عمل مصداق آن ضربالمثل معروفاند که «دو صد گفته چون نیم کردار نیست»سوم: در جلسه معارفه معاون جدید گفتند که «تاکنون تمرکز فعالیتهای این معاونت بر کتاب متمرکز بوده، در حالی که کتاب یک مقوله ابزاری برای ارتقای فرهنگ است و نباید بر آن تمرکز داشت.» این سخنی کلی است و با توجه به این که آقای معاون برنامهای هم برای کار خود ارائه ندادند، باید منتظر ماند و دیدگاه ایشان درباره عدم تمرکز بر کتاب را در صورت و صبغهای عینی و عملی مشاهده کرد و دید ایشان چه راهکارهای عملی برای این گفته خود دارند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 575]