واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تئاتر - مدیر مرکز هنرهای نمایشی معتقد است هنرمندان حرفهای تئاتر میتوانند در بازگشت نشاط به جامعه و مردم تأثیری عمیق داشته باشند. پیروزه روحانیون: در روزگاری به سر میبریم که به دلایل گوناگون شادی در زندگی مردم کشورمان کمرنگ شده است. سر هر کوی و برزن و در صف تاکسی و اتوبوس و نان همه به هم میگویند، دل خوش سیری چند؟ خوشا روزگار قدیم که هیچی نداشتیم ولی دلمان خوش بود. بیشتر افراد مستعد دعوا و جنجال هستند و به بهانههای کوچک از کوره در میروند.کارشناسان علتهای بسیاری را برای کم شدن نشاط اجتماعی بیان کردهاند. از آن جملهاند؛ استرس، آلودگی هوا، مشکلات اقتصادی و سیاسی و ...اما مدتی است مسوولان کشور در صدد بازگرداندن نشاط اجتماعی به مردم کشورمان هستند و همه سعی میکنند به نوعی در این راه مؤثر باشند. به نظر میآید در این میان مسوولان فرهنگی و هنری کشور بیشترین تأثیر و نقش را داشته باشند و اگر درست برنامهریزی و مدیریت کنند میتوانند راه شادی را به روان مردم باز کنند.حسین پارسایی، مدیر مرکز هنرهای نمایشی معتقد است تئاتر طنز همیشه میتواند در مردم نشاط ایجاد کند و این نشاط پایدار است. او میگوید: «حتی پیش از انقلاب و همین الان هم نمایشهایی که کمی طنزپرداز بودند و نشاط ایجاد میکردند، نسبت به نمایشهایی که مفاهیم فلسفی و استدلالی در آنها مطرح میشد با استقبال مردمی بیشتری مواجه بود. به طور طبیعی کفه ترازو به نفع نمایشهایی است که برای مردم زنگ تفریحاند و حتی شاید آن نمایشها علیرغم طنز و تمایلشان به شوخی و بذله نکات آموزشی هم داشته باشند، اما مردم آن را دوست دارند. به نظر من نمایشی که میتواند مردم را به فکر کردن وادارد و علامت سوال در ذهنشان ایجاد کند و آنها را بخنداند، کار خودش را کرده است و خیلی هم حرفهای است. به نظر من کمدی سطح ظاهری و پوسته اثر است. هنرمند مخاطب را میخنداند تا نقاط تراژیک اثر به جان تماشاگر بنشاند. ما اگر موفق نمیشویم میخواهیم زود این مسیر را طی کنیم و زود به اجرا برسیم.»او با تأکید بر این نکته که تعداد این نمایشها خارج از حیطه حرفهای تئاتر زیاد است و متاسفانه هنرمندان حرفهای ما کمتر به آن میپردازند، میگوید: «این بحث اتفاقی است که باید توسط هنرمندان عملی شود و این خواست هنرمند است. اگر یادتان باشد اکبر عبدی در تماشاخانه سنگلج یک ماه اجرا داشت، بعد شد دو ماه، بعد شد سه ماه و نهایتا آن نمایش، شش ماه روی صحنه بود. الان هم اگر هنرمندان حرفهای به تئاتر طنز روی خوش نشان بدهند به طور طبیعی ما هم از آن حمایت خواهیم کرد.»تئاتر، رسانهای است که شاید به اندازه سینما، تلویزیون و رادیو مخاطب نداشته باشد ولی به خاطر مواجه حضوری مخاطب و هنرمند تأثیر عمیقتری بر مخاطب دارد. پارسایی با اشاره به این نکته درباره جایگاه تئاتر در بازگرداندن نشاط به جامعه ما نسبت به سایر رسانهها میگوید: «تئاتر ممکن است خیلی گسترده نباشد، اما خیلی نافذ و تأثیرگذار است. به طور طبیعی سینما و تلویزیون مخاطبان بیشتری دارد و افراد بسیاری به آنها دسترسی دارند. اما تئاتر تأثیرگذاری بیشتری دارد. چون مواجهه حضوری است. شما وقتی مینشینی روبهروی صحنه و کسی شما را میخنداند، در پس این شعف و شادی اندیشهای پنهان است. این همان نقطه تأثیرگذاری و تعامل فکری مخاطب با اثر است.»یکی از شعارهایی که در سالهای مدیریت پارسایی بر مرکز هنرهای نمایشی بسیار بر آن تکیه میشد «تئاتر برای همه» بود. او که معتقد است مخاطبان تئاتر همه مردم هستند، نه عدهای محدود با دیدگاه فکری خاص درباره مطالبات مردم از این هنر میگوید: «تئاتر رسالتی دارد که بر کسی پوشیده نیست و اساسا خیلیها به همین دلیل به آن عشق میورزند، تئاتری شدند و ماندند و شرایط سخت و دشوارش را تحمل میکنند. وقتی ما مجموعهای از اندیشه و اجرا و تفکری برتر و تأثیرگذار در یک اثر نمایشی داریم، به طور طبیعی خواست مخاطب این است که این اثر در اندازه، ظرفیت و خواست او باشد. مردم ما خیلی فهیم و هوشمند هستند و خلاءهای فکری و معنوی را در جامعه خوب حس میکنند.»مدیر مرکز هنرهای نمایشی معتقد است زمانی یک اثر نمایشی مخاطب پیدا میکند که به نیازهای معنوی، فکری و روحی او پاسخ داده باشد. او میگوید: «من فکر میکنم زمانی که ما به ذائقه مخاطب و به نیازهای فکریاش و به جنبههای زیباشناسی اثر توجه کنیم، حرفی از جنس مردم و زمان داریم و آن وقت متقاضی داریم و قطعا سراغ ما میآیند. این یک معادله است بین مخاطب و هنرمند. این تعامل اگر باشد؛ ما هم مخاطب داریم، هم هنرمند. اما اگر انتظار مخاطب ورای تمایلات روحی و فکر هنرمند باشد و انتظار هنرمند ورای مطالبات فرهنگی مخاطب باشد، به طور طبیعی، این فاصله تا آخر به صورت موازی ادامه دارد. هر نمایشی به اوج میرسد و مورد تقاضای مردم برای اجرای مجدد میرسد، مطمئن باشید که تعامل فکری پیش از تولید هنرمند و مخاطب است.»اما پارسایی در توضیح نقش مرکز هنرهای نمایشی در عملیاتی کردن اصلاح الگوی مصرف در تئاتر میگوید: «خوشبختانه وزارت ارشاد بعد از ابلاغ چنین پیامی، به منظور پرهیز از هزینههای ضروری بخشنامههایی صادر کرده و پیگیریهای لازم در این خصوص انجام شده و تا حد امکان آن چیزی که موجب کاهش راندمان کار نمیشده اعمال شده است. خود تئاتر هم که به خودی خود پول زیادی ندارد که بخواهد نسبت به آن صرفهجویی صورت بگیرد. با این حال در ارائه تولیدات هم این اتفاق افتاده و سعی شده از بودجه اندک بهرهبرداری افزون داشته باشیم. مثلا سالنهای نمایشی ما دو اجرا میرفتند یعنی دو نمایش در یک تالار. ما ترجیح دادیم یک نمایش با کیفیت در یک سانس اجرا برود و تا جایی که مشکل ارتزاق برای گروه پیش نیاید از حضور گروههای دیگر پرهیز کنیم. یا مثلا مجله نمایش ماهانه بود، دو ماه یک بار شد. جشنوارههایی هم که برگزار میشدند در حد امکان سعی میشد تا حد امکان مشارکتهای جانبی پیدا کنند و از تهران خارج شوند و مواردی از این دست. همه اینها در کنار هم نشان میدهد که این امر مورد توجه و در دستور کار است و ما هم باید به مرور زمان دستاوردهایش را معرفی کنیم.»پارسایی با تأکید بر این که مرکز هنرهای نمایشی برای اشاره مستقیم به شعار اصلاح الگوی مصرف در نمایشها توصیهای نکرده است، گفت: «ساز و کار ما کمی با این شعار فاصله دارد. ما دوست نداریم چیزی را به صورت مستقیم به مخاطب القا کنیم؛ اما تا آنجایی که امکان دارد سعی کردیم ترغیب کنیم که آثار با این مفاهیم تولید شوند. اما ترجیح دادیم افراد خودشان برای عمل به این شعار تصمیم بگیرند.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 292]