تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هيچ كس جز با اطاعت خدا خوشبخت نمى‏شود و جز با معصيت خدا بدبخت نمى‏گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815675442




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گام‌های مرگ قاتل با چشمان بسته


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: گام‌های مرگ قاتل با چشمان بسته خیلی شیشه مصرف کرده بودم به خاطر همین نمی‌دانستم باید چه کنم؟! از 3 روز پیش مرتب شیشه می‌کشیدم. روز جنایت از ساعت‌ها پیش و در تاریکی شب داخل پارک شیشه می‌‌کشیدم، زمانی که با چاقو به سمت دوستانم حمله کردم کنترل کارهایم را در اختیار نداشتم... وطن امروز: پسر جوان وقتی دید دوستش را کشته در دنیای توهم و با پیکری خون‌آلود قدم‌زنان به وسط اتوبان رفت، چشم‌هایش را بست و خود را به سرنوشت مرگ سپرد. ساعت 10 صبح روز 27 مهرماه سال جاری ماموران کلانتری 141 شهرک راه‌آهن در جریان پیدا شدن جسد خون‌آلودی زیر پلی در دهکده المپیک قرار گرفتند. همزمان با رسیدن پلیس بالای سر جسد جوان 29 ساله که «شهرام» نام داشت، ماموران شنیدند در یک پارک نزدیکی آنجا، جوان 23 ساله دیگری به نام «هادی» با ضربات چاقو مجروح شده به بیمارستان انتقال یافته است. با وارد عمل شدن بازپرس شاهنگیان از شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران تیمی از اداره ویژه قتل پلیس آگاهی ماموریت یافت تا پرده از راز این درگیری خونین بردارد. کارآگاهان در نخستین اقدام وقتی هادی بهبود نسبی پیدا کرد وی را تحت تحقیق گرفتند و شنیدند وی به همراه شهرام و دوست دیگرشان به نام «مسعود» در جمع هم‌پاتوقی‌هایشان داخل پارک بودند و زمانی که خواسته‌اند از هم جدا شوند ناگهان مسعود با چاقو به سمت آنها حمله کرده و دست چپ وی را هدف قرار داده سپس با فرار بچه‌ها از دست حمله وی، مسعود به سمت شهرام دویده است و دیگر از چیز دیگری اطلاع ندارد. با این سرنخ وقتی هم‌پاتوقی‌های دیگر هادی نیز تاکید کردند مسعود در حالت توهم شیشه دیوانه‌وار به سمت دوستانش حمله کرده، ردیابی این جوان شیشه‌ای آغاز شد و کارآگاهان وی را در حالی که به خاطر تصادف در اتوبان در بیمارستان بستری بود، ردیابی کردند. بررسی‌های اطلاعاتی نشان داد که مسعود‌ از 2 سال پیش به تهران آمده و از سال‌ها پیش اعتیاد به موادمخدر داشته و چند ماهی می‌شود به همراه دوستان دیگرش شیشه‌ای شده است. مسعود 23 ساله بعد از بهبود در اختیار اداره 10 پلیس آگاهی قرار گرفت و در بازجویی‌ها هرگونه دخالت در قتل دوستش را نپذیرفت و ادعا کرد در اتوبان همت تصادف کرده و نمی‌داند چرا دوستانش برای وی پاپوش درست کرده‌اند. جوان شیشه‌ای گفت: «من کسی را نکشته‌ام، همه آنهایی که مرا قاتل معرفی کرده‌اند با من دشمنی دارند و چون می‌دانند در تهران تنها هستم، می‌خواهند قتل را به گردن من بیندازند». وی افزود: «برای نخستین‌بار با شهرام و دیگر بچه‌ها در داخل پارک آشنا شدم، آنها نیز مثل من بیکار بودند و اعتیاد به شیشه داشتند؛ دوستی ما بیشتر شد». با وجود ادعاهای بی‌گناهی مسعود، کارآگاهان به اطلاعات ویژه‌ای دست پیدا کردند که جوان شیشه‌ای را در برابر اتهام قتل قرار می‌داد. مسعود باید اعتراف می‌کرد، وی گفت: «خیلی شیشه مصرف کرده بودم به خاطر همین نمی‌دانستم باید چه کنم؟! از 3 روز پیش مرتب شیشه می‌کشیدم. روز جنایت از ساعت‌ها پیش و در تاریکی شب داخل پارک شیشه می‌‌کشیدم، زمانی که با چاقو به سمت دوستانم حمله کردم کنترل کارهایم را در اختیار نداشتم، اصلا نمی‌دانم چه شد که من و شهرام به اتوبان رفتیم، زیر پل زیرگذر وقتی فهمیدم قاتل شده‌ام که روی سینه دوستم نشسته و با چاقو ضربه می‌زدم؛ ترسیدم، دیدم شهرام نفس نمی‌کشد، تصمیم گرفتم خودم را هم خلاص کنم، نتوانستم، بلند شدم، چشانم را بستم، دستانم را به دوطرف باز کردم و داخل اتوبان رفتم، قدم می‌زدم که ناگهان خودرویی به من کوبید و دیگر چیزی نفهمیدم».




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 228]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن