تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرحمن در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده می شوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826053020




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چارلز دیکنز


واضح آرشیو وب فارسی:آپام:
چارلز دیکنز :: Charles Dickens
چارلز دیکنز :: Charles Dickens چارلز جان هوفام دیکنز ( Charles John Huffam Dickens فوریه ۱۸۱۲ – ۹ ژوئن، ۱۸۷۰)، برجسته‌ترین رمان‌نویس انگلیسی عصر ویکتوریا و یک فعال اجتماعی توانمند بود. از او برای داستان‌سرایی و نثر توانگرش و خلق شخصیت‌ های به یادماندنی، بسیار تحسین به عمل آمده‌ است. دیکنز در طول زندگی خویش، محبوبیت جهانی بسیاری کسب کرده‌ است. از آثارش می‌توان، «دیوید کاپرفیلد»، «آرزوهای بزرگ»، «الیور تویست» و «داستان دو شهر» را نام برد. زندگی‌نامه کودکی و نوجوانی چارلز دیکنز در ۷ فوریه ۱۸۱۲ در لندپورت پورتسی متولد شد. او دومین پسر جان دیکنز، کارمند اداره کارپردازی بحریه بود. پدرش اهل لاابالی‌گری و وامداری بود و کار را به جایی رساند که او را به زندان مارشالسی انداختند. به همین دلیل دیکنز ۱۲ ساله را برای تأمین معاش خانه به کارخانهٔ واکس سازیِ «وارن» فرستادند. او تا آزادی پدرش از زندان هم‌چنان مجبور به کار بود تا بالاخره بعد از مراجعت پدر توانست به مدرسه بازگردد. روزنامه نگاری و اولین رمان ها دیکنز بعد از پایان دوره مدرسه در دفتر وکالتی مشغول به کار شد و پس از بررسی زندگی شلوغ و متنوع لندن، بر آن شد تا روزنامه‌ نگار شود. در این دوره، در شیوه‌ ای سخت از خلاصه‌نویسی، توانایی خود را نشان داد و در مارس ۱۸۳۲ در حالی‌که جوانی حدوداً ۲۰ ساله بود، خبرنگار امور عمومی و پارلمانی شد. دیکنز در سال ۱۸۲۹ دلدادهٔ دختری به نام ماریا بیدنل شد، اما والدین ماریا او را از لحاظ اجتماعی در سطحی نازلتر از خود، یافتند. این دلباختگی و برخوردی دیگر با او در میانسالی دیکنز، بعدها در عشق شخصیت معروف رمانش «دیوید کاپرفیلد» به دختری به نام «دورا» بازتاب یافت. نخستین طرح‌وارهٔ دیکنز به سال ۱۸۳۳ با پیوستن به «مورنینگ کرونیکل» به عنوان «ناهار در پوپلار» منتشر شد و در پی آن، طرح‌واره‌ های دیگر انتشار یافت. او در این سال‌ ها با پرسه در نواحی خارج از لندن و حضور در گردهمایی‌ های انتخابات مقدماتی مجلس و تهیه گزارش از آن، وارد زندگی اجتماعی ای شد که گسترش آن، سریع و لحظه به لحظه بود. او در اوایل سال ۱۸۳۶، دو ماه پس از انتشار «طرح‌واره‌هایی از بوز»، با «کاترین هوگارت» ازدواج کرد و پس از آن برای نوشتن داستان زنجیره‌ایی که بعدها «نامه‌های پیکویک» نام گرفت، قرارداد بست. او پیش از آن سردبیری «بنتلیز مسیلانی» را پذیرفته بود که در آن، از سال ۱۸۳۷ تا ۱۸۳۹ «الیور تویست» منتشر شد. دیکنز در اوایل ۱۸۳۷، صاحب اولین فرزند خود از ده فرزند شد و در ماه مه، شاهد مرگ خواهر همسرش بود که از اوایل زندگی مشترک آن دو، با آن‌ها زیسته بود. یاد فقدان شدید او برای دیکنز بعدها در بیماری سخت «رز میلی» در الیور تویست بزرگ داشته شد. فعالیت‌های اجتماعی در سال ۱۸۳۸ از مدارس ارزان «یورکشر» دیدن کرد و در «نیکلاس نیکلبی»، دربارهٔ این اماکن نوشت. در همین روزها با زنی به نام آنجلا بروت کوتس آشنا شد و به دفاع از افکار بشر دوستانهٔ این زن پرداخت و کوشش اجتماعی خود را در خدمت اهداف او به کار بست. از جملهٔ این فعالیت‌ها تأسیس خانه‌ای برای زنان ساقط شده به سال ۱۸۴۷ بود. هر چند دیکنز در سال ۱۸۳۰ از بزرگان ادب آن روزگار محسوب می‌شد، اما او پس از آن نیز، از تلاش خود برای تاختن به بیداد و ستمگری و فخر فروشی، دست نکشید. دیکنز با بسط طرح اولیهٔ «ساعت آقای همفری»، داستانی بلندی با عنوان «دکان عتیقه چی» نوشت و هم‌چون گذشته، فریاد اعتراض خود را از به کارگیری کودکان در معادن، به گوش جامعه‌اش رساند و هم‌چنین طنز تمسخر علیه «توری‌ها» را در نوشته‌ های خود جای داد، کسانی‌که مخالف تصویب قوانین انسانی بودند. سفر به آمریکا و فرانسه در سال ۱۸۴۲ با سفر به امریکا و به رغم استقبال گرمی که از او شد، «یادداشت‌هایی از امریکا» و «مارتین چارلز لویت» را به قلم آورد که آمیخته‌ ای بودند از ستودنی‌ های بسیار امریکا و البته همهٔ آن‌چه که در نگاه دیکنز نفرت‌انگیز آمدند. وی در سال‌ های ۱۸۴۴-۱۸۴۵ نیز از ایتالیا دیدن کرد و در آن‌جا ناقوس‌ های جنوا، عنوان «بانگ ناقوس‌ها» را به ذهنش القا کرد، کتاب کوچکی که ضربه‌ای بزرگ به نفع مستمندان روزگارش زد. در پی بازگشت از ایتالیا، چندی سردبیر دیلی نیوز (اخبار روز) شد و برای بهبود وضع مدارس ژنده‌پوشان و لغو اعدام مجرمان در ملأ عام، کمر همت بست. (مدارس ژنده‌پوشان مؤسساتی بودند که در آن کودکان فقیر به رایگان آموزش می‌دیدند.) «دامبی و پسر» را در پاریس و لوزان نوشت و بعد از نگارش رمان معروف «دیوید کاپرفیلد»، مجلهٔ خود «هاوسهولد وردز» (سخنان خانگی) را راه اندازی کرد. مجله‌ای که سبک سخن او بود، اساسی و انسانی. دیکنز در این ایام نویسندگی و روزنامه‌نگاری را با تئاتر – که اغلب به نفع مؤسسات خیریه برگزار می‌شد – در هم آمیخت. دوران میان‌سالی در سال ۱۸۵۱ به «تاویستوک هاوس» نقل مکان کرد که برای اسکان خانواده‌اش و خانوادهٔ همسرش که در ایام عدم حضور دیکنز در وطن با خانوادهٔ او زندگی می‌کردند، به حد لازم، بزرگ بود و پس از این جابه جایی نگارش «خانه قانون‌ زده» را آغاز کرد. دیکنز در سال۱۸۵۳ «سرود کریسمس» را که ده سال پیش از آن نگاشته بود، برای جماعتی ۲۰۰۰ نفری خواند و در سال بعد توانست با انتشار «دوران سختی» در فروش مجله‌ اش «هاوسهولد وردز» که این روزها افت کرده بود، هیجانی به وجود آورد و با شیوع وبا در سال۱۸۵۴، در همین مجله مصراً خواستار بهبود وضع بهداشت جامعه شد. وی پالمرستن و دولتش را به خاطر سوء ادارهٔ وحشتناک جنگ کریمه مورد انتفاد قرار داد و این انتقادها در بی‌کفایتی موصوف در «داریت کوچک» پی گرفته شد. او سرانجام موفق به خرید خانه‌ای شد که از کودکی در رؤیاهای خود می‌پروراند، خانه‌ای نزدیک راچستر – گذر هیل پلیس. اما در سال ۱۸۵۷ برای او واضح و عیان بود که ازدواج و زندگی مشترک او و همسرش به پایان خود نزدیک می‌شود. او که با شور و شوق بسیار، خواستار خوانش قطعاتی از کتاب‌هایش برای علاقه‌مندان بود، در بحران جدایی از کاترین قرار گرفت. کاترین به تشویق مادرش از دیکنز جدا شد و شایعهٔ وجود رابطهٔ نه چندان خوشایند بین دیکنز و «الن ترنان» هنرپیشهٔ جوان بر سر زبان‌ها افتاد. این شایعات و حرافی‌ها، دیکنز را برای دفاع از بی‌گناهی خود و ترنان، وارد عملی پر هیاهو و به دور از احتیاط کرد. در اوایل ۱۸۵۹ مجله‌ ای تازه با عنوان «سرتاسر سال» که با«داستان دو شهر» آغاز می‌شد، منتشر کرد؛ اما فروش آن دچار افت شد و برای بازگشت به وضع قبلی، انتشار «آرزوهای بزرگ» به او کمک کرد. مرگ بی‌قراری دیکنز برای خلق اثر هم‌چنان باقی بود، اما سلامت او با خواندن‌ های پر از شیفتگی‌اش، روز به روز تحلیل می‌رفت. پس از سال ۱۸۶۰ (روزهایی که آرزوهای بزرگ قلم می‌خورد)، الن ترنان، گاه گاه در نزدش می‌ماند. در ۹ ژوئن ۱۸۶۵، دیکنز با سانحهٔ قطار مواجه شد که در مؤخرهٔ «دوست مشترک ما» به آن اشاره می‌کند، اما با این همه، کتاب‌خوانی‌ های او و سفرهایی که با این هدف داشت، ادامه یافت، چنان‌که حدود ۱۸۶۷-۱۸۶۸ دیگر بار به امریکا رفت. او از لحاظ مالی هیچ کم نداشت، اما از نظر جسمانی شکسته به نظر می‌رسید. بی‌اعتنایی او به هشدارها (فلج جزئی – ناتوانی در خواندن حروف سمت چپ و لنگش روز افزون پای چپ) تا بدان‌جا پیش رفت که در سال ۱۸۷۰ اقدام به یک رشته کتاب‌خوانی جدید نمود. دیکنز در ۱۵ مارس برای آخرین بار «سرود کریسمس» را خواند و سرانجام در ۹ ژوئن ۱۸۷۰، در حالی‌که «ادوین درود» به پایان نرسیده بود، به طور ناگهانی از جهان رفت. شیوهٔ نوشتار دیکنز نیز مانند بسیاری از رمان‌نویسان دیگر (جورج الیوت، امیل زولا، دفو و…) از روزنامه‌نگاری شروع کرد و سپس از واقعیت به خیال گرایید. وی نیز مانند دیوید کاپرفیلد را در حالی می‌نوشت که مقید به سخن دیگران بود. کارش در مقام گزارشگر مذاکرات پارلمانی به او سرعت و دقت آموخت. از گزارشگری به شکل آزادتری از روزنامه‌نگاری گروید: « طرح واره‌ هایی از بوز » در معنا مجموعه مقالاتی است که جریان تکامل رشد تدریجی این داستان‌سرا، شخصیت‌ آفرین و تحلیل‌گر محیط‌ ها و اشیا را به دست می‌دهد. او هرچند هرگز از روزنامه‌نگاری نبرید و همواره سردبیر مجلات و سرگرم نوشتن مقالاتی برای روزنامه‌ ها و سخنرانی‌ ها بود، اما اثر ذکر شده، مثالی روشن از کوشش روزنامه‌نگاری است در اعتلا بخشی به استعدادهای نویسندگی خویش. دیکنز ارائه کننده عوالم شهر است. دگرگونی شهر – چه از لحاظ اقتصادی و چه اجتماعی – و چیرگی او بر توصیف این دگرگونی‌ها. در طرحواره‌ ها به وضوح این توانایی را می‌بینیم. توصیف یک عمارت یا مؤسسه از زبان دیکنز، چیزی ورای وصفی خشک و خالی است از عمارتی بی‌جان. او ناظر تغیرپذیری ظاهر است و چنان توصیف می‌کند که گویی این عمارت ساکن نیست. او اشیا را در قیاس جنبه‌های متحرک جامعه‌ای می‌بیند که در حال تبدل است. وقتی خیابان‌ های کثیف لندن را توصیف می‌کند چنین به ما می‌گوید: « نم همین قدر دزدانه و نرم فرود می‌آید که سنگفرش خیابان‌ها را چرب کند. » می‌گوید: « چراغ‌های گازی به علت مه سنگین و تنبلی که بر هر چیز می‌نشیند رخشنده‌تر می‌نمایند. » توصیف طرح‌واره‌ ها چیزی است بسیار سینمایی که از خودداری دیکنز در توصیف صحنه‌ های ساکن مایه می‌گیرد. اگر هم استثنایی بارز به چشم بیاید، بی‌گمان مؤید قاعده‌است. طرح‌واره‌ هایی از بوز، از ذوق و استعداد کمدی دیکنز نیز جان می‌گیرد. او کمدی را به گونه‌ای توصیف می‌کند که ما متوجه تأثیر گرفتن او از این تجربه می‌شویم. بازیگران زن و دلقک‌ ها اغراق شده‌اند، اما این اغراق به طور قطع ملهم از مبادی تئاتر روزگار خویشند. یکی دیگر از استعدادهای نمایشی دیکنز، تأثر انگیزی و خوشمزگی است. یکی از طرحواره‌ های اولیه یعنی «مغازهٔ گروگیر» این تأثرانگیزی را به گونه‌ای شایان بیان می‌کند. در این اثر، هم تجزیه و تحلیل است و هم اقناع – که هم تفاهم برانگیز است و هم ترحم‌انگیز. «دیوید کاپرفیلد» به دوران پختگی و کمال هنری دیکنز تعلق دارد. حجم انتقاد صریح اجتماعی در این رمان کمتر از نوشته‌های دیگرست. در این جا توجه نویسنده بیشتر به ماجراهای خانگی و روحانی است تا بی‌دادهای اجتماعی. هرچند با زندگی‌ای که خود نویسنده داشته‌است، طبعاً توجه به مسائل روانشناختی از دید اجتماعی بارز و آشکار است. خفت‌های شخصیت «پیپ» در این رمان، فرازجویی‌هایش، بزرگ‌منشی‌های به خود بسته‌اش و نیز ترقی و تنزلش همه سمبول‌های اجتماعی قابل شناخت‌اند. این رمان در آن واحد تصویر یک شخصیت خاص و یک تعمیم نیرومند است. دیکنز در چند رمان بعدی دیگرش رنجی بر خود هموار می‌سازد تا از هرگونه راه‌حل ساده‌ای اجتناب کند. «دوران مشقت»، «دوریت کوچک»، «داستان دو شهر» و «آرزوهای بزرگ» دامنهٔ توقع خود را از خواسته محدود می‌کنند و از ما توقع ندارند که بنشینیم و همه کسانی را که اکنون پس از آن همه رنج، به رفاه رسیده‌اند، ببینیم. اگرچه پرداخت شخصیت‌های متعلق به طبقهٔ کارگر و مسائل صنعتی به شیوه‌ای زمخت و احساساتی انجام شود، هنر«دوران سختی» در نوعی صداقت دربارهٔ تقلید اجتماعی شخصیت داستان است. ما در این جا بر خلاف «خانهٔ قانون‌زده»، از پی تشریح تخریب، در رسیدن ساختمانی در مقیاس کوچک را نمی‌بینیم. فهرست آثار دیکنز آثار بسیاری به صورت رمان و داستان‌ های کوتاه دارد. او بیشتر داستان‌ های معروفش مانند الیور تویست را به صورت داستان‌ های سریالی در روزنامه‌ ها و هفته‌نامه‌ ها منتشر می‌کرد که بعدها به صورت کتاب جمع‌آوری شدند. رمان‌های برجسته دیکنز: آقای پیکویک ۱۸۳۷ الیور تویست ۱۸۳۸ ماجراهای نیکلاس نیکلبی ۱۸۳۹ مغازه عتیقه‌فروشی ۱۸۴۰ بارنابی روج ۱۸۴۱ سرود کریسمس ۱۸۴۳ زندگی و ماجراجویی‌های مارتین چوزلویت ۱۸۴۴ دامبی و پسر ۱۸۴۸ دیوید کاپرفیلد ۱۸۵۳ خانه غمزده ۱۸۵۳ دوران مشقت ۱۸۵۴ دوریت کوچک ۱۸۵۷ داستان دوشهر ۱۸۵۹ آرزوهای بزرگ ۱۸۶۱ دوست مشترکمان ۱۸۶۵ عبور ممنوع ۱۸۶۷ اسرار ادوین درود برگرفته از: ویکیپدیا

اردیبهشت ۲۷, ۱۳۹۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آپام]
[مشاهده در: www.apam.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 506]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن