واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
او مواد کشيده بود و زرداب بالا مي آورد من ابتدا حدود ۲۰ ضربه با مگس کش او را زدم وقتي کنار ديوار حمام نشست با لگد محکم سرش را به ديوار کوبيدم اما او هنوز زنده بود چون به من گفت: کمي آب بده! وقتي به او آب دادم باز هم حالش به هم خورد و بي هوش شد که او را به بيمارستان بردم و به دروغ گفتم تصادف کرده است. خراسان ـ سيدخليل سجادپور: ناپدري که دختر خوانده ۱۲ ساله اش را به طرز فجيعي کشته بود ظهر روز گذشته در حضور مقام قضايي و کارآگاهان شعبه جنايي آگاهي به تشريح ماجرا و چگونگي وقوع قتل پرداخت. آغاز ماجرا عقربه هاي ساعت حدود ۷ بعدازظهر بيست و هشتم مرداد ماه را نشانه رفته بودند که جواني هراسان و در حالي که پيکر بي جان دختري نوجوان را بر روي موتورسيکلت گذاشته بود وارد بيمارستان خيريه امام سجاد(ع) واقع در منطقه گلشهر مشهد شد. او در حالي که سر و صدا مي کرد پيکر دختر ۱۲ ساله را بر روي تخت اورژانس انداخت و به کادر درماني گفت: با موتورسيکلت در حال عبور از بولوار بودم که زني مرا متوقف کرد و گفت: دخترم تصادف کرده است او را به بيمارستان برسان من هم بلافاصله پيکر دختر را روي موتورسيکلت گذاشتم و به اين جا آوردم. کادر پزشکي بيمارستان بلافاصله مشغول معاينه دختر شدند اما او دقايقي قبل جان خود را از دست داده بود. لباس هاي کهنه و آثار شکنجه و کتک کاري که بر روي بدن متوفي بود حکايت از آن داشت که ماجرا چيزي غير از تصادف است.وقتي پرسنل بيمارستان به دنبال جواني گشتند که دختربچه را به بيمارستان آورده بود اثري از او نيافتند بنابراين موضوع را با تلفن ۱۱۰ به نيروهاي انتظامي اطلاع دادند. دقايقي بعد نيروهاي گشت به همراه عوامل تجسس کلانتري گلشهر به بيمارستان رفتند و با مشاهده جسد دختري که هيچ کس برايش گريه و زاري نمي کرد مراتب را به قاضي علي اکبر صفائيان (قاضي ويژه قتل عمد) اطلاع دادند. شب پرده سياه خود را بر روي شهر پهن کرده بود که مقام قضايي به همراه کارآگاهان شعبه جنايي آگاهي و تيم تشخيص هويت عازم بيمارستان شدند اما هيچ کس از هويت دختر و فردي که او را به بيمارستان منتقل کرده بود اطلاعي نداشت.آثار ضرب و جرح و کبودي که تقريبا در تمام نقاط بدن دختر بچه بود حکايت از آن داشت که اين دختر شکنجه هاي بسياري را تحمل کرده است شکستگي در جمجمه وي نيز نشان مي داد که ضربه سختي به سر دختر وارد شده است. اين گزارش حاکي است: مقام قضايي پس از انجام تحقيقات مقدماتي دستور داد تا جسد به پزشکي قانوني حمل شود. دستگيري متهم به قتل به دنبال وقوع اين جنايت کارآگاهان تجسس نيز به دستور سرگرد رضاپور(فرمانده کلانتري گلشهر) تحقيقات پليسي خود را براي شناسايي هويت مقتوله و شناسايي فرد فراري آغاز کردند. کارآگاهان با آموزش شيوه هاي پليسي به نگهبانان بيمارستان از آن ها خواستند تا در صورتي که مورد مشکوکي را درباره اين حادثه مشاهده کردند موضوع را به آن ها اطلاع دهند ساعاتي بعد تلفن همراه يکي از ماموران تجسس کلانتري به صدا درآمد و نگهبان بيمارستان اطلاع داد که ۲ مرد جوان به بيمارستان مراجعه کرده اند و درباره وضعيت دختر مذکور سوالاتي مي پرسند ماموران تجسس در پي اين تلفن بلافاصله عازم بيمارستان شدند و ۲ جوان را که يکي از آن ها افغاني بود و ادعا مي کرد پدر «شکوفه» (مقتوله) است را دستگير و به کلانتري هدايت کردند. مرد جوان به ماموران گفت: همسرم پس از متارکه با من با جوان ديگري به نام داود ازدواج کرده و دخترم نيز نزد آن ها زندگي مي کرد اما ساعتي قبل به من اطلاع دادند که دخترم تصادف کرده و در بيمارستان بستري است. من هم به همراه باجناقم به بيمارستان آمدم تا از وضعيت او اطلاع پيدا کنم. این گزارش است: با شناسايي هويت مقتوله و اطلاعاتي که ماموران از ۲ جوان ياد شده به دست آوردند موفق شدند منزل جوان فراري را که ناپدري مقتوله بود شناسايي کنند. با توجه به اهميت ماجرا قاضي ويژه قتل عمد شخصا به همراه ماموران تجسس به منزل جوان فراري رفت اما هيچ کس در منزل نبود قاضي صفائيان دستور داد تا ماموران براي بازرسي به اين منزل وارد شوند. در بازرسي هاي انجام شده سند يک تلفن همراه کشف شد که با پي گيري آدرس قيد شده بر روي سند و انجام يکسري فعاليت هاي اطلاعاتي ، منزل پدر و مادر متهم فراري شناسايي و آن ها نيز به کلانتري دعوت شدند. پس از گذشت حدود ۲ روز از ماجراي قتل، زن جواني که مدعي بود مادر شکوفه است و درزمان وقوع حادثه در کمپ ترک اعتياد به سر مي برده وارد کلانتري شد تا بداند چه حادثه اي براي دخترش اتفاق افتاده است. ماموران انتظامي با اطلاعاتي که از اين زن گرفتند موفق شدند متهم فراري را در منزل يکي از بستگانش و در يک عمليات غافلگيرانه دستگير کنند. اعتراف ناپدري به قتل اين جوان که حدود ۲۴ سال سن دارد در بازجويي هاي انجام شده به ضرب و جرح و کتک کاري دختر خوانده اش اعتراف کرد و گفت: او کريستال مصرف مي کرد و من مخالف بودم بنابراين او را کتک مي زدم. روز حادثه نيز وقتي سر او را با لگد به ديوار کوبيدم بي هوش شد که او را با موتورسيکلت به بيمارستان رساندم و خودم از ترس فرار کردم. بازسازي صحنه جنايت اين گزارش حاکي است: ظهر روز گذشته در حالي که دستبندهاي آهنين قانون بر دستان ناپدري متهم به قتل گره خورده بود او وارد منزل اجاره اي شد که در آن دختر ۱۲ ساله را به طرز فجيعي کشته بود. متهم به قتل که در حضور مقام قضايي و کارآگاه احسان حسن نژاد (افسر پرونده) به تشريح چگونگي ماجرا پرداخته بود گفت: او مواد کشيده بود و زرداب بالا مي آورد من ابتدا حدود ۲۰ ضربه با مگس کش او را زدم وقتي کنار ديوار حمام نشست با لگد محکم سرش را به ديوار کوبيدم اما او هنوز زنده بود چون به من گفت: کمي آب بده! وقتي به او آب دادم باز هم حالش به هم خورد و بي هوش شد که او را به بيمارستان بردم و به دروغ گفتم تصادف کرده است. وي ادامه داد: من هميشه او را تنبيه مي کردم اما روز حادثه وقتي وارد منزل شدم ديدم چيزي را پشت آبگرمکن انداخت فهميدم که او مواد مصرف کرده است. متهم که خود نيز به مواد مخدر اعتياد داشت افزود: دخترم درس نمي خواند چون شوهر اول همسرم افغاني بود و او شناسنامه نداشت تا به مدرسه برود البته من شوهرسابق همسرم را ۲ بار ديده بودم اما او را نمي شناختم. همسرم مي گفت: من با او ازدواج ناموفقي داشتم او يک بار مرا در کنار جاده رها کرد و رفت و به همين دليل او را ترک کردم. گفت و گو با متهم به قتل داود که با بي رحمي و سنگدلي دختر خوانده اش را به قتل رسانده و به آرامي و بدون نگراني به سوالات مقام قضايي پاسخ مي داد در گفت وگويي کوتاه درباره وضعيت زندگي خود گفت: من تا کلاس دوم راهنمايي درس خواندم و پس از آن به دليل فقر مالي و مشکلات زندگي ترک تحصيل کرده و به دنبال کارگري رفتم پس از گذشت مدتي در يک آرايشگاه شاگردي کردم تا اين که به خدمت سربازي رفتم در دوران خدمت و بر اثر رفاقت با دوستان دوران سربازي به مصرف مواد مخدر گرايش پيدا کردم و معتاد شدم. پس از آن که دوران سربازي به اتمام رسيد و به مشهد آمدم، با زني آشنا شدم که براي استعمال مواد مخدر نزد او مي رفتم او هم معتاد بود و ما با يکديگر انس گرفتيم تا آن که با هم ازدواج کرديم او مي گفت: با همسرش متارکه کرده است و از او دختري دارد که پس از آن دختر او هم نزد ما آمد که بعد فهميدم اين دختر هم معتاد است و مواد خود را نيز از بستگان مادرش تامين مي کند. داود که اکنون پسر ۵/۱ ساله اي نيز دارد اضافه کرد: چند بار شکوفه را براي ترک به کمپ ترک اعتياد بردم اما هر بار پس از مراجعه به منزل دوباره مواد مخدر استعمال مي کرد بار آخر نيز به همراه مادرش براي ترک اعتياد رفتند اما او زودتر از مادرش از کمپ خارج شد و روز حادثه نيز مادر او در کمپ ترک اعتياد بود. این گزارش حاکي است : مادر مقتوله اعلام کرده است که از متهم به قتل دخترش شکايتي ندارد و پدر افغاني او نيز گفته که بايد در اين باره فکر کند و بعدا تصميم مي گيرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 247]