واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > اقتصاد سیاسی - غلامحسین حسنتاش زلزله و سونامی مرگبار و وحشتناکی که در اسفندماه گذشته در فوکوشیمای ژاپن رخ داد و موجب بحران هستهای در نیروگاه دایایچی ژاپن شد، شوک بزرگی به مردم جهان و خصوصاً به مردمی که در نزدیکی نیروگاههای هستهای قرار دارند وارد کرد. بهدنبال این حادثه چند نکتۀ مهم مورد توجه جهانیان قرار گرفت: 1- درست است که سوختهای فسیلی آلایندگی کربن دارند، اما این آلایندگی به تدریج مردم جهان را مورد تهدید قرار میدهد وبه لحاظ روند کند آن فرصت مطالعه و تصمیمگیری و پیدا کردن راهکارهایی برای اصلاح و کنترل چرخة کربن در طبیعت را فراهم میکند. درحالی که تشعشعات هستهای میتواند غفلتاً و ناگهانی تمام جامعه بشری و یا بخشهای عظیمی از آن، و نیز نسلهای آینده، را مورد تهدید قراردهد. 2- اگر در ژاپن با بالاترین سطح فناوری و بیشترین سطح رعایت نظم و استانداردها، در اثر وقوع یک حادثه غیرقابل کنترل طبیعی، چنین فاجعهای رخ دهد، تکلیف بقیه چه خواهد بود؟ 3- خسارات و عدمالنفعهای چنین فجایعی به راستی چقدر است؟ و آیا اصولاً قابل محاسبه است؟ بدنبال این سؤالات، در بسیاری از کشورهای صنعتی پیشرفتة جهان، مقابلۀ مردمی با ساخت و توسعه نیروگاههای هستهای شدت گرفت و اینک دستاندرکاران ساخت و توسعۀ این نیروگاهها خواسته یا ناخواسته طرح و پروژههای آتی را مورد بازنگری قراردادهاند. اما مسألة واقعی ایبسا مهمتر از این است. اگر شهروندان جوامع صنعتی بخواهند مشکل را بهصورت عمیق بررسی و بازنگری کنند باید به گذشته برگردند و سیاستهای راهبردی انرژی کشورهای صنعتی غرب را که از سال 1375 و با تأسیس آژانسبینالمللی انرژی (IEA) به اجرا گذاشته شده است، بهطور جدیتر و فارغ از هرگونه تعصبی مورد بازنگری قراردهند. چنین تجدید نظری به وضوح نشان خواهد داد که سیاستهای راهبردی مذکور، که تحت عنوان «سیاستهای امنیت عرضۀ انرژی» شناخته میشوند، ازاساس دچار تعارض هستند! چگونه میشود به خاطر امنیت تأمین انرژی، امنیت کل جهان را به خطر انداخت!؟ فناوری هستهای کاربرد دوگانه دارد. وقتی کاربرد بهاصطلاح صلحآمیز آن چنین خطرناک و مرگبار است، تکلیف کاربرد غیر صلحآمیز آن، که متأسفانه تجربۀ جهانی هم در مورد آن وجود دارد، روشن است. مسابقه هستهای چرا ، از کی و از کجا آغاز شد؟ همانطور که اشاره شد، کشورهای صنعتی غرب، بهدنبال وقوع شوک اول نفتی(1973) در سال 1975 راهبردهای امنیت انرژی خود را پایهگذاری کردند. یکی از مهمترین این راهبردها به حداقل رساندن وابستگی به نفت خاورمیانه بود. شاید اینک بتوان این سؤال را طرح کرد که در حالی که حدود 70 درصد ذخائر نفت مرسوم جهان در خاورمیانه قرار دارد، چرا باید وابستگی انرژی جهان صنعتی به نفت خاورمیانه، حداقل شود؟ مگر کشورهای صنعتی ایدهپردازان تزهایی مانند وابستگی متقابل، دهکدۀ جهانی و جهانی شدن نبودهاند؟ آیا آن سیاست نفتی، یعنی به حداقل رساندن وابستگی به نفت خاورمیانه، با این ایدهها سازگاری دارد؟ اگر ادعای غربیها را بپذیریم که شوک اول نفتی بهخاطر تحریم نفتی اعراب علیه اسرائیل، که خود به جنگ 1973 اعراب و اسرائیل مربوط میشد، رخ داده است، بلافاصله این سؤال پیش میآید که دور زدن خاورمیانه در تأمین انرژی غرب چه معنائی دارد؟ آیا معنایش این نیست که تنش و جنگ در خاورمیانه باید ادامه پیدا کند؟ آیا نمیشد جور دیگری به جهان نگاه کرد؟ دریک جهان امن که زمینه و ریشۀ جنگها و خونریزیها در آن از بین برود و امنیت عمومی جهانی به صورت فزاینده افزایش یابد، امنیت انرژی و همه چیز دیگر بهتر تأمین میشود یا در جهانی آکنده از تنش و چالش؟ آیا توسعۀ انرژی هستهای (با کاربرد دوگانه) که بهعنوان یکی از راهکارهای دور زدن نفت خاورمیانه انتخاب شد، امنیت جهان را بیشتر میکند یا چالشهای آن را؟ در بین سالهای 1973 تا 1985 بر مبنای همان سیاستهای انرژی، سهم انرژی هستهای در سبد انرژی مصرفی جهان از کمتر از 5/0 درصد به بیش از 5 درصد افزایش یافت و تمام جهان درگیر یک رقابت گستردۀ هستهای شد و از آن زمان تا امروز فجایع بزرگی مانند انفجار نیروگاه چرنوبیل در شوروی سابق (1986) رخ داده است. اما نهایتاً با این همه هزینه و خسارت و چالشگستری، سهم انرژی هستهای در سبد انرژی جهان هرگز از 5/6 درصد تجاوز نکرد. در حالیکه در همین دوران کشورهای صنعتی دائماً فناوریها و فرآیندهای ناکارمدی را به کشورهای درحال توسعه و از جمله کشورهای خاورمیانه فروختهاند که هم انرژی را تباه کرده است و هم محیطزیست را! آیا نمیشد و نمیشود که جور دیگری به جهان نگریست؟ آیا میشود امنیت عرضه انرژی را از میان جهانی نا امن، تامین کرد؟ جنگ اعراب و اسرائیل برای چه بود، که موجب شوک نفتی شود؟ آیا حامیان اسرائیل نمیتوانستند بجای این همه هزینه برای تداوم بخشیدن به جنگ و چالش راه دیگری را انتخاب کنند؟ آیا موجهای حاصل از سونامی ژاپن خواهد توانست چشمهای مدعیان مدیریت جهان را بشوید تا جور دیگر ببینند؟ *سردبیر ماهنامه اقتصاد انرژی و عضو هیات علمی انجمن اقتصاد انرژی ایران 22231/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 577]