واضح آرشیو وب فارسی:فارس: روز شمار انقلاب در قزوين ـ 2شاه: عوامل انقلابي قزوين را شناسايي كنيد
خبرگزاري فارس: شاه به ساواك براي شناسايي ريشهاي فعالان انقلابي قزوين دستور ميدهد و دستگيري انقلابيون در قزوين تشديد ميشود.
به گزارش خبرگزاري فارس از قزوين، حركتهاي انقلابي در قزوين ادامه دارد و با توجه به نزديكي قزوين به تهران حساسيتها نسبت به قزوين بيشتر ميشود.
25 تير ماه سال 57، تعدادي كاسب و دانشجوي قزويني به نامهاي محمدعلي حليمي (فروشنده لوازم خودرو)، مسعود صباغيان (فروشنده روغن قو)، محمد شفيعيها ( دانشجو)، محمد علي شفيعيها (كاموا فروش) و محمد كاظم عصارزاده (دانش آموز) كه براي ملاقات با آيتالله هادي باريكبين به سردشت رفته بودند، در آن شهر به اتهام اقدام عليه امنيت كشور دستگير شدند.
دو روز بعد ابراهيم صفاري كه فارغالتحصيل دانشكده ادبيات در رشته تاريخ از دانشگاه تبريز است و در آموزش و پرورش تاكستان مشغول تدريس است، از سوي ساواك شناسايي شد و اتهام وي فعاليتهاي ضد ملي و ميهني و انتشار اعللاميه ذكر ميشود.
آخر تير ماه سال 57 شيخ صفرعلي تارودي (اسلامي) اهل تاكستان، اظهار داشته است: علت عدم اجراي اسلام عيد مبعث در دربار اين بود كه يكي از مأموران مخفي ساواك توسط پسر شاهپور عليرضا، مورد سوء قصد قرار گرفته و از ناحيه پا مجروح ميشود.
سوء قصدكننده هم بلافاصله مثل ناصر فخرآرايي كشته ميشود در حقيقت، اين قبيل يورشهاي مسلحانه در مملكت رايج شده و سرانجام توفيق از آن ما است و در آن وقت حكومتي به دست ما و طبقه روحانيت در اين كشور سركار ميآيد كه خداشناس بوده و از ژيم صهيونيستي و آمريكا تبعيت نميكنند.
در ششم مرداد ماه سال 57 چند شعار در تجليل از آيتالله خميني (ره) و خطاب به شاه در خيابانهاي تاكستان نوشته شد كه به وسيله مأموران ژاندارمري محو شد.
ساعت 18:30 همان روز نيز، چند نفر از اهالي تاكستان در مقابل مدرسه راهنماي سوزنچي با دادن شعارهاي ضد ملي از سيد حسن و برادرش سيد علي موسوي شالي استقبال كرده و آنها را به مسجدي براي يكي از اهالي محل مجلس ختم بوده، ميبرند و در آنجا جوان معممي به منبر رفته و مجلس را به مناسب فوت شيخ احمد كافي، معرفي ميكند.
هشتم مرداد ماه سال 57 سيد علياصغر علوي قزويني كه به شهر سقز تبعيد شده است، خواستار اتحاد كامل تمام طبقات اسلامي اعم از كرد، ترك و فارس شيعه و سني شد.
صبح 13 مرداد ماه سال 57 مجلس ترحيمي به مناسبت فوت آيتالله آخوند ملاعلي همداني، با حضور حدود هزار نفر در مسجد آقا سيدعلي شهر قزوين برگزار شد كه در اين مجلس واعظي به نام شيخ محسن به منبر رفته و در خلال سخنراني خود، مطالب پيرامون حوادث اخير ايراد كرده است كه اين مجلس ساعت 10 به پايان رسيد و مردم پس از خروج از مسجد شعارهاي در حمايت از آيت ا... خميني و بر عليه مقامات مملكتي سردادند كه مأموران نظامي از بيم تبديل اين حركت به يك راهپيمايي ضد دولتي، با تيراندازي هواي جمعيت را متفرق كردند.
همچنين امروز بعد از پايان نماز مغرب در مسجد جامع قزوين و سخنراني حاج سيد ابوترابي و حاج شيخ حجتي هنگامي كه شركتكنندگان مراسم قصد خروج را داشتند، چند نفر به نامهاي محمود روحاني (خراز)، كشاورز ( موكت فروش)، غلام رهگوي (كمك سرپرست در كارخانه ريسندگي)، خانبان (دانشجو) و حسن برزگر آقاوردي (دانشآموز دانشسراي مقدماتي كاشان) به اتفاق پنچ يا شش نفر ديگر كه شناخته نشدند، شروع به دادن شعار كرده و سبب شلوغ شدن آن اجتماع ميشوند.
20 مرداد ماه سال 57 پس از پايان سخنراني سيد عباس ابوترابي در مسجد شاه قزوين، عدهاي از شركتكنندگان به خيابانها ريخته و ضمن دادن شعارهاي ضد ملي و ميهني به راهپيمايي پرداختند كه تظاهراتكنندگان در خيابانهاي پهلوي قزوين به حركت در آمدند و ضمن دادن شعار، با پرتاب گاز اشكآور و تيراندازي هوايي متفرق شدند، در ضمن شيشه چند بانك و از جمله، بانك صادرت شعبه مركزي قزوين و بانك ملي شعبه پهلوي شهر كه در مقابل مسجد شاه واقع است و همچنين شيشه چند فروشگاه شكسته شد، البته در اين جريان كسي دستگير يا مجروح نشد.
21 مرداد ماه سال 57 همچنان راهپيمايي مردم ادامه دارد، به طوري كه در تظاهرات امروز مردم قزوين، چند بانك و يك مشروب فروشي مورد حمله قرار ميگيرد.
در تظاهرات مردمي 22 مرداد ماه سال 57 كه برابر با هشتم ماه رمضان است يك نفر با زبان روزه به دست عوامل رژيم به شهادت ميرسد.
بعد از پايان نماز جماعت ظهر و عصر، سيد عباس ابوترابي در مسجد شاه قزوين در زمينه لزوم برپايي حكومت اسلامي در ايران تأكيد كرده و به برقراري حكومت نظامي در اصفهان اعتراض ميكند.
در ادامه با مداخله نيروهاي نظامي و انتظامي 21 نفر از تظاهراتكنندگان دستگير شدند، همچنين 12 نفر افسر و دو درجه دار و سه سرباز پليس به وسيله سنگهاي پرتاب شده از سوي مردم، جراحات سطحي نيز برداشتند.
به دنبال اين جريانات، دستور دستگيري سيد عباس ابوترابي و تحويل به ساواك قزوين صادر ميشود.
شاه در زمينه جريانات قزوين و كشته شدن يك نفر ميگويد: ساواك بايد ريشه اين كار را در قزوين پيدا كند.
23 مرداد ماه سال 57 به دنبل دستگيري حجتالاسلام سيد عباس ابوترابي، پيشنماز مسجد شاه قزوين، از ساعت 13 بازاريان دكانهاي خود را به تدريج تعطيل كرده و براي كسب دستور به روحانيان شهر مراجعه كردند كه اين اقدام در واقع اعتراض آرام مردم قزوين به دستگيري ابوترابي بوده است كه حدود 500 نفر در مسجد شاه متحصن شده و تحصن آنها تا صبح روز بعد ادامه دارد.
به دنبال اين تحصن سيد عبدالله شهيدي (امام جمعه)، ميرزا رحيم صامت (روحاني)، سيد علي اصغري علوي (روحاني)، حاج فرجالله عباباف (بازاري)، باقر صداقت (بازاري)، حسين مقدم ( گرمابهدار)، حاج علي فرج (بازاري)، سيد محمد تقوي (بازاري) و سيد جلال شهاب (بازاري) در زمينه تهيه و تأمين مواد خوراكي و ساير مايحتاج افراد متحصن در مسجد فعاليت داشتند.
24 مرداد ماه سال 57 بولتن محرمانه راديو تلويزيون ملي ايران در شماره امروز خود در زمينه قتل عام مردم قزوين و شهرهاي مختلف ايران و همچنين اعلام حكومت نظامي در ساير شهرهاي كشور و آماده باش نيروهاي ارتش نوشت: اينها نشانگر آن است كه رژيم، خصم ملت بوده و براي حفظ خود پاسداري از منافع ولي نعمتهاي امپرياليستي خود به مردم اعلان جنگ داده است، ميخواهد از نيروهاي مسلح و ميهن پرستان بهرهبرداري كند.
در حال حاضر تمام دكانها در قسمت ترهبار، به طور كامل تعطيل و حدود 500 نفر در مسجد شاه قزوين ساكت نشستهاند و منتظر نتيجه مذاكرات عباس ابوترابي با مقامات دولتي هستند.
25 مرداد ماه سال 57 اعلاميههايي توسط حزبالله در زمينه تظاهرات مردمي شهر قزوين و همچنين دستگيري سيد عباس ابوترابي، تكثير و در اقصي نقاط شهر توزيع شد.
30 مرداد ماه سال 57 به دنبال فاجعه آتشسوزي سينما ركس آبادان توسط عوامل رژيم مردم مسلمان قزوين طي بيانيهاي اين عمل را محكوم كرده و اعلام داشتند كه ملت ايران اين فاجعه را فراموش نكرده و نميكند.
در نخستين روز شهريور ماه سال 57 علماي قزويني به نامهاي شهيدي امام جمعه، شالي موسوي، سيد علي اكبر تقوي، محمود مهدوي، جواد موسوي علوي، سيد جليل زرآبادي، سيد علي اصغر علوي، رحيم صامت و محمد مظفري اعلاميهاي در محكوميت تبعيد علماي شهر صادر ميكنند.
9 صبح چهارم شهريور ماه سال 57 مأموران شهرباني قزوين به دو نفر سرنشين يك موتورسيكلت كه ساكي همراه داشتند مظنون شده و به تعقيب آنها رفتند، ولي موتورسواران با انداختن اين ساك در يك كوچه بنبست، متواري شدند كه ساك مزبور حاوي شش بسته مواد منفجره آتشزا بود كه پس از انفجار، تلفات جاني و مالي چنداني بر جاي نگذاشت.
يكي از راكبان موتورسيكلت به نام علي اكبر طباخها فرزند ابوطالب دستگير و غلامرضا حاج قاسم پورفرزند غلامعلي نيز كه در تهران متواري شده بود پس از تعقيب ماموران 23 دستگير شد.
حدود ساعت 16 همان روز افراد ناشناس شيئي به صورت بمب دستساز بوده به حياط خلوت ساختمان حزب رستاخيز پرتاب و متواري ميشوند.
عصر همان روز مجلسي با حضور حدود 2 هزار نفر در مسجد شاه قزوين برگزار شد، در اين مجلس، ابتدا واعظي به نام سيد حسين موسوي به منبر رفته و در خلال سخنراني خود از امام خميني (ره) تجليل و به دستگيري و تبعيد روحانيان انقلابي و مخالف حكومت اعتراض كرد، وي در پايان سخنراني خود خواستار برقراري حكومت اسلامي در ايران و بازگشت مبدأ تاريخ از شاهنشاهي به هجرت رسول اكرم شد.
حدود ساعت 21 همان شب افراد ناشاس شيئي استوانهاي شكل را كه حاوي مواد منفجره بود، در ساختمان سازمان زنان شهر قزوين قرار داده و متواري ميشوند كه شي مذكور قبل از انفجار توسط مأموران كشف و خنثي ميشود.
10 شهريور ماه سال 57 اجتماع مجلس چهلم شيخ احمد كافي و ملاعلي همداني در قزوين و پس از اقامه نماز در خيابان مولوي به راهپيمايي انجاميد كه تظاهراتكنندگان مقابل كلانتري دو خيابان مولوي با مأموران شاه مواجه شدند كه به درگيري منجر شد.
در اين درگيريها يك نفر كشته و دو نفر به نامهاي لامعي و مرتضي شهروش به سختي مجروح و به بيمارستان كورش كبير و شاه اسماعيل منتقل شدند كه اين تظاهرات تا ساعت چهار بعد از ظهر ادامه داشت.
11 شهريور ماه سال 57 روزنامه آيندگان در شماره خود نوشت كه بازار قزوين امروز به خاطر اعتراض به خشونت پليس در روز جمعه 10 شهريور ماه سال 57 كه منجر به زخمي شدن گروهي و شهادت دو تن از اهالي اين شهر شد، تعطيل بود كه اين گزارش ميافزايد در پي تظاهرات جمعه در قزوين، نظاميان در شهر مستقر شدند و در كلانتريها و اداره شهرباني موضع گرفتند و نيروي كادر اين واحدها را تقويت كردند.
در اين روز اداي نماز جماعت در بيشتر مسجدهاي قزوين به دستور پلس ممنوع شد.
در آن روز در اعتراض به خشو نتهاي مأموران پليس و شهادت دو تن، بازار قزوين تعطيل شد.
دو روز بعد روزنامه اطلاعات نوشت كه در قزوين مردمي كه در نماز عيد فطر شركت كرده بودند، عليه رژيم دست به را هپيمايي آرام زدند.
مردم قزوين پس از برپاي نماز عيد سعيد فطر به امامت سيد حسن شالي در مسجد النبي (ص)، با در دست گرفتن تصاويري از آ يتالله خميني (ره) به تظاهرات آرامي دست زدند كه در طول مسير، مأموران شهرباني سربازان و ماشينهاي آتشنشاني همراه با تظاهركنندگان حركت ميكردند.
در اسناد ساواك آمده است كه 14شهريور ماه سال 57 شخصي به نام علوي از قزوين طي تماس با شيخ محمد صدوقي، خبر از تعطيلي سراسري در تهران، قزوين و چند شهر ديگر ايران را داده است.
نامبرده به شيخ محمد صدوقي گفته است: بايد با نجف تماس بگيريم و براي سه روز تعطيلي سراسري كسب تكليف كنيم.
15 شهريور ماه سال 57 در اغلب شهرستانهاي كشور از جمله قم، قزوين، اصفهان، و چند شهر ديگر اعتصاب و تظاهرات جريا ن داشت و دولت نيز براي پايان بخشيدن به ناآراميها در تهران، قزوين، كرج، قم، مشهد، تبريز، اهواز، آبادان، اصفهان، شيراز، كازرون و جهرم به مدت شش ماه حكومت نظامي اعلام كرد.
دكانهاي بازار و خيابانها از صبح 16 شهريور ماه سال 57 بسته شد و ساعت 12 نيز مجلس يادبود يكي از كشتهشدگان حوادث اخير در مسجد شاه قزوين با شركت حدود 3 هزار تشكيل شد.
در اين روز يك گردان كمكي از واحدهاي تيپ قزوين كه در قزوين مستقر بودند، براي سركوب تظاهراتكنندگان به شهر كاشان اعزام شدند.
17 شهريور ماه سال 57 شهرهاي قزوين، زنجان، شهرري، كرمان، بوشهر، اهواز، يزد، تبريز و مشهد شاهد تظاهرات گسترده با حضور دانشآموزان بود كه در اين روز معتمدي به عنوان فرماندار نظامي قزوين منصوب شد.
18 شهريور ماه سال 57 با وجود اينكه قزوين جزو شهرهايي است كه حكومت نظامي برايش اعلام شده بود ولي امروز مردم بيتوجه به اين دستور در خيابانها هستند و تظاهرات مردمي شهر قزوين، كرج، شهر ري، ملاير، بوشهر، قوچان، نقده، بجنورد، بابل و آ مل ابعاد تازهاي به خود ميگيرد.
19 شهريور ماه سال 57 همه دكانهاي شهر قزوين تعطيل بود البته ساواك در گزارش اين روز خود با وجود استمرار حركتهاي مردمي مدعي است كه تا حدود زيادي جلوي فعاليتهاي ضددولتي گرفته شده است.
21 شهريور ماه سال 57 فرماندار نظامي قزوين اعلام كرد: براي تشكيل هر نوع اجتماع اعم از اداري، آموزشي، مذهبي و اجتماعي بايد سه نفر از مسئولان اصلي به فرمانداري نظامي تعهد بسپارند كه از هر نوع انحراف و سوءاستفاده از اجتماع و تحريك يك عده جوان كمتجربه جلوگيري كنند، در غير اين صورت هم خود آنها و هم محركان و عاملان، دستگير و مشمول مقررات حكومت نظامي ميشوند.
22 شهريور ماه سال 57 گزارش ساواك حكايت از آن دارد كه عدهاي به نامهاي امرالله شكروي (رئيس مدرسه راهنمايي رشديه شال)، محمد رضايي ( دبير مدرسه راهنمايي رشديه شال)، غلامحسن نادري ( از اعضاي خانه اصناف شال)، مسعود آقاميرزايي (دبير مدرسه راهنمايي و اهل شال)، شيخ اسلامي (دبير ارزياي) اهالي شال از توابع شهر ستان قزوين، هر روز در مسجد محل دور هم جمع ميشوند و به خاندان پهلوي و ساير مقامات مملكتي توهين ميكنند.
آنها در سخنان خود اظهار ميدارند كه اين سلطنت يزيدي است، سلطنت يزيد از پهلوي بهتر بود و بايد به او لعنت گفت.
حدود 2 هزار نفر نيز در مسجد محل جمع شده و تمام حرفهاي نامبردگان را تصديق ميكنند و با صداي بلند ميگويند: درست است، صحيح است.
در گزارش ساواك از سيدحسن موسوي شالي، شيخ مرتضي عاملي و شيخ علي اسلامي به عنوان رهبران مبارزات انقلابي آن منطقه يادشده است.
24 شهريور ماه سال 57 تظاهرات مردمي در قزوين ادامه دارد.
همچنين در 28 شهريور ماه سال 57 بسياري از كارخانجات شهر صنعتي البرز قزوين دست به اعتصاب زدند.
انتهاي پيام/ح30
چهارشنبه|ا|16|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]