واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: بارنی قدكوتاه، چاق، اخمو، بدتركیب و دارای صورتی بیریخت است. به این ویژگیهای ظاهری باید رفتارهایی چون شرابخواری بیش از حد، بد اخلاقی و... انتخاب داستین هافمن برای فیلم تازه اكران شده سبك بارنی به نبوغ او صدمه زده است بارنی پانوفسكی، پسر یك پلیس در مونترال، با همسر سوم خود در یك جشن آشنا میشود. جشن عروسی باشكوهی كه او را كمك میكند از دوران سركشی و جوانی غیرمعمولش عبور كند و به پیری برسد. شخصیت بارنی كه پل جیاماتی نقش آن را ایفا میكند، به صورت ناگهانی و با یك نگاه سریع با مری كه نقش او را روزاموند پایك ایفا میكند، گره میخورد. این در حالی است كه همسر دوم بارنی كه نقش او را مینای درایور به عهده دارد، حتی مجال نمییابد كه تماشاچی به اسمش پی ببرد. به هر حال روایت داستان تا حدی فشرده است كه این امكان به وجود نمیآید. زشت و بد اخلاقمعرفی اولیه بارنی توسط مری و با استفاده از امواج رادیو صورت میگیرد. مری دارای چهرهای بسیار زیبا است و قبل از هر قضاوتی مخاطب از خود میپرسد كه او چه چیزی در بارنی دیده كه به عنوان همسر او را میپذیرد؟بارنی قدكوتاه، چاق، اخمو، بدتركیب و دارای صورتی بیریخت است. به این ویژگیهای ظاهری باید رفتارهایی چون شرابخواری بیش از حد، بد اخلاقی و تهدیدكنندگی را نیز اضافه كرد. او علاوه بر داشتن چنین مشخصات فیزیكی و رفتاری زشتی، در سراسر فیلم یك سیگار مونت كریستو به منقار گرفته است و تمام سیگارها را تا فیلترش میكشد و خاكستر میكند.این معما تا زمانی كه بارنی همراه مری به ایستگاه قطار میرود تا او را از مونترال راهی محل زندگیاش، نیویورك كند، حل نشده باقی میماند. مری در حالی سوار قطار میشود كه یك كپی از كتاب صندوقچه هرزوگ در دست دارد. این عنوان كتاب است كه بهصورت مطمئن نشانههایی از پاسخ معما را نمایان میكند و در نهایت باید دلیل تحمل مرد پر حرف و زشت خوی یهودی از سوی مری باشد. تنها بازماندهبارنی، ضد قهرمان رذل فیلم سبك بارنی نسبت فامیلی چندگانهای با نویسنده كتاب دارد. او تنها بازمانده كذایی نسل مردخای ریچلر است كه در كبك كانادا به دنیا آمده است. كتابی كه در دست مری پانوفسكی است یكی از نشانههای بیشماری است كه كارگردان، ریچارد جی لوئیس و مایكل كانویس نویسنده فیلمنامه سبك بارنی در اثر قرار داده است. در تبدیل كتاب ریچلر به فیلمنامه ـ كه سال 1997 نوشته شده ـ بسیاری از جزییات مهم حذف شده است و آنها چیزهای دیگری را به وقایعنگاری نویسنده اصلی اضافه كردهاند. این وقایع به پاریس 1950 مربوط میشوند و زمانی را روایت میكند كه ریچلر و بارنی در اروپا بودند.اما فیلمساز و تیم تولید به حد كافی وظیفهشناس و دقیق بودند و فیلم نتیجهای از وجدان بیدار، كوشش مضاعف، تشریح پر زحمت جزییات از سوی آنها در راستای ارجگذاری به ادبیات بینالمللی است. افتضاح بازیگریسبك بارنی بهعنوان یك اثر سینمایی گرامیداشتی برای ریچلر است و از سوی دیگر اشارهای عمیق به معیارهای فرهنگی سرزمین ملی مردمان كانادا و مونترال دارد. این اثر به زندگی اهالی كانادا و مونترال و تعدادی از افسانههای سینمایی كه در عرصه تولید آثار فاخر سرگردان شدهاند میپردازد.اما فراتر از داستان فیلم، كار بازیگران آن شایسته توبیخ و سرزنش است. انتخاب داستین هافمن به عنوان پدر پل جیاماتی، صدمه زدن به نبوغ یك بازیگر به حساب میآید. گویا پس از ایفای این نقش توسط داستین هافمن پر آوازه مشخص شده است كه هیچ تناسبی بین بازیگر و شخصیت داستان وجود ندارد. از سوی دیگر سایر بازیگران نیز به همین شكل بد بازی میكنند. اسكات اسپیدمن به عنوان شخصیت بوگی در این فیلم نقش بهترین دوست بارنی را بازی میكند و باید به بازی راشل لفور هم اشاره كرد كه نقش اولین همسر بارنی بر عهده اوست. روایت وارونهشیوه روایت داستان نیز به صورت وارونه یا یك بازگشت به گذشته كامل است. به همین دلیل پایان داستان در آغاز فیلم اتفاق میافتد و در همان آغاز، پایان ماجرا برای مخاطب افشا میشود.با وجود این و با چشمپوشی از موضوع بازیگری، به نظر میرسد كه همه عناصر از یك فیلم زیبا حكایت میكنند. شمار زیادی از شخصیتهای دوست داشتنی، داستانی پركشش درباره خیانت و بیوفایی، طلاق و جدایی، امكان اتفاق افتادن یك قتل، هنر، مذهب و ورزش هاكی جزو داراییهای این فیلم محسوب میشوند. ردپاهای ناشیانه عوامل تولیددر هنگام بسط روایی و بصری فیلم آشكار است كه كارگردان همه سر و صداها را متوقف میكند تا هر جزییاتی را سر جای خودش بگذارد. آنگاه كه پشت سر پل جیاماتی قرار میگیرد تا به او اجازه دهد كه با سایر شخصیتها ارتباط برقرار كند، این موضوع وضوح پیشبینی نشدهای دارد. این یك ایراد محسوب میشود و نباید رد پای عوامل روی صحنه باقی بماند. متاسفانه تمام فعالیتهای آنها صرف برجسته كردن سكوتها شده است. بنابراین سبك بارنی تمام آن چیزی نیست كه در كتاب آمده است. تعرض به روح یك اثر مكتوبدر بازگشت به آنچه كه توسط پل جیاماتی به عنوان تصویری از بارنی ارائه شده است، باید گفت، شخصیتی كه این بازیگر به تصویر كشیده است، هرگز بارنی واقعی نیست. در حالی كه جیاماتی سعی كرده است كه پر انرژی و در عین حال نفرت انگیز به نظر برسد. در صفحاتی كه توسط ریچلر نگاشته شده است، بارنی از تمامی این سر و صداها بالاتر است؛ او بددهن، پیچیده و سفسطهگر، حساس، دارای مقاصد خاص و سرگرمكننده است. در نهایت باید گفت كه تولیدكنندگان نسخه سینمایی سبك بارنی در نشان دادن چنین شخصیتی از بارنی ناتوان بودهاند و غفلت آنها فقط از باب زوایای تكنیكی نیست، بلكه روح كتاب را مورد تعرض قرار دادهاند. وسوسه بازیفیلم سبك بارنی را ریچارد جـــی لوئــیس بر اساس قصه كتاب پر خواننده، مردخای ریچلر به همین نام كارگردانی كرده است. كار نگارش فیلمنامه با مایكل كانویس بوده است.قصه فیلم درباره مردی دائمالخمر با نام بارنی یانوفسكی با بازی پل گاماتی است. او كه احساس میكند زندگیاش را بیهوده سپری كرده است، تصمیم میگیرد كتابی درباره عمر تلف شده خود بنویسد و به جوانان هشدار دهد كه زندگی سالم و پرباری داشته باشند.هافمن در فیلم نقش مرد دنیادیده و عاقلی را بازی میكند كه به كمك بارنی میآید تا بر ضعف خود غلبه كند و همزمان با ترك الكل، كتاب خود را نیز بنویسد. در عین حال، این مرد دنیادیده رازی را نیز در دل خود دارد كه تا اواخر قصه فیلم پنهان است و افشای آن حال و هوای دیگری به قصه میدهد. هافمن درباره نقش خود در سبك بارنی میگوید: بعضی وقتها نقشی به بازیگر پیشنهاد میشود كه نمیتواند در مقابل وسوسه بازی در آن مقاومت كند. سبك بارنی یكی از همین فیلمهاست. چنین فیلمهایی بندرت به آدم پیشنهاد میشود و من بلافاصله بازی در آن را قبول كردم. این فیلم در كارنامه هنریام جای ویژهای خواهد داشت.بازیگر قدیمی سینما در شرایطی در نسخه بارنی ایفای نقش میكند كه طی سالهای اخیر كمكارتر شده است.وی سال 2008 در 2 فیلم انیمیشنی پاندای كونگفویی و افسانه اسپروكس به جای دو تا از كاراكترهای كارتونی قصه صحبت كرد. فیلم اول نمایش موفقیتآمیزی در گیشه نمایش داشت و با استقبال منتقدان هم روبهرو شد ولی فیلم دوم نتوانست موفقیت كار اول را تكرار كند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 597]