واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: روايت سي سالگي انقلاب در گفتوگو با علي مطهري: مطهري و بازرگان درپيوند تحصيلكردگان با انقلاب نقش اساسي داشتنداصلاحطلبان ساختارشكن بحراني براي انقلاب بودنددولت ايدهآل نداشتيم
تهران- خبرگزاري كار ايران
فرزند شهيد مطهري، منافقين، جنگ، اصلاحطلبان ساختارشكن، را از جمله مهمترين بحرانها و چالشهايي ميداند كه در طول سي سال گذشته، بروز و ظهور يافتهاند. اما اعتماد مردم به نظام و ايمان و عقيده آنها به اسلام و اصل ولايتفقيه منجر به دفع اين بحرانها شده است.
علي مطهري در گفتوگوي مشروحي كه با "ايلنا" در آستانه چهارمين دهه از پيروزي انقلاب داشت، بر لزوم تقويت ارتباط ايران با كشورهاي اسلامي در اين دهه، تاكيد كرد و افزود: بايد به فكر ايجاد اتحاد جماهير اسلامي، ايجاد ارتش مشترك اسلامي و به عبارتي ناتوي اسلامي باشيم تا جهان اسلام تا اين حد در مقابل اسرائيل و آمريكا خوار نباشد.
وي در بررسي عملكرد دولتهاي نه گانه پس از انقلاب و انطباق آنها با اهداف انقلاب و آرمانهاي امام، گفت: در همه اين دورهها، دولتها يك بعدي و تك ساحتي شدند و از ساير ارزشها بازماندند و هيچ كدام نتوانستند ارزشها را به طور هماهنگ پيش ببرند. از اين رو نميتوان گفت كه آنها دولتهاي ايدهآلي بودهاند.
فرزند شهيد مطهري هم عرض با تقسيم بندي دورانهاي پس از انقلاب به دوران "جنگ تحميلي"، "سازندگي"، "اصلاحات" و "عدالت محور" و... تقسيم بندي ديگري هم براي سالهاي بعد از انقلاب در نظر دارد وي اين دوران را به "دوره قبل از شهادت استاد مطهري" و دوره "پس از شهادت ايشان"تقسيم ميكند.
وي اين تقسيم بندي را بر اساس نقش تاثير گذار شهيد مطهري در انقلاب ارائه ميدهد و ميگويد: ايشان بعد از امام خميني (ره) دومين نقش را در پيروزي انقلاب داشتند. مطمئنا اگر ايشان به شهادت نميرسيدند بسياري از حوادث انقلاب به شكل ديگري رقم ميخورد.
اين نماينده تهران در واكنش به تئوري اينكه «انقلاب فرزندان خود را ميخورد»، ميگويد: اين يك اصل كلي نيست. اگر رهبران يك انقلاب از رخنه افراد فرصتطلب جلوگيري كنند، اين اصل مصداق پيدا نميكند. اما اگر غفلت نمايند، اين اصل تحقق پيدا ميكند.گاهي مخالفان يك حركت اجتماعي يا فكري، نقاب و ماسك آن حركت را، به چهره ميزنند و پستهاي حساس را در اختيار ميگيرند و انقلابيون واقعي را به حاشيه ميرانند. وظيفه رهبران آن حركت، آن است كه از اين امر جلوگيري كنند. در انقلاب ما تا حد كمي اين امر تحقق يافته و افرادي كه جسورتر و زرنگترند گاهي حق افراد اصلح را ضايع كردهاند.
مشروح گفتوگو با وي را در ادامه ميخوانيد:
*به نظر شما بزرگترين هدف امام خميني(ره) در رهبري انقلاب اسلامي چه بود؟ مردم با چه نگرشي و انگيزهاي از ايشان حمايت كردند؟
بزرگترين هدف امام خميني(ره) مبارزه با استبداد داخلي، استعمار خارجي و ايجاد حكومت اسلامي بود. مردم به عنوان انجام تكليف شرعي و به انگيزه نجات اسلام، از ايشان حمايت كردند. عواملي مانند محروميت مادي و فقدان آزادي در حركت مردم موثر بوده است. اما تاثير اساسي و خيزش عمومي زماني آغاز شد كه مردم احساس كردند رژيم شاه با ترويج فساد و فحشا و با تبديل تاريخ اسلامي به تاريخ شاهنشاهي، قصد نابودي اسلام را دارد و ميخواهد كشور را به ايران قبل از اسلام بازگرداند. اينجا بود كه نداي امام خميني را به عنوان مرجع تقليد و رهبر خود، صدايي آشنا احساس كردند و به سرعت به آن پاسخ مثبت دادند.
* موثرترين اقشار كشور در پيروزي انقلاب (اعم از دانشگاهيان، روحانيان، نخبگان و روشنفكران، زنان و ...) چه گروههايي بودند؟ سهم اين اقشار در پيروزي انقلاب چه بود؟
موثرترين اقشار، توده مردم بودند. البته نقش روحانيت آگاه در بسيج آنها، نقشي اساسي بود. ناگفته نماند كه پيوستن قشر تحصيلكرده به انقلاب اسلامي نيز، به انقلاب سرعت بخشيد. اين امر نتيجه تلاش چندين ساله افرادي مانند استاد مطهري و مهندس بازرگان بود. به نظر من يكي از نقصهاي قيام 15 خرداد اين بود كه قشر تحصيلكرده در آن شركت نداشت. اين نقص را استاد مطهري به خوبي متوجه شد و تلاش زيادي براي رفع آن انجام داد. ايشان ميگفتند: فرضا اگر قيام 15 خرداد به پيروزي ميرسيد، ما كادر لازم براي اداره كشور را در اختيار نداشتيم.
*تشكلهاي سياسي فعال پيش از انقلاب، اعم از نهضت آزادي و ملي و مذهبيها، جامعه روحانيت، سازمان مجاهدين و... چه نقشي در پيروزي انقلاب داشتند؟ كدام يك از اين گروهها نقش بيشتري در تهييج مردم از يكسو و هماهنگي ميان مردم و رهبر انقلاب از سوي ديگر را داشتند؟
نهضت آزادي تا مرحله پيروزي انقلاب نقش خوبي داشت. اگر چه اين تشكل معتقد به بركناري شاه نبود و ميگفت كه شاه بايد سلطنت كند نه حكومت. به عبارت ديگر نهضت آزادي، بركناري شاه را امكانپذير نميدانست. ولي بعد از پيروزي انقلاب و در دست گرفتن دولت موقت، نهضت آزادي همراهي لازم را با امام نداشت. جامعه روحانيت مبارز نقش اساسي در پيروزي انقلاب اسلامي داشت و بازوي امام خميني(ره) به شمار ميرفت. سازمان مجاهدين خلق و به طريق اولي، حزب توده به خاطر پذيرفتن ماركسيسم به عنوان الم مبارزه، اگر چه در ظاهر ممكن است، شوري به نهضت انقلاب داده باشند؛ ولي در واقع نقش منفي و بازدارندهاي در اين انقلاب داشتند. زيرا مردم تصور ميكردند كه بناست افكار ماركيسيستي با حضور آنها بر كشور حاكم شود؛ از اينرو قدمهاي مردم به جاي آنكه تقويت شود سست ميشد.
*اين گروهها پس از انقلاب چگونه به همكاري خود با انقلاب ادامه دادند؟ نسبت حضور آنها در دولتها و مجالس مختلف متناسب با نقش آنان در پيروزي انقلاب بود يا نه؟
روشن است كه مجاهدين خلق و تودهايها همان طور كه انتظار ميرفت، به انقلاب خيانت كردند. نهضت آزادي، نشيب و فرازهايي داشت و در مجموع قابل جذب است. اما درباره نسبت حضور آنها در دولتها و مجالس بايد عرض كنم كه چون در انقلاب ما، نقش اول را مردم داشتند، اساسا صحبت از سهمخواهي و سهميهبندي غنايم انقلاب براي افراد و گروهها از ابتداي پيروزي انقلاب معني نداشت.
*برخي بر مبني تئورياي كه معتقد است، "انقلاب، فرزندان خود را ميخورد"، قائل به حذف تدريجي برخي حاميان انقلابها در اعصار مختلف پس از آن هستند. به نظر شما آيا انقلاب اسلامي ايران نيز مشمول اين قاعده بوده است؟
اينكه «انقلاب فرزندخور است»، يك اصل كلي نيست. اگر رهبران يك انقلاب از رخنه افراد فرصتطلب جلوگيري كنند، اين اصل مصداق پيدا نميكند. اما اگر غفلت نمايند، اين اصل تحقق پيدا ميكند. گاهي مخالفان يك حركت اجتماعي يا فكري، نقاب و ماسك آن حركت را، به چهره ميزنند و پستهاي حساس را در اختيار ميگيرند و انقلابيون واقعي را به حاشيه ميرانند. وظيفه رهبران آن حركت، آن است كه از اين امر جلوگيري كنند. در انقلاب ما تا حد كمي اين امر تحقق يافته و افرادي كه جسورتر و زرنگترند گاهي حق افراد اصلح را ضايع كردهاند.
*اساسا از منظر جامعهشناسي سياسي، وجوه تشابه و افتراق انقلاب ايران با ديگر انقلابهاي قرن اخير در دنيا در چه چيزهايي بوده است؟ چه مواردي منجر به ممتاز بودن انقلاب اسلامي ايران شده است؟
وجه تشابه انقلاب اسلامي ما با انقلاب كبير فرانسه در اين بود كه هر دو بر مساله آزادي و حقوق مردم تاكيد داشتند. اما وجه افتراق آنها، اين است كه اولا اهداف انقلاب ما منحصر به آزادي و احترام حقوق مردم نبوده و ثانيا آزادي و حقوق مردم را در قالب مفاهيم اسلامي مطرح كرده است. همينطور وجه تشابه انقلاب ما با انقلاب اكتبر روسيه در اين بود كه هر دو بر عدالت اجتماعي تاكيد داشتهاند ولي اولا اهداف انقلاب ما منحصر به عدالت نبود و ثانيا عدالت را در غالب اسلامي آن ديده است نه به شكل سوسياليستي. با توجه به جامعيت انقلاب ما و خاستگاه و اهداف آن، اين انقلاب فقط قابل تشبيه به انقلاب صدر اسلام است.
* از ابتداي انقلاب امام خميني (ره)، بحث "صدور انقلاب" را مطرح كردند. به نظر شما منظور و خواسته ايشان از صدور انقلاب ايران به سراسر جهان چه بود؟
مقصود امام از صدور انقلاب، رساندن پيام اسلام به جهان بود. اين يك اصل اسلامي است. زيرا اسلام داعيه جهاني دارد و هيچ مرز جغرافيايي و نژادي و زباني نميشناسد. اسلام براي بشريت آمده است و اين پيام بايد به همه انسانها ابلاغ شود و چون در ذات خود زيبا و منطقي است. اگر همانگونه كه هست، ابلاغ شود مردم به سائقه فطرت زيباييدوستي خود، به آن جذب خواهند شد دولت نهم نيز اين مساله را خوب مطرح كرده است.
* برخي سه دهه گذشته از تارخ كشور را به دورانهايي نظير "سازندگي، اصلاحات و.." و يا "دورانهاي پيش و پس از رحلت امام خميني (ره)" تقسيم ميكنند. شما دورانهاي مختلف تاريخ 30 ساله انقلاب اسلامي ايران را به چه دورانهايي تقسيمبندي ميكنيد. مهمترين ويژگيهاي هر يك از اين دورانها چيست؟
همين تقسيمبندي دوره جنگ، دوره سازندگي، دوره اصلاحات و دوره عدالتخواهي تقسيمبندي خوبي است. طبيعي است كه در دوره جنگ، همه توجهات به جنگ بود. در دوره سازندگي بيشتر به توسعه توجه شد و در دوره اصلاحات بيشتري توجه به مساله آزادي بود. در دوره فعلي نيز به مساله عدالت، بيش از همه توجه ميشود. البته در همه اين دورهها، دولتها يك بعدي و تك ساحتي شدند و از ساير ارزشها بازماندند و هيچ كدام نتوانستند ارزشها را به طور هماهنگ پيش ببرند. البته من دوره انقلاب را به گونه ديگري نيز تقسيمبندي ميكنم. و آن دوره قبل از شهادت استاد مطهري و دوره پس از شهادت ايشان. چون معتقدم ايشان تاثير اساسي در انقلاب داشتند و بعد از امام خميني (ره) دومين نقش را در پيروزي انقلاب داشتند. مطمئنا اگر ايشان به شهادت نميرسيدند بسياري از حوادث انقلاب به شكل ديگري رقم ميخورد.
*از ابتداي انقلاب تا كنون، شاهد حضور 9 دولت در نظام جمهوري اسلامي ايران بوده و هستيم. به نظر شما كدام يك از اين دولتها بر اساس اهداف انقلاب عمل كرده و نزديكي بيشتري با انديشههاي امام خميني (ره) داشته است؟
اين سوال ارزيابي مفصلي را ميطلبد. اجمالا همان طور كه عرض كردم، اين دولتها يك بعدي بوده و جامع نبودند. در نتيجه نميتوان گفت كه آنها دولتهاي ايدهآلي بودهاند. البته در يك سطح هم نيستند بايد در تك تك اهداف انقلاب،مانند عدالت، آزادي، استقلال سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اخلاق و معنويت به بررسي وضعيت اين دولتها پرداخت.
*هر انقلابي دوران درخششي دارد. به نظر شما انقلاب اسلامي ايران طي سالهاي گذشته تا چه ميزان به دوران درخشش خود نزديك شده است؟ چگونه ميتوان در نقطه تمركز درخشش انقلاب ماند؟
به نظر من از نظر تاثير خارجي، اكنون انقلاب ما در دوران درخشش خود به سر ميبرد. تاثيري كه انقلاب ما بر مسايل جهاني و منطقهاي دارد، بر كسي پوشيده نيست. ايران بر مسايل خاورميانه، جهان اسلام، منطقه قفقاز و آمريكاي لاتين تاثير اساسي دارد و ميتوان گفت كه ايران تنها كشور در جهان است كه از نظر سياسي و اقتصادي و فرهنگي، خودش براي خود تصميم ميگيرد و استقلال به معني واقعي كلمه را داراست.
*برخي صاحبنظران سياسي به بروز آفتهايي در برابر انقلابها اشاره دارند. به نظر شما بزرگترين آفتهايي كه ممكن است انقلاب ما را تهديد كند، چيست؟ چگونه ميتوان از ميانه اين آفات، جان سالم به در برد و همچنان انقلاب اسلامي را شاداب و سالم نگه داشت؟
چون انقلاب ما يك انقلاب مذهبي است، بزرگترين آفت آن، كم شدن خلوص نيتهاست. در يك انقلاب غيرمذهبي كه از ابتدا ادعاي خدا و پيغمبر و اخلاص نداشته است، كم شدن معنويت و خلوص نيتها، آسيب جدي به آن نميزند. ولي انقلاب مذهبي در مقابل اين آفت كه مهمترين مظهر آن قدرتپرستي و انحصارطلبي است، كم دوام است. استاد مطهري آفات ديگري نيز براي نهضت اسلامي برشمردند. مانند نفوذ انديشههاي بيگانه، تجددگرايي افراطي و رخنه فرصتطلبان. انقلاب ما با اين آفات نيز مواجه است. اگر اسلام را معيار و مقياس قرار دهيم، از اين آفات مصون خواهيم ماند.
*به نظر شما مهمترين چالشهايي كه انقلاب اسلامي پشت سر گذاشته است، چه بحرانهايي بوده و اتخاذ چه تدابيري منجر به دفع آنها شده است؟
بحران منافقين، بحران جنگ، بحران اصلاحطلبان ساختارشكن، مهمترين بحرانها و چالشهايي بودهاند كه در طول سي سال گذشته، بروز و ظهور يافتهاند. اعتماد مردم به نظام و ايمان و عقيده آنها به اسلام و اصل ولايتفقيه منجر به دفع اين بحرانها شده است.
*در حال حاضر چه تهديداتي در كمين انقلاب ما نشستهاند و پيشنهاد جنابعالي براي خنثي كردن آن چيست؟
كمتوجهي به مسايل فرهنگي و كمتوجهي به حقوق مردم و پنهان كردن برخي تفكرات مسوولان به بهانه حفظ نظام، اطلاعرساني ناقص در كشور از تهديداتي است كه در كمين انقلاب است. راه خنثي كردن اين تهديدات روشن است. گام اول اين است كه اهميت اين مسايل براي ما ثابت باشد و گام دوم، كنار گذاشتن ملاحظات و رودربايستيهاست.
*بزرگترين دستاوردهاي انقلاب اسلامي در سه دهه اخير چه بوده است؟اين دستاوردها مرهون اقدامات دولتها بودهاند يا عوامل ديگري در آن سهيم بوده و هستند؟ آيا ميتوان اين دستاوردها را به نام شخص خاصي ثبت كرد؟
بزرگترين دستاورد انقلاب اسلامي ايران اين بوده كه مردم ما شخصيت اسلامي و ملي خود را باز يافتهاند و از حالت خودباختگي نسبت به غربيها بيرون آمدهاند و احساس شخصيت ميكنند. براي يك ملت، بزرگترين سرمايه همين احساس شخصيت است اگر ملتي همه چيز داشته باشد اما شخصيت نداشته باشد، هيچچيز ندارد و اگر ملتي هيچ چيز نداشته باشد ولي شخصيت داشته باشد، يعني همه چيز دارد. دستاورد ديگر انقلاب اسلامي، استقلال سياسي كشور است. دستاورد ديگر، آزادي مردم ايران، اخلاق و معنويت است. ملت ايران اين دستاوردها را بيشتر از اسلام و رهبري اسلامي دريافت كردهاند و البته دولتها در حفظ آن كوشا بودند.
*چشمانداز آينده نظام جمهوري اسلامي ايران را چگونه ميبينيد؟ ايران در آينده معادلات سياسي منطقه و جهان چه سهمي خواهد داشت و چگونه ميتواند به تقويت جايگاه خود بپردازد؟
چشمانداز آينده نظام را خوب ميبينم. البته آينده نظام بستگي به عملكرد ما دارد. به نظر من ايران در آينده معادلات سياسي جهان به ويژه در منطقه خاورميانه، سهم قابل توجهي خواهد داشت. البته ما تنها نبايد بر منافع ملي تاكيد داشته باشيم، بلكه بايد بر منافع و مصالح اسلامي تاكيد كنيم براي اين منظور ارتباط ما با كشورهاي اسلامي بايد قويتر شود از اين رو بايد به فكر ايجاد اتحاد جماهير اسلامي، ايجاد ارتش مشترك اسلامي و به عبارتي ناتوي اسلامي باشيم تا جهان اسلام تا اين حد در مقابل اسرائيل و آمريكا خوار نباشد.
گفتوگو از نسرين وزيري
پايانپيام
كد خبر: 470069
چهارشنبه|ا|16|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 305]