واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: کمین شبانه خانه به دوشهای پایتخت کارآگاهان بر این باور رسیدند که زمان دستگیری آيدا و همدستانش آنان در خیابان به کمین نشسته بودند تا در فرصت مناسب و تاریکی کامل هوا دختر جوان را باز طعمه قرار دهند که خود را در برابر پلیس دیدهاند. وطن امروز: مردان هوسرانی که غافل از نقشه زهرا و همدستانش با وسوسههای شیطانی این دختر جوان را سوار خودرویشان میکردند از سوی 3 پسر تحت تعقیب قرار میگرفتند و3 پسر با رساندن خود به خودروی مدل بالا، از رانندهاش میخواستند توقف کند و چون چهرهها و ظاهرشان شباهتی به ماموران نداشت به بهانه اینکه آيدا، خواهر آنان است رانندگان را ترسانده و در ازای گرفتن پول و زورگیری از آنان، قول میدادند پلیس را خبر نکنند سپس آيدا را پیاده کرده و سوار بر خودرویشان در برابر دیدگان وحشتزده مردان هوسران پا به فرار میگذاشتند. دختر جوان خوابآلود بود. وقتی پلیس از پسران به تحقیق پرداخت ابتدا شنید همگی خواهر و برادر هستند و برای دیدن یکی از بستگانشان به آنجا آمده و منتظر هستند. آنها هیچ مدرکی برای این ادعاهایشان نداشتند تا اینکه همگی بازداشت شدند. تحقیقات نشان داد آيدا، یک دختر فراری از خانه است. وی گفت:«وقتی خانهمان را ترک کردم مدتی نزد دوستانم سرگردان بودم تا اینکه احساس کردم سربار هستم و خانوادههایشان حساس شدهاند». وی افزود: «تصمیم گرفتم دیگر روی پای خودم بایستم تا اینکه یکی از این پسرها با همین خودرو من را سوار کرد و با هم طرح دوستی ریختیم، وقتی فهمید سرپناهی ندارم خواست همه جا با هم باشیم و اگر خانهای پیدا نکردیم که شب در آنجا بمانیم در همان خودرویش استراحت کنیم. چارهای نداشتم و پذیرفتم. خانه به دوش شده بودم. گاهی دلم برای خانه و خانوادهام تنگ میشد اما فایدهای نداشت. از محیط آنجا فراری شده بودم و دیگر پلی سالم پشت سرم نمانده بود تا بتوانم برگردم، البته تمایلی نیز به بازگشت نداشتم». آيدا وقتی شنید که پلیس تصور دارد وی عضو یک باند زورگیری است، گفت: «من دنبال سرپناه بودم و از وقتی با این پسرها که دوست یکدیگر هستند آشنا شدم هیچ خلافی انجام ندادهام». وی درباره اینکه چرا به همراه 3 پسرداخل خودرو نشسته و به بهانه قرار با بستگان خیالی میخواستند دلیلی برای رهایی از دست پلیس ارائه دهند و انگیزهشان از استراحت در آنجا چه بود، سکوت کرد و با ادعای گمراهکنندهای گفت: «من خانه به دوش بودم. این 3 پسر هم دوست یکدیگر هستند. نمیتوانستم موافق یا مخالف باشم». پدرام، حسن و سياوش ادعا کردند 3 دوست صمیمی هستند، یکی از آنها گفت: «من در حال مسافرکشی بودم که زهرا را سوار کردم و دیدم دختر بدبختی است به خاطر همین با وی طرح دوستی ریختم و از آن به بعد همیشه با هم بودیم، چند باری به خانه دوستانم رفتیم تا استراحت کنیم ولی بیشتر وقتها داخل خودرو میماندیم». 2 پسر دیگر نیز آشنایی خود با آيدا را به واسطه دوستشان دانستند و ادعا کردند: بیدلیل کنار خیابان توقف کرده بودیم و میخواستیم خستگیمان رفع شود که پلیس سر رسید. با سکوت این دختر و پسرها پروندهشان در اختیار پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت تا تحقیقات تخصصی پرده از راز پنهان آنان بردارد. کارآگاهان در بررسیهای خود در حالیکه هر 4 دختر و پسر بهجز دوستی و رابطه پنهانی به چیز دیگری اعتراف نمیکردند، وارد شاخه زورگیری خیابانی شدند. در این شاخه احتمال داده شد که آيدا نقش طعمه باند زورگیران را بازی میکرد به طوریکه با ایستادن در حاشیه خیابان و در حالیکه همدستانش داخل خودرو وی را تحتنظر داشتند از رانندگان خودروهای مدل بالا میخواست تا وی را سوار کنند. کارآگاهان بر این باور رسیدند که زمان دستگیری آيدا و همدستانش آنان در خیابان به کمین نشسته بودند تا در فرصت مناسب و تاریکی کامل هوا دختر جوان را باز طعمه قرار دهند که خود را در برابر پلیس دیدهاند. بدینترتیب و در حالیکه بازپرس پرونده دستور بازداشت و تحقیق ویژه از 4دختر و پسر جوان را صادر کرده است، کارآگاهان به بررسیهای گستردهای دست زدهاند تا پرده از جزئیات اقدامات تبهکارانه خانه به دوشها بردارند. در این اقدام اطلاعاتی پلیس در حال جستوجوی پروندههایی است که در آن با همان شیوه «اتوزنی» زورگیری صورت گرفته است. با توجه به اینکه مالباختههای این نقشه ماهرانه مردان هوسران و پولدار بودهاند، احتمال داده میشود هیچکدام به طرح شکایت نپرداخته باشند. این گزارش حاکی است کسانیکه در دام این باند گرفتار شدهاند با اطمینان از اینکه مشخصاتشان محرمانه خواهد ماند میتوانند برای طرح شکایت به پایگاه 2 پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 399]