واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: يادداشت هايي از روزهاي حساس عمليات كربلاي 5 از كتاب در دست انتشار خاطرات آيت الله هاشمي رفسنجاني
قسمت چهارم
شنبه 27 دي 1365 ـ 16 جمادي الاول 1406
بعد از نماز تا ساعت 9 در منزل گزارش ها را خواندم از غرب فرمانده نيروي زميني گفت در اثر پاتك ديروز دشمن ديشب نتوانسته اند عمل كنند و به فرداشب موكول شده . به مجلس آمدم . تا ظهر به خواندن گزارش ها گذشت . آقاي معاديخواه تلفني خواست بودجه ماهانه بنياد تاريخ را به چهارصد هزار تومان بالا ببريم . آقاي اقبالي آمد براي تعيين مساله سفر به جنوب كه قرار بود با قطار برويم ولي در اثر بمباران پل تله زنگ قطار نمي رود. به آقاي شهاب گفتم از امكانات قرارگاه ابوالفضل استفاده شود براي آزمايش از جنوب اطلاعات مي گويد كه كار تسخير جزيره بوارين تمام شده و جمعي از عراقي ها فرار كرده اند. نيروهاي ما در حال تسخير جزيره ماهي و طويله در جنوب بوارين هستند.
ظهر صداي انفجاري شنيده شد و بلافاصله ضد هوايي ها كار كردند و سپس وضعيت قرمز اعلان شد. بعدا معلوم شد دو هواپيماي عراقي به شمال غرب تهران نفوذ كرده و در ولنجك بمب انداخته اند كه دو نفر شهيد و جمعي مجروح شده و شيشه هاي خانه ها در منطقه وسيعي شكسته (منجمله منزل اخوي محمد نيروي هوايي اصلا اثري از آنها را در رادارها نديده ).
شب بار ديگر سران قوا مهمان احمد آقا بوديم . امام هم شركت كردند. از نتايج عمليات راضيند توضيحاتي درباره عمليات جنوب دادم . اصرار به ادامه عمليات دارند. اجازه ندادند كه موشك به بندر كويت بزنيم . بعد از رفتن ايشان درباره آسيد هادي هاشمي صحبت شد. وزارت اطلاعات از امام اجازه تبعيد خواسته امام به سران قوا محول كرده اند. من با تبعيد مخالفت كردم و گفتم پستي بدهيم و مامور به خارج كنيم . آقاي اردبيلي هم با نظر من موافقت كردند. به نتيجه نرسيديم . درباره مصاحبه من با راديو آمريكا به طور مستقيم و پخش زنده بحث شد. همه موافقت دارند قرار شد انجام شود ديروقت به خانه رسيدم .
يكشنبه 28 دي 1365 ـ 17 جمادي الاول 1406
بعد از نماز به مجلس رفتم . با جبهه تماس گرفتم . در منطقه نفت شهر ارتفاع مهمي در شرق نفت شهر را گرفته ايم . در جنوب هم به طرف بصره پيشرفت داشته ايم قبل از دستور جلسه علني سخناني ايراد كردم بيشتر به منظور جا افتادن حضورم در تهران قبل از رفتن به جبهه .
به دفترم آمدم . آقاي ناطق نوري آمد و برنامه اي براي عمل در داخل عراق ارائه داد كه قرار شد بعد از سفرم بررسي شود. آقاي سيدزاده آمد در مورد سفر رئيس مجلس صحرا مشورت كرد.
ساعت نه و نيم با اتومبيل به سوي اهواز حركت كرديم . در بين راه قم لباس نظامي پوشيدم . از سلفچگان رفتيم از جاده دليجان محلات خمين اليگودرز ازنا درود و خرم آباد با اينكه قدري دورتر شد به علت تازگي داشتن كمتر خسته كننده بود. مغرب به خرم آباد رسيديم . ناهار را در مزرعه اي در حومه اليگودرز خورديم . پاسداران از كافه چلوكباب گرفته و به آنجا آوردند. با صفا و خوش هوا بود. نماز مغرب و عشا را در حومه انديمشك خوانديم و شام را حاضري در راه خورديم ساعت 12 شب به اهواز رسيديم . در گلف مستقر شديم .
با آقاي رضايي تماس گرفتيم گفت عملياتي شروع كرده ايم و سوي به خط دشمن پيشرفت داشته ايم . قرار شد فردا بيايد اينجا براي توضيح و مشورت بيشتر. عراق امروز در شهرها شرارت زيادي كرده در مقابل شكست در جبهه ها متوسل به زدن شهرها شده .
دوشنبه 29 دي 1365 ـ 18 جمادي الاول 1406
بعد از نماز با آقاي شمخاني در قرارگاه مقدم تماس گرفتيم . اطلاع داد كه در عمليات ديشب پيشرفت خوبي داشته ايم و دو جاده در جنوب منطقه عمليات را كه دشمن از آنها استفاده مي كرد قطع كرده ايم و خواست كه نيروي هوايي امروز فعال باشد آقاي سنجقي هم اطلاع داد كه در غرب هم ارتش در ارتفاعات سترميل تثبيت شد و چند ارتفاع ديگر را هم گرفته .
آقاي رضايي آمد و توضيحاتي كامل در مورد عمليات جاري و برنامه هاي هفته آينده داد. ديشب از نهر جاسم عبور كرده و يك كيلومتري به طرف بصره پيش رفته اند و پاتك ها شروع شده .
آقاي ذوالقدر فرمانده قرارگاه رمضان آمد برنامه عمليات داخل خاك عراق را گفت . سرما و برف پيشرفت كار را كند كرده است . ظهر آقاي كوثري فرمانده لشكر محمدرسول الله آمد. گزارش عمليات خودش را داد. پشت كانال ماهي سخت تحت فشار بوده و تلفات زيادي داشته . نجيبانه از عدم هماهنگي لشكرهاي سيدالشهدا و 25 كربلا در شب عمليات شاكي بود . اگر مطالب ايشان درست باشد متاسفانه اشتباهي از يك موفقيت مهم ما را محروم كرده و باعث خسارات عمده اي شده و قرار شد عمليات ديشب را مرحله سه كربلاي پنج اعلان كنيم .
عصر جمع زيادي از فرماندهان گردان ها آمدند براي آنها صحبت كردم پيام و سلام امام را ابلاغ كردم . مبني بر لزوم ادامه عمليات آقاي علايي فرمانده نيروي دريايي سپاه آمد. قرار شد يك موشك به كشتي مزاحم بزند عصر فرماندهان گردان هاي بعضي از واحدهاي عمل كننده سپاه آمدند. براي آنها سخنراني كردم و پيام امام را در خصوص لزوم تداوم عمليات دادم و سپس با آنها جلسات و مذاكرات خصوصي برگزار كردم . اين برنامه از ساعت چهار و نيم تا ده ادامه يافت . معمولا فرمانده هر گرداني گزارش عملكرد خود را در عمليات كربلاي چهار و پنج مي داد و من سئوالاتي در مورد وضع فعلي تلفات موفقيت ها غنائم و برنامه آينده اش مي كردم . لشكر 27 محمدرسول الله بيش ازديگران آسيب ديده به خاطر حضور در خط پشت كانال ماهي و انجام دو حمله كه با دو جناح چپ و راستش يعني سيدالشهدا و 25 كربلا هماهنگي نداشته .
بالشكرهاي نصر امام رضا فجر المهدي و تيپ هاي امام حسن و قائم سمنان نيز مذاكره شد. دو نفر از اطلاعات و عمليات غرب سپاه آمدند و از كمي توفيق عمليات ارتش در غرب گفتند. آقاي امين مسئول قرارگاه ابولفضل آمد و از عدم تاثير آن گزارشي داد. آقايان ستاري و بابايي آمدند. درباره تقويت پدافند منطقه تاكيد كردم .
سه شنبه 30 دي 1365 ـ 19 جمادي الاول 1406
بعد از نماز صبح تا ساعت 8 گزارش ها را خواندم و به راديوها گوش دادم با اينكه تا حدودي به پيروزي ما در كربلاي پنج اعتراف مي شود ولي هنوز تلاش در حفظ روحيه عراقي هاست . آقاي شمخاني و آقاي باقري از جلو آمدند. گزارش كاملي دادند. معتقدند همين جا مي توانيم جنگ را ببريم اگر امكانات بسيج شود ارتش عراق ضربه هاي كاري خورده آقاي باقري آمار انهدام نيروهاي عراقي را داد. اگر درست باشد ضربه جدي است . حدود صد تيپ به ميدان آورده و هشتاد درصد آن آسيب ديده از بيست تيپ دست نخورده ديگر مي تواند استفاده كند (البته از آسيب ديده ها هم استفاده مي كند) سه محور براي ادامه عمليات مطرح است . روي هم رفته آن محوري كه فرماندهان سپاه انتخاب كرده اند مهمترين است اگر چه آقاي خامنه اي و من قبلا روي محور ديگري تكيه داشتيم . خواستار تقويت مهندسي پدافند و توپخانه بودند. آقاي رفيق دوست مدعي است كه از نظر مهمات در مضيقه نمي افتيم .
دكتر روحاني و سرهنگ ترابي از غرب آمده بودند گزارش وضع آنجا را دادند. مجموعا اميدي به موفقيت چشمگير ارتش ندارند. مي گويند حداكثر دو ارتفاع كوچك سترميل و تپه سرخه را ممكن است بگيرند. به دكتر روحاني گفتم براي تقويت پدافند خط چند اورليكن را جلو ببرند و سايت هاك را هم جلوتر ببرند. (عصر آقاي انصاري از طرف امام هم در اين خصوص پيغامي تلفني گفت ).
ظهر با آقاي فروزنده در باره تقويت مهندسي خط مذاكره و تصميم گيري كرديم قرار شد براي تعمير واحدهاي آسيب ديده و گرفتن ماشين هاي سنگين از ارگان هاي دولتي اقدام كنيم . عصر بيشتر به خواندن گزارش ها گذشت . اعتراف به شكست عراق كم كم رواج مي گيرد. از آقاي ري شهري در مورد سه آتش سوزي در كويت پرسيدم توضيح داد.
آقاي رضايي تلفني اطلاع داد پاتك ها و آتش توپخانه دشمن امروز شديد بوده و كمي عقب نشيني داشته ايم . شب دير وقت آقاي رحيم صفوي و آقاي قرباني آمدند و از فشار فوق العاده توپخانه و نيروي هوايي دشمن بر محور پيشروي به سوي بصره اظهار نگراني كردند و خواستار تقويت پدافند و توپخانه و مهندسي بودند و به نظر مي رسد در پيشروي دچار مشكل شده اند و پيش بيني هاي ديشب و امروز صبح جاي خود را به نگراني داده .
يکشنبه|ا|20|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 447]