تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):صله رحم، انسان را خوش اخلاق، با سخاوت و پاكيزه جان مى‏نمايد و روزى را زياد مى‏كند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799171549




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نوزادى که جهان را نو کرد


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه  - ویژه نامه خبرآنلاین در ولادت باسعادت مولای متقیان، علی امیرمومنان (علیه السلام) - نوشته ای به ترجمه مرحوم آیت الله طالقانی این نوشته به قلم دکتر عبدالفتاح عبدالمقصود، از اندیشمندان جهان اسلام است که توسط مرحوم آیت‏الله سیدمحمود طالقانى ترجمه شده است: متن ترجمه شده آیت الله طالقانی را می خوانید:  از دیرباز مقدسترین سرزمین نزد عرب سرزمین مکه و مقدسترین مکانهاى آن سرزمین بیت العتیق و مقدس ترین حریم، بیت کعبه بود. با آنکه در آن روزگار مردم این سرزمین در منتهاى گمراهى به سر مى بردند و در کارهاى زشت و پلید از هم پیشى مى‏گرفتند، در این مکان جز با سرتراشیده و بدن پاک و غسل کرده طواف نمى‏کردند. از زمانى که ابراهیم پایه این خانه را بالا آورد، قرنها مى‏گذشت. عرب هیچ چیز را، هرچند در نظرش مقدس بود، مانند این خانه نمى‏دانست تا آنجا که در نهانى و در خاطر خود که شنوا و مراقبى نبود، نام آن را جز با تعظیم و تقدیس متذکر نمى‏شد. براى انجام کارهاى مهم در کنار بیت و در جوار پرده هاى کعبه تصمیم مى‏گرفت، گویا مى‏خواست خانه و پرده را برخلوص نیت و تصمیم صادقانه خود گواه گیرد. کار و عهدى که در آن مکان انجام مى‏شد، داراى قدس و معنویت مى‏گردید. پس مجاورت کعبه موجب این گونه قدس و حرمت و مقام تعظیم بود. کعبه نزد عرب این پایه و مقام را داشت و از این جهت عوام و خواص را فرقى نبود. عرب به هر چیزى از نظر ماوراى ظاهر مى‏نگریست و متوجه معنى و واقع بود، هر پیشامدى را پیش از مبانى ظاهر، بر معانى واقع و پیش از ظواهر بر حقایق حمل مى‏کرد؛ بدین جهت اگر براى ابیطالب تهیدست کارى در جوار حرم و کعبه انجام مى‏شد، در نظر آن مردم احترامى به سزا داشت؛ زیرا چنین کارى از جهت برترین جوار و در مقدس ترین مکان، برترین شرف را مى‏یافت؛ چه رسد به اینکه پیشامدى چنین به‏طور تصادف و بدون سابقه پیش مى‏آید؛ این پیشامد لطف و کرامتى از جانب خداوند بود که فرزند عبدالمطلب را با آن گرامى داشت و شرافتى بخشید که در زمان گذشته و آینده هیچ‏کس را کم و بیش به چنین کرامتى سرفراز ننموده است. آن شب، شبى بى‏مانند بود، اخترانش آن‏گونه که بردنیا نور افشاند و چشمک زد، دیگر تکرار نشد؛ چه، اوضاع و امثال تکرار نمى‌شود. پس از آن نورى درخشان تر از نور اختران از پشت پرده ظلمت رخ نشان داد، سپس بالا آمد و چون روى خورشید اطراف آفاق را روشن ساخت و نور حیات بخشید. آن روى نوربخش را اگر در مبانى درخشان و دلربا مانندى باشد، از جهت معانى خیره‌کننده و قادر، کم مانند بلکه بى‏مانند است. اگر بتوانى رشته هاى درهم بافته زمان را بگسلى و از میان آن سر به درآرى و به عکس امواج آن به سوى گذشته شنا کنى، دختر اسد، فاطمه را مى‏دیدى که براى تبرک به‏سوى خانه خدا مى‏شتابد؛ زیرا مزایاى اخلاقى و روحى خاندان بزرگش در وى جمع و قلبش مانند آنان پاک بود. پس از آن مى‏دیدى که به سوى کعبه روى آورده و بارها اطراف آن طواف مى‏کند، در هنگام طواف گاهى پرده را مسح مى‏کند، گاهى مى‏بوسد و چیزى نمى‏گذرد که مى‏نگرى پاهایش سست شده، نزدیک است از پاى درآید. در ابتدا اهمیت نمى‏دهد و مى‏کوشد تا خود را سرپا نگاه دارد، برخلاف این تحمل و چابکى، نزدیک است از پاى درآید. ناچار دست به پرده کعبه مى‏رساند و از آن کمک مى‏جوید. در این وقت دردى را احساس مى‏کند که حساب آن از خاطرش رفته بود، با زحمت خود را نگاه مى‏دارد، مانند کسى که روى تپه شن سستى ایستاده پاهایش قرار نمى‏گیرد؛ از بیچارگى و حیرت به هر سو چشم مى‏گرداند. شاید در اطراف، شوهرش ابیطالب را ببیند و کمک از او جوید، او هم دیده نمى‏شود؛ چون پیش بینى این پیشامد از حساب او هم بیرون بود. پس از این اگر وى را جستجو کنى، او را نمى‏یابى! چون نگران شد مبادا چشم مردمى که در رواق ها و گوشه و کنار بیت هستند او را بنگرند، ناگهان خود را به‏گوشه‏اى کشید و آهسته در میان پرده‏هاى کعبه از چشمها پنهان شد. تا اینجا مشاهدات چشم بود. اینک در مکانى هستى که صداى او را مى‏شنوى؛ ولى در چشم‏انداز تو نیست؛ چون از پرده مقدس حجاب گرفته، فقط آثار حرکت و همهمه‏اى مى‏شنوى، و ناله‏هایى به‏گوش مى‏رسد که خوددارى و بردبارى آن را محدود مى‏دارد، و گوش به درستى نمى‏تواند درکش کند. ناله‏ها سخت‏تر مى‏شود، گویا از عمق دره‏اى‏است و گوش با دقت درک مى‏کند، سپس صداى رقیق و بریده بریده گریه‏اى با این ناله به هم آمیخته، آهنگش نازک، طنین‏انداز، بدون شدت و ممتاز است. مانند نغمه مرغى که اکنون چشمش تازه به شعاع فجر صادق یا اوان آن باز شده باشد. دراین موقع تعجب و هراس تو را در جاى خود متحیر مى‏سازد. طولى نمى‏کشد که دوباره فاطمه آشکار مى‏شود، ناتوان و رنگ پریده با اندام سست و لرزان؛ تازه مولودى‏را روى دست و در آغوش گرفته است که در میان پرده کعبه محکم پیچیده و مى‏رود. این نوع ولادت جز براى فرزند دلبند فاطمه دختر اسد پیش نیامده است، و این افتخار نصیب هیچ مولودى نخواهد شد. خداوند این مولود و پدر و مادرش را با این‏گونه ولادت گرامى‏داشت. این کرامت نصیب نتیجه دو فرعى بود که از مبدأ و ریشه هاشم روییده، فاطمه و ابیطالب فرعها و نوادگان آن ریشه شریف و اصل بودند. همین‏که مردم متوجه شدند، از هر سو به طرف این بانو روى آوردند تا او را کمک و دستگیرى کنند و چشمهاى خود را به طلعت این مولودى که خانه خدا میلادش و جامه کعبه پیراهنش بود، بهره‏مند و سیر سازند؛ مولودى که شرافت و کرامت از دو جهت او را فرا گرفته: از یک سو وراثت خون پاک و نژاد تابناک، از جهت دیگر شرافت میلاد. اگر مردم آن زمان مى‏توانستند از زمان خود چند سالى پیشتر آیند، چنان که تو از آن واپس مانده‏اى، با چشم خود آن مولود را مى‏دیدند که مرگ با همین شرافت و کرامت به استقبالش مى‏آید؛ زیرا وقتى او را در مى‏یابد که در خانه خدا و درحال نماز است! فاطمه دوست مى‏داشت که به وسیله این فرزند نام پدرش را زنده بدارد؛ به این جهت او را به نامى خواند که نام پدرش در معنا یکى و در لفظ جداست، با شوهرش درباره این مولود گفتگو داشت گفت: «نامش حیدر است.» ابوطالب درانتخاب نام توفیق بیشتر داشت؛ زیرا فرزندش را از جهت میلاد مانند اصل و نسب بلند پایه‏اش در مقامى بس عالى نگریست گفت: «بلکه على است!» /6262




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 413]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن