محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845553927
تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > انرژی - گفت وگو با نرسی قربان کارشناس ارشد گاز خبرآنلاین: گفت وگو از رمز دوگانگی های موجود در سیاست های گازی شروع شد. به تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله کشور در بخش انرژی و نبود طرح جامع انرژی که همه مشکلات از نبود ان ناشی می شود اشاره شد و در نهایت به نبود تصمیمی گیری محکم در بدنه دولت برای تعیین قیمت مشخصی برای فروش گاز به صنایع و حتی صادرات این فراورده ختم شد . نرسی قربان کارشناس ارشد گازی اوایل هفته جاری با حضور در کافه خبر به سوالاتی پاسخ داد که این روزها به ذهن مردم نیزنفوذ کرده است.این کارشناس ارشد گازی با حضور حدود دو ساعته خود در کافه خبر که مشروح آن را در ادامه می خوانید ، تمام مشکلات گازی کشور را در یک جمله خلاصه کرد :" نبود برنامه مشخص و عزم جدی برای رسیدن به دوران شکوفایی گازی در قرن گاز " در حال حاضر تقاضای گاز در کشور بیش از عرضه آن است در حالیکه در تلاشیم تا مذاکرات برای صادرات گاز به کشورهای دیگر را به سرانجام برسانیم .در این شرایط صادرات به مصلحت است ؟ نباید فراموش کرد که ایران دارای ذخایرگازی غنی است اما باز هم نباید از خاطر برد که تا کنون هیچ کس به طور جدی به دنبال کشف و استخراج گاز نبوده است . از سویی گاز نیاز داریم تا مصارف داخلی را جوابگو باشیم .از سویی دیگر باید گاز تولید کنیم تا بتوانیم به چاه های نفت تزریق کنیم .در این شرایط با صرفنظر از اینکه در فصولی چون زمستان سهمیه گاز صنایع و نیروگاه هارا برای تامین گاز خانگی و تجاری کاهش می دهیم و این سیاست نیز به هیچ وجه درست و اقتصادی نیست باید به ضرر ناشی از عدم تزریق گاز به میداین نفتی اشاره کرد که در به اذعان آمارهای شرکت ملی نفت حتی نتوانسته ایم به نیمی از تزریق تاکید شده در برنامه چهارم جامع عمل بپوشانیم در حالیکه اقتصادی ترین روش برای افزایش تولید یک چاه نفت تزریق گازی است که البته 80 درصد گازی تزریقی نیز همراه نفت مجددا استخراج می شود. براین مینا وقتی دولت برای تامین نیاز داخلی کشور با مشکلات عدیده ای دست به گریبان است در چنین شرایطی صادرات گاز کاملا بی معناست .تنها راه گریز از شرایط فعلی و تحقق عملی صادرات گاز باید تولید را بالا برد چرا که ادامه رویه فعلی در سال های آتی نیز نخواهیم توانست قطره ای گاز صادر کنیم . در حال حاضر اگرچه ایران با تولید سالانه حدود 185 میلیارد متر مکعب گاز در رده چهارم دنیا قرار گرفته و تقریبا با کانادا که در جایگاه سوم این جدول قرار گرفته است تفاوت تولید چندانی ندارد اما قطعا اگر بخواهیم به دومین کشور تولید کننده گاز بدل شویم باید تولید خود را تا مرز 500 میلیارد متر مکعب گاز تولیدی روسیه برسانیم که این امر نیز با شرایط فعلی دست نیافتنی است اما رسیدن به این مرحله تنها راه برای صادرات گاز ایران است .بنابراین در شرایط فعلی تنها باید به افزایش تولید اندیشید و پس از آن در فکر صادرات و یا تصمیم گیری های از این نوع بود . البته جور دیگر نیز می توان به این مساله نگاه کرد براساس آمارهای موجود تا رسیدن به چایان برنامه چشم انداز 20 ساله یعنی 15 سال آینده ما باید برای تامین نیاز داخلی و صادرات حدود 6 تریلیون متر مکعب گاز تولید کنیم در حالی که با اختسال تولید سالانه فعلی تنها می توان تا آنزمان حدود 7/2 تریلیون متر مکعب گاز تولید کرد .بنابراین برای تامین این نیاز باید تولید سالانه کشور باید حداقل به دو برابر رقم موجود افزایش یابد . فکر می کنم شما هم معتقد باشید به اینکه رسیدن به سطح تولید 500 میلیارد متر مکعب در سال طی یک تا دو سال آینده عملی نخواهد بود چرا که به زمانی بیش از این نیاز دارد .براین اساس بسیاری از کارشناسان موافق بحث ادامه روند مذاکرات گازی و صادرات این فراورده تاکید می کنند اگر بحث صادرات را تا زمانیکه به تولید تعیین شده به تعویق بیندازیم قطعا فرصت ها را در این زمینه از دست خواهیم داد و بازار به دست رقبا خواهد افتاد . این اظهارنظر تا حدوی درست است .اما باید بدانیم اگر توافقات گازی ما به سرانحام رسید و قرار شد گاز صادر کنیم باید این گاز را از کجا تامین کنیم .که البته در این زمینه نیز راه حلی وجود دارد .می توان گاز صادر کرد اما این مساله نیازمند این است که ایران تصمیم بگیرد به هاب منطقه تبدیل شود . بنابراین به غیر افزایش تولید تا میزانی که اشاره کردم و تبدیل شدن به هاب منطقه راهی دیگر برای صادرات گاز ایران به دیگر کشورها باقی نمانده است. منظورتان این است که ما گاز را کشورهای صادرکننده خریداری کنیم و به دیگر کشورهای متقاضی بفروشیم ؟ دقیقا درست است .در حال حاضر به اندازه ای که غرب آسیا پر انرژی است شرق آسیا نیازمند انرژی است و یا به نوعی دیگر تقاضای انرژی در شرق آسیا روز به روز در حال افزایش است و غرب آسیا می تواند به راحتی این نیاز را تامین کند. بنابراین ما می توانیم از این فرصت به نفع خود استفاده کنیم.خطوط لوله به سمت کشورهای شرق آسیا بکشیم گاز را از کشورهایی چون قطر خریداری و به کشورهایی چون ژاپن و چین تحویل دهیم .اگر به این دو روش عمل نکنیم قطعا باید پرونده صادرات را ببندیم. تبدیل شدن به هاب منطقه همان چیزی است که در سندچشم انداز 20 ساله در قالب استفاده از موقعیت جغرافیایی ایران برای تعامل گازی با همسایگان به نوعی به آن اشاره شده است ؟ دقیقا ؛ در سند چشم اندار 20 ساله در بخش گاز صراحتا به دو نکته اشاره شده اول اینکه خام فروشی نکنیم و دوم آنکه از موقعیت حغرافیایی ایران برای تعامل گازی با کشورهای همسایه استفاده شود .اما متاسفانه وزارت نفت سند چشم انداز 20 ساله را تفسیر کرده است .وزارت نفت می گوید براساس سند چشم انداز 20 ساله ما باید به سومین مقام گازی جهان تبدیل شویم و براین اساس باید 8 تا 10 درصد تجارت جهانی را در اختیار داشته باشیم .اما به این نکته تا کنون کسی اشاره نگرده که اصلا چنین چیزی در سند چشم انداز نیومده و این تعریف تفسیر غلطی است که این وزارتخانه از این سند کرده است .اگر بخواهیم براساس این تفسیر وزارت نفت عمل کنیم باید به آمار تجارت گاز در هر سال اشاره داشته باشیم . وقتی سالانه حدود هزار میلیارد متر مکعب گاز تجارت می شود بنابراین با سهم تاکیدی نفتی ها باید ایران حدود 100 میلیارد متر مکعب گاز جهان را تجارت کند که تنها نگاهی گذرا به این رقم و تولید فعلی بزرگترین تولید کننده گاز جهان که در حال حاضر سالانه حدود 600 میلیارد متر مکعب گاز تولید می کند و ایران سالانه حدود 185 میلیارد متر مکعب تولید دارد امری غیر واقع بینانه و دست نیافتنی است . تا کنون از مسوولان نفتی سوال کردید علت این تفسیر غلط از سند چشم انداز 20 ساله چه بوده است ؟ بله ؛ از آقای میرکاظمی وزیر نفت در خصوص این مغایرت و علت آن جویا شدم اما جوابی نشنیدم.که البته شاید این مساله بر می گردد به اینکه من زمانی از ایشان این سوال را پرسیدم که این وزیر به تازگی وارد نفت شده و در این مورد اطلاعی نداشتند. فکر نمی کنید تمام این مشکلات بر می گردد به نبود برنامه مشخص در این صنعت ؟ قطعا همین طور است .متاسفانه نبود طرح جامع انرژی در کشور معضل اصلی ماست . در کشوری که روزانه معادل 5 میلیون بشکه نفت مصرف انرژی وجود دارد قطعا باید برنامه ای وجود داشته باشد که مشخص کند از این میزان چقدر انرژی باید صرف مصرف داخلی ، صادرات و دیگر موارد شود .در حالیکه چنین برنامه ای در کشور وجود ندارد .ما در حال حاضر برنامه ای نداریم که تاکید کند از میزان فعلی ذخایر گازی و نفتی چقدر آن باید در سال مصرف داخل شود و چقدر صادر و یا صرف دیگر موارد .ما فقط در حال حاضر کاری که انجام می دهیم آن است که تولید می کنیم تا مصرف کنیم .باید بدانیم تا 20 ساله آینده چقدر می خواهیم گاز و نفت تولید کنیم و براین اساس چقدر آن را می خواهیم مصرف کنیم و در چه بخش هایی قرار است مصرف شود و بر همان اساس برای صادرات مذاکره شود و یا حتی در خصوص مصرف داخلی نیز تکلیف خودمان را بدانیم . فکر می کنید این برنامه ها تا چه اندازه می تواند در جذب سرمایه خارجی در این بخش تاثیرگذار باشد؟ در حال حاضر تحریم ها باعث شده که در جذب سرمایه خارجی بسیار ضعیف عمل کنیم و شاید علت این امر را بتوان در روش ما جستجو کرد .چرا که در شرایطی که یک کشور دچار تحریم می شود دو راه پیش روی دارد ابتدا اینکه رفتار اقتصادی خود را تغییر دهد و با توجه به شرایط روش های خود را مورد تغییر قراردهد و روش دوم که متاسفانه ما ان را انتخاب کردیم ادامه روش پیش از تحریم در مناقشات اقتصادی و مقاومت در مقابل تغییرروش ها با توجه به تحریم هاست که نتیجه ان فرسودگی و ایجاد مشکل برای کشور تحریم شده است . برهمین اساس است که در شرایط فعلی بسیاری از سرمایه گذاران خارجی تاکید دارند در شرایطی که سرمایه گذاری در ایران از امنیت بالایی برخوردار نیست آن هم به دلیل تحریم های سیاسی موجود اما قراردادها همچنان به شرایط قبل از تحریم باقی مانده وبه قولی جذابیت برای سرمایه گذار برای پذیرفتن ریسک تحریم وجود ندارد . در مذاکرات مختلف با سرمایه گذاران مختلف بارها تاکید می کنند قرارداد بیع متقابل ایران دچار مشکلاتی است که باعث شده سرمایه گذار رغبتی برای سرمایه گذاری در طرح ها و پروژه های ایران نداشته باشد.ما اگر می خواهیم سرمایه گذار خارجی را در چنین شرایطی حذب کنیم باید نحوه قراردادها را عوض کنیم ضمن آنکه سیستم تصمیم گیری ما نیز باید دچار تحول جدی شود .متاسفانه در کشور ما برای قرارداد یک طرح یا پروژه چند نهاد مختلف تصمیم گیری می کنند و همین روند علاوه بر اینکه باعث می شود سرمایه گذاران به دلیل تصمیم گیری های مختلف از سرمایه گذاری دوری گزینند بلکه روند اداری کار بیش از استانداردهای موجود افزایش می یابد و همین امر نیز باعث گریز سرمایه گذاران خارجی شده است. بنابراین اگر می خواهیم پای سرمایه گذار بزرگ خارجی را به ایران باز کنیم قطعا باید سیستم تصمیم گیری و نوع قراردادهایمان را تغییر دهیم و تمام این مسایل تنها با برنامه جامع انرژی و تصمیم گیری جدی محقق خواهد شد . عدم شفاف سازی وزارت نفت در خصوص قراردادهای گازی و نفتی فکر می کنید تا چه اندازه بر جذب نشدن سرمایه گذار خارجی تاثیرگذار بوده است ؟ برای این سوال شما می توان مثال شفافی زد .در حال حاضر مجلس تصویب کرده است که قیمت واقعی گاز بر مبنای 65 درصد قیمت گاز صادراتی به ترکیه محاسبه خواهد شد. در چنین شرایطی که هنوز هیچ کس از قیمت گاز صادراتی به ترکیه خبر ندارد و وزارت نفت رقم آن را محرمانه می داند چگونه می توان قیمت واقعی گاز را تعیین کرد.وقتی ما از سرمایه گذار خارجی برای سرمایه گذاری در یک صنعت وابسته به گاز دعوت می کنیم اولین سوالی که از ما پرسیده می شود این است که قیمت گاز در ایران چقدر است و بر چه اساسی محاسبه می شود .وقتی من صنعتگر نمی دانم قیمت گاز صادراتی به ترکیه چقدر است چگونه امکان دارد بتوانم قیمت واقعی گاز را در بیارم .برهمین اساس نیز هیچ سرمایه گذار خارجی حاضر نخواهد شد در کشوری که حتی در تعیین قیمت گاز مصرفی در کشورش نیز شفاف سازی وجود ندارد سرمایه گذاری کند . کشورهای دیگر برای تعیین قیمت گاز خود از مشابه همین فرمول استفاده می کنند؟ به هیچ وجه ؛ در کشورهای دیگر یک قیمت مشخص اعلام می شود و بر همان اساس عمل می شود .در ایران نیز باید شرایط به همین شکل باشد یعنی دولت با صراحت یک قیمت مشخص را برای قیمت واقعی گاز خود اعلام کند و ان را اجرایی کند نه اینکه برای تعیین این قیمت از یک فرمولی استفاده کند که در آن هیچ گونه شفاف سازی وجود ندارد و تنها موجب سردرگمی سرمایه گذار و صنعتگر می شود. ضمن آنکه حتی می توان از دو قیمت مختلف در بخش خانگی و صنایع استفاده کرد .مثلا قیمت گاز تا سقف مصرف در حد استانداردها در صنعت های مختلف به یک قیمت خاص داده شود و مصرف بیش از استانداردها را با دو برابر قیمت محاسبه کرد .در مورد بخش خانگی هم می توان همان شرایط فعلی را که الگوی مصرف و بیش از الگوی مصرف مشخص شده را مبنا قرارداد و قیمت را تعیین کرد . اما به هر حال و به هر شکلی باید قیمت واقعی گاز شفاف اعلام شود . البته نقد دیگری نیز به غیر از نبود برنامه مشخص و جذابیت نداشتن قراردادهای موجود چون نبود مدیریت واحد وارد می شود . بله نقد درستی است .چرا که عقل حکم می کنه مدیریت یک صنعت به دست یک نهاد و یا یک شرکت باشد که البته این رویه در تمام کشورها چون روسیه رعایت شده است. همانطور که می دانید شرکت گازپروم روسیه مسوولیت تمام امور گازی این کشور چون تولید ، پالایش ، صادرات و ... را بر عهده دارد در حالیکه در ایران بدینگونه نیست .متاسفانه در حال حاضر بخش تولید این فراورده بر عهده شرکت ملی نفت است .بخشی از صادرات بر عهده شرکت ملی گاز و بخشی از مذاکرات برای صادرات گاز بر عهده شرکت ملی صادرات گاز است .براین اساس کاملا مشهود است که برای تصمیم گیری در این صنعت چند دست مختلف دخیل است و همین امر نیز بر مشکلات موجود در این صنعت افزوده است.بنابراین بهترین و درست ترین راه ادغام تمام این کارها در شرکت ملی گاز است وبه نحویکه تولید این فراورده در اختیار شرکت ملی گاز قرار بگیرد . با توجه به اینکه شرکت ملی گاز تجربه ای در امر تولید ندارد انتقال بخش تولید از شرکت ملی نفت به شرکت ملی گاز کار دشواری نیست؟ این نقد همیشه بوده اما چندان درست به نظر نمی رسد.چرا که در حال حاضر کار تولید گاز را متخصصینی در نفت انجام می دهند که به راحتی می توان این افراد را به شرکت ملی گاز انتقال داد .بنابراین تنها اسم کارفرما تغییر می کند اما کارکنان و متخصیصین همان آدم ها خواهند بود . ادغام دو شرکت ملی گاز و صادرات گازتا چه حد امکان پذیر است ؟ ادغام کردن این دو شرکت بسیار ساده تر از انتقال بخش تولید گاز به شرکت گاز است .در حال حاضر شرکت ملی گاز به ترکیه گاز صادر می کند و مسوولیت صادر کردن گاز را بر عهده دارد .بنابراین تنها لزوم وجود شرکت ملی صادرات گاز مذاکرات گازی است که قطعا انجام این مذاکرات توسط شرکت ملی گاز کاری ساده تر خواهد بود .بنابراین همین امروز نیز می توان شرکت ملی صادرات گاز را منحل کرد که البته کار بسیار اقتصادی محسوب می شود . در حال حاضر شاید تنها مشکل را بتوان در بحث انتقال تولید جستجو کرد .چرا که از قدیم شرکت ملی نفت زمانیکه نفت را استحخراج می کرد گاز را نیز همراه آن تولید می کرد که در سالیان گذشته این گازها به دلیل نبود تکنولوژی های مناسب و اهمیت نداشتن گاز سوزانده می شد اما از زمانیکه کاز اهمیت خود را پیدا کرده و تولید آن بصورت جدی آغاز شده هم شرکت ملی نفت ساختار خود را تغییر نداده و همچنان گاز هم توسط این شرکت تولید می شود بنابراین باید ابتدا ساختار این شرکت را تغییر داد و بعد تولید را به شرکت گاز انتقال داد .اگرچه کار دشواری نیست اما قطعا نسبت به ادغام دو شرکت صادرات گاز و شرکت ملی گاز با یکدیگر نیاز به زمان دارد . در همایش اخیر نفت و سیاست خارجی شما تاکید داشتید ایران فرصت های خود را برای سوآپ نفت در خزر از دست داده است . دلایل از دست دادن این فرصت ها چیست؟ در حال حاضر بیشتر تعاملات نفتی در دریای خزر تعیین و تکلیف شده اند به نحویکه قزاقستان از سوی کنسرسیومی نفت خود را به دریای سیاه ارسال می کند .آذبایجان هم از طریق خط لوله جیحان -باکو بنابراین محدود نفتی از سوی افغانستان و مقدار محدودی از سوی قزاقستان برای ترانزیت ایران باقی می ماند که قطعا در طول سال رقم چشمگیری نخواهد بود ایران تنها فرصتی که برای سوآپ در دریای خزر دارد سوآپ نفت کاشگان در منطقه ترکمنستان است که هنوز هیچیک از کشورها روی آن دست نگذاشته اند درحالیکه تولید این منطقه روزانه حدود یک تا 5/1 میلیون بشکه درروز است براین اساس سه راه پیش روی ایران در خصوص سوآپ نفت خزر وجود دارد .ابتدا ترانزیت نفت از طریق خط لوله ترکمنستان به خلیج عمان که در اینصورت ایران حق ترانزیت خود را دریافت می کند .راه حل دوم ، سوآپ نفت قزاقستان به نام این کشور است به این گونه که نفت قزاقستان را ایران تحویل بگیرد و در نقطه دیگر به خریدار تحویل بدهد که البته در این روش نیز باز هم ایران تنها حق ترانزیت خود را دریافت می کند .اما راه حل سوم که بسیار مورد تاکید و به نوعی بهترین راح حل محسوب می شود خرید نفت همسایگان خزر و مصرف آن در داخل کشور است . در شرایط فعلی به دلیل آنکه ایران مورد تحریم است و به نظر همسایگان خزری از امنیت ترانزیت نفت برخوردار نیست بنابراین در میان انتخاب کاهش حق ترانزیت و خرید نفت از خزری ها و فروش و یا مصرف مستقل آن بهترین راه حل خرید نفت از همسایگان خزری است .در واقع وقتی نفت خریداری شود می توان بسترهای لازم را برای تبدیل آن به فراورده و ایجاد ارزش افزوده بیشتر برای کشور ایجاد کرد و در اینصورت قطعا این کشورها نمی توانند بهانه هایی چون نبود امنیت را برای کاهش حق ترانزین برگزینند.بنابراین این روش بهترین گزینه پیش روی ایران در بحث سوآپ نفت در خزر است برخی می گویند اگر ایران نفت خود را به اروپا صادر نکند کشورهای این منطقه دچار بحران های زیادی خواهند شد .درست است که اروپا تا این حد به نفت ایران وابسته است ؟ در حال حاضر ایران صادرات گاز به اروپا ندارد. بنابراین واضح است که در این خصوص وابستگی معنایی ندارد. در بخش صادرات نفت نیز نفتی که ایران به اروپا صادر می کند آنقدری نیست که در صورت قطع آن اروپا دچار مشکل شود. در حال حاضر تزریق نفت به بازار را می توان به حوضی تشبیح کرد که عده ای در ان نفت می ریزند و عده ای برداشت می کنند بنابراین اگر از سوی کشوری نفت در این حوض تزریق نشود از سمت دیگری جبران می شود مگر در شرایط های خاص که البته تزریق نفت ایران به اروپا در حدی نیست که در شرایط خاص نیز بحران جدی ایجاد کند . تنها در صورتی ایران می تواند در بازار نفت تاثیرگذار باشد و به نحوی این گفته را تائید کرد که ایران صادرات نفت خود را به طور کامل متوقف کند در غیراینصورت اگر تنها نفت صادراتی به اروپا قطع شود اتفاقی نخواهد افتاد. در حال حاضر وضعیت بازار نفت به گونه ای است که اگر کشوری در یک روز حتی یک میلیون بشکه نفت خود را عرضه نکند باز هم اتفاق جدی نخواهد افتاد چرا که درشرایط فعلی تقاضا برای نفت نسبت به عرضه تا حدودی کاهش یافته است. باید تاکید کنم در حال حاضر صادرات نفت ایران بیشتر به سمت آسیای شرقی صورت می گیرد و قطع صادرات به اروپا نمی تواند تهدیدی برای اروپا باشد. در حال حاضر برخی از کارشناسان تاکید دارند در شرایطی که هم کمبود گاز در کشور وجود دارد و هم تولید ان به میزان لازم نیست .جایی برای بحث صادرات این فراورده باقی نمی ماند .شما چه نظری دارید .به نظر شما در شرایط فعلی صادرات این فراورد و یا اساسا مذاکره در این خصوص درست است ؟ ایران دارای ذخایر بالای گاز است ولی با توجه به مصارف داخلی و نیاز تزریق گاز به چاه های نفت و با لحاظ شرایط فعلی تولید گاز در ایران امکان صادرات پایدار گاز وجود ندارد. قراردادهای گاز طولانی مدت است و این امکان ندارد که مانده گاز کشور را در صورت دلخواه صادر کرد لذا صادرات گاز نیاز به تولید بیشتر دارد. راه حل دیگر این است که ایران هاب منطقه در بخش گاز باشد و نقش توزیع گاز در منطقه را داشته باشد. در غیر این دو صورت امکان صادرات پایدار گاز برای ایران وجود ندارد. به نظر شما پس اگر گازی برای صادرات وجود ندارد چرا ما همچنان در تلاشیم تا خط لوله صلح رابه سرانحام برسانیم و برای همین مساله هر روز به هندی ها فرصت بیشتری برای تصمیم گیری می دهیم ؟ بازار هند بهترین بازار برای ایران است .از نظر معادلات سیاسی و اقتصادی ایران اگر بتواند هند را در یک معامله در کنار خود داشته باشد بسیار مفید است . ضمن آنکه باید بدانیم که این خط لوله بدون حضور هند و صادرات یک جانبه به پاکستان صرفه اقتصادی چندانی به همراه ندارد .اگرچه در شرایط فعلی حرف از حضور چینی ها در این قرارداد و جابه جایی هند با چین هم مطرح است .البته برای ایران بهتر است که هند در این پروژه حضور یابد اما اگر این امر محقق نشود هم حضور چین می تواند به اقتصادی بودن این قرارداد کمک بسزایی کند . درست است که خط لوله نابوکو بدون ایران اجرایی نخواهدشد؟ در مورد خط لوله باکو - جیحان هم همین حرفها بود که این خط لوله بدون حضور ایران امکان پذیر نخواهد بود و ... اما می بینیم که امروز اجرایی شده و به یک رقیب جدی برای سوآپ نفت در خزر برای ما تبدیل شده است .قطعا اگر نابوکو اجرایی نشود بخاطر ما نخواهد بود .در حال حاضر آذربایجان و ترکمنستان اعلام آمادگی کرده اند که گاز را این خط لوله را تامین کنند اما به دلیل آنکه راهی به این خط لوله ندارند و تنها راه موجود ایران است دچار مشکل هستند البته روسیه اعلام کرده که می تواند نیمی از گاز این خط لوله را تامین کند اما چون این خط لوله برای کاهش وابستگی گازی اروپا به روسیه قرار است احداث شود وجود دوباره روسیه در ان باز هم به معنای وابستگی برای اروپاست .بنابراین باید گفت این خط لوله مشکلاتی غیر از حضور ایران در این پروژه دارد و اگر محقق نشود قطعا دلایلی غیر از عدم حضور کشورماست . برای سوال آخر ؛ به نظر شما توسعه شبکه داخلی گاز صرفه اقتصادی دارد و یا اساسا در کشورهای حاشیه خلیج فارس این نوع توسعه شبکه گازی صورت می گیرد ؟ طبعا کار اقتصادی و درستی نیست به عنوان مثال شهرهایی چون بوشهر که گرمسیر هستند نیاز چندانی به توسعه شبکه گازی ندارند .در کشورهای حوزه خلیج فارس نیز این امر صورت نمی گیرد . اما بخش زیادی از توسعه شبکه گازی کشور به مباحث سیاسی و تلاش نمایندگان استان ها و شهرهای مختلف در مجلس بر می گردد.در واقع صرفه اقتصادی در این امر تاثیرگذار نبوده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 570]
صفحات پیشنهادی
تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله
اقتصاد > انرژی - گفت وگو با نرسی قربان کارشناس ارشد گاز خبرآنلاین: گفت وگو از رمز دوگانگی های موجود در سیاست های گازی شروع شد. به تفسیر غلط وزارت نفت ...
اقتصاد > انرژی - گفت وگو با نرسی قربان کارشناس ارشد گاز خبرآنلاین: گفت وگو از رمز دوگانگی های موجود در سیاست های گازی شروع شد. به تفسیر غلط وزارت نفت ...
7 مشکل اصلی وزارت نفت در دولت دهم
هر چند هیات دولت با تصویب افزایش 9 و 3 دهم درصدی در تعرفه های سال جدید، ... تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله.
هر چند هیات دولت با تصویب افزایش 9 و 3 دهم درصدی در تعرفه های سال جدید، ... تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله.
ایران در رشته شیمی به اهداف سند چشم انداز دست یافته است
ایران در رشته شیمی به اهداف سند چشم انداز دست یافته است · تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله · عکس : فاطمه معتمد آریا و پدرشون ... هشدار در مورد كاهش سن هكرهاي ...
ایران در رشته شیمی به اهداف سند چشم انداز دست یافته است · تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله · عکس : فاطمه معتمد آریا و پدرشون ... هشدار در مورد كاهش سن هكرهاي ...
سومین واردکننده نفت، اقتصاد جهان را تکان می دهد؟
15 مارس 2011 – تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله وزارت نفت می گوید براساس سند چشم انداز 20 ساله ما باید به سومین مقام ... چرا که در شرایطی که یک کشور ...
15 مارس 2011 – تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله وزارت نفت می گوید براساس سند چشم انداز 20 ساله ما باید به سومین مقام ... چرا که در شرایطی که یک کشور ...
خریداران نفت ایران تغییر کرده اند اما مشکل خریدار نداریم
تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله نباید فراموش کرد که ایران دارای ذخایرگازی غنی است اما باز هم نباید از خاطر برد که تا ... اما متاسفانه وزارت نفت سند چشم ...
تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله نباید فراموش کرد که ایران دارای ذخایرگازی غنی است اما باز هم نباید از خاطر برد که تا ... اما متاسفانه وزارت نفت سند چشم ...
ایران مصرف کننده یک سوم انرژی درمنطقه
تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله در کشوری که روزانه معادل 5 میلیون بشکه نفت مصرف انرژی وجود دارد قطعا باید .... بود ایران تنها فرصتی که برای سوآپ در ...
تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله در کشوری که روزانه معادل 5 میلیون بشکه نفت مصرف انرژی وجود دارد قطعا باید .... بود ایران تنها فرصتی که برای سوآپ در ...
جهانی شدن و سند چشم انداز
تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله تبدیل شدن به هاب منطقه همان چیزی است که در سندچشم انداز 20 ساله در قالب استفاده از ... شویم و براین اساس باید 8 تا 10 ...
تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله تبدیل شدن به هاب منطقه همان چیزی است که در سندچشم انداز 20 ساله در قالب استفاده از ... شویم و براین اساس باید 8 تا 10 ...
نفت ایران مشکل جذب خریدار دارد
تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله فکر می کنید این برنامه ها تا چه اندازه می تواند در جذب سرمایه خارجی در این بخش تاثیرگذار باشد؟ ... را بر عهده دارد در حالیکه ...
تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله فکر می کنید این برنامه ها تا چه اندازه می تواند در جذب سرمایه خارجی در این بخش تاثیرگذار باشد؟ ... را بر عهده دارد در حالیکه ...
عروسی که پس از 65 سال بله گفت!!
تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله بنابراین در شرایط فعلی تنها باید به افزایش تولید اندیشید و پس از آن در ... مکعب در سال طی یک تا دو سال آینده عملی ...
تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله بنابراین در شرایط فعلی تنها باید به افزایش تولید اندیشید و پس از آن در ... مکعب در سال طی یک تا دو سال آینده عملی ...
ايران به 20 نيروگاه مشابه بوشهر نياز دارد
تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله - اضافه به علاقمنديها در کشوری که روزانه معادل 5 میلیون بشکه نفت مصرف انرژی وجود دارد قطعا باید برنامه ... کشورهای ...
تفسیر غلط وزارت نفت از چشم انداز 20 ساله - اضافه به علاقمنديها در کشوری که روزانه معادل 5 میلیون بشکه نفت مصرف انرژی وجود دارد قطعا باید برنامه ... کشورهای ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها