واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: بياخلاقيهاي بخش سلامت همچنان ادامه دارد 40 بيمار جذامي در مشهد درست پيش از اخراج رئيس بيمارستان امام خميني (ره) تهران، از مركز نگهداري بيماران جذامي در اين شهر اخراج شدند تا حتي پرستاري رايگان هزار روزه كادر پزشكي و پرستاري بيمارستان «شهيد رجايي» از يك بيمار در حال كما هم نتواند اين اتفاقهاي دردناك را از اذهان افكارعمومي پاك كند. صبح يك روز بهاري دو بيمار در كنار اتوبان خليج فارس پيدا شدند. پس از تكذيبهاي فراوان معلوم شد كه اين دو بيمار به دليل بيپولي شبانه توسط كاركنان بيمارستان امامخميني(ره) در كنار اتوبان رها شدند. در فاصلهاي كه برخي از مسئولان سعي داشتند تا با تكذيب ماجرا مسئله را حل كنند از مشهد خبر رسيد كه مسئولان مركز نگهداري از جذاميان مشهد در يك اقدام غيرانساني، 40 بيمار جذامي را بدون سرپناه روانه خيابانها كردهاند و از مسئوليت نگهداري از آنها سرباز زدند. اين مسئله شوك ديگري به جامعه وارد كرد تا به اين نتيجه برسند كه اخراج رئيس بيمارستان امامخميني(ره) نميتواند پايان بيعدالتيها و بياخلاقيهايي باشد كه دور از چشم جامعه بهوقوع ميپيوندد. اين خانه سياه است اخراج جذاميان از آسايشگاهي در مشهد هم با واكنشهاي مختلفي روبهرو شد. خبر اين واقعه تلخ ابتدا از سوي روزنامه قدس در مشهد اعلام شد اما با وجود اين بازهم از سوي برخي از مسئولان تكذيب شد. جذاميهاي اين مركز مدتهاست كه نگران محل اسكان خود هستند. برخي از آنان به دليل وخامت بيماري قادر به راه رفتن نيستند و برخي نيز با پاهاي مصنوعي به زحمت خودشان را راه ميبرند.«علي محمودي»، يکي از بيماران با بيان اينکه آسايشگاه «محراب خان» سالها قبل براي جذاميان وقف شده است، ميگويد: پيش از انقلاب اسلامي اين آسايشگاه ساخته شده و کاربري آن ويژه بيماران مبتلا به جذام بوده است. چندي پيش به دليل اينکه اين مکان داخل شهر قرار گرفت، جذاميان را به بيمارستان بوعلي منتقل کردند. پس از مدتي دوباره آنان به بيمارستان طالقاني منتقل شدند. بهزيستي و کميته امداد حاضر به پذيرش بيماران نشدند و انجمن حمايت از جذاميان حاضر به نگهداري اين بيماران شد که رئيس دانشگاه علوم پزشکي در آن زمان مخالفت کرد. پس از آن، بيماران د وباره به اين مکان منتقل ميشوند تا براي هميشه اين خانه سرپناه امن آنها باشد.اما به يكباره مسئولان مركز تصميم ميگيرند تمام وسايل بيماران را با چهار کاميون از آسايشگاه خارج كند تا آنان كه به خاطر بيماري خود را از اجتماع جدا كرده بودند از خود بپرسند سرنوشت ما چه ميشود؟بيمارستان براي رسيدگي به جذاميان واگذار شده بود. يکي ديگر از بيماران درمانگاه امراض پوستي ميگويد: زمين بيمارستان شهيد هاشمي نژاد هم فقط براي رسيدگي به امور جذاميان واگذار شده که از آن به عنوان بيمارستان استفاده ميشود و اکنون بقيه آن را هم ميخواهند از ما بگيرند.او از فرداي خود ميترسد. ميپرسد: در حال حاضر چه کسي حاضر به نگهداري از من است. با اين وضعيت بايد کجا بروم و چکار کنم. اگر سالم بودم که دست به دامان مسئولان نميشدم. آيا ديواري کوتاهتر از جذاميان پيدا نکردهاند که اينگونه به ما ظلم ميکنند.يکي ديگر از آنان اضافه کرد: مدتهاست که ما فراموش شده ايم. هيچکس به ما رسيدگي نميکند. با وجود اين بيماري بايد دست به دامان چه کسي بشويم. چه کسي حاضر است از ما نگهداري کند. ما معلول هستيم همه داروها و تجهيزات اين مرکز را بردهاند و حدود 40 نفر از ما بلاتکليف هستند. ضرب و شتم بيمار؟ به رغم همزماني رهايي دو بيمار در كنار اتوبان خليجفارس و واكنشهاي بسيار تند از سوي افكارعمومي، اما مسئولان اين مركز در مقابل اعتراض بيماران اقدام به ضرب و شتم جذاميان ميكنند. علي يادگاري يكي از همان بيماران است كه در پاسخ به اعتراضش كتك خورده است: يادگاري از بيكسيها ميگويد: بيشتر بيماران اين مرکز هيچ کسي را ندارند که از آنان نگهداري کند. اين در حالي است که تمام وسايل بيماران بدون اطلاع آنان منتقل شده است. هيچ چيزي را نگذاشتند، يخچال، ماشين لباسشويي و بسياري از وسايل ديگر را از مرکز خارج کردهاند. فقط مقدار ناچيزي با مقاومت ما و برخي افراد دلسوز به مرکز بر گردانده شد.ابراهيم گريواني، فرزند يکي از جذاميان نيز ميگويد: از 60 سال گذشته جذاميان در اين محل اسکان داشتهاند كه از سوي فرد خيري به نام محراب خان براي نگهداري جذاميان واگذار شد. در حال حاضر بيماران از استانهاي ديگر کشور نيز در اين مرکز نگهداري ميشوند.به گفته او در منطقه طلاب حدود 4 هزار بيمار مبتلا به جذام وجود دارد، ولي اين مرکز از حدود 40 بيمار جذامي نگهداري ميکند. آنان بيماريهاي حادي دارند و با اين حال بارها از نقطهاي به نقطه ديگر منتقل شدهاند. پنج دهه زندگي او از سال 1340 د ر اين مركز ساكن است: بيمارستان امام حسين(ع) هم مربوط به جذاميان بوده است، ولي در حال حاضر هيچ توجهي به ما نميشود. او هم نميداند با اين آوارگي چكار كند. كسي را ندارد. بعد از 50 سال همه او را فراموش كردهاند. البته اين وضعيت بيماراني است كه قادر به صحبت كردن هستند. در جمع آواره جذاميان كساني بودند كه حتي نميتوانستند صحبت كنند. اما وحشت روزگار بيپناهي در بن چشمانشان پيدا بود. اما آن روي سكه البته همه اتفاقها در حوزه بهداشت غمانگيز نبود بلكه یک بیمار قلبی از حدود هزار روز قبل تاکنون در بیمارستان قلب شهید رجایی در کما فرو رفته است و مسئولان و پرسنل این بیمارستان از هیچگونه خدمات درمانی به این بیمار که در زندگی نباتی به سر میبرد کوتاهی نکردهاند و تمامی هزینه های او توسط بیمارستان تامین شده است. علی انصاری فر، سرپرستار بخش جراحی مردان بیمارستان قلب شهید رجايي ميگويد: این بیمار که مردی 52 ساله از اهالی شمال کشور است، حدود سه سال قبل به دلیل سکته شدید قلبی و نارسایی اکسیژن به مغز در کما فرو می رود.او با عنوان این مطلب که همه از این بیمار قطع امید کردهاند، ميگويد: اخلاق پزشکی و انسانی به ما این اجازه را نمیدهد که او را رها کنیم. به طوریکه در این مدت توسط دستگاه به زندگی نباتی خود ادامه می دهد و پرسنل و تیم درمانی حتی یک لحظه او را فراموش نکردهاند.به گفته انصاريفر ماساژ، مشاوره درمانی، حمام روی تخت، تغذیه از راه لوله و... از جمله خدماتی است که بهطور مداوم به این بیمار ارائه می شود.سرپرستار بخش جراحی مردان بیمارستان قلب رجایی با تاکید بر اینکه این بیمار پس از گذشت هزار روز بستری بودن روی تخت هنوز یک سانت زخم بستر نگرفته است، ميگويد: این موضوع از نظر پزشکی در نوع خود کم نظیر و یک رکورد است که این مسئله حکایت از تلاشهای پرسنل و کادر درمانی بیمارستان دارد که او را رها نکردهاند.او با اعلام این مطلب که از همان روز اول تا کنون خانواده بیمار او را فراموش کردهاند، افزود: فقط هرچند ماه یکبار سری به او می زنند و می روند.انصاری فر با اشاره به هزینه های سرسام آور بستری بیمار در بخش ICU ميگويد: هزینه یک شب ICU در بیمارستان دولتی 90 هزار و خصوصی 700 هزار تومان است. هزینه هایی که تاکنون برای این بیمار هزینه شده است با تعرفه های دولتی 75 میلیون تومان شده است که اگر در بیمارستان خصوصی بود، یک رقم نجومی می شد.سرپرستار بخش جراحی مردان بیمارستان قلب شهید رجایی ميگويد: همه از او قطع امید کردهاند اما به لحاظ اخلاق پزشکی و انسانی ما به خود اجازه نمی دهیم او را از دستگاه جدا کنیم. اما افكارعمومي از خود ميپرسند جامعه اسلامي- ايراني را چه ميشود كه شبانه دو بيمار را در كنار اتوبان رها ميكنند و در مشهد مقدس 40 بيمار جذامي را بيخانمان ميكنند بدون اينكه يك لحظه به سرنوشت آنها فكر كنند! منبع:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 271]