واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: واکنش ایران و جهان چه خواهد بود؟ اگر آمریکا و اسرائیل ، ایران را بمباران کنند... ابتدا باید به نارضایتی کاملا" محتمل ساکنین آمریکا و اسرائیل اشاره کرد که با توجه به قانون های شرایط جنگی چندان به گوش نخواهد رسید اما بدون شک تلفات انسانی در نبرد با ایران ، جو ناخرسندی و فریاد "تمامش کنید" را به وجود می آورد.
* جواد رادکارشناس ارشد رشته مطالعات آمریکابا توجه به افزایش تهدیدات درباره حمله اسرائیل و حتی آمریکا به ایران، صرفنظر از اینکه امکان دارد این حرکتها بیش از هر چیز بدنبال تغییر توجه ایران باشد[1]، نویسنده را بر آن داشت تا پیش فرض این نوشته را بر وقوع حمله قرار دهد. بنابراین هم اینک باید به سئوالات و سناریوهای ممکن در باره دوران پس از شروع حمله پرداخت. این سئوالات عبارتند از توانایی نظامی و تکنیکی حمله، چگونگی پاسخ ایران و جامعه جهانی به این حمله، و اینکه آیا حمله به معنای پایان برنامه هسته ای ایران است؟توان تکنیکی و چگونگی حمله به ایرانگوتفرید هلر (رییس مؤسسه آموزشی فیدوکا در مونیخ) سه نوع احتمال حمله و چگونگی آن را اینگونه برمی شمارد:1. آمریکا با کمک ناوهای هواپیمابر خود در خلیج فارس اقدام به حمله و نابود کردن تأسیسات اتمی ایران می کند.2. اسراییل که موجودیت خود را در خطر می بیند، با پشتیبانی ناوهای هواپیمابر آمریکا، اهداف استراتژیک را در ایران بمباران می کند (مانند بمباران نیروگاههای عراق در دهه 80)3. آمریکا در کنار عراق یک جبهه دیگر باز می کند و وارد خاک ایران می شود.آنچه مشخص است چینش و تعداد نیروهای آمریکایی در منطقه و خلیج فارس به همراه مسائل سیاسی در اسرائیل و البته آمریکا ، هیچ گاه نشان از حالت آمادگی برای یک جنگ تمام عیار و احتمالا" بلند مدت را (حتی در سطحی مانند مورد عراق) ندارد. از سوی دیگر انجام مانور هوایی اسرائیل نیز به عنوان تنها حرکت مشهود بزرگ از سوی دو کشور نشان می دهد در بدبینانه ترین حالت عملیات بر علیه ایران یک عملیات ضربتی خواهد بود و آن هم بیش از هر چیز از مسیر آسمان به وقوع می پیوندد. بنابراین با توجه به توان نظامی کنونی دو کشور پس از جنگ عراق و جنگ تموز ،بروز یک جنگ تمام عیار و نیز عدم مشارکت اسرائیل ( و عملیات یک تنه آمریکا) دور از انتظار بوده و گزینه دوم به معنای فعالیت اسرائیل و حمایت آمریکا محتمل ترین گزینه است. در این باره ژنرال اسرائیلی طراح حمله به عراق در سال 1981، "بِن اسرائیل"، از آمادگی اسرائیل برای حمله به ایران خبر داده است و همچنین آدمیران مایک مولن، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا، اخیرا" سفری به اسرائیل داشته و با فرماندهان نظامی این کشور دیدار کرده است.در بخش اهداف نیز از آنچه آشکار شده است می توان به حمله به نیروگاههای پیدا و پنهان ایران اشاره کرد که به لحاظ جغرافیایی پراکندگی فراوانی داشته و حمله بدانها را مشکل می کند. بر اساس گزارش اخیر شبکه ای بی سی[2] نیروگاه نطنز یکی از مهمترین اهداف و شاید هم تنها هدف کنونی باشد. به هر حال می توان اینگونه برداشت کرد که اهداف از نیروگاههای اتمی فراتر نخواهد رفت.گمانه زنی هایی نیز در باره احتمال حمله به پایگاههای هوایی و زمینی سپاه پاسداران شده است. به عنوان مثال دیباتو (افسر سابق حفاظت اطلاعات ارتش آمریکا) در مقاله ای با عنوان "سناریوی حمله به ایران" به هدف قرار دادن پایگاههای فرماندهی و لجستیکی آن اشاره می کند. سایر کارشناسان نیز چنین اظهار نظرهایی را کرد اند که البته واقعیتهای جنگ و پاسخ ایران ،ز حمله به این پایگاهها را محتمل می سازد.پاسخ ایرانکارشناسان و متخصصان بسیاری در باره پاسخ احتمالی ایران اظهار نظر کرده اند. در این میان توافق آشکاری نیز بر ناگزیری ورود آمریکا به عرصه نبرد وجود دارد. فرد بورتون، از موسسه اطلاعاتی استراتفور [3]، معتقد است در اولین اقدام ، سیستمهای اطلاعاتی ایرانی و حزب ا... با همکاری یکدیگر اهداف و منافع آمریکا و اسرائیل را مورد هدف قرار خواهند داد؛ افراد عضو اپوزسیون و حامیان حمله به ایران در هر نقطه از جهان مورد حمله قرار خواهند گرفت؛ هتلها و اماکن آسیب پذیرِ پذیرای آمریکائیان و اسرائیلیها در خاورمیانه و آمریکایی لاتین، آسیا، و حتی درون آمریکا مورد هدف حمله قرار خواهند گرفت؛ نیروهای شیعه در عراق (به خصوص جیش المهدی عج) برای حمله به نیروهای آمریکایی اقدام خواهند کرد و در نهایت باید گفت منابع و خطوط نفتی در کشورهای همکار و همراه با آمریکا-اسرائیل (مخصوصا" عربستان) مورد هدف قرار می گیرند.در عرصه نبرد و رویارویی، دیباتو معتقد است پاسخ ایران بسیار فراتر از حد انتظار خواهد بود و موشک های Yakhonts 26, Sunburn 22 ، و Exocet به همراه نیروی هوایی فعال ایران (بر خلاف عراق) هواپیماهای آمریکایی و اسرائیلی را سرنگون کرده و خسارات به حدی خواهد بود که شاید اولین حمله جدی به ناوهای هواپیمابر آمریکا پس از جنگ جهانی دوم شکل بگیرد. از سوی دیگر، وی معتقد است حزب ا... به اسرائیل حمله خواهد کرد و به دلیل وسعت کم اسرائیل موشک های دوربرد (مانند شهاب) تمامی شهرها و پایگاههای این کشور را در می نوردند. در همین رابطه، حمله هواپیماهای اسرائیلی به ایران،شبیه به حمله ای انتحاری خواهد بود و تعداد قابل توجهی از آنان هدف قرار می گیرند و به عبارتی سفری یک طرفه خواهند داشت. در تنگه هرمز همچنین، نیروی دریایی ایران پس از دریافت ضربات حمله اولیه وارد عمل شده و در حد توان خود تانکرهای نفتکش را غرق می کند. این عمل دروازه نفت را بروی جهان می بندد. پس از آن نیز عملیات مین گذاری انجام خواهد شد و تعداد آن به حدی خواهد بود که مین روب های آمریکایی از پس آن بر نیایند و در این حین نیز درگیری ها تلفات آمریکایی بیشتری می دهد.مایکل شیهان یکی از مسئولین بخش ضد تروریسم اداره پلیس نیویورک نیز اعلام داشت تلاش زیادی را در سالهای 2005 به بعد برای شناسایی و اخراج نیروهای اطلاعاتی و عملیاتی ایرانی و حزب ا... در نیویورک انجام داده اند، ولی به هر حال دغدغه های این چنینی وجود دارد. از سوی دیگر کنث پیرنیک، رئیس بخش ضدتروریستی اف بی آی در باره ایران و آمریکا حمله به اهداف آمریکایی در خلیج فارس و تنگه هرمز را بسیار محتمل دانست.پاسخ جامعه جهانیدر میان پاسخ جهانی به این پدیده ابتدا باید به نارضایتی کاملا" محتمل ساکنین آمریکا و اسرائیل اشاره کرد که با توجه به قانون های شرایط جنگی چندان به گوش نخواهد رسید اما بدون شک شرایط وخیم اقتصادی به دلیل مسائل مربوط به نفت (و قمیت احتمالی 300-400 دلار در بشکه آن) و همچنین تلفات انسانی در نبرد با ایران ، جو ناخرسندی و فریاد "تمامش کنید" را به وجود می آورد. به عبارت دیگر توان روانی مردم آمریکا و اسرائیل با اندکی اختلاف بیشتر از چند هفته نخواهد بود (مانند آنچه در جنگ 33 روزه رخ داد).جامعه جهانی نیز که به دو بخش غرب و شرق (به معنای رقبای سنتی) تقسیم می شوند، هر دو ،مخالفت خود را از اقدام نظامی علیه ایران اعلام داشته و احتمالاً به جز انگلیس کشوری خود را وارد این معرکه نخواهد کرد و تلاش اصلی خود را برای توقف جنگ خواهد بود [4].به طور کل می توان یقین داشت که به جز گروههای معروف جنگ طلب در آمریکا و اسرائیل ( و تا حدی انگلیس) هیچ گونه حمایت بین المللی از این حمله یا به اصلاح ضربه صورت نخواهد گرفت.نتیجه جنگِ بر علیه ایرانبه طور خیلی خلاصه، نتیجه جنگ با ایران به متغیرِ نحوه پاسخ این کشور به حمله بستگی دارد. باید دید ایران آیا از الگوی نبرد حزب ا... بهره خواهد برد یا این که تلاش خود را برای پایان کامل بازی انجام خواهد داد. سابقه تاریخی (مانند جنگ عراق و حزب ا...) نشان داده است که ایران واقعبینانه عمل کرده و بصورت متقابل عمل خواهد کرد[5]. بنابراین، در صورت پیشنهاد صلح همیشه از آن استقبال خواهد کرد ولی هیچگاه حقوق خود را ضایع نکرده است. نمونه آن نیز در نبرد با صدام و محکومیت رژیم او به عنوان تحمیل گر جنگ و نیز معاهده بین حزب ا... و اسرائیل مشهود بوده است. موضوع هسته ای نیز در خوشبینانه ترین حالت آن یعنی انهدام مراکز مربوطه پایان نخواهد یافت و این نتیجه تنازع است که حق داشتن انرژی هسته ای را مشخص می کند.منابع:[1] و البته نباید این گزینه را نیز از یاد ببرد که امام علی (ع) در نبرد با عبدود او را از حمله سپاهی ترساند که در کار نبود و بیش از هر چیز ترفندی بود تا با تغییر توجهش او را مغلوب کند. بسط این مقوله خود فضای دیگری می طلبید که مد نظر این نوشته نیست. اما به هر حال حرکات آمریکاییان و اسرائیلیها در برقراری آرامش نسبی با کشورها و گروههایی که احتمالا" از ایران حمایت کنند امری است که حمله نظامی را قوت می بخشد و تنها مشکل آن عدم درک این "عجله" در اقدام نظامی است که آنهم با توجه به انتخابات آمریکا و نیز تغییر قدرت در اسرائیل قابل توجیه است.[2] Israel May Attack Iran, Pentagon Official Tells ABC (Update1), July 1, 2008. bloomberg.net[3]Fred Burton, Stratofor.com[4] اما باید توجه داشت که روند تنازع نیز یکی از متغیرهای شکل دهنده میزان حمایت از حمله نظامی علیه ایران خواهد بود.[5] این "عقلانیت" موضوعی است که شیهان نیز نسبت به آن صحه می گذارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 384]