محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827831022
شهرام ناظری: دورهغولها سرآمده است
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: شهرام ناظری: دورهغولها سرآمده است گفت و گوی روزنامه کارگزاران با شهرام ناظری
چگونه شد كه پس از دو سال سكوت به فكر كنسرت افتادید، آیا به دلیل موج كنسرتهای موسیقی است یا دلیلی قویتر دارد؟ بهطور كلی و به هر حال با توجه به همه ظرافتها و ریزهكاریهایی كه در راستای كار هنری و بهویژه موسیقی وجود دارد و تجربیاتی كه حاصل شده ظرف این سالها ما در هر دورهای وارد ماجرایی میشویم كه نسبت به كارهای قبل كار راحتتر انجام میشود و برخی اوقات هم البته مشكلتر، و بالاخره به لحاظ شرایط زمانی ویژگیهایی خاص (در اطراف موسیقی) بهوجود میآید. سال گذشته اتفاق خوشحالكنندهای افتاد و بسیاری از همدورگان و همنسلان من كه در كانون چاوشش به كار هنر میپرداختند، توانستند كنسرت بدهند و در میان آنان كه ظرف این سه دهه اخیر افراد شناخته شدهای بودند فقط من بودم كه توفیق اجرا نداشتم و دلیل آن هم این بود كه سالهای 2007-2006 (1386-1385) خود به خود برای من سالهای شلوغی بود با توجه به فعالیتهای بینالمللی و خارج از كشور و اتفاقاتی كه افتاد و قدمهای جهانی و موفقیتهایی كه بهدست آمد و متعاقب آنها حجم گفتوگوها و مصاحبهها و نشستها و... كه انرژی بسیار و وقت بیامانی را به خود اختصاص داد، تنها فردی بودم (در بین افراد شناخته شده) كه اجرای موسیقی نداشتم و از طرفی امسال هم با وجود اینكه انگیزهام خیلی ضعیف بود ولی دوستان گفتند باید این كار را انجام بدهی و بهنوعی بر من تكلیف كردند یعنی دوستانی كه همواره مشفقانه راهنمایم هستند، و با توصیه آنان كمكم شكل گرفت در حقیقت عزیزان گفتند چنانچه اجرا نداشته باشی به لحاظ ارتباط با مردم بد میشود و به تعبیری این اجرا را آنان روی دستم گذاشتند. و اكنون كه احساس خودم را مطالعه میكنم حس میكنم خیلی خوشحالم كه به این اجرا وارد شدم چون مجری و فاعل هنری باید خودش ارضای درونی و روانی شده باشد تا بتواند پیوندی مجرد و دیداری تازهتر با جامعه برقرار كند و این دیدار در تاریخ 17 و 18 مردادماه انجام میشود. روز شنبه نوزدهم مردادماه استراحت میكنیم و دوباره در روز 20 و 21 مرداد كه به مدت كلا چهار شب فعلا پیشبینی شده است، اجرا را ادامه میدهیم، همراه با گروه مولوی كه از سال 79 و 80 تشكیل دادهایم و كنسرتهای فراوان و موفقی داشتهایم از جمله اجرای كنسرت در سعدآباد. شرح برنامه هم بدین شكل است كه بخشی از كارها جدیدند و برخی نیز بهدلیل خواست و خاطره مردم و پاسخ به حس نوستالژیك، كارهای قدیمی مثل «آتش در نیستان» اجرا میشود و قسمتی نیز به لحاظ اهمیت و ارجگذاری به زادگاه و خاستگاههم و حسی كه در وجودم وجود دارد چون كرمانشاهی و كرد هستم، شامل دو بخش كردی، در نظر گرفته شده است كه این دو سنجش بسیار خاص و ویژه است و شاید از مقامهای بسیار كمیاب كردی محسوب میشوند یكی از منطقه «شهكاك» كه بخشی از تركیه و عراق و ایران و منطقه مرزی در ارومیه به شمار میآید و لحن و فضایی خاص دارد و بخش دیگر هم از «اورامان» است كه بسیار بكر است. (به لحاظ منطقهای در كردستان) اضافه شده است. خلاصه اینكه اجرای مذكور شامل بخش اول كه موسیقی همیشگی من (با توجه به متفاوت و متنوع بودن نسبت به كارهای قبلی) و بیانگر دیدگاه خاصی نسبت به موسیقی سنتی است كه البته جامعه با آن دیدگاه آشناست و كار با این دیدگاه شروع میشود با اشعاری از مولانا و چند بیت هم از حافظ و نیز سعدی و همچنین چند تصنیف و چند تكه مثنویخوانی و با آواز ادامه پیدا میكند و بعد بخش كردی و سپس آتش در نیستان كه امیدوارم این مجموعه مورد قبول واقع شود چون كار خوب ارائه كردن، دشوار، نایاب و سخت شده است. زمان و زمانه نیز تغییر كرده، باورها تضعیف، انگیزهها ضعیف شده است. تنهایی هنر، كمك نكردن و عدم حمایت از هنرمندان و دیگر موارد هم مزید بر علت شده و باعث شده تا هنرمند خلاقیت لازم را از دست داده و كارهای ارزنده كمتری بهوجود بیاید. به هر حال امیدوارم كه كاری مقبول به انجام برسد. اجرای قزوین با تهران آیا تفاوتهایی خواهد داشت یا دقیقا همان است؟ برای اجرا در تهران فرصت بیشتری داشتیم پس بخش ویژهای را اضافه كردیم اما بهطور كلی زیاد فرق نمیكند و در همان راستاست فقط چند تكه اضافه شده. این نكته را هم بگویم چند سال بود كه از جهت اجرای شهرستانها، غیبت داشتیم، فضای موسیقی نیز در شهرستانها دچار افت و افتادگی شده است و به همین دلیل كنسرت یزد به تعویق افتاد و در ارومیه هم كه قرار بود 9 و 10 مردادماه باشد، برنامه عقب افتاد اما میدانم كه بالاخره انجام میشود چرا كه همواره با استفاده از تجربیات گذشته، با حبس لازم و عملكرد مناسب و ضروری كه داریم، میتوانیم. در همین محیط و با همین ریزهكاریها و جزئیات بزرگ شدهایم و میدانیم كه تناقضات و مشكلات ابتدا مانع میشوند اما در نهایت كارها انجام میپذیرد و ما بار آمده همین محیط و همین فضائیم، به قول حافظ: (مكن سرزنشم درین چمن به خودرویی چنان كه پرورش میدهند میرویم) در مراسم نكوداشت مقام هنری استاد رامبد صدیف، ضمن اینكه حضورتان موجب ترویج ادب و احترام و ادای حرمت به پیشكسوتان بود به نكتهای اشاره كردید و اینكه: تنوع و گونهگونی شیوههای آوازی امروزه به شدت مخدوش و محدود شده و...، بیشتر توضیح میدهید؟كلا آواز سنتی ما اگر بررسی دقیق شود مثلا دوره آوازی قاجار (130- 120 سال گذشته) به لحاظ سبكشناسی آوازی مورد مطالعه قرار گیرد نشان میدهد كه هر منطقه یك تنوع دارد و هر شخص برای خودش یك شیوه و سبك و به لحاظ تنوع، ناگونی، واقعا قوی و غنی است و وقتی به دوره ما رسیده دیگر خیلی ضعیف شده و اساسا امروز تنوع وجود ندارد و هر چه هست فقط تقلید سطحی و معمولی و كپی دست چندم است و قطعا نتوانسته راه قدما را ادامه دهد. كار هنر اینطور است كه شما یا باید به یك شیوه خیلی قدیمی پایبند بوده و با آن حركت كنید و تمامی خصوصیات شیوه قدما را داشته باشید یا حداقل تحولی به وجود بیاید كه موسیقی سنتی را به نسل امروز و امروزیان را با نسل آینده پیوند دهد و گذشته را راهگشای آینده كند. در حالیكه هیچكدام امروز در موسیقی آوازی نیست و شبیهخوانی و تقلید و آن هم تقلیدی كوركورانه بدون اینكه خود متوجه باشد وارد این مسئله شده و در نتیجه باید فكری برای این بیماری كرد و چارهای برای درمانش اندیشید، چرا كه اگر اینطور پیش برود؛ موسیقی خیلی خیلی به خطر خواهد افتاد. اجراهای امروز را با دو نسل قبل مقایسه كنید مثلا نسل قبل از ما هر كدام سبك خود را دارند و نسل قبلتر هم كه اصلا از تنوعی شگفت و بیكران برخوردار بودهاند؛ هر كدام از خوانندگان در گوشه و اطراف تهران یا شهرستانها، یك مكتب و كرسی بزرگ در زمینه آوازی محسوب میشدند ولی امروزه همه یكجور، همه مقلد و با دید محدود حركت میكنند. شبیهخوانی چون ویروس آواز و غدهای سرطانی بلای خوانندگی شده و برای همین است كه میبینیم موسیقی گل نمیكند. موسیقی نسبت به دو دهه قبل دائم در حال اُفت و نزول است و این افول در حقیقت در آمارها و فروش سیدیها و استقبال مردم، مشهود شده و تیراژهای میلیونی تبدیل شده مثلا به 10هزار و.... البته این را گناه هنرمندان ندانید كه خط مشی صحیحی تدوین و معین نشده. موسیقی سنتی در سه دهه قبل خوش درخشید و شاید اینگونه توجه در هیچ جای دنیا هم سابقه نداشته باشد اما درست هدایت نشد و با آن صحیح برخورد نشد. در نتیجه مثل آب زلال رودخانه آرام آرام به شنزار رفت و هر كس از راه رسید شد معلم و مدرس و هنرمند و نوازنده. هر كه با خود گفت چرا تدریس نكنم، چرا ننوازم، چرا آهنگساری نكنم، چرا سرپرست یا تنظیمكننده نشوم و چرا و چرا، شد چیزی كه امروز میبینیم؛ بیاطلاعی از جوهر آواز و جوهره هنر، آواز خواندن فقط آگاهی بر ردیف و داشتن صدای خوب نیست بلكه هزار نكته باریكتر از مو اینجاست و استادانی كه مثل ستونهای محكم و اركان اساسی هر كدام مثل تنه بزرگ درختاند و ما هم مثل شاخهها و برگها از آنان استفاده میكنیم مثل عبداللـهخان دوامی، نورعلیخان برومند، سلیمان امیر قاسمی، تاج و ادیب و علیخان نایبالسلطنه، نكسیا، سیداحمدخان اقبال و... كه هر یك برای یك كشور كفایت میكردند، هر كدام شیوه خود را داشتند. گویا دوره غولها به سر آمده، انگار نسل آدمهای كوچك است. نمیدانم چه واژهای را به كار ببرم برای اینكه بگویم؛ دوران غولها تمام شده اما باز هم باید گفت زمانه خالی نیست. اگر هدایت و برنامهریزی و سامان درستی باشد وضعیت این بخش كه سراسر تقلیدی شده (در ساز هم همینطور ولی در آواز خیلی بیشتر) به سامان میرسد چون خواننده معمولا به دلیل اتكا بر هدیه خداوندی (حنجره) كه دارد زودتر به تشویق و هورا میرسد و آموختن را فراموش میكند و به سرعت ارضا میشود و ادامه نمیدهد. این كافی نیست و خواننده باید بداند كه آواز فقط ردیفدانی و حنجره نیست، تمام ریزهكاریهای تاریخ اجتماعی، ادبیات، فلسفه و تاریخ هنر، سیر حركت و تكامل هنری و... را باید در نظر داشته باشد در حالیكه خوانندگان امروز در دوره قاجار محدود شدهاند و شاید هم محبوس. در دوره قاجار حداقل خوانندگان ابتكاراتی داشته و صاحب شیوه بودند و امروز اگر در همان حد قاجار هم بودیم خوب بود و راضی بودیم. اشراف و اطلاع بر هنر گذشتگان دور و دوران باستان و زمان اسطورهها و.... كه جای خود را دارد و در حد رویاست. به هر حال همه اینها به موسیقی آسیب رسانده و از طرفی حمایت و خط مشی درستی هم نبوده و لطمه دیگر نیز جداییها و فاصلههای ایجاد شده بین هنرمندان است. همه اینها دست بهدست هم داده و موسیقی را به چنین وضعیت فلاكتباری رسانده است. در جایی خواندم كه به ملودیپردازی و آهنگسازی (با مفهوم شرقی و ایرانیاش) خیلی علاقهمندید. از خلق آثاری چون «اندك اندك جمع مستان» یا «آتش در سیستان» بگویید و از دقایق و لحظات سرشار ایجاد یك اثر موسیقیایی و اینكه آیا اساسا مرز و حدی نیز بر این جغرافیا قائلید؟ خوب ببینید خیلیها هستند كه خیلی كارها هم میكنند یا میسازند ولی اعتبار هر كار هنری به میزان ماندگاری آن است و كارهایی هم داریم كه خیلی گل میكند ولی عمری سه ماهه دارد. كاری كه 100 سال قبل ساخته شده و هنوز جاری و پویاست، نشان ماندگاری دارد. بنده هم از اینكه صرفا یك خواننده باشم (حتی از كلمه خواننده زیاد خوشم نمیآید) راضی نیستم و از دوران بچگی موسیقی در خانواده ما و ساز و وسایل نوازندگی و صدا و... بود و چون صدا كمیابتر از ساز بود دنبال آواز رفتم و طبیعی است كه باید این كار را میكردم. در پی تحقیق موسیقی و ادبیات و تاریخ و هرچه لازمه این بود رفتم و با مكاتب آشنا شدم؛ مكاتب تهران، تبریز، اصفهان و... خودم شعر هم میگفتم و این خوششانسی بوده كه جوانی این مسائل را بیاموزد. حدود 17 سالگی با عدهای از شاعران و موسیقیدانان منطقه خودم آشنا بودم. اگر بگویم هر روز شاید یك شعر و آهنگ میساختم اغراق نباشد (البته با تناسب فنی و ذوقی 17 سالگی). و از نوجوانی كسانی كه در ارتباط بودهاند شاهد موضوعند. اینكه بیایی و شعر و آهنگی را عرضه كنی خودش یك تجربه و ممارست عظیمی است. خود به خود ریشه و عمق شعر و ادبیات موسیقی را میشناختم و تلفیق را هم، و بهطور كلی با ساختن آهنگ روی بخشهایی از اشعار و ادبیات، بهویژه مولانا و بهخصوص شعر نو (كه خیلی مورد نظرم بود) و فردوسی كه او هم از دغدغههایم بود خیلی تجربه كردم، برخی از كارهایی كه ساختم مطرح هستند مثل «اندكاندك» كه روزگاری مثل سرود ملی شده بود و در همه مكانها مثل صبحگاه نظامیان، میادین نبرد در دوره جنگ، پادگانها و... اجرا میشد یا مثل «كاروان شهید» كه كلیپ آن بدون اطلاع و اجازه من ساخته شد و بعد به عنوان سمبل هشت سال جنگ برگزیده شد كه باید عبارت «بدون اجازه من» را متاسفانه بگذارم در كنارش. صدالبته اگر مردم از دیدن و شنیدنش لذت بردند برایم كافی است اما به هر حال جای گلایه دارد. اینكه این همه موسیقیدان با موضوع دفاع و جنگ قراردادها بستند و كارها نوشتند اما بدون اینكه روحم خبردار باشد «كاروان شهید» آمد و شد سمبل این موضوع برایم جالب است. خیلی از سرودهها و ساختههایم تا به حال پخش نشده؛ «شیدا شدم» كه در حال و هوای مولانا ساختهام یا در آلبوم حیرانی «من مست جام باقیام» كه شعرشان را خودم گفتم (اصل شعر از نور علیشاه بود و به دلیلی تغییر دادم). حتی روی سی دی هم ننوشتم كه شاعرش هستم چون خواندن را كافی میدانستم حتی شهرت آهنگسازی هم برایم مطرح نبود و بسیار راضیام تا همین مقدار.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 294]
صفحات پیشنهادی
شهرام ناظری: دورهغولها سرآمده است
شهرام ناظری: دورهغولها سرآمده است-شهرام ناظری: دورهغولها سرآمده است گفت و گوی روزنامه کارگزاران با شهرام ناظری چگونه شد كه پس از دو سال سكوت به فكر كنسرت افتادید، ...
شهرام ناظری: دورهغولها سرآمده است-شهرام ناظری: دورهغولها سرآمده است گفت و گوی روزنامه کارگزاران با شهرام ناظری چگونه شد كه پس از دو سال سكوت به فكر كنسرت افتادید، ...
دورهغولها سرآمده
دورهغولها سرآمده-دورهغولها سرآمده متن مصاحبه را به دليل صداقت و صميميت زبان استاد ... شهرام ناظري با بزرگمنشي و حسن سلوك به گفتوگو نشست در آستانه چهار روز ... شرح برنامه هم بدين شكل است كه بخشي از كارها جديدند و برخي نيز بهدليل خواست و خاطره ...
دورهغولها سرآمده-دورهغولها سرآمده متن مصاحبه را به دليل صداقت و صميميت زبان استاد ... شهرام ناظري با بزرگمنشي و حسن سلوك به گفتوگو نشست در آستانه چهار روز ... شرح برنامه هم بدين شكل است كه بخشي از كارها جديدند و برخي نيز بهدليل خواست و خاطره ...
فايلهايتان را همواره مخفي نگه داريد
فايلهايتان را همواره مخفي نگه داريد · باورهای درست و نادرست درباره ی حساسیتهای غذایی کودکان · شهرام ناظری: دورهغولها سرآمده است ... نمایشگاه مطبوعات در حال آماده ...
فايلهايتان را همواره مخفي نگه داريد · باورهای درست و نادرست درباره ی حساسیتهای غذایی کودکان · شهرام ناظری: دورهغولها سرآمده است ... نمایشگاه مطبوعات در حال آماده ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها