واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: متهم گفت: شاكي يك بار در كلاس مرا حلقآويز كرد و قصد جانم را داشت. او دائم مسخرهام ميكرد و چند بار هم به من سوزن زده بود. اما زماني كه متهم با مدارك مستدل مبني بر اينكه هيچگاه با این پسر همكلاس نبوده و آنها با هم 2 سال اختلاف سني دارند، لب به اعتراف بازکرد و گفت: من از فاصله دور وي را ديدم و قبول دارم كه او را اشتباه گرفتم! وطن امروز: مجازات سنگین مردي كه 6 سال پیش اقدام به اسيدپاشي به صورت مرد جواني كرده بود، از سوی قضات ديوانعالي کشور تایید شد. بعدازظهر دوم تير سال 84 ماموران كلانتري 190 مجيديه در جریان وقوع يك حادثه هولناك قرار گرفتند. اهالي خيابان گلستان به ماموران پليس گفتند با شنيدن فريادهاي دلخراش پسر 22 سالهاي به نام «داوود» در جريان اسيدپاشي به صورت وي از سوي يك مهاجم ناشناس قرار گرفتهاند كه بلافاصله پسر اسيدپاش را به دام انداخته و «داوود» را به بيمارستان رساندهاند. با وجود تلاشهاي پزشكان، اسيد، بينايي چشمهاي پسر جوان را براي هميشه از او گرفت. حميد ابتدا در بازجوييها انگيزه خود را انتقامجويي به خاطر تحقير و توهين اعلام كرد و گفت: در دوران دبيرستان از سوي چند تن از همكلاسيهايم مورد آزار و اذيت قرار گرفتم و بعد از آن هم به شهر ديگري نقلمكان كرديم اما اين موضوع هيچوقت از ذهنم بيرون نميرفت و دائم آزارم ميداد. وي ادامه داد: بنابراين با هدف انتقام، مقداري اسيد تهيه كرده و به محل زندگي سابقمان برگشتم؛ 2 شبانهروز در پارك نزديك مدرسه كمين كردم و منتظر نشستم تا اينكه با ديدن يكي از همكلاسيهايم به تعقيبش پرداخته، اسيد را به صورتش پاشيدم. البته مقداري از اسيد هم روي پاهاي خودم ريخت. اين در حالي بود كه 2 ماه بعد از اين حادثه، «داوود» كه قادر به حرف زدن نبود، در شكايتی نوشت: من هيچ شناختي از «حميد» ندارم و نميدانم چرا اينچنين در آتش خشم و نفرتش سوختم و زندگیام تباه شد. حال آنكه مطمئنم او مرا اشتباه گرفته است. بنابراين تقاضاي اشد مجازات و قصاصش را دارم. بدينترتيب متهم وقتي بار ديگر تحت بازجويي قرار گرفت، نزد بازپرس ادعا كرد به خاطر اختلاف حساب قديمي، اسيدپاشي كرده است اما تحقيقات جنايي حاكي از آن بود كه شاكي و متهم در گذشته هيچ رابطهاي با هم نداشته و شناختي از يكديگر نداشتهاند. بنابراين پس از اعلام نظريه كميسيون پزشكي قانوني درباره ميزان صدمات شاكي، بازپرس پرونده براي آزادي متهم قرار وثيقه 5 ميليارد ريالي صادر كرد و پرونده را با صدور قرار مجرميت به دادگاه كيفري استان تهران فرستاد. در جلسه رسيدگي در شعبه 71 ابتدا نماينده دادستان با تشريح كيفرخواست، خواستار اشد مجازات قانوني براي متهم شد. قربانی اسیدپاش نيز خواستار قصاص عضو متهم شد و گفت: من نميدانم به چه گناهي قرباني اين ماجرا شدهام اما در صورتي كه متهم با صداقت انگيزهاش را بيان كند، شرايط تغيير خواهد كرد، با اينكه شرط رضايتم بيان حقيقت است و بس! در ادامه دادگاه، متهم گفت: شاكي يك بار در كلاس مرا حلقآويز كرد و قصد جانم را داشت. او دائم مسخرهام ميكرد و چند بار هم به من سوزن زده بود. اما زماني كه متهم با مدارك مستدل مبني بر اينكه هيچگاه با این پسر همكلاس نبوده و آنها با هم 2 سال اختلاف سني دارند، لب به اعتراف بازکرد و گفت: من از فاصله دور وي را ديدم و قبول دارم كه او را اشتباه گرفتم! با دريافت آخرين دفاعيات متهم، در حالي كه تلاش هيأت قضايي دادگاه براي صلح و سازش بين قربانی و جوان اسیدپاش به نتيجه نرسيد، قاضي « نورالله عزيزمحمدي» مستشاران دادگاه به اتفاق آرا «حميد» را به قصاص چشم چپ، لاله گوش راست و پرداخت ديه محكوم كردند. در جلسه محاکمه دیگری برای رفع ایرادات، جوان اسیدپاش گفت: حاضرم مبلغ 200 ميليون تومان به داوود بپردازم تا او رضايت بدهد. داوود در واكنش به اين ادعاها گفت: نميخواهم بر سر زندگيام معامله كنم؛ دليلي ندارد كسي كه پولدار است، هركاري كه ميخواهد انجام دهد و مدعي شود كه با پول همه مشكلات را حل خواهد كرد. پرونده براي رسيدگي نهایی به ديوانعالي كشور ارجاع داده شد كه قضات شعبه 6 ديوانعالي بعد از مشورت و بررسي پرونده، حكم صادره را تاييد كردند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 301]