واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: گيلان زيبا
گيلان، اي سرزمين سبزة خوش رنگ
زير بلندآسمان آبي زيبا
دورم گر من از تو، هزاران فرسنگ
نيست دلم، دور از آن بهشت دلارا
دور توان شد، مگر ز مادر دلبند؟
دور توان شد مگر ز سينه پرمهر؟
ميرود اين جان دردناك چو فرزند
سوي تو اي مادر گرامي و خوش چهر
در دلم افكندهاند عكسي جاويد
جنگل تو، با درختهاي خوشاندام
كوه تو با ابرها و پرتو خورشيد
دشت تو، با آن بجارهاي1 دلارام
ماندم يك بامداد، بر لب دريا
موج پس از موج، به چه سيمين، دلكش
خورشيد انداخت، خويشتن را آنجا
دريا آتش گرفت، آري آتش
كوه پس از كوه، رفت بالا، پايين
دريا پس از دره رفت، آمد، چرخيد
زرين دريا و، آسمان همه زرين
وز دل هرچكه، صد هزاران خورشيد
مست چنان گشت يك پرنده كه ناگه
چرخي زد در هوا و رفت به دريا
رفت چنان ژرف، توي اين خم بيته
ديگر هرگز برون نيامد از آنجا
دره پس از دره رفت پايين، بالا
كوه پس از كوه رفت، بالا پايين
زيبا دريا، و آسمان همه زيبا
زرين دريا ، و آسمان همه زرين
رفتم يك روز، روي تپه و كهسار
بنشستم، روي سنگهاي تناور
روي درختان پرتقال پر از بار
باد به پرواز بود و ابر شناور
زير، درآن زير بود، باغي برپا
كم علف و كم درخت همچون كوسه
دور، بسي دور بود، دريا پيدا
لب به لب آسمان نهاده به بوسه
از سر يك كوه آبشار خوشآهنگ
سيمفشان بود روي سنگ كفآلود
خورشيد از لاي ابرهاي پراز رنگ
پايين ميرفت، چون ستون زراندود
چوپان در ناله نيخود، ميخواند:
اي دل، تا چند ميگريزي تا چند ؟
چيست به چشمان دلبران، كه تو را راند؟
از من اينسان به جست و خيزت افكند
رفتم يك روز توي جنگل و بيشه
برگ زمرد به شاخههاي درختان
پرتو خورشيد گويي از پس شيشه
ميآمد، سبز و زرد و آبي تابان
نُك ميزد داركوب، نرم و خوش آهنگ
قهقهه ميزد ترنگ2 خرم و خوشحال
پيچك پيچيده بود، نازك و خوشرنگ
گرد درخشان سربلند و كهنسال
مرغابي ميپريد، اينجا، آنجا
نيلوفر روي آب ميزد پرپر
باد خوش نيمروز، شاديافزا
بوي ترو نيمگرم مستيآور
گشت دلم مست، آنچنان كه گمان كرد
روي زمين نيست، بلكه توي بهشت است
ديد جهاني زدوده از غم و از درد
آزاد از دست كار زشت و بدو پست
ديد جهاني، پر از نوازش پرتو
هرچه در آن بود، بود خرّم و خوشگل
هرچه در آن بود، بود گرم، جوان، نو
هركه در آن بود، بود خندان، خوش دل
آري! گيلان بهشت سبزه خوشرنگ
كوه تو، با ابرها و پرتو خورشيد
جنگل تو، با پرندگان خوشآهنگ
در دلم افكندهاند، عكسي جاويد
پي نوشتها :
1. بجار : مزرعه برنج، كرتهاي خاص كاشت برنج، تقريباً چهارگوش و نسبت به سطح زمين به گودي افكنده براي حفظ آب.
2. ترنگ: قرقاول، پرندهاي از مرغ اندكي بزرگتر، با پرهاي زيبا و رنگارنگ كه آوازش به قهقهه شاد شبيهتر است.
چهارشنبه|ا|5|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 371]