واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: اسکات و سالی: اسکات برای تامین نیاز خانواده اش تمام وقت کار می کند. اما سالی، همسر او، ضمن انجام کارهای خانه و وظایف مادرانه خود، نیمه وقت کار می کند. وقتی اسکات به خانه می آید، به نظر می رسد توجه چندانی به زنش ندارد مگر آنکه او چیزی بخواهد و بعد خواسته های همسرش کمی او را می رنجاند. هنگام صرف شام، سالی از اسکات فاصله می گیرد، اما اسکات دلیل رفتار او را درک نمی کند. وقتی از سالی می پرسید که چرا رنجیده است، می گوید: ناراحتم که چرا او از من نمی پرسد روز را چگونه گذراندم و یا حتی توجهی به من ندارد. کمکی به من نمی کند و روی صندلی می نشیند در حالی که من به خاطر او هر کاری انجام می دهم. اسکات می گوید: من روی صندلی می نشینم تا خستگی کار روزانه از تنم بیرون آید. وقتی در مورد کارهایش از او می پرسم، تنها جواب او این است که خیلی کار می کند، خیلی خسته می شود و من باید بیشتر به او کمک کنم. وقتی به خانه می آیم به استراحت و آرامش نیاز دارم. رئیس و کارفرمای دیگری نمی خواهم. اگر او فکر می کند که خیلی کار می کند، از این پس می تواند کمتر کار کند. سالی می گوید: فکر می کنی پس از یک روز پرمشغله من به استراحت احتیاج ندارم؟ من نمی توانم استراحت کنم. بالاخره کسی باید غذا درست کند، خاه را نظات کند و از بچه ها مراقبت کند. چرا نمی توانی به من بیشتر کمک کنی و یا برای کارهای من ارزش بیشتری قائل شوی؟ اسکات به من نگاه می کند و می گوید: می بینید؟ در واقع منظور او این است که: به همین دلیل است که وقتی به خانه می آیم نمی خواهم به صحبتهایش گوش دهم. اگر به حرفهایش گوش دهم از من می خواهد بیشتر و بیشتر کار کنم. من نمی توانم این را بپذیرم. سالی ناراحت و خشمگین است زیرا همسرش به او کمک نمی کند، در حالی که اسکات در سکوت غرق می شود زیرا او فکر می کند که به اندازه کافی کار نمی کند. از یک سو، سالی می خواهد کارش دیده شود و از او حمایت شود، از سوی دیگر اسکات می خواهد به خاطر کاری که برای تامین نیاز خانواده و آرامش و امنیت آن انجام می دهد از او قدردانی شود. برای حل این مسایل ابتدا آنها باید تصدیق کنند که کسی مقصر و گناهکار نیست. سپس استفاده از مهارت های جدید شرایط را تغییر می دهد. وقتی اسکات به سالی پیشنهاد می کند کمتر کار کند مانند این است که به رودخانه بگوید از حرکت بازایستد. فداکاری و از خود گذشتگی جزئی از طبیعت پرمهر و محبت زن است. نیاز زنهای امروزی کمتر کار کردن نیست. آنها فقط نیاز دارند که در زندگی زناشویی همسرشان توجه بیشتری به آنها داشته باشد. به همین شکل انتظار از اسکات برای یافتن نیروی بیشتر، واقع بینانه نیست و مانند این است که به رودخانه ای بگوید مسیرش را تغییر دهد. با درک نیازهای زن و مرد، راه حل جدیدی وجود دارد. خواهیم دید که زن ومرد می توانند مهارت های جدید ارتباطی را بیاموزند. با تمرین مهارت های جدید، مرد می تواند بی آنکه بیشتر کار کند، از همسرش بیشتر حمایت کند. هر دوی آنها می توانند مهارت های جدید بیاموزند که نیازی به تلاش بیشتر ندارند. اما زن احساس می کند از لحاظ عاطفی از او حمایت می شود و مرد نیز احساس می کند که از او قدردانی می شود. وقتی در زندگی زناشویی زن احساس حمایت عاطفی بیشتری می کند، آرامش می یابد. حس می کند دیگر لازم نیست بیشتر کار کند. او در استفاده از منابع محدود زمان و مکان برای آنچه می تواند انجام دهد و یا نمی تواند، دیدگاه واقع بینانه تری پیدا می کند. به همین شکل، وقتی مرد به خانه می آید و احساس می کند قدرت زحمات او را بیشتر می دانند، انرژی بیشتری بدست می آورد و بیشتر کار می کند و مهمتر از همه همدلی و هم فکری بیشتری با همسرش خواهد داشت. زنان امروزی نیازی ندارند که انگیزه مهر و محبت را محدود کنند. آنها در ارتباط با همسرشان به توجه بیشتری نیاز دارند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 355]