پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850822161
نهادهاي تاسيس شده پس از انقلاب اسلامي
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نهادهاي تاسيس شده پس از انقلاب اسلامي
خبرگزاري فارس: مطلب زير نگاهي گذرا دارد به تاريخچه و كارنامه عملكرد نهادهايي كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران تاسيس شده است.
*مجمع تشخيص مصلحت نظام
طبق قانون اساسي، روند تصويب قانون در كشور بدين صورت است كه پس از تصويب نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، اين مصوبات بايد به تأييد شوراي نگهبان قانون اساسي برسد تا در صورت عدم مغايرت با شرع و قانون اساسي قانونيت پيدا كند. در صورت عدم تأييد شوراي نگهبان، مصوبات به مجلس عودت داده ميشود تا اصلاحات مورد نظر شوراي نگهبان انجام گيرد اما در پارهاي از مسائل، مجلس شوراي اسلامي به دليل ضرورتي كه در اجراي قانون مصوب احساس ميكند بر موضع خود اصرار ميورزد.
در سالهاي اوليه انقلاب، در برخي موارد، اين مسأله پيش ميآيد كه طرح هاي برگشتي از شوراي نگهبان با اصرار مجلس براي تصويب آن مواجه ميشد؛ لذا رييس وقت مجلس در سال 1360 طي نامهاي به امام خواستار اعمال ولايت و تنفيذ مقام رهبري در رابطه با قانون كار كه مورد اختلاف مجلس و شوراي نگهبان بود شد و امام نيز در تاريخ 19/7/1360 طي جوابيهاي تصريح كردند كه: «... پس از تشخيص موضوع بوسيله اكثريت وكلاي مجلس شوراي اسلامي، با تصريح به موقت بودن آن، مادام كه موضوع محقق است و پس از رفع موضوع، خود به خود لغو ميشود، مجازند در تصويب و اجراي آن ...»
اما در سال 1366 بار ديگر اين بحث بطور جدي مطرح شد و رييس جمهور، رييس مجلس، رييس ديوان عالي كشور و نخست وزير و مرحوم سيداحمد خميني طي نامهاي به امام خواستار تعيين مرجعي براي حل عملي مسائل و تشخيص ضرورت و مصلحت شدند و امام در جوابيه خود در تاريخ 17/11/1366 دستور تشكيل مجمعي مركب از فقهاي شوراي نگهبان، آيتالله خامنهاي، هاشمي رفسنجاني، توسلي، موسوي خوئينيها، آقاي ميرحسين موسوي و وزير مربوط براي تشخيص مصلحت نظام را صادر كردند. امام در بخشي از اين نامه مرقوم فرمودند: « آقايان توجه داشته باشند كه مصلحت نظام از امور مهمه اي است كه گاهي غفلت از آن موجب شكست اسلام عزيز ميگردد. امروز جهان اسلام، نظام جمهوري اسلامي ايران را تابلوي تمام نماي حل معصلات خويش ميداند. »
مجمع مصلحت نظام پس از اصلاح قانون اساسي در سال 1368، در قانون اساسي نيز گنجانده شد.
*بنياد شهيد انقلاب اسلامي
بنياد شهيد در 22 اسفند 1358، به فرمان امام تاسيس شده و داراي شخصيت حقوقي و استقلال مالي و اداري است و امور آن طبق مقررات و قوانين مربوط به نهادهاي عمومي و غير دولتي و در چارچوب اساسنامه مصوب و آيين نامههاي مربوط، زير نظر رئيس جمهوي و تحت نظارت عاليه رهبري اداره ميشود. احياء، حفظ و ترويج فرهنگ ايثار و شهادت طلبي، زنده نگهداشن ياد شهيدان و حفظ آثار آنان، تجليل و تكريم از خانوادههاي معظم شهيدان، جديت در امور فرهنگي خانوداههاي شاهد، خوداتكائي و قانونمند كردن ارائه خدمات به آنان و بسيج امكانات نظام به منظور پراكندن عطر ملكوتي شهادت در جامعه، محور فعاليت هاي اين نهاد مقدس است. البته سابقه اوليه اين نهاد به دوران آغاز قيام امام در سال 1342 باز ميگردد. بعد از قيام پانزده خرداد 42، گروهي از روحانيون انقلابي و مبارز و افراد نيكوكار به دستور امام، ماموريت يافتند تا به خانواده هاي شهدا رسيدگي كنند، كه اين كار در طول سالهاي مقاومت و مبارزه ادامه يافت و در سالهاي 57-56 دامنه وسيع تري پيدا كرد. بعد از پيروزي انقلاب، براي سامان دادن بيشتر به امور شهدا و خانوادههاي آنان، با فرمان امام، بنياد شهيد آغاز به كار كرد كه با شروع جنگ تحميلي و بيشتر شدن تعداد شهيدان، وظيفه اين بنياد سنگينتر شد.
*نهضت سواد آموزي
درچنين روزي در سال1358 هجري شمسي فرمان حضرت امام خميني ره براي تشكيل نهضت سوادآموزي صادرشد. متن پيام امام خميني (ره) به اين شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
ن و القلم و ما يسطرون
ملت شريف ايران مي دانيد كه در رژيم گذشته آنچه بر ملت مبارز ايران سايه افكنده بود، علاوه بر ديكتاتوري و ظلم، تبليغات بي محتوا و هيچ را همه چيز جلوه دادن بود. ملتي كه در همه ابعاد از حوايج اوليه محروم بود وانمود مي شد كه در اوج ترقي است. از جمله حوايج اوليه براي هر ملت در رديف بهداشت و مسكن بلكه مهمتر از آنها، آموزش براي همگان است. مع الاسف كشور ما وارث ملتي است كه از اين نعمت بزرگ در رژيم سابق محروم و اكثر افراد كشور ما از نوشتن و خواندن بر خور دار نيستند چه رسد به آموزش عالي. مايه بس خجلت است كه در كشوري كه مهد علم و ادب بوده و در سايه اسلام زندگي مي كند كه طلب علم را فريضه دانسته است، از نوشتن و خواندن محروم باشد. ما بايد در برنامه درازمدت فرهنگ وابسته كشورمان را به فرهنگ مستقل و خودكفا تبديل كنيم و اكنون بدون از دست دادن وقت و بدون تشريفات خسته كننده براي مبارزه با بي سوادي بطور ضربتي و بسيج عمومي قيام كنيم تا ان شاء الله در آينده نزديك هر كس نوشتن و خواندن ابتدايي را آموخته باشد.
براي اين امر لازم است تمام بي سوادان براي يادگيري و تمام خواهران و برادران با سواد براي ياد دادن بپاخيزند و وزارت آموزش و پرورش با تمام امكانات به پا خيزد و از قرطاس بازي و تشريفات اداري بپرهيزد . برادران و خواهران ايماني ! براي رفع اين نقيصه درد آور بسيج شويد و ريشه اين نقص را از بن بر كنيد . تعليم و تعلم عبادتي است كه خداوند تبارك و تعالي ما را بر آن دعوت فرموده است . ائمه جماعات شهر ستانها و روستاها مردم را دعوت نمايند و در مساجد و تكايا با سوادان نوشتن و خواندند را به خواهران و برادران خود ياد دهند و منتظر اقدامات دولت نباشند و در منازل شخصي اعضاي بي سواد را تعليم كنند و بي سوادان از اين امر سر پيچي نكنند . من از ملت عزيز اميد دارم كه با همت والاي خود بدون فوت وقت ايران را به صورت مدرسه اي در آورند و در هر شب و روز و در اوقات بي كاري يكي دو ساعت را صرف اين عمل شريف نمايند . بپا خيزيد كه خداوند متعال با شماست . از خداي تعالي سعادت و سلامت و رفاه ملت شريف را خواستارم . و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوي الخميني
هفتم دي ماه 58 مطابق با هشتم صفر 1400
(صحيفه نور ، جلد يازده ، ص 161 مورخه هفتم دي 1358 )
چنين روزي همه ساله به عنوان روز نهضت سواد آموزي گرامي داشته مي شود . نهضت سواد آموزي بعد از تاسيس با فعاليت حجه الاسلام و المسلمين محسن قرائتي و ديگر افراد دلسوز قشر وسيعي از افراد بي سواد جامعه را با سواد كردند. در متن پيام حضرت امام ( ره ) دو هدف ارزشمند و گرانسنگ تبيين شده است :
الف ) كوتاه مدت: آموزش خواندن و نوشتن به افراد محروم از نعمت ارزشمند سواد
ب ) بلند مدت : ارتقاء آگاهي و دانش بزرگسالان نوسواد در زمينه هاي مختلف و تبديل فرهنگ وابسته كشور به فرهنگ مستقل و خودكفا
سازمان نهضت سواد آموزي با اجراي طرح هاي مختلف از جمله طرح بسيج سواد آموزي توانست هدف كوتاه مدت فرمان تاريخي امام (ره) را در ربع قرن گذشته محقق نمايد و نرخ با سوادي كشور را در جمعيت 6 ساله و بالاتر از 5/47 در صد در سال 1355و85 درصد در سال 1380 افزايش دهد و در راستاي نيل به اهداف بلند مدت ، با شروع آموزشهاي توسعه ( آموزشهاي پس از سواد ) فصل جديدي از كتاب زرين انقلاب شكوهمند اسلامي رقم خورده و اكنون كه در صد قابل توجهي از افراد بزرگسال جامعه در گروه سني زير 45 سال (گروه مولد جامعه ) با سواد شده اند . آموزشهاي توسعه در ابعاد مختلف فرهنگي مذهبي ، سياسي ، اقتصادي و اجتماعي با هدف كاربردي كردن سواد وبرنامه هاي پس از سوادآموزي ، اطلاعي رساني و آگاه سازي و آموزش حرفه اي درآمدزا به مورد اجرارگذاره شده است . مديريت نهضت سواد آموزي استان اصفهان در مدت بيست وپنج سال فعاليت درخشان خود موفق شده نرخ با سوادي استان اصفهان را از 9/52 در صد در سال 1355و9/91درصددرسال 1381 افزايش دهد و مقام دوم رشد نرخ با سوادي كشور را به خود اختصاص دهد.
*بسيج مستضعفين به فرمان امام خميني (ره) و روز بسيج
به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي و قطع دست استكبار جهاني و منافع آنها در ايران، توطئهها و فتنههاي شياطين عليه ايران روز به روز گسترش يافت. در چنين شرايطي امام خميني در پنجم آذر 1358، فرمان تشكيل بسيج را صادر كردند و فرمودند: مملكتي كه 20 ميليون جوان دارد، بايد بيست ميليون ارتش داشته باشد. هنوز يك سال از صدور فرمان امام نگذشته بود كه رژيم بعث عراق با هدف براندازي نظام نوپاي اسلامي و با حمايت استكبار جهاني، عليه ايران دست به حمله همه جانبه زد. در چنين شرايطي بود كه جوانان سلحشور، به اشاره امام به صورت خودجوش و تحت تشكلهاي بسيجي به جبههها شتافتند و در طول هشت سال دفاع مقدس، با تقديم خون خود، نهال نوپاي انقلاب اسلامي را آبياري كردند و حماسهها و رشادتهاي بيسابقهاي آفريدند. اينگونه بود كه بسيج در تاريخ انقلاب اسلامي نه به عنوان يك نهاد نظامي صرف، بلكه به عنوان يك مكتب فرهنگي و ارزشي و كلمه طيبهاي كه در بين همه اقشار ملت ايران ريشه دوانيده است، مطرح ميشود.
مقام معظم رهبري در مورد بسيج فرمودهاند: «... اگر بخواهيم بسيج را در يك تعريف كوتاه معرفي كنيم بايد بگوييم: بسيج عبارت است از مجموعهاي كه در آن پاكترين انسانها، فداكارترين و آماده به كارترين جوانان كشور، در راه اهداف عالي اين ملت و براي كمال رساندن و به خوشبختي رساندن اين كشور جمع شدهاند ... بسيج عبارت است از تشكيلاتي كه در آن افراد متفرق و تنها، به يك مجموعه عظيم و منسجم، به يك مجموعه آگاه، متعهد، بصير و بينا به مسائل كشور و به نياز ملت، تبديل ميشوند. مجموعهاي كه دشمن را بيمناك و دوستان را اميدوار و خاطر جمع ميكند؛ در حقيقت همه انسانهاي مؤمن، آگاه، بصير، عاشق ، متعهد و علاقهمند و آگاه به كار، در هر ميداني از ميدانها هستند كه براي ملت مفيد است، جزء بسيجاند؛ لذا بسيج يك نام مقدس است. »
*مجلس خبرگان قانون اساسي
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و برگزاري اولين انتخابات كه منجر به تعيين نوع حكومت و تشكيل جمهوري اسلامي شد، بحث راجع به قانون اساسي نظام گسترش يافت. پيش نويس قانون اساسي كه به دستور امام (ره) نگارش يافته و توسط شوراي انقلاب و دولت موقت مورد بحث و بررسي قرار گرفته بود، جهت جلب آرا و انظار مردم و انديشمندان در تاريخ 24/3/1358 در روزنامههاي كثيرالانتشار منتشر شد. با تأكيد حضرت امام خميني (ره) بر تشكيل مجلس خبرگان جهت بررسي نهايي قانون اساسي، قانون انتخابات اين مجلس تصويب شد و اين انتخابات در 12 مرداد 1358 برگزار شد و 75 نفر نماينده اين مجلس انتخاب شدند. مجلس خبرگان قانون اساسي در روز 28 مرداد 1358 با پيام حضرت امام (ره) افتتاح گرديد. و اين مجلس موفق شد با درايت و مديريت شهيد بهشتي پس از سه ماه تلاش و فعاليت بي وقفه، كار تدوين قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران را در 24 آبان 1358 در دوازده فصل و 175 اصل و يك مقدمه و مؤخره به انجام رساند و اين قانون در تاريخ 12/9/1358 به تصويب نهايي ملت ايران رسيد.
*سپاه پاسداران انقلاب اسلامي
از نخستين روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 بنا به فرمان حضرت امام خميني (ره) عده اي از جوانان انقلابي و پيروان راستين حضرت امام نهاد مقدس سپاه پاسداران را پايه ريزي نمودند. حضرت امام خميني (ره) در دوم ارديبهشت 1358 طي فرمان به شوراي انقلاب اسلامي رسما تاسيس اين نهاد مقدس را اعلام كردند. سپاه در دوران تشكيل, صرفا نيروي شهري به حساب مي آمد كه با توجه به شرايط خاص انقلابي در جامعه و پراكندگي قواي انتظامي, ماموريت حفظ نظم عمومي را عهده دار شده بود و در مقابل ضد انقلاب و منافقان به مبارزه مي پرداخت. با اوج گيري دسيسه هاي دشمنان و گروهك هاي ضد انقلاب در نقاطي چون كردستان , خوزستان و گنبد, سپاه پاسداران, براي مقابله با آنها بسيج شد و خصوصا در كردستان هنگامي كه شورش هاي مسلحانه در نقاط كوهستاني كردنشين متمركز شد, سپاه به طور جدي مقابل اشرار و ضد انقلاب صف آرايي كرد.
با شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران, سپاه پاسداران بزرگترين افتخار خود را رقم زد و با وجود همه موانع در كنار ارتش و ... به مبارزه عليه رژيم بعثي پرداخت. پس از جنگ تحميلي نيز سپاه علاه بر فعاليت هاي رزمي و دفاعي و آموزشي در عرصه هاي مختلف سازندگي از جمله سد سازي , راهسازي , پروژه هاي كشاورزي , توليد قطعات صنعتي و ... حضور فعال دارد. سپاه پاسداران اگر چه هويتي نظامي دارد اما نظاميگري در واقع يك بعد از ابعاد هويت مقدس اين نهاد مكتبي - مردمي است و طبق اصل 150 قانون اساسي سپاه پاسداران وظيفه نگهباني از انقلاب اسلامي و دستاوردهاي آن را در همه شرايط دارد و در ابعاد مختلف معنوي ، نظامي و علمي و ... در خدمت نظام اسلامي مي باشد
*كميته امداد امام خميني
سابقه كميته امداد، به سالهاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي باز ميگردد كه تعدادي از انقلابيون از طرف امام ماموريت پيدا كردند كه به خانوادههاي زندانيان، نيازمندان و مبارزين رسيدگي كنند. با پيروزي انقلاب اسلامي، حمايت از نيازمندان در صدر برنامهها قرار گرفت و كميته امداد با صدور فرمان امام در 14 اسفند 1357، تشكيل گرديد. اين نهاد، زير نظر مستقيم مقام ولايت اداره ميشود و موسسه اي عام المنفعه، دايمي و غير انتفاعي است كه اساسنامه آن به توشيح و تاييد امام رسيده است. مطابق اساسنامه، منابع مالي اين نهاد، اعتبارات دولت، كمك هاي مردمي، مؤسسات، نهادها، ارگانها، صدقات، نذورات، هدايا و كمك هاي مستقيم مقام معظم رهبري و ... و نيز درآمدهاي حاصل از امور اقتصادي همين نهاد است. وظايف اين نهاد به شرح زير است:
1. تلاش شناخت انواع محروميت و نارسايي مادي و معنوي
2. يافتن محرومان و تلاش براي رفع محروميت آنان
3. اقدام در جهت معالجه، اعطاي وام جهيزيه، ازدواج، تحصيل، معالجه، تعمير مسكن و ... محرومان
4. كمك به دانش آموزان، مؤسسههاي فرهنگي، انجمن اسلامي، كتابخانهها، مساجد و محافل ديني
5. تشويق و ترغيب مردم به انفاق و ايثار و جذب كمك هاي مردمي
6. فراهم كردن امكانات و تسهيلات براي خودكفايي محرومان از طريق آموزش مهارت هاي فني و حرفهاي و امكانات توليدي و كمك هاي سرمايه اي و اشتغالزايي.
*بنياد مستضعفان
بنياد مستضعفان در تاريخ 9 اسفند 1357، با فرمان حضرت امام خميني، خطاب به شوراي انقلاب تاسيس شد. اين بنياد تحت امر ولايت فقيه و توسط هيات امنا مطابق مقررات بخش خصوصي در چارچوب قانون اداره ميشود، رئيس بنياد، عضو هيات امنا ميباشد.
به موجب فرمان امام، تمام اموال منقول و غير منقول سلسله پهلوي و گردانندگان اصلي سياست اين رژيم، در اختيار بنياد قرار گرفت. شوراي انقلاب با صدور بيانيهاي اعلام كرد: «در پي صدور فرمان امام خميني، رهبر انقلاب اسلامي، درباره مصادره اموال منقول و غير منقول خاندان پهلوي و كارگردانان اصلي رژيم پيشين و صرف آن در امور رفاهي مستضعفان و محرومان، شوراي انقلاب اسلامي، اقدام به ايجاد مؤسسهاي به نام بنياد مستضعفان كرده است: وظيفه اين بنياد شناسايي و ضبط اين اموال، اعم از املاك و سپردههاي بانكي و پول نقد و غيره و ايجاد واحدهاي مسكوني براي محرومان است.»
هيات موسس اين بنياد حضرات آيات شهيد بهشتي، سيدعلي خامنهاي، اكبر هاشمي رفسنجاني، موسوي اردبيلي و آقايان احمد جلالي، علياصغر مسعودي و مهندس سحابي بودند كه بنا به تصويب اين هيات، مهندس علينقي خاموشي به رياست بنياد منصوب گرديد. شهيد حاج مهدي عراقي در اداره امور و سازماندهي ابتدايي آن تلاش گستردهاي داشت. حساسيت و ضرورت نظارت دقيق تر بر اين مجموعه و هماهنگي بيشتر آن با برنامههاي دولت باعث شد كه در تاريخ 26/6/1359، امام، نخستوزير وقت، شهيد رجايي را براي اداره بنياد منصوب نمايند و فرمودند: « چون وضع بنياد مستضعفين، موجب نگراني اينجانب است و مسائل آن پيچيده است، لازم است جنابعالي امور بنياد را در دست گرفته و تحت نظر اشخاص متدين، متعهد و كاردان، آن را به نفع مستضعفين اداره نماييد.
*سازمان تبليغات اسلامي
با حدوث انقلاب و پايه گذاري حكومت ديني، جمهوري اسلامي ايران شكل گرفت و آنگاه ضرورت ايجاد نهادها و ارگانهاي كه بتوانند هر يك بنوعي مروج آرمانهاي فرهنگي و ديني و باورهاي فكري رهروان امام و پيروان اسلام در جامعه اسلامي باشند بصورت بيوقفه مدنظر مقامات ارشد كشور قرار گرفت. در اين راستا ديري نپاييد كه با فرمان امام راحل نهادهاي انقلابي يكي در پي ديگري شكل گرفتند و به انجام خدمات محوله مشغول گشتند. سازمان تبليغات اسلامي از جمله نهادهايي است كه با هدف اعتلاي فرهنگ نغز و پربار اسلام راستين و تبلور حيات معنوي و تعيين و ترويج شاخصاي اعتقادي، بنياد نهاده شد. در طي سالهايي كه از فعاليت اين سازمان سپري شده است به اقتضا، نيازمنديهاي مطرح در سطح جامعه و به تناسب سياستهاي كلي نظام اسلامي فعاليتهاي اين سازمان دستخوش تغيير و تحول بوده است.
در گذشته اين سازمان توسط بزرگاني چون: آيت الله احمد جنتي، حجت الاسلام محمود محمدي عراقي، و قبل از آن توسط شورايي متشكل از: شهيد حقاني، شهيد شيرازي، آيت الله جنتي، آيت الله مهدوي كني، آيت الله امامي كاشاني، اداره شده است. پيرو تحولاتي كه لازمه وجودي يك نهاد پوياست، و با عنايت خاص مقام معظم رهبري، از سال 1380 هجري شمسي محورهاي اساسي آموزش، تحقيق و پژوهش، نشر و گسترش فرهنگ و معارف اسلامي و انس با قرآن، با بهرهگيري از ابزارهاي جديد و فن آوري روز در سرلوحه فعاليت اين سازمان قرار گرفت. در همين راستا و با فرمان مقام معظم رهبري، طي حكمي در تاريخ سوم مهرماه سال 1380 حجت الاسلام و المسلمين دكتر سيدمهدي خاموشي به رياست اين سازمان منصوب گرديد. نظر به اهميت و حجم برنامههاي مدون و مصوب؛ و جهت اجرا دقيق و سريع اصلاحات مورد نياز تغيير و تحولات متعدد در ساختار سازمان آغاز شده و نيز، اقدام به تاسيس موسسات تخصصي صورت گرفته است. عمده وظايف سازمان تبليغات اسلامي عبارتند از:
1- سياستگذاري، برنامهريزي، هدايت، سازماندهي، پشتيباني و نظارت بر تبليغات ديني- مردمي.
2- زمينهسازي براي يافتن نيروهاي مومن و پيدايش تشكلهاي انجمنهاي اسلامي و جمعيتهاي مشابه و نظارت بر فعاليت آنها.
3- تلاش در جهت احيا و اشاعه معارف، فرهنگ و تاريخ تشيع از همه راههاي ممكن، با تاكيد بر وحدت تمام مذاهب اسلامي و حراست از آن، با همكاري مراجع و نهادهاي ذيربط.
4- تحقيق و بررسي در خصوص تبليغات سو و تهاجم فرهنگي دشمنان و شناسائي و تحليل ترفندهاي تبليغي عليه انقلاب اسلامي با هماهنگي ساير دستگاههاي ذيربط و ارائه سياستهاي لازم در جهت خنثيسازي آنها و تنوير افكار عمومي.
5- انجام مطالعات راهبردي و بررسيهاي كاربردي در زمينه نيازهاي فرهنگي اقشار مختلف جامعه بويژه جوانان و طراحي برنامهها و شيوههاي تبليغي نوين و اصلاح و احياي روشهاي سنتي در تبليغات اسلامي.
6- تدوين و انتشار كتب و نشريات مناسب و ضروري به منظور معرفي فرهنگ و تمدن اسلامي، و تبيين مواضع انقلاب اسلامي و انجام پژوهشهاي لازم بويژه در زمينه نظام تربيتي و مباني سياسي، اقتصادي و فرهنگي حكومت اسلامي و حمايت از پژوهشگران متعهد.
7- تلاش جهت هدايت افكار عمومي با استفاده از رسانههاي همگاني و فعاليت مستقيم رسانه اي در صورت لزوم.
8- شناسايي و معرفي آثار نمونه فرهنگي و هنري، افراد و شبكههاي تبليغي- مردمي جامعه اسلامي و تهيه و عرضه فرآوردهها و آثار نمونه فرهنگي- هنري، در جهت ارائه الگوهاي مناسب هنرمندان متعهد و انقلابي و حمايت از آنان.
9- برنامهريزي، زمينهسازي و انجام اقدامات لازم براي هرچه فعالتر شدن افراد تاثيرگذار مانند: روحانيون، دانشگاهيان، معلمان و هنرمندان در جهت رشد فرهنگ اسلامي و مقابله با آثار نامطلوب فرهنگهاي بيگانه.
10- برنامه ريزي، نظارت و هماهنگي در برگزاري هرچه بهتر مراسم و شعائر انقلابي و ديني در كشور با مشاركت كليه نهادهاي مردمي و دولتي.
11- همكاري با وزارتخانهها و دستگاههاي دولتي و وابسته به دولت و نهادهاي انقلابي به منظور تعميق و گسترش فرهنگ و معارف اسلامي در محيط سازمانهاي دولتي و نهادهاي انقلابي.
12- تاسيس و اداره موسسات آموزشي و مراكز دانشگاهي در جهت تربيت مبلغان كارآمد و هنرمندان متعهد و مربيان ديني.
13- تاسيس مراكز اطلاعرساني تخصصي، تبليغي و ديني.
14- سازماندهي و اعزام مبلغ در سراسر كشور بويژه مناطق محروم با همكاري روحانيت و مردم.
15- هدايت و حمايت انجمنهاي اسلامي و تشكلهاي اسلامي- مردمي و نظارت بر آنها.
16- برنامهريزي فرهنگي و تبليغي جهت علاقهمندان به فرهنگ فارسي در كشور با تاكيد بر خدمات متقابل اسلام و ايران، با همكاري و هماهنگي مراجع ذيصلاح.
17- برگزاري كنفرانسها، جشنوارهها و نمايشگاههاي بينالمللي مردمي در كشور به منظور تعميق و گسترش معارف اسلامي و فراهم كردن زمينه شركت هنرمندان و شبكه هاي تبليغي- مردمي در كنفرانسها، نمايشگاهها و جشنوارههاي فرهنگي.
18- انجام همكاري هاي فرهنگي- تبليغي با مراكز اسلامي و فرهنگي داخل كشور در راستاي اهداف سازمان و به منظور تامين ارتباط افراد و مراكز اسلامي و فرهنگي- مردمي براي تاليف قلوب آنان با هماهنگي ساير مراجع ذي صلاح.
19- نظارت بر ترجمه متون ديني و تعيين ضوابط و مقررات مربوط به تهيه، ترجمه و انتشار اين متون جهت بهره برداري در كشور.
20- نظارت بر چاپ و نشر قرآن كريم و انجام فعاليتهاي قرآني از طريق تربيت مربي، تدوين جزوات آموزشي، و همكاري با وزارتخانههاي ذيربط جهت گسترش آموزش و معارف قرآن كريم.
*شوراي عالي انقلاب فرهنگي
پس از فروپاشي نظام پهلوي، نهادهاي مختلف يكي پس از ديگري پا گرفت؛ اما فرهنگ حاكم بر نهادهاي جامعه مخصوصا نهادهاي فراگيري مانند آموزش و پرورش و دانشگاهها، مسأله سادهاي نبود كه بتوان در كوتاه مدت، تحولات لازم را در آنها بوجود آورد. از طرف ديگر ادامه كار آنها بويژه دانشگاهها به همان شكل سابق به صلاح جامعه نبود. در اوايل انقلاب، گروهكهاي مختلف، دانشگاهها را عرصه تاخت و تاز خود ساخته و روند تحصيل و تدريس را مختل كرده بودند. همه اين مسائل ضرورت تغيير بنيادين در برنامهها و شيوههاي تدريس و تربيت و اهداف آن را ايجاب مينمود؛ در نتيجه، خصوصا با توجه به جو حاكم بر دانشگاهها، مدتي تمام دانشگاههاي كشور تعطيل شد و به فرمان امام خميني ستاد انقلاب فرهنگي به منظور ساماندهي امور فرهنگي مدارس و دانشگاهها تشكيل شد.
با بازگشايي دانشگاهها، فعاليت ستاد انقلاب فرهنگي ادامه يافت و ضرورت توسعه و تعميق كار اين ستاد ايجاب كرد كه در نوزدهم آذر 1364، حضرت امام، رؤساي سه قوه و تعداد ديگري از انديشمندان فرهنگي كشور را به اعضاي آن بيفزايند و بدين شكل ستاد انقلاب فرهنگي با تركيب جديد خود، تحت عنوان شوراي عالي انقلاب فرهنگي فعاليت خود را آغاز نمود. وظايف مصوب اين شورا عبارتند از:
1ـ تدوين اصول سياست فرهنگي نظام جمهوري اسلامي در تعيين اهداف و جهت برنامههاي فرهنگي، آموزشي، پژوهشي و علمي.
2ـ تعيين مراجع براي طرح و تدوين برنامههاي فرهنگي، آموزشي، علمي و تحقيقاتي
3ـ تصويب آييننامههاي مهم و اساس مراكز علمي و فرهنگي، آموزش و پژوهشي كشور
4ـ تصويب ضوابط تأسيس مؤسسهها مراكز علمي و فرهنگي و تحقيقاتي و فرهنگستانها و دانشگاهها و مراكز آموزش عالي
5ـ تهيه طرح و تدوين آييننامهها براي ايجاد زمينههاي لازم جهت بسيج و مشاركت همه جانبه مردم
6ـ تدوين ضوابط براي گزينش استادان و معلمان دانشگاهها و مراكز آموزشي
7ـ نظارت بر كليه مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي
8ـ تأييد نامزدهايي كه وزير فرهنگ و آموزش عالي به عنوان رييس دانشگاهها پيشنهاد ميكند
9ـ تدوين ضوابط و اصول كلي و سياستهاي مربوط به توسعه روابط علمي و فرهنگي با كشورهاي ديگر
10ـ نظارت بر امور كتابهاي درسي
نگاهي به تاريخچه شوراي عالي انقلاب فرهنگي
پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي در بهمن 1357 و بدنبال آن استقرار نظام جمهوري اسلامي بجاي نظام ستمشاهي پهلوي تغيير و تحول بنيادين در عرصه هاي گوناگون اجتماعي را ايجاب مي كرد چراكه تحول در نظام از طريق تحول در بنيادها و ساختارها تحقق مي يابد . در اين راستا مقوله «فرهنگ» از جايگاه ويژه و پايگاه ممتازي برخوردار است و تصور تغيير در نظام بدون تغيير در فرهنگ حاكم بر آن ، تصوري ناموجّه است. صدور پيام نوروزي امام خميني « ره » در اول فروردين 1359 را بايد نقطه عطفي در تاريخ انقلاب فرهنگي دانست ايشان در بند يازده اين پيام بر ضرورت ايجاد «انقلاب اساسي در دانشگاه هاي سراسر كشور»، «تصفيه اساتيد مرتبط با شرق و غرب» و «تبديل دانشگاه به محيطي سالم براي تدوين علوم عالي اسلامي» تأكيد كردند.
شوراي انقلاب به دنبال ملاقات با امام « ره » در بيانيه 29/1/59 خود مقرر كرد كه دانشگاه بايد از حالت ستاد عملياتي گروه هاي گوناگون خارج شود. در اين بيانيه، سه روز مهلت براي برچيده شدن دفاتر و تشكيلات گروه ها در دانشگاه ها تعيين و افزوده شده بود كه امتحانات دانشگاهي بايد تا 14 خرداد به پايان برسد و از 15 خرداد دانشگاه ها تعطيل و هرگونه اقدام استخدامي و مانند آن در دانشگاه متوقف گشته و نظام آموزشي كشور براساس موازين انقلابي و اسلامي طرح ريزي شود. پس از تعطيل رسمي دانشگاه ها ، امام خميني « ره » در 59/3/23 فرماني را مبني بر تشكيل ستاد انقلاب فرهنگي صادر نمودند . در قسمتي از فرمان ايشان آمده است :
«مدتي است ضرورت انقلاب فرهنگي كه امري اسلامي است و خواست ملت مسلمان ميباشد اعلام شده است و تاكنون اقدام مؤثري انجام نشده است و ملت اسلامي و خصوصاً دانشجويان با ايمان متعهد نگران آن هستند و نيز نگران اخلال توطئه گران كه هم اكنون گاه گاه آثارش نمايان مي شود و ملت مسلمان و پايبند به اسلام خوف آن دارند كه خداي نخواسته فرصت از دست برود و كار مثبتي انجام نگيرد و فرهنگ همان باشد كه در طول مدت سلطه رژيم فاسد كارفرمايان بي فرهنگ، اين مركز مهم اساسي را در خدمت استعمارگران قرار داده بودند. ادامه اين فاجعه كه مع الاسف خواست بعضي گروه هاي وابسته به اجانب است، ضربه اي مهلك به انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي وارد خواهد كرد و تسامح در اين امر حياتي، خيانتي عظيم بر اسلام و كشور اسلامي است. بر اين اساس به حضرات آقايان محترم محمدجواد باهنر، مهدي رباني املشي، حسن حبيبي، عبدالكريم سروش، شمس آل احمد، جلال الدين فارسي و علي شريعتمداري مسؤوليت داده مي شود تا ستادي تشكيل دهند و از افراد صاحب نظر متعهد، از بين اساتيد مسلمان و كاركنان متعهد با ايمان و ديگر قشرهاي تحصيل كرده، متعهد و مؤمن به جمهوري اسلامي دعوت نمايند تا شورايي تشكيل دهند و براي برنامه ريزي رشته هاي مختلف و خط مشي فرهنگي آينده دانشگاه ها، براساس فرهنگ اسلامي و انتخاب و آماده سازي اساتيد شايسته، متعهد و آگاه و ديگر امور مربوط به انقلاب آموزشي اسلامي اقدام نمايند».
ستاد انقلاب فرهنگي طبق فرمان امام (ره) ملزم بود كه در برخورد با مسايل دانشگاهي فعاليتهاي خود را بر چند محور متمركز كند: 1ـ تربيت استاد و گزينش افراد شايسته براي تدريس در دانشگاه ها
2ـ گزينش دانشجو 3ـ اسلامي كردن جو دانشگاه ها و تغيير برنامه هاي آموزشي دانشگاه ها، به صورتي كه محصول كار آنها در خدمت مردم قرار گيرد.
بر اين اساس، ستاد از صاحبنظران مختلف دعوت به همكاري نمود و در اولين گام گروه هاي برنامه ريزي در رشته هاي پزشكي، فني و مهندسي، علوم پايه كشاورزي، علوم انساني و هنر تشكيل شد. از آنجايي كه مديريت دانشگاه ها در گذشته هماهنگ با فرهنگ اسلامي جامعه نبود، بايد تغييراتي در مديريت دانشگاه ها به عمل مي آمد، سازمان دانشگاه ها بايد دگرگون ميشد و مهمتر از همه، محيط دانشگاه ها اسلامي ميشد. براي اين منظور، كميته اي در ستاد با عنوان " كميته اسلامي كردن دانشگاه ها " ، تشكيل شد. با توجه به ناهماهنگي ضوابط و مقررات حاكم بر دانشگاه ها با شرايط انقلابي جامعه، قسمت اعظم فعاليتهاي ستاد بر اسلامي كردن دانشگاه ها و تعيين ضوابط و مقرراتي منطبق با موازين اسلامي متمركز شد.
در شهريور ماه سال 62 با توجه به نظر امام (ره) مبني بر لزوم ترميم و تقويت ستاد و مخصوصاً حضور مسئولين اجرايي در آن، به دنبال نامه رئيس جمهور وقت (حضرت آيت الله خامنه اي)، امام امت در تاريخ 8/6/62 طي نامه اي به پيشنهاد رئيس جمهور مبني بر ترميم و تكميل ستاد انقلاب فرهنگي پاسخ دادند و از اين تاريخ ستاد با تركيب ذيل به فعاليت خود ادامه داد: نخست وزير، وزراي فرهنگ و آموزش عالي و فرهنگ و ارشاد اسلامي، دو نفر دانشجو به انتخاب جهاد دانشگاهي و آقايان علي شريعتمداري، احمد احمدي، عبدالكريم سروش و مصطفي معين.
با بازگشايي دانشگاه ها و توسعه مراكز آموزشي و گستردگي فعاليت ستاد انقلاب فرهنگي ضرورت تقويت اين نهاد بيش از پيش احساس شد بطوريكه در 19 آذر 1363 دومين ترميم عمده ستاد انقلاب فرهنگي توسط حضرت امام خميني (ره) انجام گرفت و به اين ترتيب شوراي عالي انقلاب فرهنگي با تركيبي جديد تشكيل شد. در بخشي از اين فرمان آمده است: «خروج از فرهنگ بدآموز غربي و نفوذ و جايگزين شدن فرهنگ آموزنده اسلامي، ملي و انقلاب فرهنگي در تمام زمينه ها در سطح كشور آن چنان محتاج تلاش و كوشش است كه براي تحقق آن ساليان دراز بايد زحمت كشيد و با نفوذ عميق ريشه دار غرب مبارزه كرد. اينك با تشكر از زحمات ستاد انقلاب فرهنگي براي هر چه بارورتر شدن انقلاب در سطح كشور، تقويت اين نهاد را لازم ديدم بدين جهت علاوه بر كليه افراد ستاد انقلاب فرهنگي و رؤساي محترم سه قوه، حجج اسلام آقاي خامنه اي، آقاي اردبيلي و آقاي رفسنجاني و همچنين جناب حجه الاسلام آقاي مهدوي كني و آقايان سيدكاظم اكرمي وزير آموزش و پرورش و رضا داوري و نصرالله پورجوادي و محمدرضا هاشمي را به آنان اضافه نمودم». به دنبال استفسار مورخ 29/11/63 رئيس جمهور وقت درباره اعتبار مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي، حضرت امام در تاريخ 6/12/63 پاسخ فرمودند: «ضوابط و قواعدي را كه شوراي محترم عالي انقلاب فرهنگي وضع مي نمايند بايد ترتيب آثار داده شود».
سومين ترميم عمده شوراي عالي انقلاب فرهنگي به سال 1375 برميگردد. حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي در تاريخي 14/9/75 با صدور پيامي ضمن تعيين تركيب جديد اعضاي شوراي عالي بر اهميت جايگاه و وظايف خطير آن نيز تأكيد نمودند، در اين پيام آمده است: «شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه با تدبير حكيمانه امام راحل عظيم الشان به جاي ستاد انقلاب فرهنگي پديد آمد، نقش فعال و مؤثري را در عرصه هاي امور فرهنگي كشور به خصوص دانشگاه ها ايفا كرد و بركات زيادي از خود به جاي گذارد. اكنون با پيشرفت كشور در كار سازندگي و گسترش دامنه نياز به دانش و تخصص و لزوم فراگيري علوم و فنون و پرورش محققان و نوآوران و استادان و متخصصان كارآمد، اهميت اين بخش از مسايل فرهنگي تأكيد مضاعف يافته است. توسعه دانشگاه ها و پژوهشگاه ها و ديگر مراكز آموزش و آموزش عالي كه پاسخ طبيعي به آن نياز است و افزايش چشمگير كميت دانشجويي، به نوبه خود تكاليف تازهيي را بر عهده مسؤولان امور فرهنگي كشور ميگذارد كه برتر از همه آنها اولاً كيفيت بخشيدن به مايه هاي علم و تحقيق در اين مراكز و ثانياً پرداختن به تربيت معنوي دانشجويان و هدايت فكر و عمل آنان است».
در بخشي ديگر از اين پيام، با اشاره به هجوم فرهنگي همه جانبه دشمنان به ارزشهاي اسلامي، فرهنگ اصيل ملي و باورهاي مردم آمده است: «همه اين حقايق مهم و هشدار دهنده مسؤولان فرهنگي كشور را به تدبيري برتر و اهتمامي بيشتر و تلاشي گسترده تر فرا مي خواند و به ويژه شوراي عالي انقلاب فرهنگي را كه در جهاد ملي با بيسوادي و عقب ماندگي علمي و تبعيت فرهنگي، در حكم ستاد مركزي و اصلي است، به تحرك و نوآوري و همت گماري برمي انگيزد». بدين ترتيب شوراي عالي انقلاب فرهنگي وارد مرحله جديد از حيات تشكيلاتي شد. در اين مرحله شوراي عالي انقلاب فرهنگي موظف گرديد در رأس فعاليتهاي خود به «مديريت فرهنگي» جامعه در عرصه هاي مختلف بپردازد و با سياستگذاريهاي اصولي خود زمينه را براي پيدايش جامعهاي بهره مند از حيات طيبه الهي فراهم سازد.
............................................................................................................
انتهاي پيام/
شنبه|ا|26|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-