واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: با وجود تفاوت ميان دوره هاي تاريخ ديپلماسي آمريكا، اصلي تفكيك ناپذير از آغاز تأسيس تا كنون در بطن سياست خارجي آن كشور وجود داشته است و آن توسعه طلبي است. روحيه توسعه طلبي و فتح دنيا ده ها سال پيش از اعلام استقلال آمريكا در مستعمرات سواحل شرقي آمريكا ايجاد شده بود. مهاجران اروپايي براي دست يافتن به سرزمين هاي بهتر، ثروتمند وبه دور از قيد و بندهاي سخت اروپايي كاشانه خود راترك كرده در شهرهاي تازه سازنيو انگلند سكني گزيدند. آنان پيشاهنگان ملتي بودند كه خواهان دست يافتن بر سرزمين هاي جديد و دشت هاي حاصلخيز كشاورزي بودند. مستعمره نشينان، پس از پشت سر نهادن دنياي قديم و گذر از اقيانوس بي كران، بار ديگر قدم به سرزمين هاي ناشناخته و بكر نهادند و در اندك زماني، محل زندگي سرخ پوستان( بوميان اصلي آمريكا) را به اشغال خود در آوردند. اين روند هم چنان ادامه دارد وسراسر كره زمين را در برگرفته است . جنگ آمريكا با اسپانيا در سال 1898، آن كشور را وارد منازعات بين المللي نمود و چهره اي تهاجمي و قدرتمند در ذهن اروپاييان ترسيم كرد. پيروزي سريع و قاطع آمريكا در تاريخ ديپلماسي آن كشور نقطه عطفي به شمار مي آيد زيرا از سويي آخرين قدرت استعماري اروپا، از قاره ي آمريكا اخراج شد و از سويي ديگر مايملك آمريكا تا وسط اقيانوس آرام ( جزاير هاوايي) و سواحل شرقي آسيا ( مجمع الجزاير فيليپين) گسترش يافت. از آن پس قاره ي آمريكا تنها منطقه ي نفوذ ايالات متحده نبود بلكه مسايل شرق آسيا، مناسبات با ژاپن و چين و قدرت هاي استعماري اي نظير فرانسه و هلند نيز از موضوعات مورد توجه رهبران واشنگتن به شمار مي آمد. پايان جنگ جهاني اول و ويراني اروپا، ايالات متحده را به ابر قدرتي اقتصادي مبدل ساخت، آن كشور پس از جنگ، بزرگترين كشور و وام دهنده جهان به شمار مي آمد و تنها كشوري بود كه هرگز صنايع و زير ساخت هاي اقتصادي اش دچار آسيب نشد. به دنبال فروپاشي شوروي و پايان جنگ سرد نظام قطبي جهاني شرق و غرب كه بر مبناي مسايل ايدئولوژيك استوار شده بود جاي خود را به تقسيم بندي اقتصادي داد. سياست گذاران آمريكايي براي ادامه ي تسلط خود بر كشورهاي مختلف براي انتفاع از منابع مادي و اقتصادي، نياز به توليد پديده اي داشتند كه مرز جغرافيايي نشناسد و قابليت متهم كردن هر كشوري كه بخواهند داشته باشد و آن پديده ي خود ساخته تروريسم بود. بر اساس اين تئوري، نفوذ و گستره ي سياست خارجي ايالات متحده در سراسر جهان، كليه مناطق و قاره هاي جهان را در شمار حوزه ي عمليات دست اندكاران سياست خارجي ايالات متحده درآورده است. كتاب برآورد استراتژيك ايالات متحده آمريكا منافع و علايق بين المللي آمريكا در خاورميانه و آفريقا را اين گونه برشمرده است: 1.دستگيري بن لادن، تروريست سعودي در افغانستان 2.جلوگيري از دست يابي ايران به توان هسته اي 3.اعمال تحريم هاي نفتي عليه ايران 4.حفظ امنيت دولت هاي حاشيه جنوب خليج فارس 5.تضمين انتقال امن انرژي از خليج فارس 6.حفظ پايگاه هاي نظامي در خليج فارس 7.تلاش براي جايگزين كردن حكومت غرب گرا در عراق 8.حفظ امنيت اسراييل و افزايش توان نظامي آن 9.رويارويي با جنبش هاي اسلامي در لبنان، اردن و مصر 10.منزوي ساختن ليبي 11.رويايي با جنبش هاي اسلامي در شمال آفريقا 12.حفاظت از سرمايه هاي غرب در قاره آفريقا مداقه كردن در اين راهبردهاي اعلامي، علت همراهي آمريكا در حمله به ليبي و سكوت در بحرين را مشخص مي نمايد چرا كه علاوه بر نگراني آمريكا از دستيابي گروه هاي اسلامي ليبي به قدرت، ليبي كشوري نيست كه تغييرات سياسي در آن اثرات راهبردي در منطقه يا روي منافع حياتي امريكا داشته باشد. اگر بخواهيم از يك ادبيات راهبردي استفاده كنيم اينطور مي توان گفت كه ليبي –بر خلاف مصر يا عربستان- كشوري است كه نتايج و گستره تغييرات آن به داخل مرزهايش محدود مي ماند و از آن فراتر نمي رود. ضمن آن كه كنترل منابع نفتي ليبي و جايگزين كردن گروه هاي همگرا با غرب به جاي قذافي براي حفظ امنيت اروپا و اسراييل از اولويت هاي آمريكا در عهده داري فرماندهي عمليات نظامي عليه قذافي مي باشد. اين در حالي است كه در برابر كشتار مردم آزادي خواه بحرين با سكوت معنادار غرب به ويژه آمريكا مواجه هستيم و شاهديم نسبت به حمله نظامي عربستان به بحرين نيز موضع گيري مشخص و پيگيري نداشته اند. دبير كل حزب الله لبنان با اشاره به جنايات صورت گرفته در بحرين مي گويد: در بحرين مظلوميت خاص است . جمعيت كمتر از يك ميليون نفري بحرين مطالبات قانوني خود را اعلام كردند. در روزهاي اول چند صد نفر وارد اين جريان شدند و خواستار صلح شدند ولي متاسفانه درمقابل اين تظاهرات محدود، ال خليفه وارد شد و اين جوانها را به گلوله بستند و آنها را كشتند. آيا اقدام قذافي، جنايتكاري كه سال ها از سوي آمريكا و غرب حمايت شد و شاهد آن مذاكرات پسر قذافي با مقام هاي آمريكايي و پرداخت غرامت يك ميليارد وپانصد ميليون دلاري به عنوان غرامت به قربانيان آمريكايي ماجراي لاكربي و . . . بود، با مردم خود با خشونت رفتار كرد و مي بايست قطعنامه عليه وي صادر شود؟ پس مردم بحرين كه خواسته قانوني و منطقي دارند و بدون دفاع در معرض كشتار قرار گرفته اند نيازي به حمايت ندارند؟ مردم بحرين بارها بر مسالمت اميز بودن حركت خود تاكيد كرده و مي خواهند خودشان بر كشورشان حكومت كنند. ان ها مي دديند كه در ليبي ملتي با كاتيوشا كشته مي شود، اما اتحاديه عرب فقط ساكت بود و نيرو اعزام نكرد، اما در بحرين آن ها در مقابل تظاهرات مسالمت آميز نه تنها سكوت كرده بلكه براي سركوب اين ملت مظلوم نيرو هم اعزام كردند. سيد حسن نصر الله مي گويد: در بحرين نه شيشه اي شكست و نه ماشيني صدمه ديد، پس چرا ارتش از كشور هاي ديگر به بحرين آمدند و به بيمارستان ها حمله كردند و مردم را كشتند؟ آمريكا و متحدانش براي تثبيت بهره برداري از منافع نفتي خليج فارس با سكوت به حمايت از آل خليفه پرداختند و به عربستان هم چراغ سبز نشان دادند تا با اعزام نيروهايش به بحرين، نوعي تسلط بر اين كشور را فراهم آورد و خيال آمريكا از گسترش موج آزادي خواهي و مقابله با اسرائيل راحت شود. با اين راهبرد، آمريكا در تلاش است حوادث بحرين را مذهبي جلوه دهند و با اين دروغ بزرگ،سكوت خود را توجيه نمايند. دبيركل حزب الله لبنان توضيح مي دهد: آن ها ادعا مي كنند كه اين جنگ فرقه ايست اما اين دروغي بيش نيست و كسي نبايد در برابر اين دروغ سكوت كند. حتي علما و ارگان هاي سياسي نبايد سكوت كنند چرا كه جنگ مذهبي نيست. جنگ شيعه و سني نيست. موضع گيري اردوغان هم گوياي دروغ بودن اين ادعاست آن جا كه گفت: آن چه در بحرين است اتفاق تراژدي كربلاست. چرا بايد سكوت كرد مردم بحرين حق خود را مي خواهند و مي خواهند خودشان تصميم بگيرند. آيا اگر انساني در كشوري زندگي كند و به مذهب شيعه يا سني باشد بايد او را از حق مسلمش محروم كرد؟ سيد حسن نصرالله ادامه مي دهد: اكثريت مردم بحرين شيعه هستند و نظام حاكم، آن ها را محكوم و محدود كرده است. شما ببينيد ما در جريان فلسطين از مردم آن حمايت مي كنيم. ما از مصري ها و يمني ها و ليبايي ها دفاع مي كنيم و كاري نداريم كه كه چه مذهبي دارند. حضرت آيت الله خامنه اي از انقلاب مصر و تونس دفاع كردند در صورتي كه مذهب آن ها با مذهب ما فرق دارد. آيا مي شود مصري ها به خيابان بيايند، تونسي ها به خيابان بيايند ؛ ولي مردم بحرين به خيابان نيايند چو ن شيعه هستند و اين خيانت است و سياست يك بام و دو هواست. اين نوع سياست خارجي كه به دنبال استفاده از فرصت براي منافع خويش است، نامتعادل ارزيابي مي شود و داراي ويژگي هاي زير است: 1.افزايش بحران در جهان به ويژه خاورميانه و آفريقا؛ سياست خارجي نامتعادل با افراط و تفريط در موضع گيري ها و اتخاذ مواضع بي حد و مرز به بحران ها دامن مي زند و يا بحران سازي مي كند. 2.ايجاد نفرت عليه دولت و مردم خود در جهان؛ سياست خارجي نامتعادل براي مردم خود نكبت و بدبختي و سوء شهرت در جامعه بين الملل به همراه مي آورد. 3.استفاده از فريبكاري، دروغ گويي، گزافه گويي، عهد شكني و تزوير در برخورد با نمايندگان اقوام و مذاهب و ملت ها و سران كشورها؛ تزوير و مواضع بيش از اندازه سيال و شناور هرچند ممكن است امتيازهاي موقت به بار آورد ولي مانع از آن مي شود كه بنيادهاي مستحكم روابط ايجاد گردد. فريب و تزوير موجبات تنفر و سلب اعتماد طرف مقابل را فراهم مي آورد. 4.جنون سوء ظن؛ افزايش سوء ظن، امنيت و اعتماد در سطوح مختلف روابط اجتماعي و بين الملل را متزلزل مي كند. 5.افراط و تفريط؛ سياست داخلي و خارجي افراطي در صورت عدم كنترل به موقع مي تواند به نسل كشي منجر شود. در اين فرايند، رسانه هاي پروپاگاندايي غربي نيز به كمك دولتمردان خود آمده و قربانيان كشورهاي مختلف را به دو دسته قربانيان با ارزش و قربانيان بي ارزش تقسيم بندي مي كنند. در واقع در رسانه هاي پروپاگاندايي غرب، اساس و اصولي براي دفاع از قربانيان وجود ندارد بلكه دفاع از قربانيان در كشورهاي مختلف، در جهت به دست آوردن موقعيت سياسي بهتر در اذهان عمومي و آماده كردن اين اذهان براي اتخاذ سياست هاي سخت و تند عليه دشمنان غرب است. حتي براي رسانه هاي غربي نيز دفاع از انسان ها به طور اعم اهميت ندارد بلكه دفاع از بعضي انسان ها آن هايي كه در حوزه هاي كشورهاي دشمن فعاليت دارند، اهميت مي يابد. با اين توصيف در ميابيم كه هنوز منطقه اروپاي غربي و خليج فارس جزو منافع حياتي ايالات متحده به شمار مي آيند و حمله به ليبي و سكوت حامبانه از دولت بحرين دو روي يك سكه است. سكه اي كه در آن خصيصه مشترك توسعه طلبي، رقابت و برتري جويي آمريكا در برابر دشمن نظام سرمايه داري مشاهده مي شود. تهرام/1429
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 457]