واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: از آينده بنويسيم/ آينده را نقد كنيمفاتح، ابوالفضل
رسانه ي آينده نگر دانش بنياد بوده و هرگز بر مبناي منافع سازماني يا برون سازماني اينده را تحريف نمي كند و به اصول علمي و اخلاقي وفادار مي ماند. در شرايط دشوار و گره هاي اجتماعي و سياسي با راهبرد هاي علمي به سراغ مخاطب مي آيد.
آفتاب: رسانه ي آينده نگر دانش بنياد بوده و هرگز بر مبناي منافع سازماني يا برون سازماني اينده را تحريف نمي كند و به اصول علمي و اخلاقي وفادار مي ماند. در شرايط دشوار و گره هاي اجتماعي و سياسي با راهبرد هاي علمي به سراغ مخاطب مي آيد.
از آينده بنويسيم
در تعريف خبر ديدگاه هاي مختلفي وجود دارد، اما روشن است كه خبر "تنها روايت ساده از رخدادها نيست". اگر روزگاري مردمان اين سوي زمين پس از هفته ها از رخدادهاي آن سوتر با خبر مي شدند و حتي در همين كشور خودمان برخي شهرها دو روز بعد روزنامه ها را دريافت مي كردند، اينك به لطف توسعه ي تكنولوژي ارتباطي، سخن حتي بر سر به روز رساني نيست كه بر سر دقيقه و ثانيه است و رسانه هايي موفق ترند كه فاصله ي مخاطب با وقايع پيراموني را به دقيقه و ثانيه رسانده اند. بدين سان اگر رسانه ها، ديروز از گذشته مي گفتند، امروز از"حال" سخن مي گويند. اما آيا براستي كاركرد رسانه صرفا در انتشار خبر "حال و گذشته" و رقابت بر سر "روايت ساده از رخدادهاست"؟ شما نيز با من هم عقيده ايد كه چنين نيست.
ژوناليسم تحقيقي و تحليلي، راهي براي عبور از روايت ساده ي رخدادها، نقب لا يه هاي زيرين و كشف حقايق و تحليل چرايي ها هست و فرصت مناسبي در اختيارارتقاء كيفيت روزنامه نگاري قرار داده است. اما آيا اين نيز حتي به شرط فراهم بودن همه ي زمينه هاي تحقيق و تحليل و سپس آزادي انتشار، كفايت از خبر و انتظارات جامعه ي امروز از رسانه مي كند؟ به نظر مي رسد كه چنين نيست. چرا كه حتي در بهترين شرايط تحقق ژورناليسم تحقيقي، باز در روايت حال و گذشته محصور مانده ايم. به نظر نگارنده ، چنانكه ار تعريف جامع "خبر" در نظريه هاي رسانه اي فهميده مي شود و متاسفانه مغفول مانده است، بايد انتظار از رسانه را ارتقا داده و به رسانه "بعد" و رويكردي جديد بخشيد و آن "بعد" چيزي جز "آينده" نيست. اگر تا كنون از گذشته و حال روايت مي شد، حال بايد از "آينده" سخن گفت و رسانه ي كامل رسانه اي است كه به مخاطب خود در كنار گذشته و حال از آينده نيز خبر دهد و چشم انداز روشني از آينده در منظر مخاطب قرار دهد. سالهاست كه آينده پژوهي به عنوان علمي استراتژيك در خدمت نهادهاي برنامه ريز جهاني و يا ملي قرار گرفته است و چشم انداز كشورها را تعيين مي كند. با بهره گيري از اين علم، كشورهاي پيشرفته تر برنامه هاي بلند مدت تري حتي براي 50 سال و يا بيشتر طراحي نموده اند و با درصد كمتري از خطا، وضوح مناسبي پيش روي قرار مي دهند.
با همه ي فراواني مقالات در حوزه ي آينده پژوهي و با توجه به مقالات جدي درباره ي "آينده ي رسانه ها" به ويژه تغييرات تكنولوژيك و تعاملي رسانه در آينده، كمتر به مقوله ي "آينده در رسانه" پرداخته شده است. جا دارد رسانه ها اين رويكرد را در عملكرد رسانه اي خود لحاظ كنند و تلاش نمايند با رويكردي تحليلي، چشم انداز روشني از آينده ي دور و نزديك در اختيار مخاطب قرار دهند و البته مراقب باشند به دامن پيش بيني هاي وسوسه انگيز و يا پيش گويي هاي خيال انگيز نيافتند كه البته آن نيز خود مخاطبين فراواني در عالم رسانه يافته است و هر روزه با حجم فراواني از پيش بيني هاي سرگرم كننده چنان كه در بازي هاي فوتبال رايج است و آرزومندانه چنانكه شيوه ي فال گيران و رمالان و سياست بازان است و يا پيشگويي هاي خيال پردازانه كه تا مرز خرافه و دغل پيش مي روند، مواجه هستيم. اما در سوي ديگر رسانه هايي هستند كه تلاش دارند با تحليل و فرآوري اطلاعات صحيح ، بهره گيري دانش كارشناسان خبره و با واقع بيني به دقت و با كمترين خطا از زندگي روزمره ي مردم (مثلا در عرصه هايي مانند نرخ سبد خانوار و ارز و خودرو و مسكن، در هفته ها و ماه ها و يك سال آينده تا نرخ رشد علمي و اقتصادي و جمعيت و بيماري ها و اعتياد و جرم و ...در فرايند پنج ساله و ده ساله و مخصوصا تكنولوژي هاي آينده و كشفيات علمي كه پيش بيني در آن محسوس تر است) ، تا فراز و نشيب هاي خيلي دور و بسيار نزديك حوزه ي سياسي و اجتماعي و تحولات جهاني، چشم انداز نزديك به واقعي در اختيار مخاطب قرار مي دهند و هر روزه در صدر و ذيل عناوينشان پيش بيني هاي قابل تامل از آينده به چشم مي خورد. كافي است كلمه ي "predict, future, forecast " را به همراه موضوع مورد علاقه ي خود در اينترنت جستجو كنيد، آنگاه با هر دو نمونه ي اين رسانه ها مواجه مي شويد. "فروشندگان مسكن، نرخ فروش را براي سومين ماه كاهش دادند، بدليل آنكه موسسه ي "RMW " از كاهش تقاضاي مسكن در انگلستان در سال 2012ميلادي خبر داد"، "نرخ برابري پوند با دلار در ماه هاي فوريه مارس و آوريل 1.54 و 1.51، 1.46 و 1.42 پيش بيني مي شود"، "انتظار مي¬رود جمعيّت مسلمانان جهان با حدود 35 درصد افزايش در 20 سال آينده، از 1/6 ميليارد نفر در سال 2010 به 2200000000 نفر در سال 2030 برسد."، " تا سال 2019 بشر به تكنولوژي كامپيوتري دست خواهد يافت كه در صورت جاسازي آن در بدن و مونيتور سيستم داخلي تا 95 درصد بيماري ها در مراحل ابتدايي تشخيص داده خواهند شد"، "به رغم رقابتي نفسگير... انتخابات آينده ي آمريكا را خواهد برد"، "دولت بريتانيا اعلام كرد كه صدور ويزاي كار پس از تحصيل براي فارغ التحصيلان خارجي رسما از ماه آپريل منتفي خواهد شد"،"در پي سياست ها ي اخير اتحاديه ي اروپا و عربستان كارشناسان سياسي و اساتيد علوم بين الملل پيش بيني كردند..."، " بعد از بستن تنگه هرمز چه مي شود؟!" و يا مثلا (مثالها واقعي نيست) "سرويس سياسي ....در گفت و گو با تحليل گران سياسي و پس از ارزيابي نظر سنجي هاي دو موسسه ي معتبر از تنزل شديد پايگاه سياسي ....در سال آينده ميلادي در كشور ... خبر داد" و "با همه ي گمانه زني ها در مورد تمديد يا عدم تمديد حكم .... كارشناسان سياسي ما بر اين اعتقادند كه با توجه به شرايط داخلي و موازنه هاي سياسي احتمال تمديد تا حد زيادي در روزهاي اخير...شده است"، "كارشناسان اقتصادي و سياسي پيش بيني مي كنند تاثيرات متقابل تحريم نفت بر اقتصاد و سياست خارجي ايران و اروپا در شش ماه آينده منجر به اتخاذ رويكرد ..."، "با توجه به روند فعلي نرخ پول ملي كارشناسان اقتصادي موسسه ي پژوهشي .... به سرمايه گذاران حوزه ي خودرو و مسكن ...."، "با روند فعلي سياسي در كشور .... پيش بيني مي شود در پنج سال آينده ..." .
اينها نمونه هايي از پيش بيني و پيشگويي هايي درست و غلطي است كه هر روزه در رسانه ها ي جهان ديده مي شود. از هواشناسي و نجوم و تكنولوژي تا پيش بيني اقبال به محصولات صنعتي و هنري و ... تا نظر سنجي هاي ملي و منطقه اي كه شهره اند. اگر اين رسانه ها در پيش بيني ها و آينده بيني ها درست و مسئولانه عمل كنند، با چنين رسانه هايي مردم زندگي خود را تنظيم نموده و آماده و آموخته و با تصوير روشنتري به سراغ آينده مي روند و با تهديدات و فرصت ها و پيشرفت ها و عقب ماندگي هاي پيش روي خود بيگانه نخواهند بود و كمتر دچار شوك هاي اضطراب آفرين و كمر شكن خواهند شد. اين رسانه ها نه تنها واقعيت هاي لايه هاي زيرين جامعه و دنياي پيرامون را روايت خواهند كرد بلكه با ارائه ي پيش بيني هاي صحيح و نزديك به واقع، سياستگذاران را از نتايج و تاثيرات حال و آينده ي عملكرد و سياست هاي خود در عرصه هاي ملي و بين المللي (چه خوب و چه بد) با خبر نموده و براي تصميم گيران نه در نقش ابزار و نه صرفا نقش دما سنج اجتماعي و سياسي، كه نقش قطب نما را ايقا خواهند نمود. سياستگزاران نيز با وفاداري به سياست گردش آزاد اطلاعات تا حد مقدور برنامه هاي آينده ي را با افكار عمومي در ميان مي گذارند تا موجب سرگرداني و حيرت مردم نشوند. و اگر به پيش بيني ها ي درست وقعي ننهادند مسئوليت پذيرفته و در افكار عمومي مورد مواخذه ي رسانه هاي آينده نگر خواهند بود. چه خرد چه كلان: اگر قرار است در كوچه و محله ساخت و سازي صورت پذيرد يا خياباني تغيير مسير يابد و يا رييس مدرسه اي عوض شود يا قوانين مهاجرت تغيير كند يا مراودات با كشوري دستخوش تغيير شود يا در حوزه ي سياسي تغييري صورت پذيرد و يا نرخ پول ملي دستخوش چالش شود يا بحراني منطقه اي در شرف وقوع است و قص علي هذا هر آنچه كه امور روزانه و زندگي و آينده ي مردم را از سطح محله تا بين الملل دچار تغيير محسوس خواهد كرد، بايد با مردم در ميان گذاشته شود .
و نيز در اين رويكرد رسانه دو آينده را مد نظر قرار مي دهد. آينده ي جاري و آينده ي مطلوب. رسانه اي كه پايي در لايه هاي اجتماعي و پاي ديگري در عرصه هاي تصميم گيري دارد، به عنوان ظرفيتي تصميم ساز، لاز م و ضروري است آينده ي مطلوب مخاطب را در فرايند تصميم سازي، دست كم روايت كند، اگر نگوييم اعمال و هدايت كند. به زبان ديگر بايد مردم را در فرايند اطلاع رساني مشاركت داد و ديدگاه آنان را با مولفه هاي ديگر تلاقي داد و باور داشت اين حق مردم است كه آينده را بدانند، بسازند يا تغيير دهند. رسانه ي آينده نگر دانش بنياد بوده و هرگز بر مبناي منافع سازماني يا برون سازماني اينده را تحريف نمي كند و به اصول علمي و اخلاقي وفادار مي ماند. در شرايط دشوار و گره هاي اجتماعي و سياسي با راهبرد هاي علمي به سراغ مخاطب مي آيد و با تعريف دقيق از رخدادهاي كوچك يا بسيار بزرگ كه زندگي شخصي يا ملي و منطقه اي را در بر خواهد گرفت ، هواي سياست و اقتصاد و بين الملل را همچون وضع هوا با بهره گيري از ديدگاه صاحبان علوم پيش بيني مي كند. نقد اين رسانه صرفا متوجه حال و گذشته نيست و مي توانند حتي آينده را نيز نقد كند، آري آينده را نقد كند. اين رويكرد، با ذات رسانه كه "انعكاس، آموزش و هدايت" است سازگاري بيشتري داشته و به دليل اعتماد سازي منطبق با واقع و ناشي از اطلاعات صحيح، باور پذيري مخاظب را افزايش داده و مآلا قدرت "هدف گذاري" يا همان "agenda setting" رسانه را نيز به شكل معني داري گسترش" پايين به بالا" و در اين حال عمق دانش بنياد مي بخشد.
پيداست "آينده نگري" فرآيندي است كه عوامل چندگانه ي "رسانه، افكار عمومي ، سياستگذاران، كارشناسان، داده هاي علمي و واقعيت هاي جهاني و داخلي در آن نقش ايفا مي كنند. " آينده پيوسته در حال تغيير است" و با توجه به آنكه رسانه در اين فرايند تغييرپذير تا چه اندازه به روزتر بوده و سياست "خود-ترميمي پيوسته" و تصحيح اطلاعات را لحاظ كرده باشد، نسبت و نقش تاثيرگذاري اش عمق و توسعه بيشتري مي يابد. چنانكه هم اينك رسانه هايي هستند كه حتي موضوع خود را تحولات دهه هاي آينده ي جهان قرار داده اند ، اما پيوسته براساس اطلاعات دريافتي، ميزان خطاي خود در پيش بيني آينده را تقليل مي دهند. اين رسانه ها حتي اگر پاسخي يا راه حلي كامل براي آينده نباشند، لااقل مي توانند "پرسشي ارزشمند در برابر آينده" باشند. در اين فرايند ضرورت و ثمرات پيوند رسانه با علوم اجتماعي و انساني و بهره گيري اصحاب رسانه از ايده هاي متخصصان اين علوم در تصحيح و ارتقاء رسانه هاب آينده نگر قابل كتمان نيست.
دوستان رسانه ايم: به آينده انديشيده و از آينده بنويسيم.
نكته:
اين نوشته بر شناسايي و فهم آينده و اتخاذ رويكرد آينده نگارانه تاكيد دارد و از مشي قدرت ها و يا كارتل هايي كه آينده را با اهدافي خاص ديكته مي كنند و تصميمات امروز خود در باره آينده را در قالب رسانه و خبر ارائه مي دهند، جداست. بحث در باره اين كارتل ها فرصتي ديگر مي طلبد
كد مطلب : 144297
دوشنبه|ا|10|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 165]