واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: جای تاسف است كه این نوجوانان میمیرند. آنها بازیگران با استعداد و بلندپروازی هستند كه نمونههای قبلی آنها در فیلمهای قبلی، اكنون نزدیك به 40 سال دارند و از ستارههای سینما به شمار میروند. برای مثال... فاقد جذابیت لازم ژانر وحشت «بختك الم استریت» سلسله فیلمهایی در ژانر وحشت است كه اولین آنها در دهه 80 میلادی توسط وس كریون خلق شد. شخصیت اصلی فیلم یك قاتل بیرحم به نام فردی است كه توانایی قتل قربانیان خود را فقط در خواب دارد. اولین قهرمان سه قسمت اول فیلم دختری به نام نانسی است كه در سومین قسمت كشته میشود و جای خود را به قهرمانان دیگری در قسمتهای بعدی میدهد. كریون، با خلق این سلسله فیلمها نقطه عطفی در ژانر وحشت به وجود آورد كه تا آن زمان بیسابقه است. استفاده از قهرمانان نوجوانان در فیلم آن را در فهرست فیلمهای محبوب تین ایجری قرار میدهد، اتفاقی كه سالها بعد در سلسله فیلمهای «جیغ»، ساخته همین كارگردان میافتد. موفقیت این فیلمها در كنار فیلمهای دیگر ژانر وحشت باعث میشود كه در سال 2003، فیلمی با عنوان «فردی علیه جیسون» ساخته شود كه شخصیتهای اصلی آن همین قاتل فیلمهای «بختك الم استریت» و نیز جیسون، قاتل سریالی سلسله فیلمهای «هالووین» هستند. فیلم البته، اقبال چندانی پیدا نكرد چرا كه از ضعف ساختاری و بهویژه فیلمنامه به شدت رنج میبرد. كریون، ساختههای دیگری نیز دارد كه از آن جمله میتوان به سه گانه «ارباب آرزوها» اشاره كرد. در آن فیلمها نیز شیطان كه در یك جواهر، به دست زرتشت اسیر شده بود بر اثر یك آزمایش علمی بیرون میآید و دست به كشتار خونینی میزند كهیادآور صحنههایی از «بختك الم استریت» است. با این حال نسل قدیم، این كارگردان ژانر وحشت را با «بختك الم استریت» و نسل جدیدتر با «جیغ» میشناسند. یك نسخه تازه كمپانی «نیولاین سینما»به تازگی نسخه تازهای از «بختك الم استریت» را با عنوان «بختكی در الم استریت» ارائه كرده است. داستان فیلم توسط «وزلی استریت» و براساس شخصیتهای مخلوق كریون به نگارش درآمده است. ساموئل بایر كارگردانی این فیلم را برعهده داشته است. كارگردان سعی زیادی كرده تا فضاهای مشابه فیلمهای قبل را داشته باشد و استفاده از صحنههای داخلی شبانه، خانههای خالی هراسآور، تابلوهای نئون چشمكزن رنگی، شخصیتهای نوجوان و عناصر دیگر فیلمهای قبلی موید این ادعا هستند. پیش درآمد فیلم با مرگ پسری به نام دین كه از دوستان نانسی است آغاز میشود. پس از آن فردی به ساكنان «الم استریت» یعنی همان محلهای كه در آن به قتل رسیده است، حمله میكند تا آنها را یكی یكی در خواب بكشد. فیلم جذابیت بیشتری نسبت به اثر كریون ندارد. نماها تقلیدی از میزانسنهای فیلمهای قبلی را دارند و بدون آنكه هوشمندی كارهای كریون در استفاده از عناصر همگون در صحنه را برای نمایش كابوسها داشته باشند، به تكراری خستهكننده میرسند. برخی از نماها (بهویژه در فصل پایانی) طولانی، كشدار و فاقد كشش لازم هستند كه این موضوع به فیلمی كه در ژانر وحشت است ضربه زیادی میزند. در مجموع «بختكی در الم استریت» فیلمی است كه ساختاری كلاسیك ژانر وحشت دارد اما نمیتواند مخاطب امروز را با خود همراه كند، بهویژه اگر این مخاطب نسخههای قبلی این فیلم را نیز دیده باشد. نیولاین فیلمی به كارگردانی ساموئل بایر تهیه كرده كه وسلی استریت و اریك هیسرر آن را براساس كاراكترهای وس كریون نوشتهاند. یك فیلم 95 دقیقهای با خشونت زیاد و صحنههای وحشتناك خونین. طرح، بازیگری و كارگردانی را فراموش كنید. چرا كه آنچه در ساختار نسخه جدید «بختكی در الم استریت» به كار رفته است افكتهای صوتیای هستند كه به سه دسته تقسیم میشوند: نخست؛ یك صدای بلند ضربه كه با صدای یك ساز زهی مخلوط شده است. دوم؛ صدای درآمدن پنجههای فلزی فردی كروگر، هر وقت كه در قاب دوربین قرار میگیرد. و سوم؛ یك صدای عمیقتر، صدای فردی كروگر كه به افتادن قطرهای بر یك سطح ناصاف میماند. علاوه بر این، موارد دیگری وجود دارند: برشهای ناگهانی، نورهایی كه از زیر – شكافها و درها – به داخل میآیند، صدای تالاپ تالاپ گامهایی كه دیده نمیشوند، سگی كه توجهش به یك نقطه تاریك در شب جلب میشود، قهرمان نوجوانی – نانسی– كه سگش را بیرون میبیند، تعجب میكند و سپس دیالوگ: «روفوس، روفوس، بیا تو پسر» را بر زبان میآورد. راستی، بازیگران! مقداری نوجوان مرده كه در آخرین لحظات زندگیشان دیده میشوند، درست زمانی كه از زندگی لذت میبرند و احساس میكنند كه در كمال امنیت هستند. پیش از آنكه صداهای ناگهانی ضربات و پنجههای فردی شنیده و متعاقب آن دل و روده كاراكترها بیرون آورده شود. اصلا نگران آن نباشید. این تصاویر كسی را تكان نمیدهد... حتی یك ذره! جای تاسف است كه این نوجوانان میمیرند. آنها بازیگران با استعداد و بلندپروازی هستند كه نمونههای قبلی آنها در فیلمهای قبلی، اكنون نزدیك به 40 سال دارند و از ستارههای سینما به شمار میروند. برای مثال جانی دپ یكی از آنهاست كه موفقیتهایش از دید هیچكس پنهان نیست. یا رابرت انگلانه كه شخصیت مشهور فردی را در نسخههای قبلی بازی میكرد. كسی كه ناشناخته ماند چرا كه همیشه ماسكی از چهره سوخته فردی داشت و صورت خودش هرگز دیده نشد. حالا نقش او را به جكی ارل هیلی بازی میكند. به چه منظور؟ وی ممكن است بتواند نقش بابانوئل را خوب بازی كند! 26 سال قبل بود كه برای اولینبار، فردی شروع به شكار بچههای محله الم استریت در اسپرینگ وود اوهایو كرد. حداقل 137 قربانی به وسیله فردی در این سالها برجای گذاشته شد. خیابان كوچك سایهداری كه خانههای زیادی در مجاورت هم دارد با ردیف درختانی كه در كنار یك حوضچه بزرگ قرار دارند. فرانچز را وس كریون پیدا كرد، كسی كه فیلم «كابوس جدید وس كریون» را در سال 1994 به یك اثر درخشان وحشت تبدیل كرد. فیلمی كه ماجرای آن درباره فردی است كه دست به كشتار سازندگان مجموعه فیلمهای «بختك خیابان الم» میزند. فردی یك وجود خارج از جهان مادی دارد كه ثابت كردنی نیست. او میتواند زندگی كند درون یك پس زمینه الصاقی به دیوار و ناپدید شود هر جا كه بخواهد. حضور فیزیكی ندارد اما خسارات و جراحات واقعی ایجاد میكند. او با خندههای عمیقش هر چیزی را سوراخ میكند. اگر یك مرد در زندگی برای مذاكره جالب باشد، فردی است؛ این چیزی است كه من میگویم. تماشای «بختكی در الم استریت» خستهام كرد. فیلم شامل تعدادی نوجوان وحشتزده است كه توسط بختك شكار و پاره پاره میشوند. خب كه چه؟ آیا ما را میترساند؟ آیا صداهای موجود به تنهایی میتوانند ما را وحشتزده كنند؟ شاید روفوس – سگ نانسی – را بتوانند، ولی مرا نه. بریم تو پسر!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 401]