تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 17 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):شعبان ماه من است. هر كه ماه مرا روزه بدارد، روز قيامت شفيع او خواهم بود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1851178172




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سخنراني تاريخي امام خميني (ره)در بهشت زهرا: سرنوشت هر ملت دست خودش است


واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: سخنراني تاريخي امام خميني (ره)در بهشت زهرا: سرنوشت هر ملت دست خودش است


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي

در12 بهمن سال1357 امام خميني (رض) پس از 15 سال دوري از وطن به عنوان رهبر انقلاب اسلامي مردم ايران قدم به خاك كشور نهادند ودر اولين اقدام براي اداي احترام به مقام شامخ شهداي انقلاب اسلامي با حضور در مزار اين شهدا سخناني تاريخي ايراد فرمودند.

به گزارش گروه تاريخ خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، متن كامل اين سخنراني مهم و تاريخي به اين شرح است:

«اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم‌ الله الرحمن الرحيم

تشكر و تسليت

ما در اين مدت مصيبت ها ديديم؛ مصيبت‌هاي بسيار بزرگ. و بعض پيروزي‌ها حاصل شد كه البته آن هم بزرگ بود. مصيبت‌هاي زنهاي جوان مرده، مردهاي اولاد از دست داده، طفل‌هاي پدر از دست داده. من وقتي چشمم به بعضي از اينها كه اولاد خودشان را از دست داده‌اند مي‌افتد، سنگيني در دوشم پيدا مي‌شود كه نمي‌توانم تاب بياورم. من نمي‌توانم از عهده اين خسارات كه بر ملت ما وارد شده است برآيم. من نمي‌توانم تشكر از اين ملت بكنم كه همه چيز خودش را در راه خدا داد. خداي تبارك و تعالي بايد به آنها اجر عنايت فرمايد. من به مادرهاي فرزند از دست داده تسليت عرض مي‌كنم و در غم آنها شريك هستم. من به پدرهاي جوان داده، من به آنها تسليت عرض مي‌كنم. من به جوان‌هايي كه پدرانشان را در اين مدت از دست داده‌اند تسليت عرض مي‌كنم.

رژيم سلطنتي مغاير عقل و قانون

خوب، ما حساب بكنيم كه اين مصيبت‌ها براي چه به اين ملت وارد شد. مگر اين ملت چه مي‌گفت و چه مي‌گويد كه از آن وقتي كه صداي ملت درآمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اينها ادامه دارد. ملت ما چه مي‌گفتند كه مستحق اين عقوبات شدند. ملت ما يك مطلبش اين بود كه اين سلطنت پهلوي از اول كه پايه‌گذاري شد برخلاف قوانين بود. آنهايي كه در سن من هستند مي‌دانند و ديده‌اند كه مجلس موسسان كه تاسيس شد، با سر نيزه تاسيس شد. ملت هيچ دخالت نداشت در مجلس موسسان. مجلس موسسان را با زور سرنيزه تاسيس كردند، و با زور وكلاي آن را وادار كردند به اينكه به رضا شاه راي سلطنت بدهند. پس اين سلطنت از اول يك امر باطلي بود؛ بلكه اصل رژيم سلطنتي از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلي است و خلاف حقوق بشر است. براي اين‌كه ما فرض مي‌كنيم كه يك ملتي تمامشان راي دادند كه يك نفري سلطان باشد؛ بسيار خوب، اينها از باب اينكه مسلط برسرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، راي آنها براي آنها قابل عمل است. لكن اگر يك ملتي راي دادند - ولو تمامشان - به اينكه اعقاب اين سلطان هم سلطان باشد، اين به چه حقي[ است؟] ملت پنجاه سال پيش از اين، سرنوشت ملت بعد را معين مي‌كند؟ سرنوشت هر ملتي به دست خودش است. ما در زمان سابق - فرض بفرماييد كه زمان اول قاجاريه - نبوديم؛ اگر فرض كنيم كه سلطنت قاجاريه به واسطه يك رفراندمي تحقق پيدا كرد و همه ملت هم - ما فرض كنيم كه - راي مثبت دادند اما راي مثبت دادند بر آغا محمدخان قجر و آن سلاطيني كه بعدها مي‌آيند؛ در زماني كه ما بوديم و زمان سلطنت احمد شاه بود، هيچ يك از ما زمان آغا محمد خان را ادراك نكرده؛ آن اجداد ما كه راي دادند براي سلطنت قاجاريه، به چه حقي راي دادند كه زمان ما احمد شاه سلطان باشد؟ سرنوشت هر ملت دست خودش است.

رژيم پهلوي، تحميلي و غير قانوني

ملت در صد سال پيش از اين، صد و پنجاه سال پيش از اين ملتي بوده،يك سرنوشتي داشته است و اختياري داشته ولي او اختيار ما را نداشته است كه سلطاني را بر ما مسلط كند. ما فرض مي‌كنيم كه اين سلطنت پهلوي، اول كه تاسيس شد ما فرض مي كنيم كه به اختيار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختيار مردم تاسيس كردند، اين اسباب اين مي‌شود كه - بر فرض اينكه اين امر باطل صحيح باشد - فقط رضاخان سلطان باشد؛ آن هم بر آن اشخاصي كه در آن زمان بودند. و اما محمدرضا سلطان باشد بر اين جمعيتي كه الان بيشترشان - بلكه الا بعض كم، بعض قليلي از آنها - ادراك آن وقت را نكرده‌اند، چه حقي داشتند ملت در آن زمان سرنوشت ما را در اين زمان معين كنند؟ بنابراين سلطنت محمد رضا اولا كه چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنيزه تاسيس شده بود، مجلس غير قانوني است، پس سلطنت محمدرضا هم غيرقانوني است. و اگر سلطنت رضا شاه فرض بكنيم ك قانوني بوده، چه حقي آنها داشتند كه براي ما سرنوشت معين كند؟ هر كسي سرنوشتش با خودش است. مگر پدرهاي ما ولي ما هستند؟ مگر آن اشخاصي كه در صدسال پيش از اين، هشتاد سال پيش از اين بودند، مي‌توانند سرنوشت ملتي را كه بعدها وجود پيدا مي‌كنند آنها تعيين بكنند؟ اين هم يك دليل كه سلطنت محمد رضا سلطنت قانوني نيست. علاوه بر اين، اين سلطنتي كه در آن وقت درست كرده بودند و مجلس موسسان هم ما فرض كنيم كه صحيح بوده است، اين ملتي كه سرنوشت خودش با خودش بايد باشد دراين زمان مي‌گويد كه ما نمي‌خواهيم اين سلطان را. وقتي كه اينها راي دادند به اينكه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمد رضا شاه را، رژيم سلطنتي را نمي‌خواهيم، سرنوشت اينها با خودشان است. اين هم يك راه است از براي اينكه سلطنت او باطل است.

دولت‌هاي دست نشانده و مجالس فرمايشي

حالا مي‌آييم سراغ دولت‌هايي كه ناشي شده از سلطنت محمدرضا و مجلس‌هايي كه ما داريم. در تمام طول مشروطيت - الا بعض از زمان‌ها آن هم نسبت به بعض از وكلا - مردم دخالت نداشتند در تعيين وكلا! شما الان اطلاع داريد كه در اين مجلسي كه حالا هست - چه مجلس شورا و چه مجلس سنا - و شما ملت ايران هستيد، شما ملتي هستيد كه در تهران سكني داريد، من از شما مردم تهران سوال مي‌كنم كه آيا اين وكلايي كه در مجلس هستند - چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا - شما اطلاع داشتيد كه اينها را خودتان تعيين كنيد؟ اكثر اين مردم مي‌شناسند اين افرادي را كه به عنوان وكيل مجلس سنا يا مجلس شورا در مجلس هستند يا اين هم با زور تعيين شده بدون اطلاع مردم؟ مجلسي كه بدون اطلاع مردم است و بدون رضايت مردم است، اين مجلس مجلس غيرقانوني است. بنابراين اينهايي كه در مجلس نشسته‌اند و مال ملت را گرفته‌اند به عنوان اين‌كه حقوق هر ... وكيلي اينقدر است، اين حقوق را حق نداشتند بگيرند و ضامن هستند. آنهايي هم كه در مجلس سنا هستند، آنها هم حق نداشتند و ضامن هستند.

و اما دولتي كه ناشي مي‌شود از يك شاهي كه خودش و پدرش غيرقانوني است، خودش علاوه بر او غيرقانوني است، وكلايي كه تعيين كرده است غيرقانوني است، دولتي كه از همچو مجلسي و همچو سلطاني انشا بشود، اين دولت غيرقانوني است. اين ملت حرفي را كه داشتند درزمان محمد رضا خان مي‌گفتند كه اين سلطنت را ما نمي‌خواهيم و سرنوشت ما با خود ماست، حالا هم مي‌گويند كه ما اين وكلا را غيرقانوني مي دانيم، اين مجلس سنا را غيرقانوني مي دانيم، اين دولت را غير قانوني مي دانيم. آيا كسي كه خودش از ناحيه مجلس، از ناحيه مجلس سنا، از ناحيه شاه منصوب است، و همه آنها غيرقانوني هستند، مي‌شود كه قانوني باشد؟ ما مي‌گوييم كه شما غيرقانوني هستيد بايد برويد. ما اعلام مي‌كنيم كه الان دولتي كه به اسم دولت قانوني خودش را معرفي مي‌كند، حتي خودش قبول ندارد كه قانوني است! خودش تا چند سال پيش از اين، تا آن وقتي كه دستش نيامده بود اين وزارت، قبول داشت كه غيرقانوني است؛ حالا چه شده است كه مي‌گويد من قانوني هستم؟! اين مجلس غيرقانوني است؛ از خود وكلا بپرسيد كه آيا شما راملت تعيين كرده است؟ هر كدام ادعا كردند كه ملت تعيين كرده است، ما دستشان را مي دهيم دست يك نفر آدم ببرد او را در حوزه انتخابيه‌اش، در حوزه انتخابيه از مردم سوال مي‌كنيم كه اين آقا آيا وكيل شما هست؟ شما او را تعيين كرديد؟ حتما بدانيد كه جواب آنها منفي است. بنابراين آيا ملتي كه فرياد مي‌كند كه ما اين دولتمان، اين شاهمان، اين مجلسمان برخلاف قوانين است، و حق شرعي و حق قانوني و حق بشري ما اين است كه سرنوشتمان دست خودمان باشد، آيا حق اين ملت اين است كه يك قبرستان شهيد براي ما درست بكنند در تهران، يك قبرستان هم درجاهاي ديگر؟

فساد و ويراني به نام اصلاح و ترقي

من بايد عرض كنم كه محمد رضا پهلوي، اين خائن خبيث ... رفت، فرار كرد و همه چيز ما را به باد داد. مملكت ما را خراب كرد، قبرستان‌هاي ما را آباد كرد. مملكت ما را از ناحيه اقتصاد خراب كرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ريخته است؛ كه اگر بخواهيم ما اين اقتصاد را به حال اول برگردانيم، سال‌هاي طولاني با همت همه مردم، نه يك دولت اين كار را مي‌تواند بكند و نه يك قشر از اقشار مردم اين كار را مي‌توانند بكنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمي‌توانند اين به هم ريختگي اقتصاد را از بين ببرند. شما ملاحظه كنيد به اسم اينكه ما مي‌خواهيم زراعت را، دهقان‌ها را دهقان كنيم، تا حالا رعيت بودند و ما مي‌خواهيم حالا دهقانشان كنيم! « اصلاحات ارضي» درست كردند. اصلاحات ارضي‌شان بعد از اين مدت طولاني به اينجا منتهي شد كه بكلي دهقاني از بين رفت، بكلي زراعت ما از بين رفت، و الان شما در همه چيز محتاجيد به خارج. يعني محمدرضا اين كار را كرد تا بازار درست كند از براي امريكا و مامحتاج به او باشيم ودر اينكه گندم از او بياوريم، برنج از او بياوريم، همه چيز را. تخم‌مرغ از او بياوريم، يا از اسرائيل كه دست نشانده امريكاست بياوريم.

بنابراين كارهايي كه اين آدم كرده به عنوان « اصلاح»، اين كارها خودش افساد بوده است! قضيه «اصلاحات ارضي» يك لطمه‌اي بر مملكت ما وارد كرده است كه تا شايد بيست سال ديگر ما نتوانيم اين را جبرانش بكنيم؛ مگر همه ملت دست به هم بدهند و كمك كنند تا سال‌هايي بگذرد و جبران بشود اين معنا. فرهنگ ما را يك فرهنگ عقب نگه داشته درست كرده است. فرهنگ ما را اين [شاه] عقب‌نگه داشته به طوري كه الان جوانهاي ما تحصيلاتشان در اينجا تحصيلات تام تمام نيست و بايد بعد از اينكه يك مدتي در اينجا يك نيمه تحصيلي كردند، آن هم با اين مصيبت‌ها، آن هم با اين [فشار]ها، بايد بروند درخارج تحصيل بكنند. ما پنجاه سال است، بيشتر از پنجاه سال است دانشگاه داريم و قريب سي‌ و چند سال است كه اين دانشگاه را داريم؛ لكن چون خيانت شده است به ما، از اين جهت رشد نكرده‌؛ رشد انساني ندارد. تمام انسان‌ها و نيروي انساني ما را از بين برده است اين آدم.

اين آدم به واسطه نوكري كه داشته، مراكز فحشا درست كرده. تلويزيونش مركز فحشاست، راديوش - بسياري‌اش - فحشاست. مراكزي كه اجازه دادند براي اينكه باز باشد، مراكز فحشاست. اينها دست به دست هم دادند. در تهران مركز مشروب فروشي بيشتر از كتاب‌ فروشي است، مركز فساد ديگر الي ماشاءالله است. براي چه؟ سينماي ما مركز فحشاست. ما با سينما مخالف نيستيم، ما با مركز فحشا مخالفيم. ما با راديو مخالف نيستيم، ما با فحشا مخالفيم. ما با تلويزيون مخالف نيستيم، ما با آن چيزي كه در خدمت اجانب براي عقب‌نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نيروي انساني ماست، با آن مخالف هستيم. ماكي مخالفت كرديم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتي كه از استفاده تمدن بكنند ما را به توحش كشانده است. سينما يكي از مظاهر تمدن است كه بايد در خدمت اين مردم، در خدمت تربيت اين مردم باشد؛ و شما مي‌دانيد كه جوانهاي ما را اينها به تباهي كشيده‌اند. و همين طور ساير اين [مراكز]. ما با اينها در اين جهات مخالف هستيم. اينها به همه معنا خيانت كرده‌اند به مملكت ما.

فرياد از دست شاه و امريكا

و اما نفت ما. تمام نفت ما را به غير دادند! به امريكا و غير از امريكا دادند. آني كه به امريكا دادند عوض چه گرفتند؟ عوض، يك اسلحه‌هايي براي پايگاه درست كردن براي آقاي امريكا! ما هم نفت داديم و هم پايگاه براي آنها درست كرديم! امريكا با اين حيله، كه اين مرد(شاه) هم دخالت داشت، با اين حيله نفت را از ما[ربود] و براي خودش در عوض، پايگاه درست كرد. يعني اسلحه‌هايي آورده اينجا كه ارتش ما نمي‌تواند اين اسلحه‌ را استعمال بكند؛ بايد مستشارهاي آنها باشند، بايد كارشناس‌هاي آنها باشند. اين هم از ناحيه نفت، كه اين نفت ما را اگر چند سال ديگر - خداي نخواسته - اين [شخص] عمر پيدا كرده بود، عمر سلطنتي پيدا كرده بود، مخازن نفت ما را تمام كرده بود، زراعتمان را هم كه تمام كرده، اين ملت بكلي ساقط شده بود و بايد عملگي كند براي اغيار. ما كه فرياد مي‌كنيم از دست اين، براي اين است. خون‌هاي جوان‌هاي ما براي اين جهات ريخته شده؛ براي اينكه آزادي مي‌خواهيم ما. ما پنجاه سال است كه در اختناق به سر برديم. نه مطبوعات داشتيم، نه راديو صحيح داشتيم، نه تلويزيون صحيح داشتيم؛ نه خطيب مي توانست حرف بزند، نه اهل منبر مي‌توانستند حرف بزنند، نه امام جماعت مي توانست آزاد كار خودش را ادامه بدهد؛ نه هيچ يك از اقشار ملت كارشان را مي‌توانستند ادامه بدهند. و در زمان ايشان هم همين اختناق به طريق بالاتر باقي است و باقي بود. و الان هم باز نيمه حشاشه(پركاه؛ بقيه روح در شخص بيمار. در اينجا منظور دولت بختيار است) او كه باقي است، نيمه حشاشه اين اختناق هم باقي است. ما مي‌گوييم كه خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم - تمام اينها غير قانوني است و اگر ادامه به اين بدهند، اينها مجرمند و بايد محاكمه بشوند، و ما آنها را محاكمه مي‌كنيم.

تعيين دولت با پشتيباني ملت

من دولت تعيين مي‌كنم! من تو دهن اين دولت مي‌زنم! من دولت تعيين مي‌كنم! من به پشتيباني اين ملت دولت تعيين مي كنم! من به واسطه اينكه ملت مرا قبول دارد(ابراز احساسات شديد مردم موجب شد كه سخنان امام قطع شود) ... اين آقا (بختيار) كه خودش هم خودش را قبول ندارد! رفقايش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد؛ فقط امريكا از اين پشتيباني كرده و فرستاده، به ارتش دستور داده كه از اين پشتيباني بكنيد؛ انگليس همه از اين پشتيباني كرده و گفته است كه بايد از اين پشتيباني بكنيد. يك نفر آدمي كه نه ملت قبولش دارد، نه هيچ يك از طبقات ملت از هر جا بگوييد قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند كه مي‌آورند توي خيابان‌ها! از خودشان هست اين اشرار، فرياد هم مي‌كنند، از اين حرف‌ها هم مي زنند. لكن ملت اين است، اين(اشاره به حضار) ملت است.

مي‌گويد كه در يك مملكت كه دوتا دولت نمي‌شود! خوب، واضح است اين؛ يك مملكت دو تا دولت ندارد لكن دولت غير قانوني بايد برود. تو غير قانوني هستي! دولتي كه ما مي گوييم، دولتي است كه متكي به آراي ملت است؛ متكي به حكم خداست. تو بايد يا خدا را انكار كني يا ملت را! بايد سر جايش بنشيند اين آدم! و يا اينكه به امر امريكا و اينها وادار كند يك دسته‌اي از اشرار، اين ملت را قتل عام كند.

هشدار به ملت ايران

ماتا هستيم نمي گذاريم اينها سلطه پيدا كنند. ما نمي گذاريم دوباره اعاده بشود آن حيثيت سابق و آن ظلم‌هاي سابق. ما نخواهيم گذاشت كه محمد رضا برگردد. اينها مي‌خواهند او را برگردانند. بيدار باشيد! اي مردم، بيدار باشيد! نقشه دارند مي‌كشند. ستاد درست كرده مردكه (شاه) در آن جايي كه هستش؛ روابط دارند درست مي‌كنند. مي‌خواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدي كه همه چيزمان اختناق در اختناق باشد، و همه هستي ما به كام آمريكا برود. ما نخواهيم گذاشت؛ تا جان داريم نخواهيم گذاشت.

و من ازخداي تبارك و تعالي سلامت همه شما را خواستار هستم. و من عرض مي‌كنم بر همه ما واجب است كه اين نهضت را ادامه بدهيم تا آن وقتي كه اينها ساقط بشوند؛ و ما به واسطه‌ي آراي مردم، مجلس سنا(به توضيح امام در پايان همين سخنراني توجه كنيد) درست بكنيم؛ و دولت اول را - دولت دائمي را - تعيين بكنيم.

اندرز و اتمام حجت به ارتش

و من بايد يك نصيحت به ارتش بكنم و يك تشكر از يك اركان ارتش، يك قشرهايي از ارتش. اما آن نصيحتي كه مي‌كنم اين است كه ما مي‌خواهيم كه شما مستقل باشيد. ما داريم زحمت مي‌كشيم، ما خون داديم، ما جوان داديم، ما حيثيت و آبرو داديم، مشايخ ما حبس رفتند، زجر كشيدند، مي خواهيم كه ارتش ما مستقل باشد. آقاي ارتشبد، شما نمي‌خواهيد، آقاي سرلشكر، شما نمي‌خواهيد مستقل باشيد؟ شما مي‌خواهيد نوكر باشيد؟! من به شما نصيحت مي‌كنم كه بياييد در آغوش ملت؛ همان كه ملت مي‌گويد بگوييد. بگوييد ما بايد مستقل باشيم. ملت مي‌گويد ارتش بايد مستقل باشد، ارتش نبايد زير فرمان مستشارهاي امريكا و اجنبي باشد؛ شما هم بياييد - ما براي خاطر شما اين حرف را مي‌زنيم - شما هم بياييد براي خاطر خودتان اين حرف را بزنيد، بگوييد: ما مي‌خواهيم مستقل باشيم، ما نمي‌خواهيم اين مستشارها باشند. ما كه اين حرف را مي‌زنيم كه ارتش بايد مستقل باشد، جزاي ما اين است كه بريزيد توي خيابان، خون جوان‌هاي ما را بريزيد كه چرا مي‌گوييد من بايد مستقل باشم! ما مي‌خواهيم تو آقا باشي.

قدرشناسي از نظاميان پيوسته به ملت

و اما تشكر مي‌كنم از اين قشرهايي كه متصل شدند به ملت. اينها آبروي خودشان را، آبروي كشورشان را، آبروي ملت‌شان را، اينها حفظ كردند. اين درجه‌دارها، همافرها، افسرهاي نيروي هوايي - اينها همه مورد تشكر و تمجيد‌ ما هستند؛ و همين طور آنهايي كه در اصفهان و در همدان و در ساير جاها اينها تكليف شرعي، ملي، كشوري خودشان را دانستند و به ملت ملحق شدند و پشتيباني از نهضت اسلامي ملت كردند. ما از آنها تشكر مي‌كنيم و به اينهايي كه متصل نشدند مي‌گوييم كه متصل بشويد به اينها. اسلام براي شما بهتر از كفر است؛ ملت براي شما بهتر از اجنبي است. ما براي شما مي‌گوييم اين مطلب را، شما هم براي خودتان اين كار را بكنيد. رها بكنيد اين را. خيال نكنيد كه اگر رها كرديد، ما مي‌آييم شما را به دار مي‌زنيم! اين چيزهايي است كه شماها يا كسان ديگر درست كرده‌اند؛ و الا اين همافرها و اين درجه‌دارها و اين افسرها كه آمدند و متصل شدند، ما با كمال عزت و سعادت آنها را حفظ مي‌كنيم. و ما مي‌خواهيم كه مملكت ممكلت قوي باشد. ما مي خواهيم كه مملكت داراي يك نظام قدرتمند باشد. ما نمي‌خواهيم نظام را به هم بزنيم. ما مي خواهيم نظام محفوظ باشد لكن نظام ناشي از ملت درخدمت ملت؛ نه نظامي كه ديگران سرپرستي‌اش بكنند و ديگران فرمان به آن بدهند.

مقصود من از مجلس سنا مجلس موسسان بود نه مجلس سنا. مجلس سنا اصلش يك حرف مزخرفي است! هميشه بوده!

و السلام عليكم و رحمه‌الله و بركاته »

انتهاي پيام

چهارشنبه|ا|12|ا|بهمن|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 176]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن